اردهال و حضرت سلطانعلي


 

نويسنده : سيد حسين عابديني اردهالي




 

پيشگفتار
 

در ابتدا با تحليلي کوچک اهميت منطقه اردهال را به دليل وجود امامزاده در اين منطقه، مورد بررسي قرار مي دهيم.
کشورمان ايران به دليل وجود مردم ولائي و دوستداران اهلبيت از زمان صدر اسلام جايگاه امامزادگان زيادي بوده است که يا به اين مرز و بوم هجرت کرده و يا از دست حاکمان جور به اين سرزمين پناه آورده اند.
ارقام نشانگر اين است که حدود 8000 امامزاده در اقصي نقاط ايران مدفونند که از بين اين تعداد چهار تن به عنوان امامزادگان معلوم النسب و لازم التعظيم مورد توجه بيشتري قرار دارند که در ذيل به آن اشاره خواهد شد.
1- حضرت علي بن امام محمد باقر (ع) فرزند بلافصل امام باقر (ع) و برادر امام جعفر صادق (ع) مدفون در مشهد اردهال
2- حضرت معصومه (س) دخت امام موسي کاظم (ع) و خواهر امام رضا (ع) مدفون در شهر مقدس قم
3- حضرت احمد بن موسي (ع) معروف به شاه چراغ مدفون در شيراز
4- حضرت عبدالعظيم حسني که چند نسل ايشان به امام حسن مجتبي (ع) منتسب است.
شرح زندگاني اين چهار امامزاده هر کدام در جاي خود بسيار غم انگير و دليلي بر غربت ايشان است اما وجود گنبد و بارگاه با شکوه هر يک نشان از عزت و سربلندي و جايگاه رفيع و پرقدرشان نزد مردم اين سرزمين است. بارگاه وتربت حضرت معصومه (س)، حضرت احمد بن موسي(ع) و حضرت عبدالعظيم به دليل اين که درکنار شهرهاي بزرگي چون قم، شيراز و تهران قرار گرفته اند بيشتر از بارگاه حضرت علي بن امام محمد باقر (ع) مورد توجه اند. وجود تحولات منطقه اي و تقيسمات سياسي کشوري نيز از دلايل عمده بي رونقي اين منطقه و کم توجهي به اين آستان مبارک است.
اهالي کاشان، اردهان و فين (ايران مرکزي) بعد از اين که به دين مبين اسلام ايمان آوردند و آن را به عنوان دين رسمي خود پذيرفتند، براي بهره گيري هر چه بيشتر از اسلام ناب محمدي نياز به يک پيشوا و مقتدا را احساس نمودند. بدين لحاظ به دور هم جمع شدند و راهي براي آن انديشدند.
با توجه به اينکه حکومت اسلامي بدست سلسله نامشروع بني اميه و بني عباس اداره مي گرديد و شيعيان در آن زمان مورد بي مهري فراوان قرار گرفته بودند و با درايتي که از مردم ايران به چشم مي خورد آنها گفتند که پيشوا از بني اميه و خلفاي جور نخواهند پذيرفت زيرا آنها دستشان تا بازو به خون بهترين پاکان از اولاد پيغمبر يعني حضرت سيد الشهداء آغشته است، بدين لحاظ گروهي را به نزد امام زمان خود يعني حضرت امام محمد باقر(ع) فرستادند و از ايشان رهبر و پيشوا طلب کردند. حضرت فرزند خود علي را که بعد از امام صادق(ع) از همه فرزندان ملاّتر، عالم تر و فاضل تر بود به همراه ايشان فرستاد تا از وجود او بهره ببرند.
ايشان به عنوان بنيانگذار مذهب تشيع و اولين کسي که درخت تشيع را در اين سامان فرو نشاند به اين منطقه آمدند و اساساً شيعي بودن مردم کاشان و معروف بودن کاشان به دارالمؤمنين بدليل وجود همين امامزاده عظيم الشأن مي باشد.
دعوت امامزاده به اين منطقه، استقبال پرشور مردم از ايشان وهمراهي مردم در مدت سه سال امامت و رهبري ايشان حاکي از آن است که مردم ايران با شعور بالاي خود مذهب تشيع را با ديدي باز قبول نموده اند. اين يکي از مشخصه هاي بسيار بارز ريشه گرفتن تشيع درايران است.
اما متأسفانه خلفاي جور نتوانستند وجود امامزاده و حمايت مردم از ايشان را تحمل کنند و سرانجام ايشان را به شهادت رساندند.
وقايع و اتفاقاتي که در زمان وجود ايشان در منطقه اردهال وفين و خاوه بوده بسيار جذاب و شنيدني و درد آور است که در بخشهاي بعدي کتاب به صورت مفصل به آن خواهيم پرداخت.
وجود امامزاده در اين منطقه و به شهادت رسيدن ايشان توسط حکام وقت به دليل وقوع جنگي خونين که با شهادت 10 ها نفر از ياران ايشان همراه بوده و وقايع بعد از شهادت موجب به وجود آمدن مراسمي مذهبي و آئيني به نام قاليشويان گشته که هر ساله در دومين جمعه مهرماه با حضور پرشور اهالي فين، خاوه و مشهد اردهال وهمراهي مردم اقصي نقاط ايران برگزار مي گردد.
اين مراسم که بعد از واقعه کربلا ومراسم عاشورا يکي از بزرگترين مراسم سنتي، مذهبي وتاريخي درايران مي باشد، هر ساله در روز شهادت علي بن امام محمد باقر (ع) برگزار مي گردد.
شناسنامه حضرت علي ابن امام محمد الباقر عليه السلام
نام: علي (ابوالحسن، طاهر)
پدر: محمد ابن علي ابن الحسين (ع)
مادر: ام ولد (نام هاي او زينب، ليلا، ام حکيمه)
فرزندان: احمد و فاطمه- (فاطمه يکي از همسران امام کاظم (ع)
سن: 32 سال
انتساب به اهل بيت: يکي از امام زادگان بلافصل
مسئوليت: نام خاص امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع)
سال اعزام: حدود 113 هجري قمري و اوايل قرن دوم
ميزبان: اهالي کاشان، فين و خاوه ي اردهال
حاکم وقت: هاشم بن عبدالملک (حکومت 105- 125)
محل شهادت: دره ازناوه
زمان شهادت 27 جمادي الثاني 116 هجري قمري = 17/13/11 مهرماه حدود 55 سال بعد از واقعه کربلا
چگونگي شهادت: جدا شدن سر از بدن مبارک آن حضرت با لب تشنه و فرستادن آن به دارالخلافه
قاتل: ارقم شامي
حوزه ي مأموريت: کاشان، فين ، اردهال.
منزلت و عظمت اردهال
هنگام بروز بلايا، به عنوان مهد امنيت معرفي؛ و در روايتي ديگر هم رديف قم ذکر شده است: « فعليکم بقم و حواليها واردهار».
حضرت امام رضا (ع) ضمن گفت و گويي با ميهمان دار خواهر خود (حضرت فاطمه معصومه(ع) موسي ابن خزرج، تا سه بار مي فرمايند: «نعم الموضوع وراردهار».
حضرت علي (ع) مولي الموحدين وآينه ي تمام قد عدل وحق، پس از جنگ جمل و در خطبه ي معروف به خطبه ي ملاحم، از پناه بردن قمي ها به جبال اردهال خبر داده اند (تاريخ قم، حسن بن محمد قمي (سال 378)، ترجمه ي حسن بن علي قمي(سال 805- 806) چاپ سيد جلال الدين تهراني، 313، ص 97و 100)
امام زمان حضرت صاحب العصر(عج) هم در فرمان تأسيس مسجد جمکران، تأکيد بر وصول درآمد از ملک خويش در روستاي رهق/ رحق اردهال نموده اند، و نصف رهق را بر اين مسجد وقف کرده اند تا هر ساله وجه آن صرف عمران مسجد شود( نور باقر، سيد علي محسني، قم، مشهور/ ميراث ماندگار، 1383، ص14- 17).
ازنظر اهميت تاريخي جغرافيايي نيز همين بس که جغرافي دانان و مورخين متقدم و معتبر، مناطق اطراف اردهال را با محوريت اردهال به تعريف و توصيف نشسته اند و (ذکر اخبار اصفهان، ابونعيم اصفهاني، چاپ ليدن، 1931 ، 31/1؛ طبقات المحدثين، 157- 158؛ ديوان راوندي، 243- 249).

جغرافياي مشهد اردهال و مدفن امامزاده
 

منطقه ي اردهال که نام قديمي آن وراردهار است، منطقه اي کوهستاني است ودر 42 کيلومتري غرب کاشان، واقع شده است. منطقه اي در حاشيه ي کوير و همسايگي دشت لوت که به برکت وجود حضرت سلطانعلي (ع) متبرک شده است. اين منطقه دربين سه شهر کاشان، قم و دليجان قرار دارد.
مشهد اردهال در حومه ي شهر کاشان و داراي سابقه ي تاريخي زيادي است. در کتاب هاي تاريخ و جغرافيا آمده است که در گذشته داراي دوازده برج بلند بوده و بنابر قولي پايتخت کيخسرو، پادشاه ايران بوده است. هم چنين نقل است که جنگ ايران و توران، دراين منطقه، به وقوع پيوسته و افراسياب به کوه هاي اين منطقه گريخته است. در کوه هاي اطراف مشهد، اردهال، آتشکده هاي زردشتيان وجود داشته که هنوز هم آثاري از آن ها باقي است.
مشهد اردهال در گذشته، به تبع تقسيمات کشوري و نقشه هاي جغرافيائي در استان اصفهان و بعد از مستقل شدن قم به اين شهر پيوسته است.اين تبعيت و پيوستگي به حدي بود که توليت آستان مقدس مشهد اردهال نيز به متولي آستانه ي کريمه ي اهل بيت حضرت معصومه (ع) واگذاشته شده بود.
در حال حاضر و با توجه به قوانين کشوري که مدتي به تصويب رسيده، اردهال تابع کاشان است.
در کتاب مزارات علويين تأليف آيت الله نجفي مرعشي آمده است: «اردهال و در جوار آن قبر علي فرزند امام محمد باقر(ع) و قبرهاي جماعتي از علويين است که از آن هاست اسماعيل فرزند اسحاق فرزند کاظم و از آن هاست حکيمه خاتون که او مادر عبدالله زوجه ي اسماعيل مذکور است و از آن هاست عبدالله و عبدالوهاب».

در جاي ديگري از همين کتاب آمده است:
 

«نشلج (نشلک) از قراء کاشان است... و آن قريه، قريه اي است که از مشهد اردهال که از مزار مولاي ما، علي فرزند امام محمد باقر(ع) در آن مشهد است.»
حضرت آيت الله عبدالرسول مدني کاشاني نيز درباره ي اردهال و وجود مزار شريف حضرت سلطانعلي بن محمد الباقر (ع) در آن جا مي فرمايد:
«اين محل شريف از قديم معروف شده به مشهد خاصه، اين که مشهد اردهار مي گويند و در اخبار تمجيد از اردهار بسيار شده، حتي امام رضا (ع) سه بار مي فرمايد: نعم الموضع وراردهار (چه خوب موضعي است اردهار) و غالباً از کرامات ظاهره و خوارق عادات باهره متواتر نقل مي کنند.
در کتاب نور باهر نيز گفته شده، در ناحيه ي کاشان (در مشهد اردهال) قبر علي بن امام محمد باقر (عليه السلام) ومعروف به امامزاده سلطانعلي (عليه السلام) است.
نخستين مولفي که بر دفن حضرت سلطانعلي (عليه السلام) در مشهد باريکرسف در حوالي کاشان خبر داده است، شيخ عبدالجليل رازي قزويني در کتاب النقص است. ايشان پس از تمجيد از مردم کاشان و توضيحاتي درباره ي مدارس و مساجد معموره ي آن ناحيه، چنين گفته است:
«عمارت مشهد امامزاده علي بن امام محمد باقر (ع) به بار کرز(1) و احداث عمارت اين مشهد از ناحيه مجدالدين براي اثبات عقيده و ايمان کاشان است. عنايت به کشف قبر منتسب به او، در اوايل قرن ششم پس از قرن ها استتار و نداشتن سابقه ي تاريخي، همين قدر بناي مشهدي به نام وي از ناحيه ي مجدالدين وزير که نيز مورد تصريح و تأييد سيد ابوالرضا راوندي مي باشد.»
هم چنين در روضحات الجنات و ذيل ترجمه ي حضرت عبدالعظيم (رضي الله عنه) آمده:
«در اطراف کوه هاي تهران مذفن امامزاده هاي بسيار است، مانند مدفن حضرت معصومه (سلام الله عليها) در قم، و مدفن علي بن جعفر الصادق (عليه السلام) و ساير امامزادگاني که بسياري از آن ها ثابت نيست، مگر قبر احمد بن موسي شاه چراغ در شيراز و قبر علي بن امام محمد الباقر (عليه السلام) که در حوالي شهر کاشان است.»
درکتاب «گنجينه ي دانشمندان» تأليف شيخ محمد شريف رازي آمده که مشهد اردهال «مهشد قاليشوران» هم ناميده مي شود و در آن، مزار متبرک امامزاده ي لازم التعظيم حضرت سلطانعلي بن امام محمد باقر (ع) است که داراي کرامات باهره مي باشد.
مشهد اردهال آب و هواي خوش و نيکو دارد و خانه هاي آن در دامنه ي کوه قرار گرفته و روستايي کوهپايه اي را تشکيل داده است. مشهد اردهال شامل روستاهاي زيادي از جمله: غياث آباد بالا، غياث آباد پايين، لاران، ريجان، جوشق، خاوه، مهدي آباد، بهار اردهال، بار کرسف ، علوي، علي آباد، حسنارود و نشلج است که بعضي از اين روستاها جزو شهرستان کاشان و بعضي جزو شهرستان دليجان هستند. ولي آنچه بين همه ي اين روستاها وابستگي ايجاد مي کند، همانا وجود امامزاده حضرت سلطانعلي (ع) است که چون نگيني درخشان بر حلقه ي جمع آنها مي درخشد.

درباره کلمه ي اردهال
 

کلمه ي اردهال در اصل «وراردهال» بوده است. وراردهار «به کسر را» کلمه اي فارسي و به معناي روستاي اردهال است. درعين حال اين کلمه مخفف کلمه ي وراردهار است که نام کوهي در ناحيه اردهال است.
در کتاب «زندگاني حضرت سلطانعلي (ع)، نوشته ي سيد محمد باقر ابطحي گفته شده که اين کلمه به دو وجه اردهال واردهار استفاده شده است:
که هر دو صورت آن، نام روستايي است که در کتابهاي مختلف نام برده شده است: مانند: اردهال، اردهار، بار کرس، بارکرسب، بارکوسب، بارکرز.
شايسته است اصالت نام مشهد اردهال که تا اين زمان حفظ شده، هم چنان و به همين ترتيب ذکر شود. تفکيک دو کلمه مشهد واردهال به خوبي روشن مي کند که کلمه ي مشهد که از ماده ي «شَهِدَ» به دست آمده است مکان است و به جايي اطلاق مي شود که خون شهدي در آن ريخته باشد. اين کلمه علاوه بر اثر معنوي در کتاب هاي مذهبي - تاريخي به وفور استفاده شده و بر به کار بردن آن تصريح شده است.کلمه ي اردهال در لسان حضرت اميرالمومنين (ع) وحضرت رضا (ع) نيز آمده وبايد که مورد استفاده قرار گيرد. توصيه نيکو اين است که در همه حال وهمه جا لفظ «مشهد اردهال» به طور کامل مورد استفاده قرار گيرد.

ذکر اين دو روايت دراينجا خالي از لطف نيست که:
 

بعداز جنگ جمل که حضرت علي (ع) پيروز شد واز بصره عزيمت کرد، خطبه اي ايراد فرمود که اين خطبه در کتاب بحارالانوار علامه ي مجلسي و کتاب تاريخ قم نوشته ي محمد حسين ناصر الشريعه آمده است. در اين خطبه حضرت مي فرمايند: «حسني صاحب طبرستان خروج کند با انبوهي از سواران و پيادگان و تا نيشابور بيايد و آن را فتح کند. پس از آن به جانب اصفهان وقم آيد و زود باشد که او را با اهل قم واقعه اي عظيم دست دهد که در آن خلق بسيار کشته شوند. پس از قتل و غارت، مردم قم به کوهي که آن را وراردهال گويند، پناه برند.» وجود لفظ اردهال در خطبه ي ملاحم که منسوب به حضرت امير (ع) است نشان از اهميت اين منطقه دارد.
هم چنين علامه مجلسي در بحارالانوار مي نويسد: «حديث کرد مرا احمد بن خضرج بن سعد از برادر خود موسي ابن خضرج که او گفت من شنيدم از ابي الحسن الرضا(ع) که او مرا روزي از روزها فرمود: « تعرف موضاً يقال له وراردهال.» گفتم بلي و مرا در آنجا دوباغ «زمين» است. حضرت رضا (ع) فرمود «الزمه وتمسک به» يعني به دان ملازم باش و متمسک شو. سپس سه مرتبه فرمود: «نعم الموضع وراردهال» خوب جايي است اردهال.»
که اين هم نشان از اهميت اين منطقه دارد.
قطعاً پيش از آنکه سناباد خراسان به دليل شهادت امام رضا(ع) به مشهد تغييرنام دهد، اردهال مشهد بوده و همين نيز نشان از قدمت ارادت ايرانيان نسبت به فرزندان ائمه (ع) دارد.

درباره ي حضرت سلطانعلي (ع)
 

مورخّان تاريخ اسلام، حضرت علي بن امام محمد باقر (ع) را فرزند بلا فصل امام پنجم (ع) مي دانند. نام ايشان درکتب شيعه و سني ذکر شده است. محمد بن النعمان ملقّب به مفيد در کتاب الارشاد مي نويسد:
«فرزندان امام پنجم (ع) هفت نفر هستند: 1- امام صادق(ع) 2- عبداله که مادر اين دو امّ فروه دختر قاسم بن محمد بن ابي بکر است 3- ابراهيم 4- عبيداله که مادر اين دو ام حکيم دختر اسد بن مغيره ثقفيه است 5- علي 6- زينب 7- ام سلمه که مادر اين سه امّ ولد بوده است.»
ام ولد بنا به قول مرحوم آيت اله العظمي مرعشي نجفي(رحم اله عليه) کنيزي است که از مولاي خود داراي فرزند باشد. لذا در بين زوجات ائمه (ع) ام ولد زياد است که از اسراي روم و فرنگ بودند ونه از سياهان آفريقا.
مرحوم مقدس اردبيلي در کتاب حديقه الشيعه - ابن صوفي در کتاب المجدي في انساب الطالبين- علامه فخر الدين رازي در کتاب الشجره المبارکه که في انساب الطالبيه که سني بود- علي بن عيسي اربلي در کتاب الشجره المبارکه که في انساب الطالبيه که سني بود- علي بن عيسي اربلي در کتاب کشف الغمه في مغرفه الائمه - علي بن حسيني زواره يي درکتاب ترجمه المناقب که ترجمه ي کتاب کشف الغمه است - ميرزا عبداله افندي در کتاب رياض العلماء و حياض الفضلاء- آيت الله العظمي مير سيد محمد باقرخوانساري اصفهاني در کتاب روضات الجناب في احوال العلماء والسادات - ابن شهر آشوب درکتاب مناقب آل ابي طالب- نسب شناس معروف محمد هارون موسوي نيشابوري درکتاب نهايه الانساب - شيخ جليل بيهقي معروف به ابن فندق درکتاب تذکره الانساب -حاج شيخ عباس قمي در کتاب منتهي الامال - علامه محمد باقر مجلسي در کتاب بحارالانوار - قاضي نوراله مرعشي شوشتري در کتاب مجالس المومنين - سيد جعفر بحرالعلوم دانشمند اسلامي در کتاب تحفه العالم - مورخ بنام احمد بن ابي يعقوب درکتاب تاريخ يعقوبي - شيخ طوسي درکتاب رجال الطوسي و سيد محسن امين علامه ي جليل القدر درکتاب اعيان الشيعه، چند تن از ده ها دانشمند و مورخ و نسب شناس اسلامي هستند که متفق القول شهادت داده اند که حضرت سلطانعلي (ع) فرزند بلافصل امام محمد باقر (ع) است.
ايشان نه تنها فرزند امام معصوم است بلکه برادر امام صادق (ع) و عموي امام نيز هست. دختر ايشان به نام فاطمه يکي از همسران امام هفتم (ع) است. درتاريخ ذکر شده که ايشان نائب خاص امام پنجم و ششم (ع) است و چون با رشادت فراواني که از خود نشان داده، به شهادت رسيده است، در زمره ي شهداي آل محمد (ص) قرار گرفته است.

پي نوشت ها
 

1- بارکرز، باريکرسف، بارکرسف روستايي است در اطراف حرم امامزاده که در بيشتر کتب مربوط به اردهال نام آن برده شده است.
 

منبع:کتاب خورشید اردهال