هوش هيجاني(EQ)
هوش هيجاني(EQ)
هوش هيجاني(EQ)
نويسنده: متينه سليماني
« هوش هيجاني» که از آن به هوش عاطفي يا هوش اجتماعي نيز ياد مي شود، عبارت ست از شناخت و کنترل عواطف، احساسات، هيجانات دروني خود و ديگران و استفاده ي مناسب از اين هيجانات براي برقراري ارتباط بهتر با خود و ديگران. به عبارتي ديگر، هوش هيجاني، مجموعه اي ست از استعدادها و توانايي هايي که فرد را قادر مي سازد تا کنترل احساسات، هيجانات و عواطف شخصي خود را به دست گيرد و ضمن استفاده از منطق در تصميم گيري ها، از عواطف خود نيزاستفاده کند به شرط آن که بتواند به موقع و به نحوي مطلوب، احساسات خود را مديريت نمايد. به طور کلي آن چه موجب شناخت احساس خوب و بد در درون ما مي شود را « هوش هيجاني» مي ناميم. هوش هيجاني بر 5 بعد از مهارت هاي زندگي تأکيد دارد:
1- مهارت هاي درون فردي: شامل عزت نفس، خودآگاهي و شناخت احساسات خود، ابراز عقايد و احساسات خود، پذيرش عقايد و احساسات خود، استفاده ي مناسب از عواطف، بهره وري از استقلال تفکر، خودشکوفايي، اظهار وجود، بازشناسي و فهم احساسات خود، احترام به خود و عدم وابستگي.
2- مهارت هاي ميان فردي: شامل درک افراد با خصوصيات متفاوت، همدلي، مسؤوليت پذيري اجتماعي، عضو گروه بودن و همکاري متقابل، توان آگاهي از احساسات و حالات ديگران و توانايي تحسين و انتقاد مناسب.
3- سازگاري يا قابليت انطباق: شامل حل مشکلات و تشخيص و تعريف مسائل زندگي، يافتن راه حل مناسب، واقع گرايي و انعطاف پذيري .
4- کنترل استرس: شامل توان مقابله با وقايع، مشکلات، فشارهاي روحي- رواني، کنترل هيجانات منفي و مثبت.
5- خلق و خوي عمومي: شامل شادي، نگرش مثبت و حفظ آن در شرايط سخت، خوش بيني و احساس رضايت.
مهارت هاي هوش هيجاني، با تعليم و تربيت کودکان به وسيله ي پدر و مادر آغاز مي شود، بنابراين لازم است والدين، خود مهارت هاي لازم را در اين زمينه کسب کنند.
*براي احساسات کودک، ارزش قائل شويد. به او بياموزيد که صادقانه، هيجانات و احساسات خود را بروز دهد و او را مجبور به سرکوب احساسات منفي اش نکنيد، بلکه طريقه ي درست بروز آن ها را آموزش دهيد.
*ايجاد محيط امن عاطفي که کودک بتواند به راحتي احساساتش را بيان کند، ضروري ست.
*به جاي نام گذاري روي فرزندان، با صفات گوناگون چون خجالتي، ترسو، بي دست و پا و ... احساسات آنان را نام گذاري کنيد، مانند:« من فکر مي کنم که تو احساس خجالت يا ترس مي کني.»
*اشتباهات و عذرخواهي کودک را بپذيريد.
*با کودک در تمام شرايط، همدلي داشته باشيد. سعي کنيد خود را به جاي او قرار دهيد و احساساتش را به جاي انکار، تأييد کنيد. به عنوان نمونه اگر نتوانست کاري را به درستي انجام دهد، به او بگوييد طبيعي ست و شما هم که هم سن او بوديد و يا تمام کودکان هم سن او، همين مشکلات را داشته و دارند و چگونگي يافتن راه حل را به او آموزش دهيد.
*مهارت هاي اجتماعي و ارتباطات را به کودک آموزش دهيد.
*به کودک کمک کنيد تا ديگران، روابطي صميمانه همراه با ادب، برقرار نمايد.
*نحوه ي برخورد با مشکلات و حل آن ها را در موقعيت هاي مختلف، به کودک آموزش دهيد.
*بهترين معلم کودک، رفتار والدين است نه گفتار آنان، بنابراين از کلمات و جملات نامناسب براي بروز احساسات تان استفاده نکنيد، بيش از حد، از کودک انتقاد نکنيد تا اعتماد به نفسش را از دست ندهد و در موقعيت هاي پر استرس، مهارت هاي تسلط برهيجانات را به کار ببرد.
منبع:نشريه شادکامي، شماره 72
/ع
1- مهارت هاي درون فردي: شامل عزت نفس، خودآگاهي و شناخت احساسات خود، ابراز عقايد و احساسات خود، پذيرش عقايد و احساسات خود، استفاده ي مناسب از عواطف، بهره وري از استقلال تفکر، خودشکوفايي، اظهار وجود، بازشناسي و فهم احساسات خود، احترام به خود و عدم وابستگي.
2- مهارت هاي ميان فردي: شامل درک افراد با خصوصيات متفاوت، همدلي، مسؤوليت پذيري اجتماعي، عضو گروه بودن و همکاري متقابل، توان آگاهي از احساسات و حالات ديگران و توانايي تحسين و انتقاد مناسب.
3- سازگاري يا قابليت انطباق: شامل حل مشکلات و تشخيص و تعريف مسائل زندگي، يافتن راه حل مناسب، واقع گرايي و انعطاف پذيري .
4- کنترل استرس: شامل توان مقابله با وقايع، مشکلات، فشارهاي روحي- رواني، کنترل هيجانات منفي و مثبت.
5- خلق و خوي عمومي: شامل شادي، نگرش مثبت و حفظ آن در شرايط سخت، خوش بيني و احساس رضايت.
خصوصيات افرادي که داراي هوش هيجاني بالا هستند:
خصوصيات افرادي که داراي هوش هيجاني پايين هستند:
مهارت هاي هوش هيجاني، با تعليم و تربيت کودکان به وسيله ي پدر و مادر آغاز مي شود، بنابراين لازم است والدين، خود مهارت هاي لازم را در اين زمينه کسب کنند.
چگونه کودکاني با هوش هيجاني بالا پرورش دهيم؟
*براي احساسات کودک، ارزش قائل شويد. به او بياموزيد که صادقانه، هيجانات و احساسات خود را بروز دهد و او را مجبور به سرکوب احساسات منفي اش نکنيد، بلکه طريقه ي درست بروز آن ها را آموزش دهيد.
*ايجاد محيط امن عاطفي که کودک بتواند به راحتي احساساتش را بيان کند، ضروري ست.
*به جاي نام گذاري روي فرزندان، با صفات گوناگون چون خجالتي، ترسو، بي دست و پا و ... احساسات آنان را نام گذاري کنيد، مانند:« من فکر مي کنم که تو احساس خجالت يا ترس مي کني.»
*اشتباهات و عذرخواهي کودک را بپذيريد.
*با کودک در تمام شرايط، همدلي داشته باشيد. سعي کنيد خود را به جاي او قرار دهيد و احساساتش را به جاي انکار، تأييد کنيد. به عنوان نمونه اگر نتوانست کاري را به درستي انجام دهد، به او بگوييد طبيعي ست و شما هم که هم سن او بوديد و يا تمام کودکان هم سن او، همين مشکلات را داشته و دارند و چگونگي يافتن راه حل را به او آموزش دهيد.
*مهارت هاي اجتماعي و ارتباطات را به کودک آموزش دهيد.
*به کودک کمک کنيد تا ديگران، روابطي صميمانه همراه با ادب، برقرار نمايد.
*نحوه ي برخورد با مشکلات و حل آن ها را در موقعيت هاي مختلف، به کودک آموزش دهيد.
*بهترين معلم کودک، رفتار والدين است نه گفتار آنان، بنابراين از کلمات و جملات نامناسب براي بروز احساسات تان استفاده نکنيد، بيش از حد، از کودک انتقاد نکنيد تا اعتماد به نفسش را از دست ندهد و در موقعيت هاي پر استرس، مهارت هاي تسلط برهيجانات را به کار ببرد.
منبع:نشريه شادکامي، شماره 72
/ع
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}