سرآمد انديشه و جهاد (1)


 

نويسنده:قاسم تبريزي




 
پيشگام شهداي محراب آيت الله سيد محمد علي قاضي طباطبائي مطابق نوشته پدر بزرگوارش آيت الله حاج ميرزا باقر قاضي طباطبائي در روز يکشنبه 6 جمادي الاول سال 1331 هـ .ق قبل از ظهر در شهر تبريز ديده به جهان گشود . تبار ايشان به يکي از بزرگترين و قديمي ترين طايفه از سادات علوي به نام سادات عبدالوهابيه مي رسد. شهيد قاضي طباطبائي در اين مورد مي نويسد :
«از خاندان قديمي و تاريخي کشور ايران که در کتب تاريخي و رجال مورد اعتنا قرار گرفته و مورخين ايراني با نظر عظمت و بزرگي به آن خاندان توجه نموده و به عنوان خاندان سادات (عبد الوهابيه ) در عبارات خويش از آنها نام برده اند ، عبارت از (آل امير عبدالوهاب) طباطبائي مي باشند . آل امير عبد الوهاب بزرگ ترين خانواده اي هستند که در کشور ايران ، به ويژه در آذربايجان سکونت اختيار کردند و از چند قرن پيش ، اصل آن شجره علوي در اين مملکت شاخ و برگ انداخت و به اصالت ، نجابت ، صحت نسب ، شرافت ، جلالت و عظمت معروف گرديد . اين خاندان از ذريه حضرت امام حسن مجتبي(ع) و از نسل حسن مثني (1) از اولاد ابراهيم طباطبائي هستند . اول کسي که مؤسس اين خاندان بزرگ در آذربايجان گرديد ، عالم رباني شيخ الاسلام امير عبدالغفار طباطبائي است. (2)»
از ديرباز خاندان بزرگي که سيد محمد علي از آن برخاسته است (خاندان عبدالوهاب)، چه در زبان ها و چه در کتاب هايي که در شرح حال آنان نگارش يافته است ، به دو نام (قاضي طباطبائي ) و (شيخ الاسلامي ) مشهور بوده اند . دليلش اين است که اکثر مردان اين دودمان باعظمت ، از عالمان و بزرگان دين و سياست بوده و ساليان درازي به امر قضاوت و حل و فصل امور اجتماعي و مردمي و شئونات شيخ الاسلامي اشتغال داشته اند .
دوران کودکي سيد محمد در دامن پر مهر و محبت مادري سپري شد که خود از تربيت يافتگان سعادتمند مکتب اسلام بود . او زني پاکدامن و وظيفه شناس و آشنا به مسئوليت هاي سنگين مادري بود و رسالت خويش را در تعليم و تربيت فرزندانش و ساختن آينده اي روشن براي آنان مي ديد . بدين سان شخصيت ، فکر و ذهن «سيد محمد علي » به نحو بسيار زيبائي شکوفا گرديد .

آغاز تعليم و تربيت :
 

مرحوم حاج ميرزا باقر قاضي به دليل علاقه سرشار و محبت به سزا و توجه خاصي که به تعليم و تربيت صحيح سيد محمد علي داشت ، بعد از مدت ها تفکر و بررسي و مشورت هاي لازم به اين نتيجه رسيد که آموزش وي را به ميرزا محمد حسين و برادر ارجمند خويش ، حاج ميرزا اسدالله قاضي طباطبائي که هر دو از عالمان وارسته و مربيان دلسوز و آگاه و نمونه هاي چشمگير اخلاق اسلامي بودند ، بسپارد . وي همه روزه از منزل به طرف مسجد اول «بازار شيشه گر خانه» راه مي افتاد و بعد از کلاس درس به مدرسه طالبيه رهسپار مي شد و در آن مکان علمي و معنوي با يکي از دوستان همدرس خود به بحث مي نشست .

اولين تجربه مبارزاتي :
 

به دنبال تسلط رضاخان بر مقدرات کشور و گسترش بساط ظلم و ستم و اسلام ستيزي و مخالفت علما و روحانيون آگاه تبريز با سياست هاي رضاخان و حضور پدر بزرگوار آيت الله قاضي طباطبائي در کنار ساير روحانيون بيدار ، در سال 1347هـ .ق هنگامي که سيد محمد علي نوجواني 16 ساله بود ، به دستور حکومت دست نشانده رضاخان، وي به همراه پدر گرامي اش به تهران تبعيد شدند که براي دو ماه در آنجا اقامت اجباري داشتند و از آنجا براي يک سال به مشهد مقدس تبعيد گرديدند. در غياب آقا ميرزا محمد باقر ، رژيم سفاک پهلوي خانه اش را در تبريز خراب کرد و بدون آنکه ضرر و زيان وي را جبران کند ، آن را جزو خيابان ساخت .

ورود به حوزه علميه قم :
 

آيت الله قاضي طباطبائي در سال 1359 هـ .ق براي تکميل مباني علمي و ديني و پرورش در دامان علماي بزرگ و مسلح شدن به سلاح علم و ايمان براي مبارزه با رژيم جبار و خونخوار پهلوي ، راهي شهر مقدس قم شد . شهيد قاضي طباطبائي پس از ورود به شهر قم با امام خميني (ره) و چگونگي برگزاري جلسات درس ايشان آشنا و از همان ابتدا شيفته شخصيت برجسته امام خميني(ره) شد . امام خميني (ره ) در آن موقع از برجسته ترين اساتيد حوزه علميه قم بودند و در رشته فلسفه ، دو کتاب مهم «شرح منظومه » و «اسفار» را تدريس مي کردند . سيد محمد علي طباطبائي با شور و شوق وصف ناپذيري در اين دو درس شرکت مي جست و از همان زمان ، رابطه نزديک و پيوند عميقي بين او و رهبر کبير انقلاب اسلامي برقرار شد . مؤلف کتاب «بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني » در اين باره مي نويسد :
«بعضي از شاگردان بودند که از جميع جهات از محضر امام (ره ) استفاده کردند و به درجه عالي نائل شدند . يکي از آنها حضرت آيت الله قاضي طباطبائي تبريزي مي باشد.»(3)
ايشان در طول اقامت ده ساله در شهر مقدس قم از محضر آيات عظام گلپايگاني و حاج سيد محمد حجت کوه کمره اي ، دروس فقه ، اصول ، درايه و رجال را فراگرفت و به مدت پنج سال از محضر آيت الله صدر بهره مند گرديد .

در جوار بارگاه امام علي(ع):
 

شهيد آيت الله سيد محمد علي قاضي طباطبائي در سال 1369 هـ .ق در ادامه تلاش هاي علمي خود ، به منظور بهره گيري از محضر علماي بزرگ نجف اشرف ، راهي آن ديار شد و با جديت و کوشش بسيار در حوزه هاي درسي بزرگ مردان علم و فقاهت همچون آيت الله سيد محسن حکيم ، آيت الله سيد ابوالقاسم خويي ، آيت الله حاج شيخ عبدالحسين رشتي. آيت الله حاج شيخ محمد حسين کاشف الغطاء ، آيت الله حاج ميرزا باقر زنجاني و آيت الله بجنوردي شرکت جست و مشغول کسب دانش و تحصيل مهارت در فنون مختلف فقه ، اصول و فلسفه شد .
اقامت در نجف و استفاده هاي علمي و معنوي از حوزه علميه آن جا را مي توان از بهترين و شاداب ترين ايام عمر آيت الله قاضي طباطبائي به حساب آورد . ايشان در آن ايام با شور و اشتياق فراوان به تحکيم مباني فکري خود پرداخت و به درجات عالي فقاهت و اجتهاد رسيد و از مراجع بزرگي همچون آيت الله حکيم و آيت الله کاشف الغطاء و ديگران به اخذ اجازه اجتهاد نايل گرديد .

بازگشت به وطن :
 

آيت الله قاضي طباطبائي بعد از سه سال اقامت در نجف ، در اواخر سال 1372 هـ .ق (1331شمسي ) به سبب پاره اي مشکلات به رغم ميل باطني ، ناگزير به ترک آن شهر مقدس و مراجعت به تبريز شد . ايشان پس از ورود به تبريز ضمن ادامه کارهاي تحقيقاتي که از ساليان پيش شروع کرده بود ، با همتي والا و اخلاصي کم نظير قدم در عرصه ارشاد و تبليغ نهاد و همگام با آگاهي هاي ديني و وظايف شرعي ، با بينش قوي سياسي ، مردم آذربايجان را نسبت به ظلم و جور سلطنت و اعمال ننگين رژيم پهلوي آگاه ساخت. نتايج روشنگري هاي ارزنده ايشان ، در جريان انقلاب شکوهمند اسلامي نمايان شد .

فتح قله هاي علم و فضيلت :
 

ثمره بيش از سي سال تلاش براي کسب معارف و علوم اسلامي ، انتشار آثار و تحقيقات ژرفي است که از سوي اين عالم بزرگ صورت گرفته است . شهيد محراب قاضي طباطبائي از جمله عالمان پرکاري بود که در طول عمر با تلاشي گسترده و نيتي خالصانه توانست تحقيقات ارزنده خود را با بياني رسا و قلمي شيوا و نثري استوار به جهان وسيع فرهنگ اسلامي عرضه بدارد . تسلط کامل ايشان به ادبيات عرب اين توفيق را نصيب وي کرده بود که بتواند برخي از آثار قلمي و تحقيقات و مقالات خود را به زبان عربي تهيه کند و در اختيار اهل تحقيق قرار دهد . ايشان در اين راستا تا بدان جا پيش رفت که حضرت آيت الله حاج سيد محمد هادي ميلاني ضمن تجليل از نوشته هاي ايشان ، شيوه استادانه قاضي را شگفت آور و تعجب برانگيز توصيف کردند . در قسمتي از نامه اي که ايشان به شهيد قاضي طباطبائي نوشته اند ، چنين آمده است :
«...تعليقات و حواشي که در دو جلد «انوارنعمانيه » و «جنه المأوي» از تبريز به بنده رسيده است ، بسي جالب و جاذب دل اخلاصمند گرديده است . البته وسعت معلومات و اطلاعات و فکر عميق داشتن و صاحب تحقيق بودن معنايي است بسيار مهم و داراي عزت ، مع ذلک صاحب قلم بودن و مطلب را به عبارات فصيح و رسا نوشتن بسي مورد تقدير و اهميت است.» (4)
کار تحقيقاتي و نويسندگي شهيد قاضي طباطبائي از دو جهت حائز اهميت و قابل توجه و تأمل است : يکي نوشتن کتابهاي مستقل در رشته هاي مختلف ، در صورتي که در آن رشته تحقيقات و با کتابي نوشته و يا حق مطلب اداء نشده است و ديگر اينکه ايشان با تلاش خالصانه و گرانقدر خود ، افکار نوآورانه ديگر دانشمندان بزرگ را که شايد در اثر گذشت زمان به فراموشي سپرده مي شد و از بين مي رفت ، احيا کرده است . قلم تواناي شهيد محراب بيشتر در اين راه به کار گرفته شده است . ايشان از تعليق و تصحيح گرفته تا مقدمه نويسي بر نوشته هاي علماي بزرگ ، سعي کرده است با نشر يا تجديد چاپ ، تفکرات علمي آنان را مطرح نمايد .
رهاوردهاي فکري شهيد قاضي طباطبائي که به صورت مکتوب به يادگار مانده عبارتند از:
1.الاجتهاد و التقليد (عربي ،خطي)
2.الفوائد (فقهي ، تاريخي )
3.خاندان عبد الوهاب (فارسي ، خطي )
4.کتاب في علم الکلام (عربي ، خطي )
5.فصل الخطاب في تحقيق اهل الکتاب (عربي ، خطي )
6.السعاده في الاهتمام علي الزياره (عربي ، خطي )
7.اجوبه الشبهات الواهيه (فارسي ، خطي )
8.رساله في اثبات وجود الامام «ع» في کل زمان (عربي ،خطي )
9.سفرنامه بافت (فارسي ، خطي )
10.المباحث الاصوليه (عربي،خطي )
11.حاشيه بر کتاب رسائل شيخ انصاري «ره»
12.حاشيه بر کتاب مکاسب شيخ انصاري «ره»
13.حاشيه بر کتاب کفايه الاصول آخوند خراساني
14.تقريرات اصول آيت الله حجت کوه کمري
15.تاريخ قضا در اسلام
16.صدقات امير المؤمنين و صديقه طاهره «عليهم السلام »
17.حديقه الصالحين
18.رساله در دلالت آيه تطهير بر اهل بيت «عليهم السلام »
19.رساله در اوقات نماز
20.رساله در مباهله
21.رساله في مسئله الترتب
22.رساله در نماز جمعه
23.تعليقات بر کتاب الفردوس الاعلي تأليف علامه شيخ محمد حسين کاشف الغطاء (عربي ، مطبوع )
24.تحقيق درباره اربعين حضرت سيد الشهداء(ع)(فارسي ،مطبوعات )
25.تعليقات بر کتاب انوار نعمانيه تأليف سيد نعمت الله جزايري (عربي ، فارسي)
26.مقدمه و تعليق بر تفسير جوامع الجامع طبرسي (عربي ، مطبوع )
27.تعليقات بر کتاب اسلام صراط مستقيم (فارسي ، مطبوع)
28.تعليقات بر کتاب کنزالعرفان (عربي ، خطي )
29.مقدمه بر کتاب صحائف الابرار کاشف الغطاء (عربي ، مطبوع )
30.آثار تاريخي آيت الله العظمي حکيم(فارسي ، مطبوع )
31.مقدمه بر تنقيح الاصول مرحوم حاج ميرزا آقا ، متوفي در شهريور ماه 1337 شمسي
32.مقدمه بر کتاب مرآت الصلوه
33.پيشگفتار بر علم امام علامه طباطبائي
34.مقدمه بر کتاب معجزه و شرائط آن
35.مقدمه بر کتاب جنه المأوي اثر کاشف الغطاء (عربي ، مطبوع )
36.پاورقي بر تعليقات کتاب اللوامع الالهيه في المباحث الکلاميه اثر جمال الدين مقداد بن عبدالله الاسدي السيوري الحلي (عربي ، مطبوع )
37.مقدمه بر انيس الموحدين نراقي (فارسي ،مطبوع)
38.تحقيق در ارث زن از دارائي شوهر (فارسي ، مطبوع)
39.علم امام عليه السلام (فارسي ، مطبوع)
40.مقدمه بر العقائد الوثنيه في الديانه النصرانيه (عربي ،مطبوع )
41.ترجمه مسائل قندهاريه از فارسي به عربي اثر کاشف الغطاء
42.مقدمه بر تاريخ ابن ابي الثلج بلخي (عربي ، خطي )
43.مقالات متعدد چاپ شده در مجلات عربي
از ديگر افتخارات شهيد قاضي طباطبائي که نمايانگر عظمت علمي و صيانت نفس ايشان است ، اجازات اجتهاد و روايتي اين شهيد است. اجازاتي که از سوي علماي انديشمند و با فظيلت حوزه هاي علمي اسلامي صادر گرديده اند . آيت الله قاضي طباطبائي در مقدمه کتاب «اللوامع الالهيه ي في المباحث الکلاميه ي »اسامي اين بزرگان را بدين شرح آورده است :
1.اجازه روايت از محقق بزرگ آيت الله محمد محسن مشهور به شيخ آقا بزرگ طهراني
2.اجازه روايت از آيت الله حاج شيخ مرتضي چهرگاني
3. اجازه از پدر گراميش حاج ميرزا محمد باقر قاضي طباطبائي
4.اجازه روايت از بانو علويه هاشميه
5.اجازه اجتهاد از آيت الله سيد محمد باقر حجت کوه کمري
6.اجازه روايت از آيت الله سيد صدرالدين صدر موسوي
7.اجازه روايت از آيت الله ميرزا محمد طهراني
8.اجازه روايت از علامه سيد محمد حسين کاشف الغطاء
9.اجازه روايت از عبدالحسين شرف الدين عاملي
10.اجازه روايت از آيت الله سيد محسن طباطبائي حکيم
11.اجازه روايت از آيت الله سيد محمد جواد طباطبائي تبريزي
12.اجازه روايت از آيت الله سيد روح الله الموسوي الخميني
13.اجازه روايت از آيت الله حسن بجنوردي
14.اجازه روايت از آيت الله حاج سيد ابوالقاسم خوئي
15.اجازه روايت از آيت الله حاج سيد محمد رضا گلپايگاني
16.اجازه روايت از آيت الله مرعشي نجفي
17.اجازه روايت از آيت الله سيد محمود حسيني شاهرودي
18.اجازه روايت از آيت الله شيخ عبدالنبي عراقي
19.اجازه روايت از علامه سيد محمد حسين طباطبائي (ره)

پي نوشت ها :
 

1.آيت الله سيد محمد علي قاضي طباطبائي از سادات حسني است و با 33 واسطه به حسن مثني فرزند امام حسن مجتبي(ع) نسب مي رساند.
2.ر.ک:قاضي طباطبائي ، قله شجاعت و ايثار ، محمد ابراهيم نژاد ، ص 17 .
3.ر.ک: بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني(ره) ، حميد روحاني ، ج1 ، ص 43
4.ر.ک: مقدمه کتاب جنه ي المأوي.
5.قاضي طباطبائي در مقدمه کتاب «اللوامع الالهيه في المباحث الکلاميه » تصريح کرده اند که ترتيب اين اجازات بر اساس تاريخ صدور آنها مي باشد و در اين ترتيب هيچگونه اشاره اي به مراتب و مقامات علمي آنان نگرديده است . ،
 

منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 51