اهداف وقف در ايران و مقايسة اجمالي آن با رسالت سازمان ملل متحد(2)
اهداف وقف در ايران و مقايسة اجمالي آن با رسالت سازمان ملل متحد(2)
بخش سوم:
با مروري به چشمانداز و رسالت دو سازمان ملل متحد و کنفرانس اسلامي درمييابيم که اين دو نهاد حقوقي در آغاز راه با تکيه بر افکار و انديشة بلند بنيانگذاران خود در تلاش بودند تا با همفکري و هماهنگي بين دولتهاي مرتبط، در جهت حل و فصل مسائل و مشکلات و رفع محروميتها اقدام و با دريافت کمک از اعضاي خود اين مسير را طي کنند. در يک نگاه ميتوان گفت شالودة اين انديشة خيرخواهانه مبتني بر ايده و پشتيباني دولتها بوده و هست. حال اگر قدري تاريخ را ورق بزنيم متوجه ميشويم که در روزگاراني که از دولت به مفهوم امروزي آن خبري نبوده است، افکار عميق و انديشة بلند انسانهاي خدوم و خيرخواه منشأ اثر در جامعه بوده و آنان در جهت رفع محروميتها و ارائة خدمت به اقشار نيازمند جامعه پيشقدم بودند. اين پيشقدمي تحت عنوان وقف ـ که ريشه در مباني ديني جامعه دارد ـ بروز و ظهور مييافت که به عنوان نمونه به برخي از مصارف موقوفات در ايران و ساير کشورهاي اسلامي اشاره ميشود تا ابعاد مختلف انساندوستي و عمق لطافت روح مردان و زنان نيکوکار بيش از پيش روشن گردد :
1. وقف مسجد كه کانون اصلي تمدن اسلامي است و ايجاد موقوفه براي تأمين مخارج آن از رايجترين مصارف وقف در تاريخ ايران اسلامي است؛
2. وقف براي اهل بيت ? و بقاع متبرکة ايشان بهويژه حضرت اباعبدالله الحسين ? تا به مصارف مختلف مخصوصاً سوگواري آن حضرت برسد؛
3. تأسيس مدارس، نظاميهها، و ساير مراکز علمي كه تمدن اسلامي را بالنده و پويا نگاه ميداشت؛
4. تأسيس كتابخانهها كه امكان فراگيري رايگان علم را براي علاقهمندان فراهم ميكرد و همچنين نگهداري نسخههاي خطي پيش از آنکه صنعت چاپ به وجود آيد؛
5. محافظت از موزهها و آثار باستاني؛
6. کمک به نابينايان، معلولان و کساني که به بيماري سخت مبتلا بودند.
7. ايجاد مکتبخانهها در شهرها، روستاها و آباديها براي حفظ قرآن کريم؛
8. ساخت بيمارستانها و مراکز پيشرفته جهت معاينه و درمان بيماريهاي جسمي و رواني؛
9. ساختن و هموارکردن راهها و محافظت از آنها؛
10. آزادي اسيران بهوسيلة فديهدادن در ازاي آزادي آنان و دادن خرجي خانوادههايشان؛
11. کمک به درراهماندگان براي بازگشت به خانه و سرزمينشان؛
12. کمک براي گزاردن فريضه حج به کساني که توانايي مالي براي رفتن به حج را نداشتند؛
13. کمک به زناني که شوهرانشان خشم ميگرفتند و از آنان جدا ميشدند. اين کمک بدين صورت بود که خانههايي به سرپرستي زنان براي اسکان ايشان فراهم ميشد تا زماني که اسباب صلح ايشان با شوهرانشان توسط خانمي که رياست آنجا را بر عهده داشت، فراهم شود؛
14. تهية زيورآلات و طلا براي نوعروساني که توانايي تهية آن را نداشتند؛
15. تأسيس موقوفه به اين منظور که از عوايد آن ظروف سفالين تهيه شده و در اختيار خدمتکاراني قرار گيرد که ظروف سفالين ارباب را شکستهاند و از اين بابت نگرانند؛
16. ايجاد مرکز اوقافي براي سرپرستي و نگهداري از معلولان و بيماران مزمن؛
17. درمان کردن حيوانات و پرندگان و نگهداري و مراقبت از مرغان اهلي؛
18. ايجاد مراکز توزيع شير بهويژه کمک به مادران شيرده تا از اين طريق به تغذية نوزادان شيرخوار آنان کمک گردد؛
19. تهيه سفرههاي افطار و سحري براي فقرا و افراد غريب در ماه مبارک رمضان؛
20. ايجاد بوستانها و باغهايي ويژة رهگذران تا از سايه و ميوههاي آن بهرهمند شوند؛
21. تهية ظروف غذا ويژة مناسبتهاي شادي و غم براي کساني که توانايي خريد آنها را نداشتند؛
22. پرداخت هزينة کفن و دفن مردگان فقير و غريب؛
23.ايجاد گورستانها براي دفن افراد فقير، غريب و درراه مانده؛
24. کمک مالي به حرمين شريفين در مکه و مدينه و مسجدالأقصي و نيز علما و طلاب آن سامان و کمک به مهمانان و ساير نيازمندان بومي و غيربومي و ايجاد مراکز سرپرستي براي ايتام؛
25. ايجاد مراکز صنعتي مورد نياز مردم؛
26. ايجاد کاروانسراها براي استراحت تاجران و مسافران؛
27. ايجاد سرويسهاي بهداشتي عمومي؛
28. ساختن آسيابهاي عمومي براي آسياب کردن حبوبات به طور رايگان؛
29. توجه به زندانيان و سرپرستي از خانوادههاي آنان؛
30. دادن وام بدون عوض به نيازمندان تنگدست؛
31. ساخت پل بر روي رودخانهها؛
32. کمک به ازدواج پسران و دختران نيازمند؛
33. تهيه وسايل خنککننده مانند پنکه براي آسايش بيماران در فصل گرما؛
34. ايجاد نانواييها براي پخت نان وآبخوريها براي سيراب شدن رهگذران و نيازمندان به آب؛
35. قرار دادن اموال وقفي براي استفادة بيماران پس از بهبودي در دوران نقاهت تا مجبور نباشند بلافاصله پس از درمان مشغول به کار شوند؛
36. تأسيس موقوفه براي تأمين درآمد دو نفر تا هر روز به بيمارستانهاي شهر رفته، با بيماران صحبت کنند و به آنها دلداري و اميد دهند و با برطرف کردن مشکلات روحي ايشان، به بهبودي آنان کمک کنند؛
37. تأسيس موقوفه براي غذا دادن به گربههاي گرسنه و سرگردان شهر؛
38. تأسيس موقوفه براي تهية دانة پرندگان آسمان در زمستان؛
39. وقف درخت گردو تا گردوهاي آن بهعنوان تشويق به کودکاني که تازه به مسجد آمدهاند داده شود؛
40. وقف زمين کشاورزي براي مصرف در جهت گسترش فنآوري صلحآميز هستهاي(26) .
در ادامه سعي شده است تا چند نمونة بارز از برخي انواع وقف و مصارف آن معرفي گردد تا از اين رهگذر با ظرفيتهاي اين سنت حسنه و قابليتهايي که در ارتباط با مسايل و موضوعات گوناگون هر عصري ميتواند داشته باشد آشنا شويم.
1- ربع رشيدي:
ابتدا بايد گفت که آنچه بهعنوان ربع رشيدي معروف شده است، نام مجتمع آموزشي مذهبي- مسکوني و اقتصادي است که ربع رشيدي (بخش فرهنگي آموزشي) قسمتي از آن است. اين مجتمع که بايد آن را شهرستان رشيدي ناميد، موقوفهاي است که در اواخر قرن هفتم هجري قمري ساخته و وقف شد. اين شهر دانشگاهي در منطقه وليانکوي باغميشة تبريز بنا شد و علاوه بر اينکه خود، يک موقوفه بود، ادارة آن نيز از محل درآمد موقوفات تأمين ميشد. اهميت اين مجتمع بزرگ دانشگاهي را نحوة مديريت و سازماندهي، رشتههاي آموزشي و منابع مالي آن دوچندان ميکند. مهمترين قسمت اين مجتمع يک دانشگاه پزشکي بود که دانشجوياني را از سراسر دنيا از چين تا آلباني در خود ميپروراند. در آن زمان ربع رشيدي شامل چهار دانشکده بود که در چهار طرف آن قرار داشت. تعداد اين دانشکدهها که به عربي اربع گفته ميشود، سبب تسميه اين مکان به نام ربع رشيدي است.
بنيانگذار و واقف مجموعة ربع رشيدي خواجه رشيدالدين فضلالله همداني، وزير غازانخان و اولجايتو است که بعد از مسلمان شدن، سلطان محمد خدابنده ناميده شد.
اماکن خيرية ربع رشيدي که بخش اصلي شهرستان است عبارتاند از: دارالشفاء، دارالضيافه، خانقاه، روضه و دانشکدهها. آنچه رشيدالدين را به اين تقسيمبندي رسانده بود، انگيزة رسيدن به يک هدف است که به تعبير او «تکميل نفوس به حسب قواي نفساني» بود. از نظر او تکميل نفوس يا از طريق علمي است که روضه و دانشکدهها براي آن ساخته شدهاند و يا از طريق سير و سلوک است که خانقاه بدين منظور طراحي شده است. برحسب قواي نفساني نيز انسانها يا سالمند و صرفاً نياز به تقويت دارند که دارالضيافه محيط مناسبي براي اين منظور است و يا مريض ومحتاج معالجهاند که دارالشفاء بدين منظور مقرر شده است(27) .
2- لولهکشي آب شيراز:
مرحوم حاجمحمد نمازي بر آن بود که تمام سرماية خود را براي ايجاد مرکزي طبي و بهداشتي براي درمان مردم شهرش صرف کند، اما پس از مشورت با اهل فن به اين نتيجه رسيد که بيشتر امراض و بيماريهاي شايع بهدليل دسترسي نداشتن به آب آشاميدني سالم و بهداشتي است.
بنابراين مرحوم نمازي با سرماية شخصي خود و به کمک دوستان و نزديکان خويش درصدد احداث تصفيهخانه و لولهکشي آب شهري برآمد که اين امر با همت بلند وي تحقق يافت و شيراز اولين شهر ايران بود که از نعمت آب لولهکشي سالم بهرهمند شد(28) .
3- بنياد فرهنگي البرز :
بنياد فرهنگي البرز در 27 اسفند 1342 با سرمايه و همت مردي خيرانديش و مسلمان به نام آقاي حسينعلي البرز در تهران تأسيس شد. هدف اين بنياد، شکوفا کردن استعدادهاي نهفتة نسل جوان و دانشپژوه کشور بوده و به همين منظور بنا شده بود؛ لذا اقدامات زير را سرلوحة برنامه خود قرار داده بود:
1. اعطاي جوائز حُسن تحصيل به دانش?آموزان و دانشجويان؛
2. اعطاي جوائز به دانشمندان و پژوهندگان و مخترعين؛
3. اعطاي کمکهزينة تحصيلي به دانشجويان به صورت وام بدون بهره؛
4. کمک به چاپ و نشر کتب علمي و مذهبي؛
5. احداث مدارس و مراکز آموزشي.
4- بيمارستان الغدير تهران:
در اين امر خير خداپسندانه آقايان حاج عباس جابر انصاري، مصلحي و مرحوم حاج آقا بزرگزادگان به عنوان هيأت امنا با باني و مؤسس مرکز همکاري داشتند. مدت کوتاهي پس از داير شدن اين درمانگاه خيريه و تجهيز امکانات لازم، اين مرکز درماني به يکي از موفقترين و پرمراجعهترين مراکز درماني در شرق تهران تبديل گرديد.
با توجه به کثرت مراجعين که روزانه بالغ بر دو هزار نفر بود و نياز به يک بيمارستان جهت بيماران نيازمندي که احتياج به بستري شدن داشتند، آقاي حاج عباس جابر انصاري مصمم شدند تا در جوار درمانگاه فوق بيمارستاني را با اهداف خيرخواهانه احداث نمايند. اين بيمارستان با مساحت تقريبي 5000 مترمربع و گنجايش تقريبي 100 تخت بيمارستاني با کلية تجهيزات و نيروي انساني لازم و پزشکان متخصص از سال 1375 مورد بهره برداري قرار گرفت. بيمارستان با بخشهاي داخلي و جراحي و زايمان و اتاقهاي عمل و بخشهاي ويژة سي سي يو (CCU) و آي سي يو (ICU) داير و در خدمت مردم محروم منطقه قرار گرفت.
کثرت مراجعين جهت درمانهاي سرپايي و بستري به حدي بود که اين مرکز درماني به يکي از موفقترين بيمارستانها در شهر تهران در امر ارائة خدمات درماني به مردم و الگوي درماني در اين مرکز درماني خيريه گرديد.
در حال حاضر بيمارستان الغدير با همکاري حدود 150 پزشک متخصص و فوق تخصص و 170 تخت بيمارستاني و بخشهاي داخلي پاراکلينيک تابعه از قبيل راديولوژي، سونوگرافي، ماموگرافي، سي تي اسکن، آزمايشگاههاي تخصصي، داروخانة شبانه روزي، فيزيوتراپي، ارتوپدي فني و لاپاراسکوپي مشغول خدمت است(29) .
5ـ پرورشگاه مظفري:
عوايد حاصله از موقوفه اعم از مال الاجاره و غيره براي آموزش و پرورش و اطعام و معالجه و لباس و کتاب و ساير مصارف ضروري ايتامي که به صورت شبانهروزي نگهداري شوند صرف ميگردد.
در تاريخ 12/9/1326 بعد از انجام وقف، واقف اقدام به گشايش پرورشگاه با تعداد حدوداً 30 نفر از بچههاي ايتام، برابر مفاد وقفنامه، از سن 7 سالگي کرد. سن اطفال يتيم قابل قبول در دارالايتام از آغاز هفت سالگي الي نه سالگي خواهد بود و پس از رسيدن به سن 18 سالگي بايد خارج شوند. پرورشگاه از بدو گشايش، اقدام به نگهداري ايتام کرده و تا کنون تعداد زيادي از بچهها به صورت شبانهروزي در آنجا نگهداري شده، هزينة نگهداري، حفاظت، تعليم و تربيت و آموزش آنها پرداخت شده و پس از رسيدن به سن 18 سالگي، برابر مفاد وقفنامه، يا مشغول تحصيل بوده و مدارک عالي دانشگاهي را اخذ نموده يا اينکه حرفهاي را آموخته و وارد بازار کار شدهاند(30) .
6ـ موقوفة سيفالدوله ملاير:
7ـ موقوفة ثلث زهرابيگم:
8ـ موقوفة معينالتجار بوشهري:
9ـ اقدامات خيريه و موقوفات زهراسلطان نظاممافي «فرمانفرمائيان»:
1ـ احداث و اهداي يک باب دبستان در قرية قرهورن شهرستان مياندوآب به سال 1332ش که توسط محمدعلي معتمديان پيشکار وي، اين ساختمان به صورت بلاعوض و با مصالحه به ادارة فرهنگ وقت آن شهرستان هديه شد.
2ـ اهداي کمکهاي مالي به منظور ساخت بيمارستان عباسي در شهرستان مياندوآب به سال 1333 که فرزندش بهمن ميرزا فرمانفرمائيان به عنوان باني آن کار اهداي مبلغ مذکور را بر عهده داشت. در اين مرکز حتي محل اسکان پزشکان هم پيشبيني شده بود.
3ـ واگذاري پنج هزار متر مربع و دو ميليون ريال وجه نقد به وزارت فرهنگ وقت به منظور تأسيس مؤسسهاي تعليماتي در سال 1338 در قرية مهرآباد تهران که امروزه در اين مؤسسه دبيرستاني به نام 15 خرداد داير است.
4ـ احداث و وقف دبيرستان زهرا نظاممافي و تکميل کلاسهاي آن در سال 1340 در ناحية 11 تهران .
5ـ تأسيس و وقف ورزشگاه ويژة معلولان و بانوان کشور با مساحتي بالغ بر 4823 متر مربع در سال 1344 در شهر تهران که به سازمان تربيت بدني و تفريحات سالم ايران صلح شد. اين مکان امروزه در خيابان شمشيري، خيابان شهيد علياکبر رعنايي در جنوب فرودگاه مهرآباد واقع شده و تحت نام ورزشگاه ورزنده خوانده ميشود.
6ـ تأسيس و وقف مسجد اميرالمؤمنين ? در زميني به مساحت بالغ بر 1256 متر مربع همراه با يک باب خانه براي سکونت پيشنماز مسجد و فهرست طويلي از موقوفات مربوط به مسجد که در سال 1345 به ثبت ادارة اوقاف رسيده است. اين مسجد در منطقة 9 شهرداري، خيابان شهيد عبدالله صفري، نبش خيابان شهيد محسن نجفي، پلاک 14 در جنوب فرودگاه مهرآباد قرار دارد.
7ـ تأسيس و وقف مدرسة حرفهاي دخترانه به سال 1346 در خيابان مهرآباد تهران که در آن زمان خارج از حوزة مرکزي شهر قرار داشت و جزو املاک خانوادگي زهراسلطان محسوب ميشد. در وقفنامة مربوطه آمده است که صرفاً زمين مورد مصالحه بايد براي احداث مدرسة حرفهاي دخترانه با نام «مدرسة حرفهاي دخترانة نظاممافي» مورد استفاده قرار گيرد. ضمناً تصريح شده که مدت اين صلحنامه 99 سال خواهد بود و وزارت آموزش و پرورش جز به اين نيت و اين نام، حق هيچ گونه دخل و تصرف ديگري در اين مدرسه ندارد.
8ـ وقف آموزشگاه حرفهاي مخصوص ناشنوايان و لالها در زميني به مساحت 3031 متر مربع و اختصاص موقوفاتي به آن به شرط آنکه در آن صرفاً آموزشگاه و يا آسايشگاه احداث شود که به سال 1347 در تهران و در منطقة مهرآباد آموزشگاه حرفهاي احداث شد. در طول تمام سالهاي بعد نيز کلية امور مربوط به نقاشي، تعميرات، تکميل و تأسيس مستغلات جنبي اين مرکز بر عهدة خود زهراسلطان قرار داشت.
9ـ ايجاد و وقف مرکز بهداشتي و درماني زهرا نظاممافي واقع در خيابان پادگان، خيابان شمشيري، کوچة شهيد محمودعلي کرمي در جنوب فرودگاه مهرآباد نيز يکي ديگر از اقدامات نيکوکارانة آن بانوي بزرگوار به شمار ميآيد(32) .
10ـ موقوفة عبدالله رضوي (خراسان)
40% از عوايد موقوفه براي ساختمان درمانگاه و مداواي بيماران، 30% از عوايد آن براي نگهداري، تغذيه و لباس ايتام که ساختمان آن در مزرعة سوران که دارالايتام ميرزاي ناظر ناميده خواهد شد و واقف احداث بنا خواهد کرد هزينه خواهد شد. 10% از عوايد موقوفه به مصرف روضهخواني و اطعام در محل سوران خواهد رسيد و بيست درصد بقيه نيز سهم متولي است ـ که از اولاد او خواهد بود ـ به شرط اينکه توان ادارة موقوفه را داشته باشد.
مرحوم عبدالله رضوي در سال 1357 بخش ديگري از املاک خود را شامل اراضي حسينآباد اراضي بژمهن، اراضي نکاح، عامل و مستغلات سراي سيگاري و اراضي ديگر در روستاهاي مختلف و در شهرهاي تهران و بندر انزلي و... را در قالب اساسنامة شمارة 588/114 در تاريخ 6/3/1357 به صورت بخش ديگري از موقوفة سوران درآورد که در جهت تقويت مصارف مذکور در وقفنامة سال 1343 آن مرحوم است. اين موقوفه به صورت يک مجموعة عظيم درآمده است و با کد 459 در ناحية يک ادارة اوقاف مشهد شناسايي ميشود. اين موقوفه که ميتوان آن را در هشت گروه دستهبندي کرد، داراي 917 رقبه، شامل بخش وسيعي از اراضي مزرعة سوران واقع در 22 کيلومتري شمال غرب مشهد، ، اراضي حسينآباد کرمانيها، ششدانگ مزرعة بژمهن واقع در جاده مشهد، اراضي نکاح، عامل، رقبات واقع در خيابان امام رضا، بازارچة حاج آقا جان، فلکه حضرتسراي سيگاري به اضافة چند منزل، هتل و سرا در شهرهاي مشهد، تهران و بندرانزلي است(33) . (مهدي جهاني، ص56)
در حال حاضر گذشته از اطعام و انفاق، درمانگاه و مجتمع آموزشي و پرورشي شبانهروزي، مهمترين بخشهاي عام المنفعة موقوفه هستند.
مجتمع آموزشي و پرورشي (شبانهروزي) عبدالله رضوي نيز جهت تحصيل و زندگي پسران يتيم در مقطع راهنمايي در سالهاي 1374ـ1375 به اهتمام ادارة کل اوقاف و امور خيرية خراسان با 3500 مترمربع زيربنا در زميني به مساحت 17 هکتار از اراضي سوران احداث و افتتاح شد.
درمانگاه عبدالله رضوي (ميرزاي ناظر) در سال 1365 با 418 متر زيربنا احداث و افتتاح شد. اين درمانگاه داراي چهار بخش پزشکي، دندانپزشکي، مامايي و تزريقات است و عمدة خدمات آن به صورت رايگان انجام ميگيرد.
عزاداري و اطعام که يکي ديگر از موارد مصرف موقوفه است همه ساله در ايام عاشورا صورت مي گيرد.
در بخش آغازين اين مقاله به ذکر برخي مصاديق خيرانديشي و نوعدوستي در بين بعضي اديان و ملل پرداختيم و يادآور شديم که همة اديان در زندگي جمعي به نوعدوستي، خدمترساني و دستگيري نيازمندان تأکيد دارند؛ آنگاه گوشههايي از نقش وقف در فرهنگ اسلامي را بيان نموديم و معتقديم در فقه اسلامي، نهاد وقف جايگاه ويژهاي دارد و يکي از اجزاي اقتصاد اسلامي را تشکيل ميدهد. در ادامه به اهداف سازمان ملل متحد و کنفرانس اسلامي پرداختيم و در پايان به ذکر مصاديق و نوع مصارف درآمد موقوفات و تنوع اين سنت حسنه اشاره کرديم و يادآور شديم که در بخشهاي مختلف اجتماع کداميک از نيازها وسيلة کدام دسته از موقوفات حل و فصل خواهد شد و اينک تصريح ميکنيم:
1- قبل از آنکه دولت مدرن امروزي شکل بگيرد، مشارکت گسترده و باور و اعتقاد مردم در کمک به همنوع و تلاش براي حل و فصل مشکلات فرهنگي ـ اجتماعي جامعه کاملاً مشهود و مشخص بوده است. پس دولتمردان بايد زمينة بازگشت به فطرت و طبيعت بشر را بيشتر فراهم و بستر مشارکت مردم در حل و فصل مشکلات را آماده کنند.
2- سازمانهاي ملل متحد و کنفرانس اسلامي بايد زمينة مشارکت و ريشههاي اعتقادي و فرهنگي ملل مختلف در مشارکت امور خير را بيشتر بررسي و راههاي احياي آن را در کنار دولت مدرن فراهم نمايد.
3- با برگزاري نشستها و فراخوان مقالات، مصاديق مختلف موقوفات و اقدامات خيرخواهانه در کشورهاي مختلف جمعبندي و تجارب و يافتههاي علمي مبادله گردد.
4- با رعايت مقررات بينالمللي زمينههاي لازم جهت مشارکت بيشتر خيّران در تأمين نياز ساير ملل فراهم شود.
5- تلاش گردد سازمانهاي خيريه و واقفان و خيّران بهدور از مسائل سياسي صرفاً در عرصههاي فرهنگي ـ اجتماعي فعاليت کنند.
6- با نشستهاي ساليانه يا چندساله در عرصة بينالمللي يا کشورهاي اسلامي از واقفان و خيّران برجسته تقدير و تشکر شود.
7- زمينة خدمت و ارائة خدمات تخصصي کارشناسان و افراد کارآمد در مناطق محروم فراهم گردد.
پي نوشت ها :
1. - تاريخ اديان، ص 26.
2. - تاريخ تمدن، ج 7، ص 351-352.
3. - تاريخ اديان، ص 393.
4. - داد و دهش در ايران باستان، ص 36.
5. - مقدمهاي بر فرهنگ وقف، ص 41.
6. - اگر چه به طور مستقيم سخني از وقف اموال در قرآن به ميان نيامده است، اما از برخي آيات ميتوان چنين استنباطي كرد؛ مانند: سورة بقره آيات 261 تا 267، سورة كهف، آية 46، سورة مريم، آية 76.
7. - «نخستين موقوفه در اسلام»، ص 76.
8. - بحار الأنوار، ج2، ص 22.
9. - «وقف از ديدگاه مباني اسلامي»، ص 53.
10. - تاريخچة اوقاف اصفهان، ص37.
11. - «نظام وقف اسلامي و نظامهاي مشابه در جهان غرب»، ص 116.
12. - مطالعات تطبيقي، ص74.
13. - «نظام وقف اسلامي و نظامهاي مشابه در جهان غرب»، ص 116.
14. - مطالعات تطبيقي، ص49.
15. - بنياد اوقاف و امورخيريه فرانسه و نقش آن در توسعة سياسي، فرهنگي و اجتماعي، حسن فرشتيان، ص87.
16. - بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال، مصطفي مومني، ص95.
17. - مطالعات تطبيقي، ص53.
18. - سازمان ملل متحد در ايران، ص 8 .
19. - همان، ص 14.
20. - همان، ص 16.
21. - همان، ص 18.
22. - همان، ص 20.
23. - همان، ص 30.
24. - همان، ص32.
25. - همان، ص 34.
26. - پرتوي از سيماي وقف در ايران اسلامي، ص 16 و 17.
27. - پيشين، ص 23.
28. - همان، ص 32.
29. - ربع قرن تلاش فرهنگي ـ اجتماعي و عمراني، ص 113.
30. - همان، ص 117.
31. - همان، ص 131.
32. - «اقدامات خيريه و موقوفات زهراسلطان مافي "فرمانفرمائيان"»، ص95.
33. - «موقوفات خراسان»، ص 56.
احمد بن سلمان، مقدمه اي بر فرهنگ وقف، چاپ سازمان اوقاف و امور خيريه.
برهان بن يوسف، فروهر، نيکوکاري و داد و دهش در ايران باستان، چاپ دوم، 1357.
حکمت، علي اصغر، تاريخ اديان، تهران: ابن سينا، چاپ اول، 1348.
جناتي، محمد ابراهيم، «وقف از ديدگاه مباني اسلامي»، وقف ميراث جاويدان، ش 5، بهار 1373.
جهاني، مهدي، «موقوفات خراسان»، وقف ميراث جاويدان، ش 27
دفتر سازمان ملل متحد در تهران، نظام ملل متحد در جمهوري اسلامي ايران، چاپ اول 1386.
دورانت، ويل، تاريخ تمدن، ترجمة احمد آرام، تهران: انتشارات سازمان آموزش انقلاب اسلامي، چاپ سوم، 1370.
روابط عمومي سازمان اوقاف و امورخيريه، ربع قرن تلاش فرهنگي ـ اجتماعي و عمراني، سازمان اوقاف و امور خيريه 1383.
سپنتا، عبدالحسين، تاريخچه اوقاف اصفهان، ادارة کل اوقاف اصفهان؛ 1346.
عالمزاده، هادي، «نخستين موقوفه در اسلام»، وقف ميراث جاويدان، ش 3، پاييز 1372.
عبدالحليم عمر، محمد، «نظام وقف اسلامي و نظامهاي مشابه در جهان غرب»، ترجمة علي زاهدي، وقف ميراث جاويدان، مؤسسة فرهنگي هنري راسخون، ش 69؛ بهار 1389
فرشتيان، حسن، «بنياد اوقاف و امور خيرية فرانسه»، وقف ميراث جاويدان، ش 37، بهار1381
گزارش مطالعات تطبيقي قرارداد سند همکاري سازمان اوقاف و امور خيريه و دانشگاه امام صادق ?، پاييز و زمستان 1386.
لطيفي، ميثم، پرتوي از سيماي وقف در ايران اسلامي، سازمان اوقاف و امور خيريه، 1387.
مؤمني، مصطفي، «بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال»، وقف ميراث جاويدان، ش 8 ، زمستان 1373
مجلسي، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بيروت: مؤسسة الوفاء، 1404 ق.
ملکزاده، الهام، «اقدامات خيريه و موقوفات زهراسلطان مافي "فرمانفرمائيان"»، وقف ميراث جاويدان، ش 49. ناس، جان، تاريخ جامع اديان از آغاز تا امروز، ترجمة علي اصغر حکمت، تهران: پيروز، 1344.
فصلنامه وقف میراث جاویدان ش 71
/ع
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}