عزاداری و آسیب ها

نویسنده : مظفر صادقیان قمیشلوئی
منبع : راسخون



عزاداری چیست؟
آسیب های عزاداری

عزاداری در عرف عام به دو معنی اطلاق می شود:
مراسم عزاداری، کاملاً اختیاری و برنامه ریزی شده است و بخشی از برنامه های زندگی عادی افراد محسوب می شود. داغداری حالتی روانی و درونی است ولی مراسم عزاداری معمولاً به صورت اجتماعی صورت می گیرد. عزاداری در متون اسلامی، یک اصطلاح شرعی نیست، بلکه مسلمانان آن را به کار برده اند، لذا باید در فرهنگ لغات به دنبال کاربردهای آن گشت. عزا به معنی صبر و شکیبایی در ماتم و به معنی سوگ و مصیبت آمده است. (1)
عزّی از باب تفعیل به کار رفته است، تعزیه الرحل یعنی تسلّی دادن و توصیه به صبر کردن. عزّی بعضهم بعضاً، یعنی یکدیگر را توصیه به صبر کردند. احسن الله عزاک، یعنی خداوند به تو صبر و نیکی عطا کند. (2)
هماهنگونه که از لغت به دست می آید، عزاداری، در اصل برای تسلّی دادن به داغدیده است. برای آرامش بخشی به داغدیده از عوامل متعددی می توان سود جست، از جمله:
1- هنجارهای اجتماعی و هم دردی ها،
2- همسان سازی با بزرگان دینی و تاریخی مورد علاقه مردم،
3- تفکر منطقی، بر این نکته که لاجرم باید به زندگی عادی بازگردیم، نمی شود زندگی را تعطیل کرد.
4- گریه کردن و برون ریزی عاطفی،
5- ذکر کردن غم و غصه ها با دیگران (راه دیگری از برون ریزی)،
6- خواندن اشعار غمناک و معنی دار،
7- اعتماد به معاد و... و یادآوری آنها.
نکته ی جالب توجه اینست که همه ی عوامل هفت گانه، در ضمن مراسم عزاداری و با کمک دیگران برای فرد داغدیده حاصل می شود. در قالب دید و بازدیدها، اظهار هم دردی ها، شرکت در مراسم و ادای احترام به متوّفی و بازماندگان، مداحی کردن از بزرگان دینی و ذکر مصائب آنان، خواندن قرآن و آیات مناسب و تسلی بخشی، اجرای سخنرانی های مناسب با موقعیت و شرایط، و ارایه کردن شناخت های لازم برای داغدیده و دیگر مخاطبان، و... اینها همه در ضمن مراسم عزاداری حاصل می شود و بسیاری از اینها اختصاص به مراسم جمعی دارد و در تنهایی و نشست های خانوادگی حاصل نمی شود. به طور کلی دو عامل (فراموشی) و (گذشت زمان) از جمله ی عوامل سازگاری داغدیده با شرایط جدید است.

مراسم عزاداری یک گروه

انسان موجودی است اجتماعی و بخش زیادی از زندگی خود را در گروه ها می گذارند. گروه های خانواده، مدرسه، همبازی ها، همسالان، همکاران، گروه های مذهبی، سیاسی، اجتماعی و...، از گروه هایی هستند که ما معمولاً بخش قابل توجهی از زندگی خود را با آنها می گذرانیم. گروه های مذهبی نیز در همین ردیف است و به عنوان یک گروه قابل بررسی است.
کارکردهایی که برای گروه (اجتماعی، مذهبی) وجود دارد در قالب یک حدیث در سخنان امام علی علیه السلام می خوانیم: (3)
من اختلف الی المسجد اصاب احدی الثمان، مستفاداً فی الله او علماً مستطرفاً او آیهً محکمهً او رحمهً منتظره او کلمهً عن ردی او یسمع کلمهً تدله علی هدی، او یترک دنباً خشیهً اوحیاءً
هرگاه کسی به مسجد رفت و آمد کند، یکی از بهره های هشت گانه را نصیب خود خواهد کرد.
1- یافته یک برادر دینی و دوستی که در مسیر الهی با او همراه باشد.
2- علمی جدید بر علوم او اضافه خواهد شد.
3- نشانه ای از نشان ها و آیات محکم الهی بر او روشن خواهد شد.
4- رحمت مورد انتظارش را از جانب خدا دریافت خواهد کرد.
5- سخنی می شنود که باعث دوری و اجتناب او از پستی ها می شود.
6- یا سخنی که موجب هدایت او به راه راست خواهد شد.
7- یا باعث ترک گناهی از خوف الهی می شود.
8- یا حجب و حیای او پیش دیگران، او را از گناه باز خواهد داشت.

هیجان های روانی ناشی از عزاداری

بیشترین و مهم ترین تأثیری که مراسم عزاداری بر شرکت کنندگان دارد تأثیرات روانی است و اکثر شرکت کننده ها نیز در پی همین نوع تأثیرات هستند. احساس لذتی خاص به آنها دست می دهد، آرامشی می یابند که در کمتر مجلسی و گروهی از نوع دیگر، حاصل می شود. چهره ی افراد عزادار، در مجالس عزادرای، غمبار می شود، گریه می کنند یا حالت گریه به خود می گیرند، اما این غم از نوعی دیگر و متفاوت با غم و غصه های زندگی روزمره است. غم معنویت است، غم آخرت است غم مظلومیت مظلومان است. غمی است که منشاء حرکت است و کنش وری اجتماعی افراد را افزایش می دهد نه کاهش، عاملی نابهنجار در نزدگی افراد نمی شود، بلکه در مواردی نقش درمانی ایفا می کند. برای زندگی نشاط می آفریند بدیهی است کسانی که خود به صورت مستمر و یا به صورت مقطعی، در زمانهای خاص از سال در این گروه ها و مراسم شرکت می کنند و اکثریت قریب به اتفاق مردم مذهبی (شیعه) با این مراسم موافق هستند و آن را می پسندند و از آن استقبال می کنند.
افرادی نیز هستند که با عزاداری مخالفند و بر این مخالفت استدلالهایی نیز دارند.
1- آیا متون دینی برگزاری مراسم عزا برای امام حسین علیه السلام را تأیید می کند؟ آیا عزاداری مخالفت ورزیدن با قضا و قدر الهی نیست؟
جواب: عزاداری با داغ دیدگی فرق دارد؟ زیرا عزادرای نوعاً اجتماعی و کاملاً اختیاری است. همچنین نمی توان روایاتی را که بر جواز گریه در داغ دیدگی دلالت دارند؛ ناظر بر جواز عزادرای دانست، اما از آیات و روایات زیادی می توان به جواز و مشروعیت عزادرای دست یافت و امر تازه و بی سابقه در دین نیست که با هیچ یک از قوانین و مقررات کلی اسلام هماهنگی و سازگاری نداشته باشد و چنین مجالس تا زمانی که در آنها مصیبتی انجام نشود و سخنی برخلاف رضایت الهی گفته نشود دلیل بر عدم رضایت مندی از قضا و قدر الهی نیست. گواه ما این سخن رسول خدا (ص) در جواب آنانی است که چشمانی گریان آن حضرت را در مرگ فرزندش ابراهیم دیدند و اعتراض کردند که ای رسول خدا مگر تو ما را ازگریه نهی نکردی؟ فرمود: نه، من نگفته در مرگ عزیزانتان گریه نکنید؛ زیرا گریه نشانۀ ترحم و مهربانی است کسی که دلش به حال دیگران نسوزد، مورد رحمت الهی قرار نخواهد گرفت. آنچه من گفته ام این است که در سوگ و فقدان عزیزان خود فریاد نزنید و صورت خود را مخراشید و گریبان چاک نزنید و سخنانی که نشانه اعتراض و نارضایتی از خداست، خودداری کنید.
گریه و عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام چه فایده ای دارد؟ آیا چنین کارهایی موجب افسردگی و دوری جامعه از نشاط و سرزندگی نمی شود؟
گریه از دو بخش ظاهر و باطن تشکیل شده است، باطن آن همان تأثرات روحی و عاطفی است که با حصول آن در انسان فعالیت هایی در مغز پدید می آید و بعد از آن قطرات اشک از دیده سرازیر می شود.
این گریه در بُعد درونی نه تنها موجب افسردگی نمی شود بلکه عامل بسیار مهمی در ایجاد نشاط تلقی می گردد و اسباب تقویت عواطف و شناخت در موضوع مورد نظر و آمادگی رفتاری و تقویت علاقه و محبت و در نهایت، همانند سازی با افراد و موضوعات مورد علاقه را فراهم می سازد.
در بُعد خارجی و بیرونی، پویایی در مسائل اجتماعی و سیاسی را به دنبال دارد و عامل بسیار مهمی در ایجاد تحرکات و برخوردهای اجتماعی و تولی و تبری محسوب می گردد و حفظ مکتب ناب محمدی و ظلم ستیزی از نتایجی است که گریه به بار آورده است.
کسانی می تواند به خوبی، مراسم عزاداری را درک کنند که اولاً شناخت های لازم راجع به آن را داشته باشند و ثانیاً در آن شرکت کرده و آثار عاطفی آن را تجربه درونی کرده باشند. برای شناخت این پدیده، علم حصولی و تحلیل عقلی، لازم اما ناکافی است.
اگر مراسم عزاداری، اینقدر اهمیت دارد، باید همانند یک گوهر بها از آن محافظت به عمل آید. فریادهای بعضی از علمای دینی، مثل شهید مطهری، که در سه جلد کتاب (حماسه ی عاشورا و تحریف های عاشورا) گرد آمده است ناظر به همین محافظت است. برای آسیب شناسی این مراسم لازم است مطالعاتی مستقل و مفصل به شیوه های مختلف پژوهشی انجام شود اما در این مختصر فقط با یک نگاه نظری به این مراسم، بعضی از نکات آسیب شناسی را ذکر می کنیم، و از خداوند متعال می خواهیم که این آسیب ها، در مراسم عزاداری حسین به حداقل ممکن برسد، به گونه ای که چندان قابل ذکر و قابل مشاهده نباشد:
واژه آسیب شناسی از علوم پزشکی به علوم اجتماعی وارد شده و به معنای مبحث مطالعه علل بیماری و عوارض و علائم غیر عادی است. آسیب شناسی عزاداری یعنی شناخت اموری که باعث می شود عزادرای در رسیدن به اهداف خود که همان تکامل انسان و حیات معقول است، دچار ضعف و ناتوانی گردد.

نمادهای آسیب در عزادرای

نمادهای آسیب شناختی در عزادرای و جلوه های آسیب مختلف است لیکن به صورت کلی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف- رقابتهای شدیدی که گاهی بین گروه ها و هیئت های مذهبی ایجاد می شود.
ب متداخل شدن مراسم عزاداری، با خرافات و امور ناصحیحی از فرهنگ عمومی مردم.
ج- اصالت پیدا کردن بعضی از فواید جانبی و فرعی که از طریق هر گروه اجتماعی ممکن است حاصل شود، مثل دید و بازدید و... .
د- فراهم آوردن آزار و اذیت هایی برای دیگران، به طور مثال از طریق صدای بلندگو، بسته شدن خیابان و... که اگر زیاد تکرار شود، ممکن است افرادی را منزجر کند.
هـ- استفاده ی از اشعار و موسیقی ای که در شأن عزاداری حسینی نیست و گاهی ممکن است خلاف شرع باشد (البته قابل یادآوری است که مراسم آنگین عزاداری و مولودی های که در جامعه ما رواج دارد، سهم بسزازیی در ارضاء نیاز به موسیقی، به ویژه در کودکان و نوجوانان دارد، و چه بسا آنان را از جذب شدن به موسیقی های مبتذل باز می دارد.
و- غلبه کردن بعد عاطفی و غفلت از بعد شناخت دینی در این مراسم، این آسیب بسیاری جدی است و در درازمدت می تواند تخرییب گر باشد.
ز- ایجاد رابطه های مرید و مرادی بین افراد معمولی؛ گاهی ممکن است افرادی در لفافه و ناآشکار، به جای دعوت به دین، دعوت به خود کنند.
ح- تکراری بودن و محتوی شیوه های جاری مثل سخنرانی ها، اشعار و... .
ط- ساختن یا استفاده کردن از روضه و مطالبی از قبیل نقل خواب ها و مطالب افواهی و مسمرعات به ویژه مطالبی که با شأن و شخصیت امام حسین علیه السلام و شهیدان سازگاری نداشته و در عین حال مستند هم نیست، اما تأثر عاطفی ایجاد می کند.
ی- انجام دادن بعضی رفتارها مثل نواختن شیپور، اجرای آهنگ های مبتذل.
ک- آسیب رساندن به بدن، مثل قمه زنی که مبنای دینی ندارد.
ل- قرار گرفتن مجالس عزادرای در اختیار افراد کم سواد و بی تجربه.
م- خواندن بعضی از اشعار غلوآمیز که خلاف اعتقادات دینی است.

عوامل پیدایش آسیب ها

علل و عوامل بسیاری در پیدایش آسیب ها تأثیر گذارند برخی از آنها به شخصیت افراد جامعه مربوط می شود و برخی از نوع عوامل فردی و برخی دیگر از نوع عوامل اجتماعی می باشد.

ویژگیهای شخصیتی آسیب زا

خودمحوری، پرخاشگری، هنجارشکنی، فریبندگی ظاهری و عدم احساس مسئولیت، ضعف عزت نفس، احساس کهتری، فقدان اعتماد به نفس، احساس عدم جذابیت، افسردگی شدید، شیدایی و اختلال خلقی، هیجان طلبی، ماجراجویی، تنوع طلبی، کنجکاوی، استقلال طلبی افراطی، خودباختگی احساسی، و غلبه ی کنش های احساس بر کنش های عقلانی.

عوامل اجتماعی آسیب زا

عدم پای بندی خانواده به آموزه های دینی، آشفتگی کانون خانواده، طرد اجتماعی، نوع شغل، بی کاری و عدم اشتغال، فقر و مشکلات معیشتی، دوستان ناباب، محیط، فقر فرهنگی و ترتیب نادرست، رسانه ها و وسایل جمعی مدرنتیه، نظارت عمومی و کنترل اجتماعی- جمعیت و مهاجرت، خرده فرهنگ ها- شکاف نسلها- محرکهای محیطی- تحولات ناسالم اجتماعی، معظلات سیاسی- اجتماعی، بیکاری و... .
مع الاسف روند موجود در مراکز مربوط به آسیب های اجتماعی در جامعه ی ما بیشتر به سمت درمان و امدادگری پیش می رود تا به سمت پیش گیری و توان مند سازی در حالیکه آسیب ها نیز همانند بیماری است بعضی را با اقدامات پیش گیری و بعضی را با اقدامات احتیاطی باید مهار نمود.
اقدامات پیش گیرانه همانند اطلاع رسانی صحیح و به موقع از آنچه باید از آن بهره گرفت و از آنچه باید از آن پرهیز کرد واین محقق نمی گردد مگر با تجهیزات افکار به واقعیات تاریخی و حقایق دینی چنانکه علی علیه السلام به ما آموخته است که حتی در میدان جنگ نیز به پرسشهای مردم به دقت گوی می داد و پاسخهایی دقیق و مفصل ارائه می فرمود؛
آن هم نه خلاصه در نشستن علم به واقعیت به جای واقعیت نباشد چرا که یکی از مشکلاتی که برای فعالیت های فرهنگی است همین است که چون مفاهیم حقایق را به جای خود حقایق می گذارند و تلاش برای دست یابی به خود واقعیت نمی کند. پس از مدتی احساس پوچی و بی ثمری می کند بدون اینکه علت آن را بشناسند.
بحث اینجاست که ما باید با خود واقعیت ارتباط پیدا کنیم که وقتی ما متوجه نیستیم که ما به خود واقعیت ارتباط پیدا کنیم اینجاست که وقتی ما متوجه نیستیم که ما به خود واقعیت نیاز داریم نه به علم واقعیت چون واقعیت متعالی است مثل خدا و ملائکه لذا تلاش می کنیم تا با خود واقعیت ارتباط پیدا کنیم اینجاست که وقتی ما متوجه نیستیم که ما متوجه نیستیم که ما به خود واقعیت نیاز داریم نه به علم به واقعیت چون واقعیت متعالی است مل خدا و ملائکه لذا تلاش هم نمی کنیم تا با خود واقعیت ارتباط پیدا کنیم و به خود واقعیت خدا هم نظر نداریم و به آن متصل نمی شویم بلکه مغرور می شویم به علم به واقعیت حالا چند سال با مفهوم خدا به سر می بریم؟ پنجاه سال بعد چی؟! هیچی... .
به عنوان مثال یکی از صحنه های عظیم کربلا که خوب است به آن توجه شود این است که یاران امام وقتی مطمئن می شدند در اثر جراحات وارده دیگر شهید می شوند آن وقت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را صدا می زدند. منظورشان چیست آیا این است که بیا کمکم کن و نجاتم بده که نمیرم؟ مسلم که چنین نیست و مگر کربلا قصه نمردن است مگر شب قبل اباعبدالله الحسین علیه السلام خبر ندادند که فردا همه ما کشته می شویم و مگر همه اینها خودشان را برای کشته شدن آماده نکرده بوند؟
مسئله درک و مدد روحانی حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام یعنی امام زمان آن هنگام است تمام اصحاب کربلا آرزویشان این بود که وقتر در حال انتقال از دنیا هسند از آخرین مددهای روحانی امام زمانشان برخوردار شوند، تا نورانی تر بروند، نه اینکه بمانند مگر علی اکبر نمی داند که پدرش آب ندارد که به او بدهد؟ چه چیزی در پدر سراغ دارد که به او روی می آورد چگونه باید این حرکات را تفسیر کرد؟ یک طوری که با بلندترین قامت های عاطفه وعقل تناسب داشته باشد. حضرت علی اکبر برمی گردد تا یک ذره آب دهان از کام خشک اباعبدالله الحسین علیه السلام بگیرد یا خواستن آب بهانه ای است برای تقویت برتر روحی و اتصال برتر و در نیتجه رسیدن به شهادتی عالی تر و پربار تر.
عارفی بیدار و عاشق با امامی معصوم همدیگر را در آغوش گرفته اند تا این امام آن عارف را از نقص کلّی برهاند.
هر که را جامه زعشقی پاک شد
او ز نقص و عیب کلی پاک شد
اطلاع رسانی صحیح و به موقع آگاه ساختن متولیان تربیتی به خصوص خانواده ها و فرزندان آنان از آنچه در محیطهای آموزشی و تربیتی و رسانه ها اتفاق می افتد است.
از جمله موارد واقدامات پیش گیرانه توانمند سازی جامعه و خانواده ها در برنامه ریزی اوقات فراغت است که نباید محدود به ده روز محرم و دههای دیگر باشد همچنین دقت در واکنشی نسبت به گسترش آسیبهای اجتماعی و خرافات و تلاش دشمنان پیوند بین عاشورا و امام زمان علیه السلام الگوبرداری از قیام امام حسین علیه السلام تا قیام سبز امام زمان علیه السلام تلاش در منزلت و التزام بخشی بین اعضاء و مخاطبین عزاداری و مشارکت پذیری تمامی گروه ها همانند نماز ظهور روز عاشورا.

نتیجه

تمام مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که باعث بحران می شود و به نوعی از آن به آسیب یاد می شود در نهایت حاصله دو چیز است:
1- فرهنگ عمومی، 2- حاکمان ناشایست و حاکمان ناشایست در یک محیط فرهنگی آفت زده توان رسیدن به قدرت را دارند و یا به عبارت دیگر در یک محیط فرهنگی که ارزشهای دینی رسوخ نکرده باشد اهداف خویش را پیش می برند پس در یک نگاه اجمالی همه چیز به فرهنگ جامعه بازگشت دارد و برای اصلاح حاکمان و نوع رابطه مردم و حاکمان و نوع نگاه مردم به زندگی و اقتصاد چاره ای جز اصلاح فرهنگ عمومی نیست.

ملاک نظر فرهنگ اسلامی

هر پدیده و فعالیت فرهنگی که با ارزشهای متعالی انسان مانند اخلاقیات و مذهب ناسازگار باشد فرهنگ اسلامی آن را نمی پذیرد زیرا هر پدیده و فعالیتی که به نام فرهنگ در جامعه بروز کند و مخالف حیثیت و شرافت و شخصیت کمال طلبی انسانی باشد اگرچه در جذابترین صورت عرضه شود، فرهنگ اسلامی با آن مخالف نموده و از عرضه و ترویج آن جلوگیری می نماید اینست اساسی ترین وظیفه ی یک فرهنگ پویا که اسلام و امام حسین علیه السلام با صراحت و صدای بلند حامی آن است.

علت عمده ی ناهماهنگی عناصر فرهنگی و فعالیت ها در یک جامعه

برای ناهماهنگی عناصر و فعالیت های فرهنگی عوامل مخلفی را می توان در نظر گرفت که عمده آنها از این قرار است:
1- خودخواهی قدرتمندان و دست اندرکاران فرهنگی، تک محوری و موازی کاری و... .
2- لذت گرایی و دنیایی کردن همه چیز حتی دین که از خم شدن به روی خود طبیعی شروع می شود و در قهوه خانه ی پوچ گرایی سربلند می کند و همه ی اصول و قوانین را زیرپای خود می بیند، یعنی ما گاهی می آییم چیزیهایی را که زمینه ارتباط روح با قدس است به زمینۀ ارتباط با دنیا تبدیل می کنیم چون پیام اصلی دین و عاشورا فراموش شده که دین آ مده که انسانها به عالم قدس و معنویت و اصل شوند و تمام دستوراتش را باید در رابطه با این هدف ارزیابی کنیم.
3- سلطه گری در هر شکلی که باشد و به وسیله ی هر کسی که به فعالیت برسد همه ی ارزشهای فرهنگی را بلکه به طور عام هر چه را که جلوی پای خود ببیند می سوزاند و با مهارت زیاد خاکستر آنها را با رنگ آمیزیهای زیبا تصعنی به روی انسانهای جوامع می پاشد.
اگر ما تلاش نکنیم کارمان وجودی بشود و حضوری بشود شبه قدسی می شود که فقط دانایی است دیگر اتصال نیست ارتباط نیست و دیگر هیچی نیست. و این محقق نمی شود مگر با هدفمندی عزاداری و توجه به ارزش و جایگاه عزاداری و امیدبخشی و نشاط معنوی در عزاداران و انسجام و همدلی و رعایت تناسب معنا و فرم در مراثی و مدایح که این در گو اخلاص در عزاداری است.
1- فرهنگ عمید
2- مصباح المنیر، فیوص
3- بحارالانوار
4- نهج البلاغه
5- استاد مرتضی مطهری (سخنرانی)
6- استاد اصغر طاهرزاده (سخنرانی)
7- کتب ره توشه (راهیان نور)
پی نوشت ها :
1- فرهنگ عمید واژه ی عزا.
2- مصابح المیزان، فیوص، ص 504.
3- بحارالانوار، ج 80، ص 351، باب 8، روایت 4.