شهيد دستغيب و تندروي‌هاي شيراز


 

نويسنده:محمد نبي حبيبي




 
- از حدود ارديبهشت ماه 1359 تا اواسط شهريور ماه 1360 به مدت حدود 16 ماه استاندار فارس بودم و در تمام اين مدت توفيق داشتم که در نمازهاي جمعه شيراز که به امامت مرحوم شهيد آيت‌الله سيد عبدالحسين دستغيب تشکيل مي‌شد، شرکت نمايم. معنويتي که در خطبه‌هاي جمعه اين شهيد بزرگوار بر اثر برخورداري ايشان از خلوصي مثال‌زدني ايجاد مي‌شد، در کشور کم‌نظير بود.
در يکي از روزهاي جمعه مرحوم شهيد حجه‌الاسلام والمسلمين آقاي سيد کاظم موسوي که در 7 تير 1360 در عمليات تروريستي منافقين در محل دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي به شهادت رسيدند، در مراسم نماز جمعه شيراز شرکت کرده بودند و اين بنده هم توفيق همجواري ايشان را در يکي از صف‌هاي نماز جمعه داشتم. ايشان که خود برخوردار از خلوص و معنويت و عرفاني کم‌نظيري بودند، اظهار داشتند که معنوييت حاکم بر نماز جمعه‌اي که آيت‌الله دستغيب اقامه مي‌نمايند، اگر نگوييم بي‌نظير، قطعاً کم‌نظير است.
در آن زمان در برخي از استان‌ها بين ائمه جمعه و مسئولين اجرايي، بگومگوهايي وجود داشت و مرزها چندان مشخص نشده بود، ولي شخص شهيد ايت‌الله دستغيب بنا بر ورود به مسائل اجرايي را نداشتند و اين امر را به عهده استاندار و مسئولان اجرايي مي‌دانستند. البته اين بنده در مسائل کلان استان نظر معظم‌له را استعلام مي‌کردم و ايشان هم با صميميت و دلسوزي کامل نظرات شريفشان را ابراز مي‌فرمودند، ولي نهايتاً کار را به عهده استاندار و مسئولان اجرايي مي‌دانستند، لذا بحمدالله بين اين بنده و اين شهيد بزگوار جز يک احترام کامل، مداوم، صميمانه و متقابل چيز ديگري حاکم نبود.
برخي از خوانين در استان فارس داعيه‌هايي داشتند که مرحوم شهيد آيت‌الله دستغيب نگران اين موضوع بودند و معتقد بودند که با وجود اين که در مرکز کشور برخي از اعضاي دولت موقت از انان حمايت مي‌کردند، نبايد به آنها ميدان داده شود.

در شيراز مسجدي معروف به مسجد آتشي‌ها وجود داشت که با محوريت حجت‌الاسلام و المسلمين سيد علي محمد دستغيب اداره مي‌شد. اکثريت جوان‌هايي که محل تجمع آنها در اين مسجد بود، برخوردار از روحيه انقلابي بودند و افراد قابل توجهي از آنها نيز در دوران دفاع مقدس در جبهه‌ها به شهادت رسيدند، ولي برخي از آنها تندروي‌هايي در موضوعات مختلف استان و کشور داشتند. مرحوم شهيد آيت‌الله دستغيب هيچ‌گاه حامي آن تندروي‌ها نبودند و بعضاً مقابله مي‌فرمودند.
در يک زمان موضوع فرمانداري يکي از جوانان مسجد آتشي‌ها در حضور ايشان مطرح شد. او جوان زاهدي بود، لكن اخلاق تندي داشت، لذا مرحوم شهيد آيت‌الله دستغيب، در ملاقات حضوري که خدمتشان داشتم با فرماندار شدن آن جوان مخالفت كردند. ايشان در عين حال که از روحيات انقلابي جوانان پرشور اهل جبهه و جنگ مسجد آتشي‌ها تجليل مي‌کردند، مايل نبودند همه امور و موضع‌گيري‌هاي مربوط به اين مسجد منتسب به ايشان باشد.
مرحوم شهيد آيت‌الله دستغيب ارادت ويژه‌اي به حضرت امام رضوان‌الله تعالي عليه داشتند و هر وقت نام شريف حضرت امام بر زبان ايشان جاري مي‌شد، جمله «اطال‌الله عمره» را هم اضافه مي‌فرمودند. در جريان فتنه بني‌صدر نيز پس از معلوم شدن نيات پليد وي، مرحوم شهيد آيت‌الله دستغيب از مخالفين سرسخت نامبرده بودند.
مرحوم شهيد ايت‌الله دستغيب از ساده‌زيستي و زهدي کم‌نظير برخوردار بودند و به همين دليل دعوت ايشان از مردم براي وابسته نشدن به امر دنيوي کاملاً اثربخش بود. در مرداد ماه 1359 بنا به تصميم آيت‌الله مهدوي کني، وزير محترم وقت کشور، قرار شدکه اين بنده مسئوليت تصدي استانداري خراسان بزرگ را بپذيرم. مرحوم شهيد ايت‌الله دستغيب مخالف اين انتقال بودند، ولي سرانجام به علت اصرار حضرت آيت‌الله مهدوي کني به اين انتقال رضايت دادند.
در 20 آذر 1360 اين شخصيت بزرگ با توطئه منافقين به شهادت رسيدند و با شهادت ايشان قاطبه مردم استان فارس و همه ارادتمندان ايشان در سراسر کشور به سوگ نشستند.
در هفته‌هاي بعد از شهادت ايشان شنيدم که برخي از قطعات بدن مطهر ايشان از کوچه‌اي که در آن کوچه با عمليات انتحاري انفجاري در آن به شهادت رسيدند، به بالاي بام محل شهادت پرتاب شده بود که چند تن در رويا از محل قرار گرفتن قطعات مطلع مي‌شوند و پس از بيان خوابشان و جستجو، اين روياهاي صادقه، راهنماي قطعات و الحاق آن به پيکر مطهر ايشان مي‌گردد.
گوارا باد اين شهادت براي آن عالم مجاهد في سبيل‌الله و تسليت و تبريک باد به خانواده معظم ايشان و همه ارادتمندانشان که راه اين شهيد بزرگوار را انتخاب کردند.

منبع: ماهنامه شاهد ياران53_54