ارتباط بین دین با علم ، ارتباطی ناگسستنی است . چرا که خداوند متعال پدید آورنده آن می باشد و با آفرینش کون و مکان ، ظهور و بروز علم در کنار دین نیز ضروری می نماید . بنابراین هم دین و هم علم ، دو حقیقتی هستند که به ثبوت آفرینش منجر می شوند . خداشناسی دینی که از زبان اولیای الهی تبیین شده با خداشناسی طبیعی و کیهانی که از زبان دانشمندان بیان شده است هر دو دارای مقبولیت و رواج می باشد .
در اینجا به تقارن دیدگاههای دینی و علمی درخصوص علت و فلسفه وجود و وجوب روزه می پردازیم . روزه و روزه داری نه تنها به خاطر تأمین سلامت و صحت بدن آدمی حائز اهمیت می باشد ، بلکه موجب تأمین سلامتی روح و جان نیز هست . چرا که انسان موجودی است سه بعدی ، دارای بعد روح ،‌جسم و ذهن و هر سه بعد با یکدیگر موجب معنی یافتن وی می شود . به عیارت دیگر چنانچه عقل و لزوم سلامتی جسمی آدمی حکم کند ، همان نیز به لزوم سلامتی روح حکم می نماید و انسانی که به دنبال سلامتی روح خویش در کنار جسمش نباشد نمی توان از او به عنوان انسانی سالم و تکامل یافته یاد نمود. بنابراین در مورد روزه که یکی از واجبات دینی است ، می توان گفت : «که روزه داری عبارت است از اجرای یک برنامه مذهبی بهداشتی کامل جسمی و روحی » خداوند متعال با امر به بندگان خود ، به روزه داری ، مسرت روحی و فیزیکی را به آنها اعطا نموده است . این امر هیچ گونه دخالت غیر طبیعی و مصنوعی در کارکرد صحیح و مرتب بافتها و اندامهای بدن آدمی ندارد . بلکه روزه داری همان کمال مطلوب رسیدن به اعمال مرتب و صحیح تمام اجزا و اندام آدمی و نیز کمال روحانی او است . در این مقاله هدف ، اهمیت روزه از نظر بهداشت روحی و جسمی است . پروفسور «الکسی سوفورین» می گوید : « جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد داخلی استفاده می کند و آنها را مصرف می کند و مواد کثیف و عفونی که ر جسم هست و ریشه و خمیره بیماری است ، از بین می رود و بدین طریق روزه سبب بهبودی همه بیماری ها است . از این رو جسم خود را به وسیله روزه از داخل نظیف و پاکیزه می کند .»
بنابراین روزه داری باعث هضم چربی های ذخیره در بدن ، دفع سموم فلزی و غیر فلزی وارده از محیط اطراف، ایجاد اعتدال بیولوژیکی و شیمیایی بدن و ... می گردد. به قول یکی از دانشمندان روم باستان : «اولین بیماری، مربوط به پرخوری بود و نخستین درمان نیز روزه گیری است .»
دکتر «اتوبوخنگر» در سخنرانی خویش به سال 1965 در یک کنگره پزشکی که در بغداد و به میزبانی انجمن پزشکی عراق برگزار گردیده ، به بیان اهمیت روزه پرداخته است. وی در این سخنرانی نتیجه مثبت چهل و پنج سال روزه درمانی مریضان خود که بالغ بر پنجاه هزار نفر بوده اند را ارائه نموده است و آنچه که در این سخنرانی قابل توجه است ، اینکه معمولاً روزه درمانی وی چهارهفته طول می کشیده است . یعنی تطابق و تساوی زمانی آن با یک ماه روزه داری . آنچه مهم و قابل توجه است این همان زمانی است که در قرآن برای روزه داری از آن یاد شده است . یعنی یک ماه تمام روزه داری برای تکامل روح و صحت جسم. بر اساس فرمایش حضرت رسول اکرم (ص) که « المعده البیت الداء و الحمیه هی الدواء» یعنی : «معده آدمی کانون بیماری ها است و پرهیز و امساک نیز داروی و بهترین روش درمان بیماری ها است. »
وی می گوید : «بهترین درمان بیولوژیکی این است که به وسیله دفع مواد مضر و تجویز علاج طبیعی ، نیروهای درمان کننده یک ارگانیسم یا یک موجود زنده را طوری آزاد کنیم که وقتی بسیج شدند ، بیماری های مزمن و حاد را شکست بدهند . ما در روش درمان سعی می کنیم سلامت پایدار و کامل را در همان زمانیکه طبیعت برای این گونه نوسازی لازم دارد بازگردانیم . درمان بیولوژیکی و مخصوصاً روزه ، به بهترین وجه این خواسته را برآورده می سازد.»
البته وقتی یک انسان موحد روزه می گیرد ، منظور و مقصود او جز طاعت امر الهی نیست که از آن می توان به ایمان وفاداری و ایمان فرمانبرداری یاد کرد . یعنی صداقت و ثبات قدم در انجام واجبات الهی . همچنین شاید این وهم در برخی حاصل شود که چرا روزه داری ؟
ما می توانیم با استفاده از دارو و مراجعه به پزشک به درمان خود بپردازیم . آنچه که در اینجا قابل تأمل است اینکه تندرستی آدمی به دو قسم می باشد : طبیعی و مصنوعی .
تندرستی طبیعی را که از مقاومت بافتها در برابر بیماریهای عفونی و دژنرانیو و تعادل دستگاه عصبی ناشی می شود گرامی می‌داریم ، نه سلامتی مصنوعی را که بر رژیم غذایی ، تزریق واکسنها ، سرم ها ، محصولات غدد ، داخلی ، ویتامینها ، آزمایشهای مکرر پرداخته شود که به این پرستاری ها نیازمند نباشد . علم طب ، به بزرگترین پیروزی خود ، روزی نائل خواهد شد که بتواند آثار بیماری و خستگی و ترس را از میان بردارد ، تا آدمیان از آزادی و مسرتی که محصول تکامل اعمال بدنی و روانی است ، برخوردار شوند.
اما خداوند متعال با امر به بندگان خود ، به روزه داری ، مسرت روحی و فیزیکی را به آنها اعطا نموده است . این امر هیچ گونه دخالت غیر طبیعی و مصنوعی در کارکرد صحیح و مرتب بافتها و اندامهای بدن آدمی ندارد . بلکه روزه داری همان کمال مطلوب رسیدن به اعمال مرتب و صحیح تمام اجزا و اندام آدمی و نیز کمال روحانی او است .
«هنری دیل» در یکی از سخنرانی های خود از پیروزی های چهل ساله اخیر علم درمان شناسی سخن گفته و به کشف سرم های پادزهری و واکسنها و هورمون ها و انسولین و آدرالین و تیروکسین و غیره و ترکیبات آلی آرسنیک و ویتامینها و مواد تازه دیگری که با سنتز حاصل شده و برای تسکین درد یا تحریک اعمال ناکافی بدن سودمندند ، همچنین به بناهای عظیم آزمایشگاه های صنعتی و کارخانجات دارویی اشاره کرده است.
«پروفسور الکسیس کارل» در بیان این پیشرفتها می گوید : « بدیهی است که این همه پیشرفتهای شیمی فیزیولوژی اهمیت زیادی دارند و برای ما رفته رفته اعمال پوشیده بدن را روشن می سازند و طب را بر پایه محکم و صحیحی می گذارند ، ولی آیا می توان از هم اکنون آنها را چون پیروزی بزرگ آدمی در تأمین سلامتی تلقی کرد؟ بعید به نظر می رسد.»
آنچه مهم است اینکه ، سلامت مصنوعی موجبات ارضای روحی و روانی انسانی امروزی نیست و اغلب آزمایشهای مکرر طبی بعضاً باعث خستگی روان انسان ها گردیده است . اکثر داروها و درمان ها گران تمام می شود و نتایج زیادی هم به بار نمی‌آورد. جامعه صنعتی امروز علاوه بر ازدیاد امراض فیزیکی و روحی آدمی ، موجبات سلب نشاط ، آرامش و قدرت جسمی و روحی او را فراهم نموده است : و این همه معضلات و مشکلات جز با روی آوردن به انجام امور دینی در کنار علم میسر نمی گردد.
نکته دیگر اینکه بین روزه داری با خودداری از تغذیه ، تفاوت است . روزه داری در معنای علمی آن رعایت کلیه اصول اساسی مربوط به تغذیه صحیح در زمانی خاص و پرهیز و دوری از خوردن و آشامیدن در یک فاصله زمانی خاص دیگر می باشد که هیچ تأثیری بر کم شدن فهم و قوای شعوری انسان ندارد ولی خودداری از تغذیه یا به عبارتی گرسنگی در انسان ، موجب پائین آوردن راندمان ذهنی و عقلی او می شود . چون گرسنگی و خودداری از تغذیه در ساعات شبانه روز به صورت نامنظم و غیر‌اصولی ممکن است انجام پذیرد.
یکی از مشکلات حاصله بیولوژیکی در وجود انسان ، ظهور و حرکت فزاینده سموم متابولیکی است که به مرور موجب مسموم شدن بافتها و اندام آدمی می گردد. سموم متابولیک که نقش تعیین کننده ای در شیوع بیماری دارند ، اکثراً از متابولیسم پروتئین پدید می آیند . اما متابولیسم کربوهیدراتها چون اسید لاکتیک ، نیز این سموم را تولید می کنند . این مواد باید به روش طبیعی دفع شوند ، که یکی از عمده ترین روشهای طبیعی دفع این مواد زاید ، روزه داری می باشد .
به عبارت دیگر تفاوت بین گرسنگی و با روزه داری عبارت است از : گرسنگی نوع اجبار و اعتراض داخلی به وجود می آورد که موجب اختلال در سلسله اعصاب مرکزی و وجود اختلال در عروق (جریان خونی و رگ ها ) و دیگر اندام و بافتهای شخص گرسنه می شود ولی روزه دار چون با اختیار خود و اطاعت از اوامر الهی اقدام به امساک و پرهیز از خوردن و آشامیدن می نماید، بنابراین علم و آگاهی (وضع فکری) او به این امر موجب هدایت کارکردی (اعمال متابولیک) تمام بدن وی می گردد.
پژوهش های وسیع یک کلینیک روزه گیری نشان می دهد که بیماری «پارادنتوز» به هنگام گرسنگی بسیار ، وخیم می شود ولی در موقع روزه خوب می شود . همچنین آسیب «میوکارد» را می توان در اثر افزایش جریان خون و منبع اکسیژن ماهیچه قلب تسکین داد . این موضوع را می توان با گرفتن نوار قلب به نحو آشکار نشان داد .
تفاوت دیگری که دکتر «اتوبوخنگر» بین گرسنگی با روزه داری بیان می کند : در پایان (زمان) روزه درمانی (روزه داری) افزایش تنوس (خاصیت انقباض عضلات) میو کارد ، در عکسبرداری از قلب مشهود است. هنگام ضعف ناشی از گرسنگی، ورم «اودما» ایجاد و تشدید می شود و موجب پدید آمدن ورم و رسوبات «لیپوفیل دیستروفی» و تراکم چربی در بافت ها می شود . هنگام روزه گرفتن رسوبات چربی و ورم «ادوما» کاهش می یابد، یا به کلی از بین می رود و گرفتن رژیم مناسب در پایان(زمان) روزه ، اثر درمانی روزه را افزایش می دهد .
اما با توجه به تبیین تفاوت بین گرسنگی یا روزه داری ، آنچه که در ادامه قابل بیان است ، فواید و مزایای عمده روزه داری می‌باشد .
تولیدات فاسد شونده بدن در سه یا چهار روز اول روزه داری، ممکن است بحران تازه ای با ایجاد تپش قلب ، ضعف و سرگیجه های موقت در وضع مزاجی روزه دار پدید آورد. ولی این حالات قابل تحمل است و جای نگرانی نیست . گاهی ممکن است جوش هایی در سطح بدن ظاهر شود، زبان بار پیدا کند ، دهان و پوست بدن بوی بد بدهد . بعضی اوقات (دربرخی افراد ممکن است) تب خفیف و ادرار غلیظ عارض شود ، مثل این است که عمل دفع مواد زاید بدن تشدید گردیده است. در این هنگام میزان شیره «ایندیکان» و چربی«گزانتول» در خون بسیار بالا می رود و دفع این مواد (هنگام روزه) از طریق ادرار به ده برابر می رسد.
به بیانی دیگر در روزه ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس می شود ولی در عین حال کیفیت پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند به فعالیت می افتند. قند کبد به خون می ریزد و چربی هایی که زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غدد و ... سلول های کبدی آزاد می شوند و به مصرف تغذیه بافتها می رسند .
بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود را برای نگهداری تعادل محیط داخلی و قلب ، قربانی می کنند و به این ترتیب روزه تمام بافتهای بدنی را می شوید و آنها را عوض می کند . دکتر «ژان فروموزان» ، روش معالجه روزه ای را به شستشوی احشاء تعبیر می کند که روزه دار در آغاز روزه ، دارای زبانی باردار است ، عرق بدنی زیاد دارد ، دهان بو می گیرد ‌،گاه آب از بینی راه می‌افتد و این ها علامت شروع شستشوی کامل بدن است . پس از 3 تا 4 روز بو برطرف می شود ، اسید اوریک ادرار کاسته شده و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده می کند در این حال اعضاء هم استراحتی دارند .
منابع تحقیق:
ماهنامه فرهنگی ، قرآنی تسنیم
کتاب نقش روزه در درمان بیماری ها
کتاب اهمیت روزه از نظر علم روز

منبع:www.ido.ir