چکيده و چکيده نويسي
چکيده و چکيده نويسي
چکيده و چکيده نويسي
نويسنده :*علي اکبر بوري
چکيده
مقاله ي حاضر سعي دارد با نگاهي به تاريخچه چکيده نويسي و تعاريف و انوع چکيده ،خواننده را به اهميت چکيده و چکيده نويسي واقف سازد و فرآيندي عملي را براي نوشتن يک چکيده ي مؤثر معرفي کند .
کليد واژه ها :
مقدمه
تاريخچه ي چکيده نويسي
اولين نشريه ادواري چکيده در سال 1665ميلادي در پاريس با عنوان Le journal des Scavansبه چاپ رسيد .مجلات چکيده در اوايل قرن هجدهم در آلمان و در اواسط همين قرن در انگلستان نيز به تدريج ظاهرگشتند .در قرن بيستم ،با افزايش سريع تعداد مقالات و تخصصي شدن مطالب و نيزالکترونيکي شدن ذخيره سازي و بازيابي اطلاعات ،چکيده نويسي بسيار گسترده شد .
چکيده نويسي در ايران به شيوه ي نسبتاً نظام يافته ي آن ،براي نخستين بار در مرکز اسناد و مدارک علمي ،مؤسسه تحقيقات و برنامه ريزي آموزشي انجام شد .نخستين مجله ي چکيده در ايران ،در زمستان 1348در زمينه علوم و علوم اجتماعي توسط همين مرکز منتشر شد .چاپ اين نشريه تا سال 1350به طور پيوسته و بعد از آن تا سال 1358به صورت پراکنده ادامه يافت و سپس متوقف شد .
گر چه در سالهاي اخير نشريه اي ادواري که مختص انتشار چکيده باشد وجود نداشته ،اما همراهي هر مقاله با چکيده آن در مجلات امري عادي گشته است و عموم مجلات تخصصي علاوه بر ارائه چکيده ي هر مقاله درابتداي آن ،ترجمه ي چکيده ها را به زبان انگليسي يا زباني ديگر -بر اساس زبان مخاطب دوم -به خواننده ارائه مي دهند :نکته قابل توجه اين است که اغلب مجلات ،يکي ازشروط پذيرش مقاله را ارائه چکيده و ترجمه ي آن مي دانند .بر اين اساس ،آشنايي با مهارت چکيده نويسي براي محقق ،نويسنده امروز امري اجتناب ناپذير است .
تفاوت چکيده و خلاصه
مساوات(1364)در مقاله خود با عنوان "نکاتي چند درباره چکيده و چکيده نويسي" به تفصيل در اين مورد سخن گفته است .در اينجا به برخي از نکات آن اشاره مي کنيم :
*خلاصه گاه به معناي مباني است .خلاصه ي يک موضوع ،يعني بيان کليات آن موضوع و حذف جزئيات آن ؛در حالي که گاه چکيده ،ذکر جزئيات يک مدرک علمي اهميتي خاص دارد .
*درخلاصه ،گاه از مهمترين مباحث صرف نظر مي کنند ،اما در چکيده ملزم هستيم که حتماً مهمترين مباحث را منعکس کنيم .
*خلاصه کردن يعني مطلب با مدرکي را براي گروههايي که از لحاظ سني ،ذهني ،علمي و يا فرهنگي در شرايط معيني هستند قابل استفاده کنيم .ولي چکيده براي سهولت در انتخاب و جستجوي مطالب است .
*خلاصه ،از يک کتاب ،گزارش ،يکي از دانشها با بخش معيني از معارف بشري صورت مي گيرد در حالي که چکيده به طور عمده ازمقالات صورت مي گيرد.
تعريف چکيده
*چکيده خلاصه اي است از قسمتهاي مهم يک مقاله که به طور مختصر و روشن عرضه شود ...(مؤسسه تحقيقات و برنامه ريزي علمي و آموزشي 1348).
*چکيده ي يک نوشتار ،خلاصه اي است که از آن نوشته تهيه مي شود و شامل فشرده تمام مطالب مهم آن يا فشرده قسمتهايي ويژه اي يا فهرستي از محتواي آن نوشته و گاهي شامل فهرست اصطلاحات و واژه هاي کليدي آن است (موحد 1351)
*چکيده خلاصه کوتاهي است از يک کتاب ،جزوه يا مقاله که نکات اصلي آن را ذکر کرده باشد (اعتمادي 1352)
*چکيده عبارت است از شناخت محتوايي يک مقاله يا يک مطلب و معرفي اين محتوا با حداقل کلمات و عبارات ممکن (مساوات 1356).
*چکيده ي يک مدرک ،عبارت است از انتخاب اطلاعات تازه و مفيد در آن وبيان اين اطلاعات به نحوي که از هر جهت ،تا حد امکان از حشو خالي باشد (مساوات1364)
*چکيده شکل فشرده متني بلند است که نکات اصلي متن را برجسته مي سازد و محتوا را بسيار خلاصه توصيف مي کند (کيلبورن 1998).
*چکيده بيان مختصر ولي دقيق محتواي يک سند است (لنکستر 1991).
*چکيده نوعي خاصي از خلاصه سازي است که همراه انواع مختلف مقالات علمي مي آيد (کلارک 2001)
اهداف چکيده نويسي
مهدوي (1367)اداهف مختلفي را براي چکيده نويسي بر مي شمارد :
*افزايش خدمات آگاهي رساني جاري :افراد تحصيل کرده و دانش پژوه هميشه سعي مي کنند اطلاعات خود را به روز نگه دارند و با توجه به تعداد زياد مقالات منتشر شده ،مطالعه همه مقالات ميسر و ممکن نيست .چکيده ها در اين خصوص نقش مهمي را ايفا مي کنند .
*صرفه جويي در وقت :حجم کم و ساختار منسجم چکيده خواننده را قادر مي سازد مطلب را در وقت کمتر و با سرعت جذب بيشتري مطالعه کند .
*غلبه بر مانع زبان :مقالات علمي به زبانهاي متعددي منتشر مي شوند در حالي که يک محقق ممکن است به يک دو زبان مسلط باشد .چکيده هاي مطبوعات معمولاً به يک زبان بين المللي (معمولاً انگليسي )ترجمه مي شوند و در کنار چکيده زبان اصلي و يا در پايان مقالات ارائه مي گردند .
*سهولت جستجو و انتخاب :
راحت ترين راه انتخاب يک مقاله ،موضوع آن است ولي چون موضوع معمولاً به صورت يک عبارت کوتاه نوشته مي شود ممکن است مبهم باشد .چکيده در عين کوتاهي ،اطلاعات دقيقي را در بر دارد که در انتخاب مؤثراست .
انواع چکيده ها
الف :چکيده تمام نما (informative)
چکيده ي تمام نما يا جامع به طور کلي بهترين ،کامل ترين و رايج ترين نوع چکيده و از نظر تهيه مشکل ترين آنهاست که سعي دارد تا حد امکان کميت و کيفيت اطلاعات موجود در متن اصلي را ارائه نمايد :يک چکيده ي تمام نما فشرده اي از مباحث اساسي و نتايج بدست آمده را ارائه مي دهد .استفاده از اين نوع چکيده براي تهيه چکيده از مقالات دقيق ،تحقيقي و تخصصي که بر موضوعي واحد متمرکزند توصيه مي شود .اين نوع چکيده معمولاً طولاني تر از انواع ديگر چکيده هاست ولي طول آن از 10% طول کل متن اصلي تجاوز نمي کند .
ب-چکيده راهنما (indicative)
چکيده راهنما بيشتر براي معرفي موضوع متن اصلي به کار مي رود ،صرفاً بر محتواي متن اصلي دلالت دارد و شامل مطالبي کلي درباره متن اصلي است .اين نوع چکيده هدف و روش را معرفي کرده ،ولي معمولاًنتايج را در خود ندارد .براي تهيه چکيده از مقالاتي که موضوعات مختلفي را دربردارند نيز از اين چکيده استفاده مي شود .
معمولاً چکيده راهنما سطحي تر از چکيده تمام نما است و تهيه آن سريعتر وراحت تر است .اين نوع چکيده را توصيفي (descriptive)نيز خوانده اند .طول اين چکيده معمولاً از طول چکيده تمام نما کمتر است (حدود 75تا100کلمه ).
طول چکيده
برخي صاحب نظران ،طول چکيده را متناسب با طول متن اصلي مي دانند و اصرار بيش از حد برهرچه کوتاه تر کردن چکيده را روا نمي دانند و معتقدند اين امر موجب مي شود چکيده نويس به تعميم و "کلي گويي "بپردازد (مساوات 1364).البته ،در اين صورت نيز ،به لحاظ تأکيد بر اختصار ،تأکيد مي شود که طول چکيده نبايد نهايتاً از يک دهم طول نوشته تجاوز کند .
رويکرد ديگري که به طول چکيده وجود دارد ارتباط بين طول چکيده و نوع چکيده است .مهدوي (1367)طول متوسط چکيده تمام نما را 150تا 250کلمه و طول متوسط راهنما را 75تا150کلمه مي داند .کيلبورن (1998)طول چکيده توصيفي يا راهنما را حداکثر 100و چکيده تمام نما را ده در صد طول مقاله يا کمتر از آن برمي شمارد .لنکستر (1991)،علاوه بر طول متن اصلي و نوع چکيده،به عوامل ديگري نيزچون پيچيدگي موضوع ،تنوع موضوع ،دسترس پذيري ،هزينه و هدف اشاره مي کند .
ويژگي هاي يک چکيده خوب
*يک چکيده خوب بايد مختصر ،دقيق و واضح باشد (مهدوي 1367)
*چکيده معمولاً از يک يا دو پاراگراف مستقل و منسجم تشکيل مي شود (کيلبورن 1998،کلارک 2001)
*جمله هاي يک چکيده بايد خبري باشند (موحد و ميرزاده 1353)
*جمله ها بايد ساده باشند .در نوشتن چکيده ،مطلب مورد نظر را بايد آسان و رسا بيان و ازبه کار بردن کلمات پر طمطراق خودداري کرد .بعلاوه ،بايد از پرنويسي و استفاده از صفتهاي غير لازم ،کلمات مترادف و تکراري احتراز کرد (موحد و ميرزاده 1353،کيلبورن 1998)
*جمله هاي يک چکيده بايد تا آنجا که ممکن است کوتاه باشند .جملات بلند ايجاد ابهام مي کنند و وضوح چکيده را خدشه دار مي سازند
*چکيده بايد شامل کليد واژه ها و اصطلاحات فني و علمي متن اصلي باشد .اين کار،درک محتواي چکيده را براي متخصصان و تهيه فهرست موضوعي را براي مجلات چکيده تسهيل مي کند و از آنجايي که امروزه ،خيره سازي و بازيابي اطلاعات به صورت الکترونيکي است ،استفاده از کليد واژه ها به جستجوگر کمک مي کند سريعتر به موضوع مورد نظر خود برسد (موحد و ميرزاده 1353،کيلبورن1998،شامپاين 2005)
*يک چکيده ابداً اطلاعات جديدي ارائه نمي دهد بلکه صرفاً خلاصه مقاله است (کيلبورن 1998،پراکتر 2006)
ساختار يا محتواي يک چکيده
*معرفي موضوع يا ارائه پيش زمينه در يک يا دو جمله
*ارائه هدف دريک يا دو جمله
*طرح يافته هاي اصلي در يک دو جمله
*ارائه مهمترين نتيجه در يک جمله (شامپاين 2005،هيوز 2005)
پراکتور (2005)اظهار مي دارد خواننده يک چکيده تمام نما بايد بعد از خواندن چکيده بتواند به آساني به سؤالات زير پاسخ دهد :
*چرا اين تحقيق را انجام داده ايد ؟
*چه کارکرده ايد ؟
*به چه يافته هايي رسيده ايد ؟
*کاربرد اين يافته ها چيست ؟
فرايند تهيه يک چکيده
1.متن مقاله را با قصد چکيده نويسي دوباره بخوانيد و
*به دنبال رئوس اطلاعات ارائه شده در مقاله باشيد و آنها رابه شکلي برجسته کنيد (مثلاً با ماژيک فسفري آنها را مشخص کنيد يا شروع وپايان آن را پرانتز بگذاريد ).
*اگرخودتان نويسنده مقاله نيستيد ،براي شروع ،به سراغ مقدمه و نتيجه برويد چون اين دو قسمت بر نکات اصلي تأکيد دارند.
*حتي الامکان اين اطلاعات را به شکل يک سياهه ي منظم بنويسيد .براي اين کار مي توانيد ازعنوان ها و زيرعنوان ها نيز استفاده کنيد.
*فهرستي ازکليد واژه هاي متن اصلي تهيه کنيد.
2.بدون نگاه کردن به متن اصلي ،اطلاعات بدست آمده از متن را به صورت يک پاراگراف منسجم پيش نويس کنيد و در انجام اين کار :
*صرفاً جملات کليدي متن مقاله را رو نويسي نکنيد.
*متکي به شيوه جمله بندي و واژگان متن اصلي نباشيد ،اطلاعات را بابياني جديد و با استفاده از جملات جديدي بنويسيد.
*تربيت ارائه اطلاعات رادر متن اصلي دنبال کنيد و سعي کنيد حتي الامکان تمامي کليد واژه ها را در چکيده بگنجانيد .
3-پيش نويس خود را بازبيني کنيد ،بازبيني کنيد ،و بازهم بازبيني کنيد و
*اشکالات موجود در نظم (organization)چکيده را تصحيح کنيد .
*از صحت ربط دهنده هاي دستوري اطمينان حاصل کنيد .
*اطلاعات زائد را حذف کنيد .
*اطلاعات مهم جا افتاده را اضافه کنيد .
واژه هاي زائد و ترکيبات طولاني را حذف کنيد .سعي کنيد در بيان منظور خود ،از حداقل واژه هاي ممکن استفاده کنيد .
*اشکالات دستوري ،املايي و سجاوندي را تصحيح کنيد.
4-متن نهايي چکيده را دوباره بخوانيد و حتي الامکان از دوستي کارشناس بخواهيد آن را بخواند و چنانچه نواقصي را مشاهده مي کند ،صادقانه آنها را به شما يادآور شود.
نتيجه گيري
براي نمونه يک مقاله همراه با چکيده تمام نما و راهنماي آن ارائه مي گردد (نقل از نشريه فني مرکز اسناد علمي ،دوره سوم ،شماره يک و دو 1353،ص36-29)
جهان سوم
نوشته:ي .و .لاکشمانا رائو.
در جريان زندگي من ،چندين بار اين يا آن فرقه مذهبي که اعتقادات جبري دارند ،پايان جهان را پيش گويي کرده اند ،حتي برخي از پيروانشان تا آنجا پيش رفته اند که داروندارشان را هم قسمت کرده اند .اگر امروز من سهامي در يک بنگاه انتشاراتي داشتم ،شايد مي بايست آنها را مي فروختم ،چون از هم اکنون تکنو کراتهاي جبري ،مرگ کتاب را اعلام کرده اند .
ما اهالي کشورهاي در حال توسعه که هنوز از تمام مواهب زندگي برخوردار نشده ايم ،همچنين به مجموعه وسايل ارتباطي که امروز آن را وسايل ارتباط جمعي مي نامند (و کتاب هم يکي از آنهاست )علاقه منديم .اين وسايل امکان مي دهند که معلومات بدست آمده و اخبار و اطلاعات جديد به نسلهاي جوان ما منتقل شوند .
آيا الزامي داريم که از وسايل ارتباط جمعي ،برخي را انتخاب کنيم ؟يا بايد در حد امکاناتمان ،در عين حال از کهنه و نو بهره جوئيم ؟آيا بايد تمام وسايل را ،اعم از الکترونيکي و چاپي ،دريک طبق بگذاريم يا به بهترين وسيله و امکان يعني وسايل ارتباط شفاهي متوسل شويم ؟
اگر با ملاحظات مربوط به بها را کنار بگذاريم ،هيچ يک از محققاني که اين مسئله را مورد بررسي قرار داده اند ،تاکنون ترک وسايل کهن يا استفاده انحصاري از وسايل جديد را توصيه نکرده اند .اين مطلب هم درباره کشورهاي در حال توسعه صادق است و هم در مورد کشورهاي صنعتي ،که در آنها صنعت چاپ جديد ارتباط جمعي در حال رقابت است .
براثرسالها تحقيق و تجربه دراين کشورها ،معلوم شده است که وسايل ارتباط جمعي وجود يکديگر را نفي نمي کنند و هيچگاه بطور کامل محو نمي گردند ،بلکه اگر بتوانند خود را با شرايط نوين انطباق دهند ،و نقشهاي جديد خود را که تکميل و غني تر کردن يکديگراست ايفا کنند ،مي توانند در کنار هم ،بطور مشترک و در آسايشي نسبي بسر برند .اگرطي اين جريان ،مثلاً قرار باشد "کتاب "به "غير کتاب "مبدل شود و تلويزيون بتدريج ،خبري و آموزشي گردد ،بسيارخوب است ،ولي ما از آنچه در آينده پيش خواهد آمد ،هيچ اطلاعي نداريم .
واقعيت زندگي در کشورهاي در حال توسعه چنين ايجاب مي کند که از در پيش گرفتن راههايي که ناشي از احساس باطني (و شايد حالت شيفتگي )است ،پرهيز شود ،حتي اگراحتمالاً بعد معلوم شود که چنين راههايي درست بوده است .نه تنها اين امکان فراوان است که احساس باطني به اشتباه رود ،بلکه دراين صورت ،مخارج کار هم براي کشورهاي در حال توسعه گزاف و تحمل ناپذيراست .
ما منکر اين نيستيم که وسايل جديد ارتباط جمعي مي توانند نقشي قابل ملاحظه در تلاش اين کشورها در راه رشد و توسعه بازي کنند .معذالک با در نظر گرفتن منابعي که در آينده و تا مدتي نسبتاً طولاني ،در دسترس خواهد بود،لازم است که در زمينه رشد و توسعه ارتباطات ،سهم عمده ذخيره و پخش خبر،علي رغم ظهور وسايل ارتباطي الکترونيک و ماشينهاي حسابگر ،بر عهده نوشته چاپي گذارده شود .لازم است که کتاب همچنان به پخش اخبار و معلومات مورد نياز اهالي متوسط کشور ادامه دهد تا آنان بتوانند بطور کامل در تغييراتي که در اطرافشان بوجود آمده است ،شرکت جويند .اين معني بويژه در مورد جوانان کشورهاي در حال توسعه مصداق دارد .
متاسفانه انقلاب درامر ارتباطات تنها انقلابي نيست که اکنون در کشورهاي در حال توسعه پيدا شده است .انقلابهايي که در غرب بوجود آمد (انقلاب سياسي ،صنعتي ،اجتماعي و فني ) امروز بطور ناگهاني و در آن واحد در کشورهاي در حال توسعه جريان دارد. ولي مردمي که در جريان اين انقلابها قرار گرفته اند ،بطورنسبي تجربه و شناسايي کمتر ،نيازهايي فوري تر و منابعي بسيار محدودتر دارند.
در ضمن بر اثر انقلاب در امر ارتباطات ؛ اين مردم علاوه بر انقلابهاي داخلي با پيشرفتهاي فني و غيره نيز که در غرب بوجود آمده است ،روبرو هستند. درحدي که حوادث ، افکارو مسائل غرب ،کشورهاي در حال توسعه را تحت تاثير قرار مي دهد ، شايد لازم باشد که اين فرضيه که دنيا در حال تبديل به "يک جامعه جهاني " است ، معتبر تلقي شود .اما پيدايش فوري انترناسيوناليسم را انتظار داشتن ، ناشي از عدم واقع بيني است.
در واقع بنظر مي رسد که يکي از نيازهاي اساسي کشورهاي در حال توسعه ، درست يا غلط ، پرورش يک احساس همبستگي ملي است ، که براي تکوين يک ملت ، شرطي لازم است .رهبران کشورهاي درحال توسعه هم اکنون مي کوشند تا اين احساس ملي را به مردمان خود القا کنند و در عين حال با شرکت در مجامع بين المللي ،در راه ايجاد "جامعه جهاني" سعي مي کنند.
کشورهاي در حال توسعه ، معمولاً با مسئله جماعات روستايي در گيرند، يعني با روستاهاي واقعي ، که اکثريت بزرگ ساکنانشان ،افرادي بي سواد ، بي اطلاع، فاقد معلومات اساسي لازم در امر رشد و توسعه هستند و از مفاهيم اصلي و بنياني تجديد و نوسازي خبر ندارند. حتي پسران و دختران جوان اين روستا نيز از اين معلومات بي بهره اند.
بعکس در شهرها ،جوانان که نسبتاً با فرهنگ ترند ،با نوعي ابهام و تزلزل فکري دست بگريبانند و اين امر باعث ايجاد ناراحتي در ايشان و در جامعه يي که آنانرا در بر مي گيرد مي شود.آنان احساس قوميت شديدي ندارند ولي خود را حقيقتاً انترناسيوناليست هم احساس نمي کنند.
مشکل رهبران اين جوامع آنست که اين احساس تعهد را به جوانان القا کنند تا آنان بتوانند جاي واقعي خود را دراجتماع بازيابند. به اين منظور ضرورت دارد درباره جامعه اي که در آن زندگي مي کنند، شناساسيي لازم را داشته باشند، مي بايد تاريخ و فرهنگ اين جامعه را بدانند و اگر قراراست وسايل ارتباطي دراين انتقال خبر و دانش نقش مهمي بر عهده داشته باشند، مسئله اي که بايد به آن پاسخ داد از اين طريق قرار است :آيا اين کشورها بايد از وسايل ارتباطي موجود استفاده کنند يا منتظر بمانند که وسايل جديد ، براي پاسخگويي به نيازهاي روزافزونشان ،بقدر کافي رشد و تکامل پذيرد؟
مي دانيم که ماهيت "دستاورد يک جامعه" تغيير کرده و انتقال از راه شفاهي جاي خود را به انتقال کتبي داده است . کشورهاي در حال توسعه در اين مرحله قرار دارند. آنها مي دانند که دستاورد هاي چاپي را مي توانند فوراً دراختيار داشته باشند. همچنين مي دانند که اين دستاوردها به نسلهاي جوان ، مانند نسلهاي پيشين امکان مي دهد تا با تاريخ و فرهنگ و تمدن خويش آشنا شوند.
مزاياي اوراق چاپي و کتاب بحدي روشن است که نيازي به تفصيل ندارد. نوشته چاپي همواره آماده است هنگامي که جوانان براي دريافت آن آمادگي پيدا کنند و حوصله مراجعه به کتاب را داشته باشند؟ معلومات مورد نظر را در اختيارشان قرار دهد.
همچنين مي دانيم که وسايل جديد ارتباطي الکترونيک بعلت محدوديتهاي ذاتي خود،اين مزيت را ندارد که بطور دلخواه در زمان ، و تا حد کمتري در مکان ، مورد استفاده قرار گيرند.دراين درجه از رشد ، وسايل ارتباط الکترونيک نيز فاقد عمق لازم براي درک کامل بسياري از فنون پيچيده جريان توليد و مسائل انساني جامعه هستند.
بدين ترتيب ،رهبران اين کشورها مزاياي کاملا واقعي انتقال معلومات از راه نوشته چاپي را فداي امکانات فرضي وسايل جديد ارتباطي نمي کنند،زيرا امکانات اين وسايل در انتقال مؤثرتر معلومات بويژه "ازراه تمام حواس" در نظر گرفته نمي شود. کتاب هنوز، تمام ظرفيتهاي خود را بروز نداده است ، و درحال حاضر ، کساني که مسئوليت پيدايش و رشد آن را بر عهده دارند، با حرارت تمام سرگرم حل مسائلي هستند که رشد اين "کودک" مطرح ساخته است.
اغلب آنان جزء نسلهاي جوان اين جوامع هستند و ديدي خاص از آينده دارند. آنان به خواندن کتاب اکتفا نمي کنند بلکه کتاب هم مي نويسند. آنان مي دانند که براي گسترش احساس تعهد خود ،ازراه نوشته چاپي مي توانند افراد بيشتري را مخاطب قرار دهند.
وسايل ارتباطي الکترونيک ،چنين مزايايي را به ايشان نمي دهد،زيرا نفس انتقال اين افکار و نيز مميزهايي که همواره در مورد آن صورت مي گيرد،اثراين وسايل جديد را محدود مي کند. درکشورهاي در حال توسعه، وسايل ارتباطي الکترونيک همه جا زير نظارت و در دست حکومتهاست.
اين جوانان همچنين مي دانند که بوسيله کتابهايي که در کتابخانه ها قرار دارند ،مي توانند فرهنگ خود و فرهنگ ديگران را بشناسند ،چرا که اين کتابها در دسترس آنان است و ايشان مي توانند اطلاعات مورد نياز خود را ازاين راه بدست آورند .ارقام موجود درباره مراجعان کتابخانه ها به نحوي قاطع ثابت مي کند که اکثريت اين مراجعان را جوانان تشکيل مي دهد .
اين دلايل در مورد مصرف نوشته چاپي فقط منحصر به کشورهاي در حال توسعه نيست .تا حدي اين مطلب درست است که نظام آموزشي ،و سنتي که در آن ،فرد تجربه آموزشي خود را درون ساختمان صوري آن نظام بدست مي آورد ،در ارقامي که بيان کننده مصرف وسايل ارتباطي اند ،تاثير مي گذارد .
اما بويژه براي کشورهاي در حال توسعه که نوشته چاپي عملاً تنها وسيله خبري آنهاست ،چه راه ديگري وجود دارد ؟(فراموش نکنيم که بسياري از رهبران اين کشورها هر اندازه هم به "جامعه جهاني "علاقمند باشند ،نه مي خواهند و نه مي توانند ، محصولات تلويزيوني اي را به جوانان خود تحميل کنند که فرهنگهايي کاملاً متفاوت از فرهنگ ايشان ،آن را توليد و صادر مي کند .نظر آنان در درجه اول معطوف گرفتن هزينه هاي گزافي که مستلزم آنست ،هنوز يا يقيني و منطقي به اثبات نرسيده است .
و نيز بايد در نظر گرفت با آنکه دوران الکترونيک درکشورهاي صنعتي ،دوران چاپ را پشت سر گذاشته است ،اما نوشته چاپي در مناطق وسيعي از جهان ،هنوز راه کمال را نپيموده است .بعلاوه نبايد فراموش کرد که اين مناطق هنوز در مرحله "فرهنگ شفاهي "قرار دارند و در حالت "قبيله اي "بسر مي برند .اگر مسئله کشورهاي صنعتي "قبيله اي کردن مجدد"انسانهاست ،درباره کشورهايي که هنوز از حالت قبيله اي در نيامده اند،چه بايد گفت ؟
اشاره ما به جوامعي است که در آنها ،حتي جوانان ،تعهدي احساس نمي کنند و با آنکه رد يک «فرهنگ شفاهي "بسر مي برند ،تماشاگراني غير فعال بيش نيستند و اين حالت را نفرين دوران چاپ تصور مي کنند .ورود مستقيم به دوران الکترونيک ،پيش از آنکه از چاپ استفاده شود ،آيا به شکل ديگري از "قبيله اي کردن "انسانها خواهد انجاميد که به نوبه خود به تعهد ،شرکت و عمل منتهي خواهد شد ؟
درست است که درکشورهاي صنعتي ،اختراع تلويزيون ورشد و تکامل خارق العاده آن باعث پيش بيني هاي بسياري شده است ،که براساس آن ،تلويزيون ضربه نهايي را به کتاب خواهد زد و آن را به صورت بقايايي از زمان گذشته در خواهد آورد و تمدني مبتدي بر حروف و حرکات را در جهان خواهد گسترد ،اما جهش و رشد ،اوليه تلويزيون به حالتي از ثبات رسيده و آشکار شده است که کتاب هم چنان باقي خواهد ماند .
دوران چاپ که در مرگش اين همه مرثيه سروده اند ،هنوز در کشورهاي در حال توسعه به شگفتگي کامل نرسيده است .وقتي کتاب رسالت خود را به انجام رساند (اگر چنين چيزي ممکن باشد )و مسئوليت خود را به وسايل جديد ارتباطي تفويض کرد ،شايد در آن زمان ،اين کشورها مرگ اين وسيله انتقال معلومات را بپذيرند .معذلک فعلاً هيچ نشانه اي از پيري و فرسودگي در کتاب مشاهده نمي شود .در برخي جوامع روستايي ،جوانان حتي بدون پيدا کردن يک احساس همبستگي ملي ،رشد مي يابند .
اين جوانان ،علاوه بر تماسي که در مدرسه ،کتابخانه و منزل با نوشته چاپي دارند ،در صورت دسترسي به وسايل الکترونيکي ،از پر حرارتترين مصرف کنندگان آن نيز هستند .آنان مي فهمند که وسايل مختلف ارتباطي يکديگر را تکميل مي کنند ،هم چنانکه مي دانند پدران يا استادانشان منبع هر نوع حکمتي نيستند .آنان گاه به تلويزيون نگاه مي کنند ولي از تمام وسايل ارتباطي تحت اختيار خود هم استفاده مي برند .
متأسفانه درکشورهاي آنان،انتخاب نسبتاً محدود است و مقدارکمي را که از راه يکي از وسايل معين فرا مي گيرند ،بايد با آنچه وسيله ي ديگرمي تواند به آنان بدهد ،تکميل کنند .آنان امروزه آگاهي دارند که فنون سمعي بصري فقط تا حدي مي توانند آنان را آگاه سازند و لازم است براي يادگيري عميق ،به کتاب بازگردند .
شايد فردا بتوانند از راه فنون سمعي و بصري ،در زمان و مکاني معين ،مطالب بسياري را بياموزند،ولي اين امر هنوز به آينده اي مبهم بستگي دارد .
در نظر اين جوانان ،وسايل بيان انسان از زمانهايي که خاطره اي از آن وجود ندارد ،برجاي مانده است ،چاپ هم از همين زمانها موجود بوده است و وسايل سمعي و بصري ،با آنکه پيش بيني شده است که اين وسايل بايد دراختيارتعداد روز افزوني از افراد باشد ،فقط در دسترس معدودي افراد ممتاز قرار دارد ،اما کتاب همه جا در زندگي ايشان موجود است ،کتاب را ديروز داشتند ،امروز دارند و فردا هم خواهند داشت .
آنان تلويزيون جهاني با استفاده عمومي از ماشينهاي حسابگر را در افق فردا نمي بينند ؛مرگ کتاب که جاي خود دارد .
چکيده ي تمام نما
در کشورهاي جهان سوم از ميان وسايل ارتباط جمعي ،سهم عمده را بايد به عهده چاپ گذاشت زيرا دراين کشورها :1-نوشته هاي چاپي را آسانتر مي توان در دسترس ،همگان قرار داد .2-نوشته هاي چاپي مخاطبان بيشتري دارند .3-جمعيت کثيري از اين کشورها را روستائيان تشکيل مي دهند که بايد براي رشد و نوسازي جامعه باسواد شوند و نبايد براي انجام اين هدف منتظر وسايل ارتباط جمعي جديد که خود مشکلات تازه اي ايجاد مي کنند ،بمانند ؛از طرف ديگر :1-وسايل ارتباطي الکترونيکي همه جا زير نظارت حکومتهاست .2-اين وسايل هنوز فاقد قدرت لازم براي انتقال بسياري از مفاهيم هستند .3-رهبران کشورهاي جهان سوم تمايل ندارند محصولات تلويزيوني جوامعي را که فرهنگي ديگر دارند به جوامع خود تحميل کنند .4-کاربرد اين وسايل با محدوديتهاي زماني و مکاني همراه است .5-هزينه خريد و نگهداري اين وسايل خيلي زياد است .
چکيده راهنما
اين مقاله به مقايسه وسائل ارتباطي جديد و قديم درجوامع پيشرفته و در حال توسعه پرداخته است و ضمن بررسي موقعيت خاص کشورهاي جهان سوم درقبال اين وسايل ،استفاده از دستاوردهاي چاپي را بجاي استفاده از محصولات جديد الکترونيکي توصيه کرده است .
منابع و ماخذ
-اعتمادي ،پريچهر ،چکيده و چکيده نويسي ،اطلاع رساني ،نشريه ي فني مرکز اسناد و مدارک علمي ايران ،دوره 2،شماره1352،4.
-مساوات ،جلال ،چکيده نويسي (خدمات اطلاعاتي )،تهران ،مرکز اسناد آسيا،1356.
-مساوات ،جلال ،نکاتي درباره چکيده و چکيده نويسي ،اطلاع رساني ،نشريه ي فني مرکز اسناد و مدارک علمي ايران ،دروه 9،شماره1364،2،1.
-موحد ،ضيا ،چکيده و چکيده نويسي ،اطلاع رساني ،نشريه ي فني مرکز اسناد و مدارک علمي ايران ،دوره13،شماره 1351،2.
-موحد ،ضيا ،چکيده و چکيده نويسي ،اطلاع رساني ،نشريه ي فني مرکز اسناد و مدارک علمي ايران ،دوره 3،شماره1353،1،2.
-مهدوي ،محمد نقي ،چکيده نويسي ، مفاهيم و روشها ،تهران مرکز اسناد و مدارک علمي ايران ،ويرايش دوم ،1367.
-نشاط ،نرگس ،چکيده و چکيده نويسي ، دائره المعارف کتابداري واطلاع رساني ج1،ص721.
-وزارت فرهنگ و آموزش عالي (علوم ،تحقيقات و فناوري )،مؤسسه تحقيقات و برنامه ريزي علمي آموزشي ،مرکز اسناد و مدارک علمي ايران ،چکيده مقاله هاي مجله هاي ايران در زمينه علوم اجتماعي ،دوره 1،شماره1348،1.
champagne, Marie-France.2005.The Abstract http//www.languages.ait.ac.th/e12abst.htm.
-Clark , Curtis.2001.BIO 190-Writing an Abstract.California State Polytechnic
-http //www.csupomona.edu/jcclark/classes/bio 190 abstract .htmlUniversity, pomona.
Hughes , will.2005.writing Informative Abstract.
http://personal.rdg.ac.uk/kcshuwil/cme/abstract.html .
Kilborn , Judith.1998.Writing Abstract.
http ://Leo stcloudstate.edu/bizwrite/abstract.html.
-Lancaster , F.w.1991, Abstract.Types and Function .London : The Library Association , Procter , Margarct , 2006,The Abstract University of Toronto .
http:www.utoronto.ca /writing /abstract.html .
دانشگاه آزاد اسلامي -واحد مشهد *
منبع:نشريه پايگاه نور ،شماره 12
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}