جاذبه هاي گردشگري ايران اسلامي





توانايي و گيرايي هاي کشور ما براي جذب جهان گرد

کشور ما جزو ده کشور اول جهان از نظر توانايي ها، گيرايي ها و جهان گردي شناخته شده است. گونه هاي گونه گون توانايي هاي ما براي کشش و جذب جهان گرد عبارتند از:

گيرايي هاي و کشش هاي مذهبي و زيارتي

ايران از دهه هاي آغازين ظهور اسلام، جا يگاه ويژه اي را در ميان کشورهاي اسلامي به خود اختصاص داد و به دليل عشق و ارادتي که ايرانيان نسبت به خاندان پيامبراکرم صلي الله عليه و آله از خود بروز دادند، اين سرزمين به پناهگاهي امن براي سلاله ي نبي اکرم صلي الله عليه و آله و دوست داران ائمه هدي و ديگر کساني که از جور و ستم خلفا ناچار به ترک خانه و خانواده ي خود مي گشتند، تبديل شد. از اين روي، امروزه شاهد برپايي صدها بقعه ي متبرکه در جاي جاي ميهن اسلامي مان هستيم. اين مراکز، هر ساله مورد زيارت بسياري از پيروان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام قرار مي گيرند. حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام در مشهد، آستانه مقدسه حضرت معصومه عليها السلام در شهر مقدس قم، بارگاه حضرت شاه چراغ در شيراز، حرم مطهر حضرت عبدالعظيم در تهران و بقعه ي سيد جلال الدين اشرف در آستانه ي اشرفيه گيلان، (1) مهم ترين اين مشاهد مشرفه به شمار مي آيد.
اين گونه جاذبه ها اختصاص به پيروان مذهب تشيع ندارد، بلکه ديگر مذاهب، فرق و اقليت هاي ديني نيز مراکز زيارتي ويژه خود را در اين مرزو بوم دارند. از باب نمونه، مي توان به مقبره ي شيخ جام در خراسان، مسجد جامع سنندج، کليساهاي ارامنه در آذربايجان و اصفهان و بعضي از مراکز مذهبي زردشتيان اشاره کرد.

گيرايي ها و کشش هاي فرهنگي

در کشور ما، قوم ها و طايفه هاي گوناگوني زندگي مي کنند و هر يک داراي آداب و رسوم و فرهنگ ويژه ي خود هستند. اقوام مختلف همانند فارس، ترک، بلوچ، لر، ترکمن و قبيله هاي عرب، هر يک مراسم ويژه ي خود را به مناسبتهاي مختلف دارند که البته مهم ترين آنها مراسم مذهبي، ازدواج، ورزش هاي محلي و... بوده و مي توانند و دوستداران فرهنگ ملل را به خود جذب کنند.
افزون بر آن، وقوع انقلاب اسلامي و اداره ي جامعه ي بر مبناي فرهنگ متعالي اسلام و برقراري آيين ها، ترازها و معيارهاي ويژه اين مکتب در زواياي جامعه اسلامي ما، خود مي تواند علاقمندان فراواني را براي ديدار از اين کشور و با هدف آگاهي از چند و چون اين دگرديسي بزرگ و شگفت قرن، به خود جلب کند.

گيرايي ها و کشش هاي باستاني و تاريخي

ايران، مرکز يکي از تمدن هاي باستاني بشري است و آثار باستاني موجود در آن، به عنوان روشن کننده ي بخش عظيمي از تاريخ تمدن بشري، جاذبه هاي ارزشمندي را براي جهان گردان تشکيل مي دهند.
از آن جمله مي توان به تخت جمشيد، پاسارگاد و بيستون، بيشابور، طاق بستان و کتيبه هاي موجود در جاي جاي اين سرزمين اشاره کرد. بناهاي تار يخي پس از اسلام نيز، هم چون بناهاي موجود در اصفهان، مانند چهل ستون، عالي قاپو، مسجد و مدرسه ي شيخ لطف الله، منار جنبان، مسجد امام، و ديگر بناهاي تاريخي، هم چون گنبد سلطانيه، گنبد کاووس، بازار و مسجد وکيل و... همه و همه، جاذبه هاي بسيار قوي براي جهان گردان محسوب مي شود. (2)

گيرايي ها و کشش هاي طبيعي

وضعيت جغرافيايي کشور ما و گوناگوني آن از نظر اقليمي، خود از گيرايي هاي در خور توجه به شمار مي آيد. در بيشتر فصل هاي سال مي توان در اين کشور انواع مختلف شرايط اقليمي را شاهد بود. مناطق سرسبز شمال براي گروهي و کويرهاي خشک و بي آب و علف براي گروهي ديگر، گيرا و جذاب هستند. در بيشتر فصل هاي سال شرايط آب و هوايي گوناگون را در کشور داريم. در همان زمان که گروهي در بلنديهاي البرز و زاگرس و الوند و به ورزش هاي زمستاني مشغولند، گروهي ديگر مي توانند درسرزمين هاي جنوب به شنا و ورزش هاي آبي بپردازند.
کوه ها و دره هاي زيبا، آبشارها و آب معدني، درياچه ها، گونه هاي فراوان جانوري و حيات وحش و.... نيز جزو اين گونه جاذبه ها به شمار مي آيند.

گيرايي ها و کشش هاي هنري، ادبي و علمي

فرهنگ و ادب پارسي در برهه هايي از تاريخ، در جاي جاي مشرق زمين نفوذ داشته و با تاريخ و فرهنگ اقوام بسياري عجين شده است ؛ از اين روي، بسيارند، کساني که آرزوي زيارت بزرگ مردان تاريخ و ادب اين مرزو بوم را در دل دارند. چه دل هاي شيفته اي که آرزو دارند، آرامگاه سعدي را زيارت کنند و بر مقبره ي فردوسي، ياد حماسه هاي شاهنامه را گرامي دارند و يا بر تربت حافظ، اشعار عارفانه ي او را زير لب زمزمه کنند و يا بر بقعه ي بزرگاني چون خيام، ابن سينا، بابا طاهر و... ياد آنان را زنده کنند.
دانشگاه ها، حوزه هاي علميه، موزه ها، مراکز تحقيقاتي، کتابخانه ها و ديگر مراکز علمي و نيز گرايي هايي براي شيفتگان دانش دارند و از مکان هاي پر جاذبه به شمار مي آيند.
اينک با توجه به آثار و بهره هاي بسيار سودمند فرهنگي، علمي و اجتماعي و اقتصادي که براي جهان گردي بر شمرديم و نقش مهمي که از زواياي گوناگون براي آن قائل شديم و جاذبه هاي بسياري که ياد کرديم، ضروري به نظر مي رسد، به اين مسئله بپردازيم که:
چگونه است که تا امروز نتوانسته ايم دراين زمينه به گونه ي خوش آيندحرکت کنيم و ازآثار شايسته و سودمند جهان گردي بهره مند شويم؟ چه بازدارنده هايي در اين راه وجود داشته است؟ آيا مي توان اين باز دارنده ها را از سر راه برداشت ؟

پي نوشت :

1 - علي اصغر رضواني، جغرافيا، و صنعت توريسم، ص 218
2-ربيع بديعي، جغرافياي مفصل ايران، ج 3، ص 535 - 543 ؛ نصرت الله مشکاتي، فهرست بناهاي تاريخي و اماکن باستاني ايران

منبع:کتاب جهان گردي در فقه و تمدن اسلامي