تبلیغ دین از طریق وبلاگ نویسی
تبلیغ دین از طریق وبلاگ نویسی
تبلیغ دین از طریق وبلاگ نویسی
نویسنده: آزاده شايان فر
مصاحبه با پرفسور حمید مولانا
اشاره
پروفسور مولانا در زمینه ارتباطات نظرات بدیع و پویایی دارد. وی در زمینه وبلاگ نویسی دینی نیز به نکات ارزشمندی اشاره کرده است؛ هر چند به دلیل تلفنی بودن این گفت وگو و فرصت اندک، نتوانستیم با ابعاد گسترده تری از دیدگاه های ایشان در این زمینه آشنا شویم.
آقای پرفسور مولانا، شما چقدر با استفاده از عبارت «منبر دیجیتال»، برای تعریف وبلاگ، به عنوان یک مبلغ دینی در فضای سایبر موافق هستید؟ آیا وبلاگ می تواند وسیله ای برای تبلیغ مذهبی باشد؟ پیش از پاسخ به این سوال شما، نخست باید درباره وبلاگ بگویم که وبلاگ نوشتن، چیزی شبیه سفره انداختن است؛ یعنی شما سفره ای انداخته اید که مردم می توانند بیایند و دور آن سفره جمع شوند و با هم صحبت و مصاحبه کنند یا چیزی بخورند و بروند. البته گفتن این نکته ضروری است که گاهی اوقات، این سفره انداختن در موضوع وبلاگ، چیزی شبیه دانه پاشیدن می شود.
مثل اینکه در همین آغاز باید به سراغ مبحث آسیب شناسی وبلاگ ها برویم.
نخست اجازه بدهید، خصوصیات وبلاگ را با هم مرور کنیم.
بفرمایید.
نخستین ویژگی ای که برای وبلاگ، به مثابه یک رسانه مطرح است، سرعت آن در انتقال اطلاعات و طرح عقاید است. ویژگی دوم آن به عقیده بنده، این است که در این فضا، نویسنده یا نظریه پردازی که به جهات مختلف، نمی توانسته عقاید خود، را به وسیله مطبوعات با رسانه های جمعی ارائه بدهد، اکنون این امکان را برای نشر عقاید و حرف هایش پیدا کرده است؛ یعنی وبلاگ می تواند، شکاف رسانه ای را که تاکنون برای دسترسی به اطلاعات متنوع وجود داشته، تا حدودی پر کند.
سوم اینکه وبلاگ فرصت آشنایی با کارشناسان، متخصصان و نظریه پردازان گمنام را فراهم می کند؛ البته در صورت استفاده آنها از وبلاگ؛ یعنی وبلاگ می تواند به وسیله ای برای مشروعیت دادن به دانش و نظریات و اطلاعات افراد و گروه هایی تبدیل شود که ما معمولاً به آنها دسترسی نداریم.
حال با توجه به این ویژگی ها، آیا یک وبلاگ می تواند یک منبر باشد؟ بله می تواند، البته به همان میزان که می تواند راهنما و مبلّغ باشد، به همان میزان هم می تواند، گمراه کننده باشد. وبلاگ به همان قدر که در این ارتباط مثبت است، منفی هم هست؛ نه تنها در عرصه تبلیغ دینی، در تمام زمینه ها به همین گونه است. مشکل بزرگ وبلاگ این است که خوانندگان وبلاگ ها، معمولاً هیچ شناخت و اطلاعی از نویسندگان وبلاگ ها ندارند. آنان نمی دانند که آیا نویسنده این وبلاگ در زمینه مطلبی که می نویسد، اعتبار و مشروعیتی دارد یا خیر. در حالی که به فرض، وقتی شما به یک روزنامه مراجعه می کنید، حداقل می دانید که این روزنامه توسط چه کسانی منتشر می شود. اعتبار دارد یا خیر؟ یا اینکه اصلاً موضع سیاسی و فکری گردانندگان آن چیست.
یعنی به نظر شما وبلاگ وسیله قابل اعتمادی نیست؟ بله؛ در این فضا هر کس می تواند وارد شود و بگوید که من این اطلاعات را دارم و مخاطب هم هیچ وقت فرصت نمی کند که ببینید آیا او واقعاً این مقام و مشروعیت را دارد یا خیر؛ البته این را هم بگویم که وبلاگ ها تنها تا زمانی مؤثر هستند که تعدادشان محدود باشد؛ یعنی در حدی که آن شکاف موجود در مطبوعات و رسانه ها برای انتقال اطلاعات را پر کنند؛ ولی اگر تعداد وبلاگ ها آن قدر زیاد شود که با مسئله انفجار اطلاعات، آراء افکار و مسئله تبلیغات تجاری مواجه شویم، دیگر ارزش خودش را از دست می دهد.
این مشکلی است که حتماً خود شما هم تجربه کرده اید. شما در جست وجوی موضوع مورد علاقه خود با انبوهی از سایت ها مواجه می شوید. سؤال مهمی که پیش می آید این است که کدام یک از اینها پاسخ مفید را به شما می دهد. اگر شما سایت خاصی را نشناسید، باید تمام روز خود را برای بررسی سایت های مختلف در ارتباط با موضوع مورد جست وجوی خود صرف کنید. یعنی افزایش روزافزون تعداد وبلاگ ها، خود به نوعی از ارزش و اعتبار وبلاگ می کاهد.
به خاطر داشته باشید که مردم وقت ندارند که 8 ساعت بخوابند، 8 ساعت کار کنند، 8 ساعت تفریح و 8 ساعت دیگر هم به وبلاگ ها نگاه کنند. اطلاعات خوب، اطلاعات مفید است؛ نه اطلاعات زیاد. اطلاعات زیاد مردم را گمراه می کند.
این گمراه شدن در مواجهه با انبوه وبلاگ هایی که از مذهب و تبلیغ آن دم می زنند، هم صادق است؟ همین طور است. یا برای مثال اگر شما 50 وبلاگ داشته باشید که درباره مذهب و اسلام صحبت می کنند، برای مخاطب این سؤال پیش می آید که من با مثلا 15 دقیقه وقتی که دارم، به سراغ کدام اینها بروم. بالاخره باید کسی مشروعیتی به اینها بدهد، و گر نه شما هیچ معیاری ندارید که کدام بهتر و مناسب تر است، مگر اینکه از دوستتان شنیده باشید یا پس از گذشت زمانی، آن وبلاگ شهرت یافته باشد. به نظر من، وبلاگ به همان اندازه که می تواند مفید باشد و بحثی را باز کند و افق نظریه پردازی را متنوع کند، به همان اندازه می تواند باعث سرگیجه شود.
پس شاید پیش شرط اینکه یک وبلاگ بخواهد، نقش یک منبر را در پیام رسانی دینی ایفا کند، این است که از طرف متولیان حوزه های آموزش علوم اسلامی، مشروعیت کسب کرده باشد؟!
کاملاً صحیح است. شما وقتی پای یک منبر می روید، در وهله نخست می دانید که اصلاً این منبر در مسجد است و آن مسجد هم معتبر است. ما می دانیم که این مسجد و منبر کجاست و قبلاً در سطح جامعه درباره آن اطلاعاتی کسب کرده ایم. در حالت کلی، شما نمی توانید بگویید که وبلاگ همان منبر است، زیرا شما نمی دانید که این منبر در کدام مسجد قرار گرفته است. بنابراین، باید مواظب بود و زیاد هیجانی نشد. پتانسیلها بسیار است؛ ولی باید همه جوانب منفی و مثبت آن را در نظر گرفت.
گفتید که پتانسیل های بالقوه این حوزه بسیار است؛ مراکز آموزش دینی ما تا به حال چقدر در به کارگیری این پتانسیل ها، در جهت اشاعه و تبلیغ دین موفق بوده اند؟ آیا تاکنون اقدام محسوسی در این زمینه انجام گرفته است؟ تا حدودی موفق بوده اند. وضعیت امروز نسبت به گذشته بسیار بهتر است. نکته مهمی که وجود دارد این است که این مراکز باید فعالیت های اینترنتی خود را علاوه بر محیط های مجازی، به شکل سنتی هم تبلیغ کنند. تا این کار از طریق همان ارتباطات سنتی، فرد به فرد و گروه به گروه صورت پذیرد.
جناب پرفسور مولانا، سؤال آخر اینکه آیا وبلاگ که رسانه ای در عالم مجازی است، می تواند به اندازه سایر رسانه ها و عناصر تبلیغاتی تأثیر گذار باشد؟ می تواند؛ البته با توجه به اینکه این رسانه قدمت چندانی ندارد، هنوز مطالعات علمی خوبی که بتواند تأثیراتش را مشخص کند، انجام نشده است. اغلب صحبت هایی که در این زمینه می شود، مبنای علمی و تحقیقاتی محکمی ندارند؛ ولی همانطور که عرض کردم، سه شرط مشروعیت وبلاگ، مفید بودن و تخصصی بودن آن، حداقل باید وجود داشته باشند، تا وبلاگ، رسانه ای تأثیرگذار باشد؛ در غیر این صورت پس از مدتی، مردم خسته می شوند و وقتی تعداد وبلاگ ها فزونی بگیرد، دیگر کسی به آنها مراجعه نمی کند.
باز هم این را بگویم که هیجان زده نشویم و خیال نکنیم که وبلاگ هم رسانه ای است مثل سایر رسانه ها. وبلاگ، در واقع محیط مبادلات آزاد است، نه رسانه به آن شکلی که می شناسیم؛ هر چند که در سطح کلان موضوع، همه وسایلی که می توانند بین افراد و گروه ها یا یک گروه و انبوهی از جمعیت ارتباط برقرار کنند، رسانه خوانده می شوند.
منابع:
فصلنامه ره آورد نور، ش 13
andisheqom.com
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : omidayandh
ae
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}