نویسنده : سید حسین عابدینی اردهال
 

تاریخچه ی ساختمان
 

مجموعه ی مشهد اردهال مانند چندین و چند مجموعه ی زیارتی دیگر، به مرور وسعت یافته و در طول زمان، الحاقاتی به آن اضافه شده است. اولین کسی که بر روی قبر مطهر حضرت سلطانعلی (ع) گنبد و بارگاهی ساخت، طاهربن محمد بن حسین بن بهروز بود و زمان ساخت اولین بقعه، ماه صفر سال 145 هجری بوده است یعنی 29 سال پس از شهادت امامزاده حضرت سلطانعلی (ع).
بنای امامزاده سلطانعلی بن امام محمد باقر (ع) درتاریخ یازدهم بهمن ماه سال 1334 در فهرست آثار تاریخی غیر منقول ایران به ثبت رسیده است.
کل مجموعه دارای یک ورودی اصلی و دو ورودی فرعی است که ورودی اصلی از طرف بازار و صحن پیشخوان به طرف صحن حیاط اصلی به وسیله ی یک ردیف پله های منظم ارتباط پیدا می کند. دو ورودی دیگر در شرق وغرب صحن اصلی (صفا) قرار دارد.
جنگ سختی در کوه های دربند سنگی، میان حضرت و یارانش از یک سو و دشمنان از سوی دیگر در گرفت که منجر به شهادت ایشان و یارانش شد و آنان را در نزدیکی همین محل و در سردابه ای که زیر قسمت ایوان صفا قرار دارد به خاک سپرده اند.
دراین باره ، در روایات تاریخی آمده است :
اهالی فین، سال های سال در سالروز شهادت آن حضرت، مراسم قالی شویان را انجام می دادند. این مراسم از آن جهت اهمیت داشت که بار اول پیکر مطهر حضرت را در یک قالی گذاشته و به محلی که ایشان معلوم کرده بودند، بردند تا دفن شود. روزی یکی از عمو زادگان حضرت از مدینه به اردهال آمد و روی قبر ایشان برجستگی کوچکی ایجاد کرد و قنات آبی هم در نزدیکی قبر احداث کرد که آبی زلال و گوارا از آن بیرون می آمد. لوله کشی صحن ها از همین قنات شروع می شود.
مطالعات نشان می دهد، بدنه ی ابتدایی بقعه به طول 7 متر از ملاط و ساروج ساخته شده است .البته تا پیش از این آثاری از یک معماری ساده نیز یافت شده است که تنوع مصالح ساختمانی، نامنظم بودن اضلاع و دقت در مالیدگی زوایای بقعه از مشخصه های آن است. این بنا، درطول زمان دچار تغییراتی شده و سرانجام بقعه ای با دوازده ضلع که پایه های قطور و محکمی دارد، شکل گرفته است.
در دوران صفوی و رونق مذهب شیعه،آبادی و تعمیرات آن به حد اعلای خود رسید چرا که مبالغ هنگفتی خرج شد. در آثار تاریخی کاشان و نطنز آمده است: « در زمان شاه تهماسب و شاه سلطان حسین، جهت مرمت و تعمیرات امامزاده اقدام شده ولی برای حفظ آثار قدیمی تلاشی نشده است. به همین دلیل بناهایی که با آثار هنری و تاریخی توأم بوده است، دچار آسیب های فراوانی گشته است.»
به طور کلی قسمت اعظم این بناها از آجر و گچ ساخته شده و در بعضی قسمت های آن بر روی تزیینات آجری قدیمی، جداری از کاشی یا پرده ای از گچکاری بدان افزوده اند.

بنای کنونی
 

بنای اولیه ی گنبد و بارگاه و صحن وسرای مشهد اردهال، مربوط به دوران سلجوقیان است و از جمله بناهای خیریه ی فراوانی است که مجدالدین عبیداله کاشانی - برادر معین الدین مختص الملوک ابونصر وزیر سلطان سنجر- برپا ساخته است. او قبه ی بلندی بر سر آن قبر بنانهاد و دیواری گرداگرد بنای قدیمی بقعه کشید و نهر آبی جاری کرد.حمامی پاکیزه و کاروانسرایی وسیع ساخت که باغ و بستانی زیبا و با صفا، آن را احاطه می کرد.
در دوران صفوی که دوران اعتلای هنر ایرانی و اسلامی به شمار می رود، ساختمانهای اطراف بقعه توسعه یافت و نقاشی ها و کاشیکاری های زیبایی در تزیینات بناها به کار رفت. درزمان قاجاریه نیز، صحن سرداری شکل گرفت که البته بنای اصلی آن به زمان های گذشته بر می گردد. در این زمان تغییرات و تعمیراتی نیز انجام شد. چنان که شاه قاجار به فرمان مهد علیا (مادر خاقان ترک) خرابی های بارگاه را مرمت کرد.
کاشیکاری های مناره های جانبی ایوان سرداری وطرح های اسلیمی داخل بقعه و ایوان صفا نیز مربوط به این دوران است. ساخت دو گلدسته ی بلند و شش گلدسته ی کوچک با کاشی های رنگین، یادگار این دوران است.

مجموعه ی بنای امامزاده
 

بازارچه بدون سقف
این بازارچه به شکل مستطیل درازی به عرض 7 متر در انتهای جنوبی امامزاده وجود داشته است. این بازار با خشت و گل ساخته شده بود و در دو طرف آن 34 حجره ی کوچک قرینه بوده است و فروشندگان مایحتاج مردم را در آنها به فروش می رساندند. این بنا سال ها قبل از بین رفت و سطح آن کاملا هموار شد. به نظر می رسد این بازارچه در روزهای برگزاری مراسم قالی شویان، پر رونق ترین روزهای خود را می گذرانده است.
2. درانتهای جنوبی مجموعه ی میدانی چهار گوش با حوض مستطیل شکل وجود دارد که به شرق و غرب و جنوب میدان راه دارد. در ورودی شرقی، بازارچه ی کوچکی با حجره ها وغرفه های قرینه دیده می شود. این ورودی که مانند راهرویی است بدون سقف، به میدان جلوی در زیارت یا پیشخوان ورودی راه پیدامی کند. سقف حجره ها گنبدی شکل وآجری و پایه ها از خشت است وفاقد هر گونه تزیینی است.

ورودی غربی
 

این ورودی به روستای اردهال راه دارد و اندازه ی آن با ورودی شرقی یکی است و مانند آن دارای غرفه هایی است. درجنوب این ورودی حمام قدیمی دیده می شود .در این میدان، پله هایی وجود دارد که زائران با بالا رفتن از آن ها وارد صحن صفا می شوند. در وسط آن نیز حوضی مستطیل شکل دیده می شود که آب آن از طریق لوله کشی تأمین می شود.

حمام
 

آیین شستشو و پاکیزگی و تطهیر در بین اقوام مختلف از جمله مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دلیل تأکید اسلام بر تطهیر و شستشو، نه تنها پاکی تن و جسم، بلکه پاکی روح و روان نیز هست. چرا که برای سخن گفتن با معبود خود، 5 بار در روز خود را پاکیزه می کنیم و غبار از دل می شوییم.
در زاویه ی غربی جلوخان، حمامی بسیار قدیمی دیده می شود که به حمام در زیارت معروف است ولی در حال حاضر به دلیل احداث حمام جدید، کاربرد ندارد. فضای این حمام، طراحی جالبی دارد. فضای بیرونی به وسیله ی راهرو و هشتی از فضاهای دیگر جدا شده تا دما و رطوبت فضای بیرونی با فضای مجاور متناسب شود.
در بالای سقف گنبدی شکل حمام، نورگیرهایی قرار دارد که نور روز را به داخل هدایت می کند. در رختکن حمام نیز حوض کوچکی که هشت ضلعی است به چشم می خورد. مورد استفاده ی این حوض برای شستشوی پاها پس از استحمام بوده است. علاوه بر آن، در گرمخانه نیز دوحوض دیگر دیده می شود. دو خزینه ی آب گرم و سرد و فضای مخصوص شستشو نیز در صحن حمام به چشم می خورد.
مانند تمام حمام های قدیمی، گرم کردن آب در حمام با استفاده از تون (آتشدان) بوده که هیزم و خس و خاشاک و بوته های بیابانی، منبع اصلی سوخت آن بوده است.
ساختمان آن از خشت و آجر و ملاط گچ و خاک ساخته شده . نفوذ رطوبت باعث ریزش بخشی از روکش طاق شده است. با توجه به سبک معماری آن، می توان حدس زد که این حمام در دوران صفوی ساخته شده باشد. آب حمام نیز از طریق آبراهه هایی به وسیله ی چشمه ای که در دامنه ی کوه های اطراف قرار دارد، تأمین می شده است.

ورودی صحن صفا
 

پس از بالا رفتن از پله ها وارد صحن صفا می شویم. ارتفاع صحن از سطح میدان 3/5 متر است. محوطه ی هشتی (راهرو) در جنوب صحن صفا سنگفرش است و در وسط آن سنگابی به قطر 1/27 سانتی متر و ارتفاع یک متر دیده می شود.
محوطه ی ورودی و هشتی به صورت دو ایوان پشت سر هم است که با آجر ساخته شده و در پیشانی هر دو ایوان کاشیکاری هایی به چشم می خورد. سقف هر دو قسمت از گچ و آجر است وزیر سقف، مقرنس های گچی بسیار زیبایی وجود دارد که با کاشی های معرق، گل و بته و خطوط اسلیمی تزیین شده است.
یک دهلیز کوچک پشت بام شرق و غرب مجموعه را به هم وصل می کند که بالای سر در ورودی است.پنجره ای که از این دهلیز به داخل صحن صفا باز می شود، چشم اندازی پیش چشم می گشاید که قسمت وسیعی از پیرامون خود را می توان دید.
بر بالای هشتی ورودی، دو مناره به ارتفاع بیش از سه متر دیده می شود که ساخت آن ها با آجر و کاشی بوده است. دو نقاره خانه ی (مأذنه) چوبی که سقف آن سنگ کاری شده است نیز بالای سر در اصلی وجود دارد. کف هشتی، سنگفرشی از سنگ های سیاه است .دراین قسمت دو پله ی سنگی وجود دارد (جلوی هشتی) که محل ورود به صحن صفاست. صحن صفا حدود هفتصد متر مربع مساحت دارد و قدیمی ترین صحن این مجموعه است. این صحن به شکل چهار ایوانی ساخته شده که در قسمت شرقی آن هفت حجره وجود دارد و بالای پیشانی حجره ها آجر کاری و کاشیکاری های زیبایی به رنگ های فیروزه ای، زرد، سورمه ای و نارنجی دیده می شود.
در پایان ردیف حجره ها و درست از انتهایی ترین حجره، دری برای ورود و خروج به صحن سرداری دیده می شود. هشتی کوچکی نیز صحن صفا و قمی ها را به هم وصل می کند، نورگیر مشبک و گنبدی شکلی دارد. سقف آن آجری و دارای طاقچه های قرینه است.

ایوان صفا
 

یکی از ایوان های بسیار زیبای امامزاده ایوان صفاست. که حدود 2 متر از کف صحن بلندتر است و با آجر و ملاط گچ ساخته شده است. پس از بالا رفتن از نه پله ی سنگی از صحن به ایوان صفا می رسیم. کف آن با سنگ مرمر فرش شده و زیر آن سردابه ای است که محل دفن تعدادی از اجساد شهدا می باشد.
پوشش زیرین سقف ایوان از گچ است که مزین به نقاشی های زیبایی است و پوشش زیرین آن از آجر است. سقف به شکل نیمه گنبد است و کتیبه ای گچی، بدنه ی ایوان را به دو قسمت تقسیم می کند. در بالای ایوان که اصطلاحاً پیشانی ایوان گفته می شود، علاوه بر آجر کاری و کاشیکاری های معرق و رنگ های مختلف، بدنه ی آن نیز تا ارتفاع 1/5 متری با کاشی های شش ضلعی فیروزه ای پوشیده شده وسایر قسمت های بدنه به نقاشی های زیبایی تزیین شده است. کتیبه ای مربوط به دوران شاه سلطان حسین صفوی نیز که آیاتی از قرآن، به خط ثلث در آن نوشته شده به چشم می خورد.
بر بدنه و سقف ایوان، ترنج و نیم ترنج های زیبایی نقاشی شده وسقف آن نیز نقش هایی از گل و بته و دایره و پرندگان دارد. درمدخل بقعه، ایوان کوچکی است که چون قاریان قرآن، در آن به تلاوت قرآن می پرداختند و به نام دارالحفاظ خوانده شده است.
در زیر صفه ی صفا و سمت راست پله ها، یک سردابه وجود دارد که هم اندازه ی صفه است و عمق آن هم 3/5 متر است. این سردابه با راه پله ای که در قسمت جلوی صفه، ساخته شده و روی آن تخته سنگی به طول سه متر افتاده، قابل تشخیص است.
درتاریخ آمده است که اعتضادالدوله، داماد ناصرالدین شاه که در سال 1313 حکمران قم بود، به مشهد اردهال آمد. وی دستور داد تا روی سردابه را بشکافند. وسپس، شخصاً وارد سردابه شد و حدود 100 تابوت روی هم چیده شده را مشاهده کرد.
در سال 1341 خورشیدی نیز حضرت آیت الله مرعشی نجفی (رحمه الله علیه) که قصد تأمین موتور برق برای امامزاده را داشتند، به مشهد اردهال مشرف شدند. ایشان نیز دریچه ای به سردابه باز کردند و پس از اطمینان از عدم وجود خطر، شخصاً وارد محوطه ی سردابه شدند.
ایشان نقل کرده اند: «درقسمت شرقی سردابه متجاوز از 100 تابوت در اندازه و رنگ های مختلف، در سه ردیف، روی یکدیگر گذاشته شده که قسمتی از تخته های سر چند تابوت، شکسته است و درون هر تابوت جسدی در لباس زندگی با صورت باز و موهای ژولیده معلوم است که با مختصر اثر چیزی که با آن ها اصابت کند، مانند پودر در روی هم فرو می ریزد و متلاشی می شود.»
حضرت آیت الله نجفی چنین تصور می فرماید که اجساد مزبور از یاران حضرت سلطانعلی (ع) بوده اند، اما میرزا عباس فیض، در کتاب گنجینه ی آثار قم( جلد دوم)می نویسد: «چنین به نظر می رسد که این اجساد از کشتگان سال 1213، در جنگ میان سربازان فتحعلی شاه با نیروهای حسینقلی خان قاجار، حاکم کاشان بود .آن ها سه روز در نزدیکی راوند، به جنگ پرداختند و عاقبت بیش از 100 نفر از طرفین به قتل رسیدند. پس از پایان جنگ به فرمان پادشاه، تابوت هایی ساخته شد و اجساد کشتگان را در آن ها قرار دادند و به مشهد اردهال انتقال دادند و در این سردابه دفن کردند.»

ایوان های صحن ها
 

دراین مجموعه، سه صحن اصلی وجود دارد . صحن صفا در جنوب بقعه، صحن قمی ها در غرب آن و صحن سرداری یا فینی ها در شرق آن.
در جنوب صحن صفا علاوه بر هشتی ورودی، حجره ی بسیار بزرگی وجود دارد که یکی از آن ها کتابخانه ی آستانه ی مبارکه بوده است . این قسمت قبلا به شاه نشین معروف بوده است. در صحن قمی ها، شش حجره ی کوچک و بزرک و ایوانچه هایی به چشم می خورد. سر در آن ها، تماماً با آجر، نماچینی شده است. درصحن سرداری بیش از 22 حجره کوچک و بزرگ در چهار طرف صحن به چشم می خورد. درجنوب صحن، حجره هایی با در چوبی و ایوانی سرتاسری که مسقف است و ستونهای گرد آجری دارد، دیده می شود.

مقبره
 

مقبره، نماد وجود یک حرم پاک و مطهر است که از دیرباز تاکنون مورد توجه و قبول مردم بوده است. معماری آن نیز بسته به شرایط دوران های گوناگون و تمایلات سیاسی و مذهبی متفاوت بوده است. هزینه ی
ساخت مقبره ها، به طور معمول از هدایای نقدی و غیر نقدی و موقوفات مردم تأمین می شده است.
دراین مجموعه، مقبره، نقطه ی اصلی بناست که در شمال آن واقع شده و به شکل برجی 12 ضلغی است. مصالح به کار رفته در آن، سنگ، ساروج، آجر و ملاط گچ است. ارتفاع برج مقبره از کف تا رأس گنبد، 14 متر است که داخل آن با نقاشی و کاشی های زیبا تزیین شده است.
یک کتیبه به خط کوفی نیز در بدنه ی بقعه به چشم می خورد که مربوط به دوران سلجوقیان است .کف حرم در ابتدا آجر پوش بوده و در حال حاضر جای خود را به سنگ های مرمر رنگی داده است. بدنه و سقف آن نیز گچ کاری شده است.
در وسط حرم، مرقدی به چشم می خورد که با کاشی های خشتی لاجوردی رنگ، پوشانده شده و به مرور زمان و در اثر از بین رفتن، کاشی های جدیدی جای آن ها را گرفته است.
درحال حاضر در داخل حرم و دور مرقد مطهر، ضریح طلایی رنگ بسیار زیبایی به شکل مستطیل وجود دارد که از اصفهان به مشهد اردهال آورده شده است و قدمت آن نزدیک به چهل سال است.
از دیگر تزیینات زیرگنبد می توان به کتیبه ی نقاشی شده به خط ثلث روی زمینه ی لاجوردی اشاره کرد. این کتیبه نقاشی شده به خط ثلث روی زمینه ی لاجوردی اشاره کرد. این کتیبه منقش به آیاتی از کلام الله مجید است و به قلم محمد مقیم الموسوی نگاشته شده است. رنگ اولیه ی خط، قهوه ای بوده که بعدها به سورمه ای تغییر کرده است.
درهای ورودی به حرم، شامل چهار در، در جهت اصلی است که همگی درهای نفیس و زیبایی از جنس چوب است و منبت کاری های زیبایی دارد همراه آن کتیبه و تاریخ نیز هست. در ورودی به چراغ خانه به
علت صدمات زیادی که به آن وارد شده، امکان نصب طلق نداشته ولی بقیه ی درها پس از تمیز کردن و زدودن لایه های چربی و دوده، طلق گرفته شده تا از گزند ضربات و آلودگی ها در امان باشد.

مسجد ها و رواق ها ی مجاور مقبره
 

مسجد مکانی برای نیاش و عبادت است. علاوه بر آن گرد همایی مسلمانان در مسجد و بیان مشکلات، مشورت و تصمیم گیری جهت امور مهم یک منطقه، روستا یا شهر، آموزش امور دینی و قرآن، بحث های فرهنگی و ارتقای سطح دانش مردم و بسیاری موارد دیگر از کاربردهای مسجد است. به راستی که مسجد سنگری است برای حفظ اسلام و شایسته است از آن تجلیل به عمل آید.
از دیرباز تاکنون در کنار بقاع متبرکه و حتی حرم ائمه ی معصوم، مساجدی ساخته شده تا هم بر ابهت بنا افزوده شود و هم ارزش های جداگانه ی هر یک از دو بنا - امامزاده و مسجد -شایان توجه قرار گیرد.
در شمال غربی این امامزاده، دو مسجد با ارزش تاریخی وجود داشت که بنای یکی سنگی و دیگری آجری بود. این مساجد به مرور زمان تخریب گشته و به دلیل وجود طرح جامع آستان هم اکنون به شکل مسجد جدیدی در آمده که فاز اول آن مورد استفاده قرار گرفته است.

مسجد بالا سر سابق
 

بنایی است به طول 20 متر و عرض 12 متر که ستون های چهار گوش آجری دارد و محراب آن در راستای ورودی از طرف صحن قمی هاست. کف آن با آجر مفروش و بدنه و سقف گنبدی آن سفید کاری شده است.
در اصلی ورودی به این مسجد، در غرب حرم واقع است. این مسجد نورگیرهای ساده و مشبکی در اطراف و سقف خود داشته است درحال حاضر مسجد جدید با معماری جدید به جای مسجد قدیمی احداث شده است که جزئیات آن در طرح جامع آستان قرار دارد.
رواق ها ( شمع خانه )
رواق ها در دو نقطه ی شمالی و غربی حرم هستند که سقف و بدنه ی آن ها از آجر است. این رواق ها، پشتوانه ی بدنه ی مقبره اند تا در مقابل فشار رانشی گنبد و سنگینی آن مقاومت کنند. کف رواق ها قبلاً آجری بوده که در حال حاضر مفروش با سنگ مرمر است و بدنه و سقف نیز سفیدکاری شده است.
در وسط یکی از رواق ها ضریح کوچکی دیده می شود که قبر دو تن از نوادگان حضرت سلطانعلی (ع) ، در آن است. به دلیل این که بزرگان زیادی در این رواق ها دفن شده اند، لوح های سنگی قدیمی زیادی در داخل آن ها وجود دارد.
ورودی صحن و ایوان سرداری
این صحن معروف به صحن سرداری یا صحن فینی هاست. ورودی اصلی آن یک هشتی مسقف آجری و کاشیکاری شده است. وجه تسمیه این صحن به صحن فینی ها نیز این است که قسمتی از صحن را اهالی فین ساخته اند تا در مراسم قالی شویان، در آن سکنی گزینند. ورودی آن با عبور از یک هشتی کوچک با سقف و بدنه ی بسیار زیبا به صحن سرداری راه دارد. هشتی، دارای دو طاق نمای کوچک قرینه است و در چوبی نسبتا بزرگی آن را به صحن سرداری متصل می کند. چهار مناره ی زیبا در اطراف هشتی است که ارتفاع هر یک پنج متر است.

ایوان سرداری
 

در شرق بقعه، ایوان یا تالاری است که قدمت آن به بیش از 90 سال پیش می رسد. گلدسته های هشت گانه ی آن نیز چشمگیر و زیباست. بر پیشانی ایوان، کتیبه ای کاشی کاری شده با خط سیاه و بر روی زمینه ی سفید دیده می شود که مزین به آیات قرآن است و به خط بنایی نگاشته شده است.
از دیگر هنرهای تزیینی در ایوان سرداری، آیینه کاری است که همراه با نقاشی های بسیار زیبا در زیر سقف، بدنه ی فوقانی و طاق نمای بزرگ نمود پیدا کرده است.

ورودی صحن و ایوان قمی ها
 

این صحن در غرب مجموعه واقع است و طول آن 26 متر و عرض آن 29 متر است. دارای دو در ورودی است که یکی از آن ها به صحن صفا و دیگری به روستای اردهال راه دارد. صحن در سه طرف خود، حجره ها و غرفه هایی ساده داشته است.

آب انبار
 

درگذشته، وجود آب انبار در خانه های مردم نقش عمده ای داشت. چرا که تأمین کننده ی آب مصرفی بود. به طور کلی، آب در فرهنگ و حتی دین اسلام جایگاه ویژه ای دارد. چرا که مظهر پاکی و طهارت است و زندگی بدون آن امکان پذیر نیست. در این امامزاده نیز، آب انباری جهت رفع نیازهای زائران ساخته شده که مانند همه ی آب ابنارها، دارای یک مخزن استوانه ای شکل و گنجایش آن 250 متر مکعب آب است. آب آن در ابتدا از چشمه ای که نزدیک امامزاده است، تأمین می شد و دارای یک پاشیر و 11 پله ی سنگی بود. سقف و بدنه ی آب انبار آجر پوش است و بر پیشانی آن کاشی های الوان دیده می شود. در حال حاضر، آب آن از طریق لوله کشی تأمین می شود.
کاروانسرای قدیمی
طبیعتاً زائران زیادی از مناطق دور و نزدیک برای زیارت مرقد مطهر امامزاده می آمدند. آن ها که راه شان دورتر بود، نیاز به بیتوته و استراحتی چند روزه داشتند. به نظر می رسد، هخامنشیان اولین قومی بودند که اقدام به ساخت کاروانسرا کردند. مصالح به کار رفته برای ساخت آن ها نیز، اغلب لاشه ی سنگ و آهک و گچ بوده است.
در شرق صحن صفا، کاروانسرهایی وجود داشته که قبلاً جزو بناهای این مجموعه بوده است. ظاهراً مستطیل شکل و دو ایوانی بوده که مسافران از سمت شمال به محوطه ی کاروانسرا وارد می شدند. در شرق و شمال آن نیز، اتاق هایی کوچک با ایوانچه جهت اُتراق ایشان وجود داشته است. در غرب کاروانسرا نیز اصطبلی برای نگهداری دام و حیوانات تعبیه شده بود.

گنبد
 

گنبد این امامزاده، از نوع گنبدهای گریودارِ دو پوششه است که بر روی دوازده ضلع اصلی بدنه ی بقعه قرار دارد و پوشش زیرین سقف را تشکیل می دهد. پوشش زیرین، کاشی های سورمه ای با زمینه ی طلایی است که مربوط به دوران صفویه است.
ارتفاع ساقه ی گنبد از کف پشت بام تا بدنه ی آن شش متر است. تمام ساقه و بدنه ی گنبد از آجر و ملاط گچ ساخته شده است. تزیین گنبد، آجر کاری و کاشیکاری است و کتبیه ای استوانه ای به پهنای هفت سانتی متر با کاشی هایی به رنگ سبز و سورمه ای است که جملات : لا اله الا الله، محمد رسول الله و علی ولی الله، به خط کوفی روی آن حک شده است و در شانزده ترک گنبد، تکرار شده است. پس از دو ردیف کاشی خشتی و معرق و یک ردیف کاشی هفت رنگ با گل و بته ی اسلیمی، کتیبه ی گردی به پهنای 65 سانتی متر دیده می شود که با خط ثلث و به رنگ سفید، سوره ی فتح روی آن حک شده است. پس از آن یک ردیف مقرنس گچ کاری شده، ساقه ی گنبد را از بدنه جدا می کند. بدنه ی گنبد نیز با کاشی های سفید، قهوه ای، فیروزه ای، نارنجی و با نقش های گل و بته و شاخه های مارپیچ کلفت اژدری، جلوه ای خاص دارد.
سنگینی این گنبد عظیم بر روی بدنه ی بقعه است که ایوان ها و رواق های جانبی آن را حفاظت می کند. مناره های زوجی، علاوه بر زیبایی، نقش مناسبی در مقابله با نیروهای رانشی که در طاق ایوان ها پدید می آید، دارد.
دراین مجموعه، جمعا14 مناره ی آجری دیده می شود که به ترتیب چهار مناره درجلوی هشتی ورودی صحن سرداری، شش مناره در طرفین مناره های اصلی صحن سرداری، دو مناره بر بالای پشت بام هشتی ورودی صحن صفا و دو مناره ی اخیر نیز از قدیمی ترین مناره های مجموعه اند.

مدارس علمیه :
 

در سنه 500 هجری قمری مشهد اردهال دارای هفت مدرسه علمیه به سرپرستی عالم جلیل القدر سید ابوالرضا راوندی رضوان الله تعالی علیه بوده است. متاسفانه از نحوه شکل گیری، مدت رونق و علت انحطاط آن مدارس خبری در دست نیست.
در حال حاضر در قسمت غربی حرم مدرسه علمیه ای در حال احداث است.

سردابه :
 

در زیر ایوان صفا (ضلع جنوبی حرم) سردابه ای وجود دارد که در آن اجساد مطهر دهها نفر در تابوتهای منفرد قرار گرفته است. این سردابه در سال 1340 مورد بازدید حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمت الله علیه قرار گرفته است. هویت دقیق اجساد و علت دفن دسته جمعی آنان مشخص نیست.

طرح جامع آستان مشهد اردهال
 

گذر زمان و زیاد شدن حجم زائرین این امامزاده مسئولین را بر آن داشت که جهت رفاه حال زائرین و گسترش ابنیه و حرم امامزاده تدبیری جدید بیاندیشند.
لذا با کوشش جمعی از مهندسین متبحر کشور در سال 1371 به سرپرستی آقای مهندس سید ابوالفضل حسینی طرح جامعی تدوین وآماده گردید که به تبع آن تمامی کارهای عمرانی آستان براساس این طرح جامع در حال انجام است و با توجه به اینکه هر طرح و نقشه ای قابل بازبینی و تغییر است مدیریت و مسئولین آستان در زمان تصدی گری خود به تغییر و کامل کردن آن می پردازند تا مجموعه ای در خور و شایسته امامزاده و زائرین آن آماده نمایند.
نقشه های طرح جامع آستان و کارهای عمرانی انجام شده و ماکت طرح جامع آستان در نمایشگاهی که به همین منظور در کنار حرم دایر است برای عموم به نمایش گذاشته شده است.
امیدواریم مسئولین و مردم با توجه به هزینه های زیاد کارهای عمرانی هیات امناء و مسئولین امامزاده را یاری نمایند.
***
برخی از ارادتمندان به اهل بیت (ع) اغلب در وصیتنامه ی خویش ذکر کرده اند که پیکر ایشان را پس از مرگ به عتبات عالیات مخصوصا نجف اشرف و کربلا ببرند و در آن جا دفن کنند. گاهی بُعد مسافت مانع از این بوده که چنین سفارشی صورت گیرد. گاهی نیز امکان انتقال جسد به شهرهای مقدس نبوده است. بنابراین پیکر متوفی در یکی از اماکن متبرکه یا زیارتگاه به طور امانت قرار داده می شد تا در صورت فراهم شدن شرایط انتقال، آن را به محل مورد وصیت حمل کنند.
یکی از این اماکن متبرک، حرم مطهر حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر (ع) در مشهد اردهال است.
در کتاب امیر کبیر نوشته ی علی اکبر هاشمی رفسنجانی درباره ی قتل امیر کبیر و مدفن او چیزهایی آورده شده که نقل به مضمون آن چنین است " پس از اینکه فرمان قتل امیر کبیر، قهرمان مبارزه با استعمار، به امضای ناصر الدین شاه رسید و قتل او در حمام فین کاشان انجام گرفت، پیکر او پس از تجلیل و احترام ویژه توسط اهل کاشان به حرم مطهر امامزاده سلطانعلی (ع) به طور امانت به خاک سپرده شد، زیرا امیر کبیر وصییت کرده بود جسد او را در کربلای معلا دفن کنند. پس از چندماه و با اجازه ی ناصرالدین شاه و توسط عزت الدوله، پیکر امیر کبیر به کربلا انتقال یافت و در مقبره ای در صحن مقدس حضرت سید الشهدا(ع) به خاک سپرده شد.

سهراب سپهری
 

مقبره ی سهراب سپهری، شاعر نو پرداز ایرانی که متولد شهر کاشان بود، در ایوان سرداری است. سهراب سپهری در سال 1307 خورشیدی در کاشان متولد شد. پدرش کارمند اداره ی پست و تلگراف بود. سهراب، تحصیلات ابتدایی خود را در کاشان به پایان رساند و پس از پایان دوره ی دانشسرای مقدماتی برای خدمت آموزگاری به زادگاه خود بازگشت بعد از دو سال معلمی، استعفا کرد و با اخذ دیپلم وارد تهران شد. در سال 1332 خورشیدی، تحصیلات عالی خود را به پایان رساند و به دریافت نشان درجه اول علمی نیز نائل شد.
او به مطالعه در خصوص فلسفه و ادیان بسیار علاقه مند بود. با ادبیات اروپایی آشنایی داشت و چند ترجمه نیز از او به یادگار مانده است. سپهری در سال 1336 خورشیدی به اروپا رفت و در مدرسه ی هنرهای زیبای پاریس در رشته ی لیتوگرافی یا چاپ سنگی ثبت نام کرد.
او در ایتالیا، آمریکا، فرانسه و سوئیس، نمایشگاه های نقاشی مختلفی دایر کرد. سرانجام پس از 52 سال زندگی در اردیبهشت ماه سال 1359 خورشیدی، در اثر بیماری سرطان در بیمارستان پارس تهران در گذشت. بنا به وصیتش، او را در صحن سرداری، آستانه ی مقدس حضرت علی بن باقر(ع) در مشهد اردهال به خاک سپردند.
سنگ نوشته ای که بر روی مزار این شاعر بزرگ می باشد. مزین به شعری زیبا از او می باشد که ذکر آن در اینجا خالی از لطف نمی باشد.
به سراغ من اگر می آئید
نرم وآهسته بیائید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
از سپهری، مجموعه شعرهایی به نام های «مرگ رنگ»، «زندگی خواب ها»، «آواز آفتاب»، «شرق اندوه»، «صدای پای آب»، «مسافر»، «حجم سبز» و «ما هیچ، ما نگاه» به صورت جداگانه به چاپ رسیده است. این هشت مجموعه در یک مجلد با عنوان «هشت کتاب » بارها تجدید چاب شده است.

اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
سرسوزن ذوقی
مادری دارم بهتر از برگ درخت
دوستانی بهتر از آب روان
و خدایی که در این نزدیکی است
لای این شب بوها
پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه
من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جا نمازم چشمه، مهرم نور
من نمازم را پی تکبیره الاحرام علف می خوانم
منبع:کتاب خورشید اردهال