نمونه هاي شورا در زمان پيامبر اکرم(ص)
نمونه هاي شورا در زمان پيامبر اکرم(ص)
نمونه هاي شورا در زمان پيامبر اکرم(ص)
بدر، خندق وخيبر گواه است...
نمونه هاي بارزي از تشکيل شورا در زمان رسول اکرم(ص) وجود دارد پيامبر گرامي اسلام (ص) با توجه به اتصال به وحي وعدم نيازمندي به راهنمايي،براي نشان دادن اهميت شورا وتاثير گذاري آن برنتايج کارها از اين امر استقبال مي کرد.
حضرت تصميم گرفت انصار ومهاجرين را به شورا دعوت کند تا از طريق مراجعه به افکار عمومي مشکل حل شود .در شورا نظرات متفاوتي مطرح شد ولي چون نظريات ابراز شده جنبه فردي داشت نظريات اکثريت قاطع جمع که انصار بودند مورد پذيرش قرار گرفت.
هر سه نفر فرمانده منتخب پيامبر درموته کشته شدند ومردم به فردي به نام خالد راي دادند واو را به فرماندهي انتخاب کردند وپيامبر نيز فرماندهي او را پذيرفتند.
به اين منظور پيامبر اسلام (ص) درجمع بزرگي از افسران وسربازان اسلام فرمودند: مبارزان مسلمان نظرات خود را درباره نحوه جنگ و دفاع از تجاوز ارتش قريش بيان نمايند.
دراين جلسه نظرات متفاوتي بيان شد و راي پيامبر اين بود که در مدينه بمانند واز شهر حفاظت نمايند ولي حضرت رسول اکرم (ص)نظر اکثريت را قاطع دانستند و سرانجام حکم به خروج از شهر براي استقبال از دشمن و جنگ خارج از شهر دادند. حضرت بنا به اعتقادي که به شورا داشتند واين اعتقاد مورد تاييد الهي نيز بود به شورا عمل کرد.
پس از شکست د رجنگ احد بود که آيه 159 سوره آل عمران برپيامبر نازل شد وخداوند دراين آيه پيامبررا به مشورت فرا خواند در واقع پس از شکست بزرگ دراين جنگ که ضربه اي شکننده برپيکر نو نهال اسلام بود بي درنگ آيات وحي برقلب پيامبرفرود مي آيد که :«شاورهم في الامر فاذا عزمت فتوکل علي !...» با ايشان مشورت نما اما هنگامي که خود تصميم گرفتي برخداتوکل کن.
شگفتي پيام خدا واعجاز وحي درهمين است،درست درلحظاتي خداوند دستور شور با مردم را برپيامبر ابلاغ مي کند که زخم هاي فراوان در شرايطي برپيکر مسلمانان وارد آمده بود که رسول اکرم (ص) قبل از حرکت شوراي جنگي تشکيل دادند.
درجلسه شوراي دفاعي نظرات گوناگون بيان شد که همگي نادرست شناخته شدند ولي سلمان فارسي که با فنون رزمي ايران آشنايي کامل داشت گفت در منطقه فارس هر موقع مردم با هجوم دشمن خطرناک روبرو مي شوند دراطراف شهر خندقي حفر مي کنند وبدينوسيله از پيشرفت دشمن و ورود به شهر جلوگيري مي کنند.
از اين نظر بايد نقاط آسيب پذير مدينه را که عبور و مرور در آن به آساني صورت مي گيرد به وسيله خندقي درحصار انداخت.
عمده ترين علت شکست وعقب نشيني سپاه کفر دراين جنگ همان خندق ژرفي بود که در پيش پاي دشمن کنده شد.
يهوديان خيبر سه خطر اساسي را براي اسلام بوجود مي آوردند لذا پيامبر فرمان فتح آخرين سنگرهاي يهود را صاد کردند.
منطقه اي که ارتش اسلام درآن استقرار يافته بود از نظر اصول نظامي مناسب نبود وسربازان يهود برآن جا تسلط داشتند وعلاوه براينکه درتيررس دشمن بودند در نزديکي اين ناحيه آب هم وجود نداشت وبه ناچار از راه هاي دور آب مي آوردند.
يکي از افسران کارآزموده اسلام به نام حبيب ابن منذر به حضور پيامبر رسيدو چنين گفت: اگر بفرمان خدا دراين منطقه فرود آمده ايد من کوچکترين اعتراضي ندارم زيرا دستورخداوند بالاتر از هرگونه پيش بيني وآينده نگري مااست ولي اگر يک امر عرفي وعادي است به طوري که افسران مي توانند در آن اظهارنظرکنند دراين صورت بايد بگويم که اين منطقه درچشم انداز دشمن است ودرنزديکي دژ نسطاه قرار گرفته وتيراندازان دژ براثر نبودن موانعي مثل نخل وخانه مي توانند قلب لشکر را هدفگيري کنند.
پيامبربا استفاده از سنت اسلامي مشاوره واحترام به افکار عمومي چنين فرمود:اگر شما نقطه بهتري را معرفي نماييد آن جا را اردوگاه خود قرار مي دهيم حباب پس از بررسي اراضي خيبر، نقطه اي را تعيين نمود که لشکر به آن جا انتقال يافت.
رسول خدا (ص) با سيصد نفر از مسلمانان برسرراه کاروان قرار مي گيرند، کاروان از اين جريان با خبر گرديده، مسير کاروان را تغيير مي دهند ونيرويي به کمک آنها مي آيد جنگي سخت در مي گيرد وبعد از اندکي جنگ به نفع مسلمانان خاتمه مي يابد.
در مورد اينکه با اسرا چگونه رفتارنمايند،مسلمانان به مشورت مي نشينند. بعضي از آنها از کشتن اسيران سخن به ميان مي آورند ولي بعضي ديگر فديه گرفته را پيشنهاد مي کنند که سرانجان نظر طرفداران فديه به تصويب مي رسد واسرا در مقابل پرداخت فديه آزاد مي شوند.
منبع:نشريه اصفهان زيبا
/ن
نمونه هاي بارزي از تشکيل شورا در زمان رسول اکرم(ص) وجود دارد پيامبر گرامي اسلام (ص) با توجه به اتصال به وحي وعدم نيازمندي به راهنمايي،براي نشان دادن اهميت شورا وتاثير گذاري آن برنتايج کارها از اين امر استقبال مي کرد.
1- شورا ي جنگي دربدر
حضرت تصميم گرفت انصار ومهاجرين را به شورا دعوت کند تا از طريق مراجعه به افکار عمومي مشکل حل شود .در شورا نظرات متفاوتي مطرح شد ولي چون نظريات ابراز شده جنبه فردي داشت نظريات اکثريت قاطع جمع که انصار بودند مورد پذيرش قرار گرفت.
2- جنگ موته
هر سه نفر فرمانده منتخب پيامبر درموته کشته شدند ومردم به فردي به نام خالد راي دادند واو را به فرماندهي انتخاب کردند وپيامبر نيز فرماندهي او را پذيرفتند.
3- شوراي جنگي در احد
به اين منظور پيامبر اسلام (ص) درجمع بزرگي از افسران وسربازان اسلام فرمودند: مبارزان مسلمان نظرات خود را درباره نحوه جنگ و دفاع از تجاوز ارتش قريش بيان نمايند.
دراين جلسه نظرات متفاوتي بيان شد و راي پيامبر اين بود که در مدينه بمانند واز شهر حفاظت نمايند ولي حضرت رسول اکرم (ص)نظر اکثريت را قاطع دانستند و سرانجام حکم به خروج از شهر براي استقبال از دشمن و جنگ خارج از شهر دادند. حضرت بنا به اعتقادي که به شورا داشتند واين اعتقاد مورد تاييد الهي نيز بود به شورا عمل کرد.
پس از شکست د رجنگ احد بود که آيه 159 سوره آل عمران برپيامبر نازل شد وخداوند دراين آيه پيامبررا به مشورت فرا خواند در واقع پس از شکست بزرگ دراين جنگ که ضربه اي شکننده برپيکر نو نهال اسلام بود بي درنگ آيات وحي برقلب پيامبرفرود مي آيد که :«شاورهم في الامر فاذا عزمت فتوکل علي !...» با ايشان مشورت نما اما هنگامي که خود تصميم گرفتي برخداتوکل کن.
شگفتي پيام خدا واعجاز وحي درهمين است،درست درلحظاتي خداوند دستور شور با مردم را برپيامبر ابلاغ مي کند که زخم هاي فراوان در شرايطي برپيکر مسلمانان وارد آمده بود که رسول اکرم (ص) قبل از حرکت شوراي جنگي تشکيل دادند.
4- شوراي جنگي دراحزاب
درجلسه شوراي دفاعي نظرات گوناگون بيان شد که همگي نادرست شناخته شدند ولي سلمان فارسي که با فنون رزمي ايران آشنايي کامل داشت گفت در منطقه فارس هر موقع مردم با هجوم دشمن خطرناک روبرو مي شوند دراطراف شهر خندقي حفر مي کنند وبدينوسيله از پيشرفت دشمن و ورود به شهر جلوگيري مي کنند.
از اين نظر بايد نقاط آسيب پذير مدينه را که عبور و مرور در آن به آساني صورت مي گيرد به وسيله خندقي درحصار انداخت.
عمده ترين علت شکست وعقب نشيني سپاه کفر دراين جنگ همان خندق ژرفي بود که در پيش پاي دشمن کنده شد.
5- شوراي جنگي درخيبر
يهوديان خيبر سه خطر اساسي را براي اسلام بوجود مي آوردند لذا پيامبر فرمان فتح آخرين سنگرهاي يهود را صاد کردند.
منطقه اي که ارتش اسلام درآن استقرار يافته بود از نظر اصول نظامي مناسب نبود وسربازان يهود برآن جا تسلط داشتند وعلاوه براينکه درتيررس دشمن بودند در نزديکي اين ناحيه آب هم وجود نداشت وبه ناچار از راه هاي دور آب مي آوردند.
يکي از افسران کارآزموده اسلام به نام حبيب ابن منذر به حضور پيامبر رسيدو چنين گفت: اگر بفرمان خدا دراين منطقه فرود آمده ايد من کوچکترين اعتراضي ندارم زيرا دستورخداوند بالاتر از هرگونه پيش بيني وآينده نگري مااست ولي اگر يک امر عرفي وعادي است به طوري که افسران مي توانند در آن اظهارنظرکنند دراين صورت بايد بگويم که اين منطقه درچشم انداز دشمن است ودرنزديکي دژ نسطاه قرار گرفته وتيراندازان دژ براثر نبودن موانعي مثل نخل وخانه مي توانند قلب لشکر را هدفگيري کنند.
پيامبربا استفاده از سنت اسلامي مشاوره واحترام به افکار عمومي چنين فرمود:اگر شما نقطه بهتري را معرفي نماييد آن جا را اردوگاه خود قرار مي دهيم حباب پس از بررسي اراضي خيبر، نقطه اي را تعيين نمود که لشکر به آن جا انتقال يافت.
6- سال سيزدهم بعثت، مشورت براي سفر به مدينه
6- سال سيزدهم بعثت، مشورت براي سفر به مدينه
7- فديه گرفته از اسيران درقبال آزادي آنان
رسول خدا (ص) با سيصد نفر از مسلمانان برسرراه کاروان قرار مي گيرند، کاروان از اين جريان با خبر گرديده، مسير کاروان را تغيير مي دهند ونيرويي به کمک آنها مي آيد جنگي سخت در مي گيرد وبعد از اندکي جنگ به نفع مسلمانان خاتمه مي يابد.
در مورد اينکه با اسرا چگونه رفتارنمايند،مسلمانان به مشورت مي نشينند. بعضي از آنها از کشتن اسيران سخن به ميان مي آورند ولي بعضي ديگر فديه گرفته را پيشنهاد مي کنند که سرانجان نظر طرفداران فديه به تصويب مي رسد واسرا در مقابل پرداخت فديه آزاد مي شوند.
منبع:نشريه اصفهان زيبا
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}