وظايف خاص و عام منتظران ظهور
وظايف خاص و عام منتظران ظهور
آمادگي دفاعي نيروهاي رزمي، تكليف خاص آنها درباره انتظار فرج
وظيفه مخصوص حوزويان و دانشگاهيان درباره انتظار فرج
باور نزديكي خداي سبحان به انسان لازمه كسب مقام« استغنا »
و لذادليلي ندارد ما از غير او بخواهيم، و دليلي ندارد به او نزديك نشويم !! خودش دعوت كرده. دليلي ندارد كه ما اين لباس ] لباس روحانيّت [ را لباس كسب قرار بدهيم؛ حيف است ! آن كه به فكر مريد بازي است، به فكر جمع زيد و عمرو است؛ او نه منتظر حضرت است، نه حضرت به او اعتنا مي كند!
كسي منتظر حضرت است كه روح بي نيازي داشته باشد. البتّه ادب سر جايش محفوظ است، ما همه را احترام مي كنيم؛ ادب يك مطلب ديگر است، امّا جيب زيد و كيف عمرو را نگاه كردن، اين روحيه گدائي با امامت پروري سازگار نيست، با انتظار او سازگار نيست. اين روايت را حتماً طلبه ها بيشتر بخوانند كه فرمود : وجود مبارك حضرت كه آمد، يملأ قلوب امّه جدّ ه غناً. پر از بي نيازي مي كند؛ روح گدائي را بر مي دارد. آنوقت، اين مي شود منتظر راستين.
به ما نگفتند : راه چشم دوزي مردم را ببنديد و جاي ديگر را نبينيد ! به ما گفتند : جيب مردم را نگاه نكن، للّه خزائن السّموات و الأرض (7)را نگاه كن. آن فراوان است، نزديك هم هست، به تو مي دهد. فرمود : اينجا را نگاه بكن ! اگر ملّتي اينچنين شد،سعي مي كند مشكل خودش را حل بكند. حضرت اوّل آدم درست مي كند، بعد مستقل مي كند. اوّل استغنا، بعد استقلال. اين شعارهائي كه ما مي گوئيم : استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي؛ يعني جمهوري اسلامي اوّل به آدم استغنا مي دهد، روح بي نيازي مي دهد، بزرگواري و عزّت و احترام مي دهد؛ يك ملّت بزرگوار، هم مستقل است، هم آزاد. و وجود مبارك ولي عصر (أرواحنا فداه) اوّل روح بي نيازي مي دهد، بعد مستقل مي كند.
بي نيازي در دو بخش« اقتصادي » و « معرفتي »
حقيقت بي نيازي در رفتار و گفتار عميق حضرت امير (ع)
در آن بحبوحه قدرت فرمود : از چيزي بي نياز باشي، بهتر از آن است كه به وسيله آن بي نياز باشي. چون كسي كه مستغني عن شيء است، اين مظهر خداست. آنكه مستغني بشيء است، اين فقير است. چون ما يك (فقير) داريم، يك (مستغني) داريم، يك (غني).
فقير مجموعه دو تا سلب است، مستغني مجموعه يك سلب و يك ايجاب است، و غني مجموعه دو تا ايجاب است. فقير به كسي مي گويند كه نيازمند باشد، يك. چيزي كه نياز او را بر طرف كند نداشته باشد، دو. اين دو تا نقص دارد؛ مستغني يك نقص دارد كه نيازمند به چيزي هست، يك. چيزي كه مشكل او را و نياز او را برطرف بكند، دارد. به اين مي گويند : مستغني. غني آن است كه اصلاً نياز ندارد؛ شريف تر از آن است كه محتاج باشد ! آن فقط ذات أقدس له است كه انتم الفقراء الي الله و الله هو الغني (8). بندگان صالح كه مظهر خداي غني هستند، سعي مي كنند ا ست غنائك عن الشيء خيأ من ا ست غنائك به را فراهم بكنند كه اين هم نصيب گروهي از انسانها مي شود. ولي حدأقلش اين است : يك ملّتي مستغني باشد، روي پاي خودش بايستد. هر چه را مي خواهد، خودش داشته باشد؛ اين يك كمالي است.
وجود مبارك حضرت اوّل استغنا در ملّت ايجاد مي كند، بعد استقلال و آزادي. و اين استغنا هم يك وصف نفساني است؛ لذا در روايات ظهور آن حضرت آمده است كه دلهاي امت اسلامي را پر از استغنا مي كند. يملأ قلوب امّه جدّ ه من الست غنا. آنوقت چنين ملّت بي نيازي اهل رشوه نيست، اهل عشوه نيست، اهل تجاوز نيست؛ نه به مال مردم تعدّي مي كند، نه به حقوق ديگران؛ تا اينكه به دستگاه قضائي يا پليسي مراجعه كند و رشوه بدهد، بخواهد مشكل خودش را حل كند ! قهراً عدل و داد عالمگير مي شود. وقتي عدل گسترده مي شود كه بي نيازي قبلاً حاصل شده باشد.
وجود مبارك حضرت كاري مي كند كه مردم بي نياز بشوند. نه در اثر ثروت، چون آنها كه غني ترند كه محتاج ترند ! غالب اين فسادها هم از متكاثران است. آنهايند كه اهل تعدّي اند، آنهايند كه اهل قاچاقند، آنهايند كه اهل احتكارند، آنهايند كه اهل كم فروشي اند، آنهايند كه اهل گرانفروشي اند، آنهايند كه اهل رشوه اند ! اينچنين نيست كه اگر كسي وضع مالي اش خوب باشد، ملكات فاضله نصيبش شده باشد !! بالأخره آنها اگر بدتر از ديگران نباشند، مثل ديگرانند. عمده،روح بي نيازي است كه حضرت افاضه مي كند، بعد عدل را عالمگير مي كند.
شباهت ظهور حضرت ولي عصر (عج) با برپائي صحنه قيامت
قيامت اينطور است؛ دفعتاً كه مي آيد، آدم را مبهوت مي كند. بهتان را هم كه بهتان مي گويند، براي اينكه آدم كاري را كه نكرده، به آدم نسبت بدهند؛ آدم مبهوت مي شود ! كه من اين حرف را نزدم، چرا به من نسبت مي دهند. قيامت هم آدم را مبهوت مي كند، ظهور حضرت هم آدم را مبهوت مي كند. ما بايد آماده باشيم براي پرورش آن استغنا.اگر تمرين نكنيم؛ حالا حضرت ظهور كرد، چگونه اين ملكات را يك شبه ما فراهم مي كنيم؟!
چگونگي گسترش عدل و داد جهاني در عصر ظهور حضرت ولي عصر (عج)
با اين گسترش صنعت و تكنولوژي و علم و آدم كشي و قانون جنگل، چه جوري بشر پر از عدل و داد مي بيند جهان را ؟! حضرت چه قدر مي كشد ؟ حالا بر فرض الآن ظهور كرد، الآن تقريباً نزديك 7 ميليارد بشر است؛ چه قدر اينها را مي كشد ؟! شما عراق مي رويد، آنجور است؛ افغانستان مي رويد، آنجور است؛ فلسطين مي رويد، آنجور است؛ شمالتان مي رويد، آنجور است؛ جنوبتان مي رويد، آنطور است. غرب و شرق را هم كه مي بينيد، ظهر الفساد في البرّ و البحر بما كسبت ايد ي النّاس(11). حضرت چه قدر را مي كشد ؟! حالا بر فرض 1 ميليارد را كشت، مگر اصلاح مي شود ؟! تازه ترور شروع مي شود. كشتن و جنگ كردن و از بين بردن يكي از كارهاي كوچك آن حضرت است. مگر با كشتن،جهان اصلاح مي شود ؟!
بالاتر رفتن عقل و فرهنگ مردم در عصر ظهور منجي موعود (عج)
هر چه عقل مردم، علم مردم، درك مردم بالاتر بيايد، فساد كمتر مي شود. مهم ترين كار حضرت اين است كه عقل مردم را بالا مي برد، نه تنها علم مردم را ! آنهائي كه عاقلند، از علمشان حداكثر بهره صحيح را مي برند. ديگر با تكنولوژي و با علم به فكربمب اتم سازي نيستند! آنكه عاقل است به دنبال اين كار نمي رود؛ به دنبال مواد مخدّر وخانه فساد و اعتياد و استعمار و استثمار و استحمار و اينها نمي رود ! عاقل، راه خودش را مي بيند، مسير ديگران را هم نمي بندد.
اگر چنانچه وجود مبارك حضرت بيايد، با عنايت الهي فرهنگ مردم، عقل مردم را بالا ببرد، 313 تا شاگرد هم مثل امام داشته باشد، اصلاح جهان آسان است. اين بزرگوار يك نفره اين عظمت را ايجاد كرده ! 313 شاگرد مثل امام داشته باشد؛ قسمت مهم اين است. البتّه كسي بخواهد در برابر حكومت اسلامي مقاومت كند، آسيب مي بيند. امّا اينچنين نيست كه با شمشير پيش برود ! شمشير هم هست، مثل صدر اسلام.
درصدر اسلام قسمت مهم كاري كه وجود مبارك پيغمبر و حضرت امير (سلام الله عليهما) كردند؛با آن سخنراني ها و سنّت و سيرت نوراني؛ عقل مردم را آوردند بالا. مردم را به وفاق ملّي رساندند، متّحد كردند، آن فاصله هاي اوس و خزرج برداشته شد، مردم عاقل شدند. عاقل كه شدند، آن خونريزي ها وغارتگري ها از بين رفت.
شكوفائي عقل و بالا بردن فرهنگ اعراب تحت تربيت پيامبر اكرم (ص)
بعد از رحلت آن حضرت متأسفانه چون ا رتدّ النّاس عن الو لايه بعد النّبي(15)، ديگر به اين روز سياه رسيد. و گرنه وجود مبارك حضرت آمد ومردم را عاقل كرد. مرحوم شيخ مفيد (رض) در امالي نقل مي كند :در يك سفري هنگام ظهر كه شد، وجود مبارك حضرت سر به آسمان كرد، فرمود الآن زالت الشّمس، موقع نماز ظهر است؛ آماده شدند براي نماز.فرمود: مي دانيد اسلام شما را از كجا به كجا آورد ؟! كنّا رعاه البل و صرنا اليوم رعاه الشّمس (16). فرمود : مردم ! ما و شما قبلاً مواظب بوديم اين شترهايمان كي مي آيند كه بدوشيم، يا كي مي آيند كه بخوابانيم اينها را، يا كي مي آيند كه تيمار بكنيم؛ ما شتربان بوديم، الآن شمس بانيم. مواظبيم كي شمس از دائره نصف النّهار زائل مي شود كه با خدايمان گفتگو بكنيم !! آن كجا، اين كجا ! ما را از نظر به شتر به نظر به شمس رسانده، ما را از زمين به آسمان برده.
لزوم برقراري ارتباط مستمر با مبدأ ربوبي به منظور كسب ملكات فاضله
عالمگير شدن نور علم و عقل در سراسر زمين با ظهور منجي موعود (عج)
منجي بشري و خاتم اوصياء از خاندان عصمت و طهارت (ع)
آنوقت در زيارت جامعه كه بكم فتح الله و بكم يختم (19)معناي جامع پيدا مي كند. هم در نظام تكوين، بكم فتح الله و بكم يختم؛ هم در نظام تشريع و قانونگذاري و مسأله دين.بنابراين وجود مبارك حضرت هميشه به اذن خدا به حالات ما نظر دارد، علم دارد و دليلي هم ندارد ما با او رابطه نداشته باشيم ! امام ماست، ما هم مأموم اوئيم، ما را هم دعوت كرده اند؛ وقتي ما با پيغمبرمان، با حضرت امير؛ بالاتر از همه با ذات أقدس له مي توانيم رابطه بر قرار كنيم، دليلي ندارد كه خودمان را از آن حضرت جدا بدانيم و محروم بدانيم ! همين كه آن شوق در ما پيدا شده است، از اين فرصت بايد حداكثر استفاده را ببريم.
* سخنراني آيت الله جوادي آملي در جلسه درس اخلاق به مناسبت ايام ميلاد حضرت ولي عصر (عج) در ديدار با طلاب نوجوان حافظ قرآن مدرسه علميه امام جواد (ع)، همسران سپاهيان اراك و اقشار مختلف مردم ؛ قم ـ 19 / 7 / 1382
پي نوشت:
(1) وسائل الشيعه / 16 / 241
(2) فتح / 4 و 7
(3) برداشت از : ق / 16
(4) بقره / 186
(5) واقعه / 85
(6) حديد / 4
(7) منافقون / 7
(8) فاطر / 15
(9) انبياء / 40
(10) برداشت از : كمال الدين / 2 / 654
(11) روم / 41
(12) برداشت از : كافي / 1 / 25
(13) مائده / 95
(14) مائده / 94
(15) برداشت از : بحار الأنوار / 34 / 274
(16) الأمالي للمفيد / 136
(17) زمر / 69
(18) برداشت از : بحار الأنوار / 51 / 84
(19) مفاتيح الجنان / زيارت جامعه كبيره
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}