معرفی آثار علمی شهید دستغیب (2)
معرفی و شرحی از آثار علمی شهید آیتالله دستغیب(2)
نفس مطمئنه
پیشرفت حقیقی انسانی در تزکیه نفس و سیر کمالات آن میباشد. اگر آن را رها کند، شخص را به بدی وا میدارد و تعبیر قرآن اماره، یعنی بسیار وادارنده به بدیها میگردد، ولی اگر با موعظه و اندرز با تفکر او را به بدیهایش آشنا سازند، خودش را ملامت میکند و به اصطلاح قرآن مجید لوامه میگردد. همان نفسی که ملهمه است خوبی و بدیهایش را پروردگارش به او الهام میفرماید، هر چند ثبات پیدا نکرده، گاهی رو به بدی میرود، ولی با تذکر و تنبیه باز میگردد تا وقتی که دیگر یک طرفی گردد و ثبات و قرار بیابد و تعبیر قرآن مجید مطمئن شود، آن وقت است که به سوی پروردگارش بازگشت مینماید، در حالی که از خدا خشنود است و خدا نیز از او خشنود میباشد و در جوار بندگان خاص خداوند یعنی محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین در میآید و در بهشت خاص خداوندی داخل میگردد. اینها بحثهای جالبی است که توسط شهید محراب حضرت آیتالله سید عبدالحسین دستغیب رضوانالله علیه انجام گرفته و بابیانی بسیار ساده این قسم مطالب عالی را پیاده مینماید. از تشبیهاتی که بین نفس و رب میکند راه خداشناسی را میآموزد و با مثالهای جالبی که میآورد و در ضمن روایت و داستان و معجزه تجرد نفس را میفهماند و به اصطلاح با یک تیر چند نشان میزند. مراتب نفس را از «اماره» ای تا لوامه بودن و مطمئنه شدن بر میشمارد و شرح میدهد و آنگاه تشویق میکند بکوشند تا به مقام اطمینان نفس برسند یا لااقل لوامه باشند و در امارگی نمانند.
بندگی: راز آفرینش
یکتاشناسی و یکتاپرستی که بخش نخستین این خطبه شریف را تشکیل میدهد به معرفی کارهای خدا اختصاص دارد جهان و جهانیان را بدون سابقه و ماده قبلی آفرید بی آنکه نیازی به آفرینش آنها داشته باشد تنها برای نمایش حکمت و نشان دادن قدرت بود تا بشر به طوع و رغبت به چنین خدای دانا و توانا، مهربان و سپاسگزار رو بیاورد و
دعوت فرستادگانش را پاسخ بگوید و از رحمت خودش بهشت و دوزخ را نیز معین فرمود بلکه مردمان کج نروند و به هلاکت نیفتند.
از آنجا که غرض از آفرینش بندگی خداست همانطور که صریح قرآن است که هر چه در آسمانها و زمین است به خاطر انسان است و انسان را به خاطر بندگی خودش آفریده است و بدیهی است بندگی باید پس از شناسائی باشد تا معبودش را نشناسد، نه او را میپرستد. لذا، راز آفرینش در بندگی خدا خلاصه میشود که معرفت در ضمن آن افتاده است.
در این خطبه شریف با عباراتی فصیح این حقیقت را آشکار فرموده و با شرح جالب و بیان ساده برای عموم توسط شهید محراب آیتالله دستغیب تفهیم گردیده است بنابراین عنوانی بهتر از «بندگی راز آفرینش» برای این کتاب سراغ نداریم.
ایمان
و از آن جمله بیم و امید به خدا است تنها از خدا بترسد و به او امیدوار باشد از آثار ایمان دوستی خداست که خدا را از هر چه غیر او است بیشتر میخواهد تا کارش به آنجا میرسد که علاقهای بغیر خدا ندارد و هر کس و هر چه را هم که دوست بدارد به خاطر خداست.
از آثار ایمان زهد است که حقیقتش عبارت از بی میلی به دنیا است و امر قبلی است.
از آثار ایمان خشوع برای حق و یاد او است و این معنی در دل نرم پیدا میشود نه در دلهای سخت.
باید واضح شود که اسلام غیر از ایمانست ایمان خبردار شدن دل و باور داشتن آنچه زبان اقرار کرده است میباشد.
در این کتاب شریف این قسم مطالب و صدها مطلب جالب دیگر را از کسی میخوانید که مدارج ایمان را خودش طی کرده و این اثر نفیس را از خودش به یادگار گذاشت.
عدل
اما همه این اسباب در خداوند تبارک و تعالی محال است غنی مطلقی که به هیچوجه نیازی در او راه ندارد و همه کمبودها را باید عطای او جبران نماید چگونه از او ظلم سر میزند؟
بحثهای متعددی در این موضوع پیش میآید از آن جمله جبر و تفویض و تعیین مقدرات و به اصطلاح قضا و قدر- لوح محفوظ و نظائر اینها- مثلا چرا بعضی فقیر و گروهی غنی و بعضی مریض و فلج یا کور و کر و ناقصالخلقه و دیگران سالم باشند؟ از این مواردی که در سطح کوتاه و فکر ناقص منافات با عدل به نظر میآید.
آیتالله شهید دستغیب با آن توقیف خدادادی که با بیان ساده داشت این بحثها را عنوان کرده و پاسخهای کافی به هر یک از این اشکالات داده است و راستی با مطالعه آثار ایشان در این بحثها رفع اشکالات شده و موجب استحکام عقیده نیز میگوید و همانطور که سبک آن شهید است با ذکر داستانها و مثالها و شواهدی از روایات و آیات تنوع در مطالب را رعایت نموده بدون اینکه خواننده احساس خستگی کند به حقایق آشنا میشود.
اخلاق اسلامی
پس از تاکید امام امت به وحدت دانشجو و روحانی، آن بزرگوار که سخت به معنویات امام اهتمام داشت از جوانان دانشجو خواست در جلسات مزبور که در مدرسه علمیه قوام تشکیل میشد شرکت نمایند و انبوه جوانان نیز این دعوت را پذیرفتند و سیزده مجلس از این سخنرانیها ضبط گردیده و آن شهید بنا داشت این بحثها ادامه پیدا کند که دست جنایتکار منافقین او را پرپر کرد.
بحثهای این کتاب از خودشناسی و هدف از آفرینش شروع میشود و به معرفی اخلاق انسانی و حیوانی میپردازد تا بتوان از خویهای زشت پرهیز کرد و به خویهای انسانی روی آورد. سپس درباره کبر و حرص و بخل و حب دنیا بحثها میکند و خشم رحمانی و شیطانی را آشکار میسازد و حد وسط میان افراط و تفریط با بیانی رسا و شیوا پیاده میکند.
آدابی از قرآن
لازمه ایمان به خدا و شناختن رسول، رعایت ادب و احترام کامل نسبت به نماینده خداوند یعنی محمد(ص) میباشد از این گذشته حفظ شخصیت او اساس بقاء و سیادت اجتماع اسلامی خواهد بود. در بخش نخستین این کتاب از آدابی که در معاشرت با پیغمبر (ص) است سخن میرود از پیشی گرفتن بر او و بلند کردن صدا و خواندن او مانند دیگران و غیر آن بحث میکند.
در بخش دیگر از پذیرفتن بدون تحقیق حرف فاسق منع میفرماید و راستی بسیاری از فتنهها و نزاعها در نتیجه پذیرفتن دروغ اشخاص فتنهانگیز است که از روی غرضهای شخصی دو نفر یا بیشتر را به جان یکدیگر میاندازند.
در بخش دیگر از برادری ایمانی میان تابعین پیغمبر (ص) سخن میرود که همه را چون برگهای یک درخت و اعضای یک بدن میداند لذا در برابر ناراحتی یک فرد سایر افراد نمیتوانند بی تفاوت باشند پس اگر با مدارا و نصیحت چاره آشوبگر نشد باید با زورگو به منطق زور معامله کرد و پیش از دامنگیر شدن آشوب، آشوبگر را بر سر جایش نشانید البته با رعایت عدالت و تقوی و جنبه خدائی و روحانیت در جنگ و صلح.
آنگاه برای نگهداری یگانگی در اجتماع مسلمین، باید عوامل پراکندگی را جستجو کرد و از بین برد چیزهای عمدهای که دلها را از یکدیگر در گمان به بیکدیگر بردن و در نتیجه تجسس و پی جوئی کردن، سپس مسخره نمودن و به لقب زشت و دشنام یکدیگر را یادن تا برسد به غیبت کردن و به یکدیگر فخر فروختن و نظائر آن یافت میشود.
در این سوره شریف برای پیشگیری از این امور دستور فرموده یکدیگر را مسخره نکنید چه بسا آنرا که مسخره میکنید از شما بهتر و کم عیبتر باشد و به لقب زشت یکدیگر را یاد نکنید و از پیجوئی کار دیگران نهی و گمان بد را گناه و غیبت کردن را مردارخواری میداند.
سرای دیگر
عمده این کتاب گزارشات قیامت است که از همان نخستین آیه از وقوع «واقعه» و قضیه بزرگ که هیچگونه دروغی در آن نیست خبر میدهد که بالا برنده و پائین آوردنده است چه افتادههائی را که به درجات بالا و چه بزرگوارانی را که خوار میکند و از زلزله کوه خوردکن خبر میدهد.
در چنین روزی مردمان به چند دسته تقسیم میشوند: خوبان و بدان و مقربین. خوبان دوستان علی (ع) میباشند، همان نیکوکارانی که نیکیهایشان بر بدیهایشان فزونی دارد. آنگاه سخن از پذیرائیهای بهشتی از اصحاب یمین و سابقین میفرماید، از شراب جالبی که سردرد و بیهوشی ندارد، بلکه محبت و خواست میافزاید و از میوهها و گوشت مرغ بهشتی و برخوردار از همسر مهربان و با وفا و زیبا بنام «حورالعین» سخن میرود. در برابرشان برای اصحاب شمال، باد گرم و آب جوشان و آتش سیاه و شرارههای کوهپیکر است از نیش مارها و عقربها به آب آتشین پناه میبرند و از شدت تشنگی آن را چون شتر مبتلا به استقاء میآشامند و شکمها را از آن آب جوشان پر میکنند.
در بخش دیگر استدلالهای جالب و فطری برای مبداء و معاد میآورد. از نطفهای که در رحم افکنده میشود آفریدن انسان را یادآور میگردد، آنگاه میفرماید شما که آفرینش نخستین را دیدید باید به معاد ایمان بیاورید آنگاه از زراعت و آب آشامیدنی و باران و درخت آتشزا و مطالب دیگر برای مبداء و معاد بحث میشود و در آخر از معارف قرآن سخن میرود. از گرامی بودن قرآن و کرم آن به تفصیل سخن میگوید. هر کس میتواند از بخشش قرآن بهرهمند شود، اگر طالب معارف است یا خواهان شفای از بیماری جهل یا بدن یا روان با جوای ثوابت آخرت از این خوان گسترده الهی میتواند خواستهاش را بیابد.
این کتاب شریف که چون دیگر آثار شهید آیتالله دستغیب همراه به امثالهای و داستانها، اخبار و احادیث است به مضمون «سخن که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند» یقین برای افراد جویای حقیقت نافع است و جوانان سرخورده از مکتبهای منحرف و کتابهای گمراه کننده را چراغ راه است.
هشتاد و دو پرسش
هر چند پاسخهای ایشان مختصر و فشرده بود ولی از بس برای آن مرحوم جالب توجه بود اجازه طبع آنرا از آیتالله شهید گرفت و بنام کتاب 82 پرسش به چاپ رسید و سخت مورد استقبال همگان گردید به قسمتی که به سرعت نسخههای آن نایاب گردید و در چاپهای بعد تجدیدنظرهائی شد و کاملترین آن، چاپ هفتم است که در سال آخر عمر شهید تنظیم گردید و با دو مسئله جدید یکی ظهور حرت مهدی (ع) و دیگر فقیه تعلم آن شهید پاسخ داده شده و مقالاتی درباره عبادات در قطبین و بردگی در اسلام منتشر شد.
بخش نخستین آن پرسشهائی درباره توحید، نبوت، امامت عدل معاد میباشد شبهاتی که در بعضی احادیث یا عبارات نهجالبلاغه به نظر میرسید از قبیل تعبیر بمکر خدا یا گمراه کردن خدا و همچنین عالم در؟؟ و قبول سعادت و شقاوت ارواج و مسئله بدا، زیادتی و کمی عمر با تاثیرش در عبادت و معصیت بدون اینکه اختیاری باشد آیا با عدل منافات ندارد؟ و ...
معارفی از قرآن
روایتی از حضرت سجاد (ع) در همین کتاب نقل مینماید و مضمونش این است که خداوند میدانست در آخر زمان عدهای میآیند و شیفته خداشناسی هستند، لذا سوره توحید و شش آیه نخستین سوره حدید را فرستاد.
در شش آیه نخستین این سوره از تسبیح همه موجودات سفلی و علوی، ملکی و ملکوتی برای خداوند و همچنین از عزت و حکمت بی پایان و مالکیتش بر آسمانها و زمین و زنده کردن و میراندنش سخن میرود و اینکه او بر هر چیزی بسیار توانا است.
از عله العلل و مبداء همه موجودات بودن و همچنین مرجع همه آنها بودن از آشکار و به نهان بودن خداوند و علم بی پایانش به همه موجودات بحث میکند و به خوبی روشن مینماید. هیچ گونه ابهام و اشکالی در اول و آخر بودن و ظاهر و باطن بودن خداوند نیست، آنگاه اول و آخر نسبی و ظاهر نسبی به اسماء و افعال و صفات و باطن بودن نسبت به ذات را تشریح مینمایند.
سپس از آفرینش آسمانها و زمین در شش دوران و برخی از افعال خداوندی چون رویانیدن نباتات سخن میگوید و آنگاه از معیت قیومیه حق و آگاهیش به آنچه مردمان میکنند صحبت میفرماید. از کم کردن روز و داخل کردن در شب و برعکس و آگاهیش از گمانها، خیالها و اعتقادات بحث مینماید. سپس بحث وافری در موضوع اتفاق در راه خدا و ارزشی که برای آن است و آثاری که در دنیا و آخرت خواهد داشت و از ایمان به خدا و آیات قرآنی که به رسول گرامیاش فرو فرستاده تا ما را از تاریکیهای جهل و بی ایمانی به روشنائیهای دانش و ایمان بیرون آورد، مینماید. آنگاه از قیامت و گرفتاریهای منافقین در آن روز و التماسشان به مومنین برای دستگیری صحبت میکند. آنگاه از مومنین میخواهد که دلشان برای یاد خدا خاشع گردد و چون یهود نباشند که در ازای آرزوها آنا ن را به قساوت قلب مبتلا ساخت و بیشترشان فاسق شدند.
پس از مطالب چندی از بی اعتباری دنیا و بازیچه و اسباب سرگرمی بودنش سخن میرود و مثلهائی بر آن میزند و به خوبی واضح مینماید که چگونه دنیا متاع فریب است و سرابی بیش نیست، لذا سزاوار است که انسانی به آمرزش خداوندی پیشی بگیرد و دل به بهشت جاودان ببندد که عرض آن همچون آسمانها و زمین است.
رازگوئی و قرآن
بخش نخستین این کتاب از مسئله ظهار شروع میشود جملهای که به عنوان طلاق دائم در جاهلیت مرسوم بوده و قرآن از آن نهی و این کلام را مردود شمرده و برایش کفاره معین فرموده است به شرحی که در این کتاب میخوانید.
سپس از دشمنان خدا و سرنگونی آنها همچون پیشینیانشان و عاقبت بدشان بحث مینماید و در آخر نیز از کسانی که با آنان دوستی مینمایند، یاد میفرماید و آنان را سخت توبیخ فرموده از زشتی کارشان و بی نیاز نکردن اموال و اولادشان و عذاب دردناکشان صحبتها میفرماید.
در بخش دیگر این کتاب موضوع «نجوی» یعنی سخن به راز گفتن را عنوان میکند و از احاطه علمی خداوند به سخنان پنهانی و حضور خداوند نزد «نجوی» سخن میرود. به دنبال این بحث از نجواهای کفار و منافقین بر علیه پیغمبر (ص) و توطئهگریهایشان خبر میدهد و بالاخره نجوی را از شیطان میداند تا مؤمنین را اندوهناک سازد، ولی برای کسانی که به خدا تکیه دارند چه زیانی میتواند داشته باشد.
در بخش بعدی از حکمی که برای امتحان مؤمنین آمده بود بحث میکند که هر کس بخواهد با پیغمبر سخن به راز گوید، باید پیش از آن در راه خدا صدقه دهد و حسب تفسیرهای معتبر تنها علی (ع) به این حکم عمل کرد و سپس آیه نسخ شد. در آخرین بخش از پیروزی حق بر باطل و دشمن با دشمنان خدا صحبت میکند و صریحا میفرماید کسانی که ایمان به خدا و روز جزا دارند، با دشمنان خدا دوستی نمیورزند، هر چند از بستگان نزدیکشان باشند.
قلب قرآن
نام این کتاب از روایتی اقتباس شده که میفرماید برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یس است. در دو ماه مبارک رمضان آیتالله شهید دستغیب در شرح و تفسیر این سوره مطالب جالبی بیان داشتند که خلاصه آن به این عنوان منتشر گردید.
نخست درباره رسالت خاتمالانبیاء و قرآن مجید که بر این انذار فرستاده شده، بحث میکند و از سرکشی کفار که انذارهای خداوند بر دلهایشان بی اثر است سخن میگوید و ترسانیدن از خدا را تنها برای پیروان قرآن که از خدا در نهان میترسند میداند.
در بخش دیگر این کتاب از آیات خداوند سخن میرود که چگونه زمین مرده را زنده کرده و از آن دانهها و چشمهها و درختان انگور و خرما بیرون میآورد تا مردمان بخورند و سپاس آفرینندهشان را بنمایند. از آیات دیگر خداوند آفرینش جفتها را از زمین و از خودشان دانسته از شب که از روز میکاهد سخن میگوید از حرکت آفتاب، از منزلهای قمر و به طور کلی از همه ستارگان که در فضای بیکران پخش هستند و از کشتیهای پربار در دریاها بحث میکند.
در بخش دیگر از برپائی ناگهانی قیامت
و بالاخره در بحثهای آخر این کتاب دوباره سخن از معاد میرود که چگونه استخوانهای پوسیده را همان کس که آن را آفریده است، میآفرینند. همان خداوندی که از درخت سبز آتش بیرون میدهد و آسمانها و زمین را آفریده است.
حقایقی از قرآن
در این کتاب بسیار شیرین صدها مطلب متنوع و جالب آمده که معلومات دینی هر کس را زیاد میکند.
از نزدیکی قیامت و مواعظ لازم در این زمینه و مطالب کتاب شروع میشود و نشانه نزدیکی آن را شقالقمر میشمارد و به شبهائی که در این باره شده به بهترین وجهی پاسخ میدهد و دلیلهای نقضی و حلی میآورد. از حکمت بودن قرآن سخن میگوید و حکمت علمی و عملی و آثار آن را مورد بحث قرار میدهد. از برپایی قیامت و برهنگی در آن و مردمانی که چون ملخهای پراکنده در اضطرابند، صحبت می کند و نصیحت مینماید.
در نص دیگر سرگذشت اقوام پیشین مشروح را مورد بحث قرار میدهد و از داستان نوح و سرگشت قومش شروع مینماید، از شکنجههای طاقتفرسائی که به او میدادند و صبر عجیبی که نوح میکرد و از گزارش نواده نوح در جریان طوفان سخن میگوید و به مناسبت از کشتی ولایت و نجات با اسرار آن بحث میکند و کلمه نجات را لا اله الا الله دانسته و از غرق شدن فرزند نوح تذکر به عبرت میدهد، سپس به شبهائی که به داستان نوح شده و ایردهائی که گرفته شده اشاره میکند و به بهترین وجه پاسخ میدهد، آنگاه به سرگذشت عاد میپردازد که چگونه قوم عاد به واسطه سرکشی از اطاعت پیغمبرشان هود، گرفتار بادها و رملها شده و زنده به گور شدند و اجسادشان پس از پنج هزار سال کشف گردید.
سپس قضیه قوم ثمود و نافرمانی از پیغمبرشان صالح را مورد بحث قرار میدهد و داستان شیرین ناقه و بچهاش را با رفتار قوم با آنها یادآور میگردد که در اثر کشتن این آیت خدائی به عذاب مبتلا شدند، پس از آن تکذیب قوم لوط را و کیفیت عذاب سخت آنها و نجات بستگان لوط را یادآور میگردد. پس از یادآوری داستان فرعونیان و تکذیبشان به آیات الهی و غرق شدنشان، کفار قریش را مخاطب قرار میدهد آیا شما از آنان برتری یا سند قطعی برای برکناری از عذاب ابدی دارید؟ و مقداری درباره عذاب آخرت و آتش دوزخ بحث میفرماید. آنگاه بحثهای جالب قضا و قدر، مقدرات حتمی و معلق، عالم خلقوار، لوح محفوظ و نامه اعمال، جبر و تفویض و مطالب دیگری عنوان میشود.
در ششمین فصل این کتاب شریف از پرهیزگاران در بوستانهای بهشت یاد میکند که در نزد خداوند توانا و مقام قرب جای دارند و به این مناسبت فرق میان مکان و مکانت مورد بحث قرار میدهد و به مناسبت «مقعد صدق» راستی در گفتار و نیت با خدا و خلق و همچنین صدق در مقامات از آن جمله یقین صادق وکاذب را مشروحا بیان مینماید.
معراج
این کتاب در سه بخش تنظیم شده است: نخست درباره معراج جسمانی پیغمبر اکرم اسلام است که به طور اجمال و سربسته در ابتدای سوره اسراء تذکر فرموده است که در شب معراج. حضرت محمد (ص) از مسجدالحرام به مسجد اقصی برده شد و از آنجا برای دیدن آیات خدا به آسمانها رفت و در این سوره مبارکه جریان مشاهدات ملکوتی آن حضرت را بیان فرموده است. سخن از مقام قرب حضرتش میرود و آنچه در آن مقام به او بدون واسطه وحی کرد از سدره المنتهی و جنهالماوی و آیات عظیمی که مشاهده کرد که از آن جمله بزر گ تر آیه خدا، علی(ع) را دید.
در همین بخش از شبهائی که درباره مسئله معراج کردهاند پاسخهای متین و جالبی میدهد و از مشاهدات پیغمبر (ص) درباره ملکوت زنها به خصوص، شرح میدهد و خلاصه برای کسانی که مایلند با این مطلب ضروری قرآن آشنا شوند، مدرک معتبر و جالبی خواهد بود.
قیامت و قرآن
عمده گرفتاریهای فردی و اجتماعی ناشی از بی دینی و ضعف اعتقاد به روز جزا میباشد، چون از خدا بی خبریم، دلهایمان مرکز شیاطین شده و روزگارمان به سرگرمیهای دنیا که لهو لعب است میگذرد، لذا بیماریهای مهلکی که نتیجه روی آوردن به دنیا و رویگردانی از آخرت است، در ما پیدا شده است. حرص، حسد، کینه و غیره از برخورد منافع، مادی پیش آمده، رقابتهای منفی کار را به فتنهانگیزی تا برسد به جرح و قتل میکشاند، لذا زندگی سخت میشود.
سوره طور از سورههائی است که عمده آن مربوط به معاد و ثوابها و عقابها، نعمتها و نقمتها، راحتیها و شکنجههاست با آن بیان لطیف و دلنشین که از مرد خدا آیتالله شهید دستغیب شرح و تفسیر میشود بر دلهای پاک چه اثری خواهد داشت.
بخشی از این کتاب مربوط به دعاست که چه شیرین پرورانیده که دعا گدائی است نه دستور و موجب ارتقای درجه است، ولی شرطش دل بریدن از غیر خداست. باید به خدا حسن ظن داشت و در دعا جدی بود و دیگران را نیز در دعا شریک کرد، حاجت را به زبان آورد و پیش از ذکر حاجت حمد و ثنای خدا را ترک نکرد و همچنین باید از موانع اجابت دعا پرهیز نمود که از آن جمله خوردن مال حرام و آه مظلوم است.
در بخش دیگر این کتاب به مناسبت دستور به صبر، در آیه شریفه صبر را عنوان میفرماید و اقسام آن را بر میشمرد و از صبرکنندگان داستانهای جالبی نقل میکند که موجب عبرت است. در آخرین قسمت از سحرخیزی و آثار نیک آن و برکات نماز شب در دنیا و آخرت بحث شده است به قسمی که خواننده را بر سر شوق میآورد که سحرها رو به درگاه بی نیاز آورد.
نبوت
ادعای مدعی نبوت باید با عقل سازگار باشد و از معجرات موقت و باقی سخن میرود و علوم مختلف در قرآن مجید را با ذکر نمونههائی از طب و هیئت وفقه و اخلاق و خبرهای غیبی آن، معجزه بودن قرآن را از جهات مختلف بیان مینماید. از سه سوره تبت و کوثر و روم و خبرهای غیبی که در آنهاست، از آب دهان پیغمبر و معجزات زبان محمد (ص) و استجابت دعاهایش سخنها میگوید و محمد (ص) را گواه بر علم و قدرت خداوندی و صفات کمالیه اش را مظهر صفات خداوندی میداند از عفوش داستانها نقل میکند.
در بخش دیگر از این کتاب هدف از بعثت انبیاء را بحث میکند که با استشهاد به آیات قرآن تکامل انسانیت و
حیات حقیقی را منظور از بعثت میشمارد، آنگاه با بیانی شیرین اقسام حیات نباتی و حیوانی و انسانی را تشریح میکند و حیات انسانی را نتیجه نور معرفت میداند و برای تنوع در مطالب از داستانهای متعدد شاهد میآورد.
در آخرین بحث، از نشانههای اقسام حیات سخن می گوید و اهمیت حیات انسانی را یادآور میشود و روشن میکند که موت حیوانی مهم نیست، بلکه مرگ دل مهم است و قرآن میفرماید: تا زنده را بترسانی نه مرده و تو نمیتوانی به مرده بشنوائی و بالجمله خواننده را تحریک میکند تا به دنبال سبب حیات انسانی بر آید و آن را در ارتباط با آل محمد (ص) میشناساند. از حقوق پدر روحانی یعنی محمد و علی سخن میگوید و آن را بیش از حقوق پدر جسمانی میداند و خواننده را تشویق میکند در قلعه محکم ولایت در آید و به ندای خواننده الهی پاسخ مثبت دهد.
امامت
امامت را ریاست الهی به جانشینی از پیغمبر در امر دین و دنیا میداند و به حکم عقل تعیین وصی را برای پیغمبر واجب میشمارد همان طوری که موسی، هارون را در سفر چهل روزه خود و پیغمبر اسلام (ص) علی (ع) را در سفر تبوک به جای خود معرفی کردند، پس برای بعد از مرگ خود نیز باید وصی معین نمایند. از این گذشته احکام شرع جوابگو لازم دارد و از توطئه منافقین داخلی و کفار خارجی باید با نصب امام پس از خود پیشگیری نمایند.
در بخش دیگری مقام عصمت را در امام همچون پیغمبر شرط دانسته، لذا معرفی امام هم به دست خداست که از سریرهها با اطلاع است و به طور کلی امام باید نسخه دوم پیغمبر باشد از حیث علم و عمل و باید آگاهی کامل به علوم قرآن داشته باشد. سپس درباره نصب خلیفه به دست پیغمبر (ص) سخن میگوید که از همان دعوت نخستین پیغمبر (ص) به اسلام وصی خودش را معرفی فرمود و در موارد متعدد نیز او را معرفی کرد تا در اواخر عمرش در پایان حجهالوداع در غدیر خم رسما و عینا معرفی کرد و برایش از حاضران بیعت گرفت.
در بخش دیگر کار خلیفه را حفظ روحانیت اسلام میداند و از آیه مباهله برتری علی (ع) را نسبت به انبیاء اولوالعزم ثابت میکند و به خصوص با ذکر روایت مفصلی و تطبیق فضائل پیغمبران با علی (ع) افضلیت آن حضرت را بر انبیا اثبات مینماید و برخی از خدماتش را در پیشرفت اسلام بر میشمارد. با صدها مطلب جالب و خواندنی دیگر که معلومات دینی هر فردی را زیادتر میکند و دوستی خاندان پیغمبر(ص) را در دلها بیشتر مینماید.
فاطمه زهرا (ع)
نخست آیه مباهله و جریان تاریخی آن و همچنین نکاتی که در آیه مباهله است از آن جمله تعبیر به جمع کردن (نسائنا) و حال آنکه زهرا (ع) یک نفر بوده است.
سپس درباره سوره هل اتی و بیماری حسنین و نذر کردن علی و زهرا (ع) که اگر خدا آنها را شفا دهد سه روز روزه بگیرند و هنگام افطار کردن هر سه شب یتیم و مسکین و اسیر به در خانهشان میآیند و نان خودشان را به آنها میدهند و خداوند از این اتفاق قدردانی فرموده سوره مزبور را در شأنشان میفرستد. آنگاه آیه مودت و لزوم دوستی اهل بیت را مطرح میسازد و دوستی ایشان را ضروری دین و مغز عبادت دانسته، گفتار بسیاری از بندگان را در این آیه و مقصود از «ذیالقربی» را شرح میدهد و واضح میسازد مودت اهلبیت که اجر رسالت پیغمبر (ص) است به نفع خود مسلمانان میباشد.
پس از آن آیه تطهیر را عنوان میکند که شامل اصحاب کساء میباشد و همسران پیغمبر از آن بیرون هستند و اشکالهائی که بعضی ایراد کردهاند با پاسخهای کافی بیان نموده است. آنگاه به بحث روائی وارد میشود و از خوارق عادات و استجابت دعوات فاطمه زهرا (س) سخنها میگوید. از نزول مائده آسمانی در قضیه اعرابی و از رطب بهشتی هدیه برای ایشان بحث میکنند از ترس و ارزش در محراب عبادت و از شفاعت کبری در قیامت برای او سخن میگوید.
سپس از زندگانیاش از ابتدای انعقاد نطفه بهشتی او تا سخن گفتن در شکم مادر و اقرار به شهادتین پس از ولادت بحث میکند و از حدیث پیغمبر (ص) که خوشنودی زهرا خوشنودی من و ناراحتی او ناراحتی من است و از رفتار پیغمبر با وی ودوستیش با او که دوستی خدائی بود نه مادی بحثها دارد. سپس بحث جالبی دارد در تطبیق فضائل انبیاء با فضائل فاطمه زهرا (ع) دارد از مقام اصطفاء آدم و کشتی نوح و خلت ابراهیم و مناجات موسی و سخن گفتن عیسی در گهواره سخن میگوید و همه را با فضیلتهای زهرا (ع) میسنجد. چهار زنی را که به حد کمال رسیدهاند عنوان میکند: آسیه همسر فرعون و مریم مادر مسیح و خدیجه همسر پیغمبر اسلام و فاطمه زهرا (ع) و شرح حال و سرگذشت و فضائل هر یک را مطرح میسازد و نتیجه میگیرد که فاطمه (ع) به راستی سیده نساء عالمیان است.
زینب کبری (س)
نخست شخصیت حضرت زینب بانوی اسلام را معرفی و از دوران کودکی آن حضرت شمهای بیان مینماید؛ آنگاه خطبهاش را در شام کرامت او دانسته و شرافت زینب را به علم و عمل میرساند و از زهد زینب از سخاوت، حیاء، مرودت و غیرت و خلاصه از خصلتهای دوازده گانه انبیاء در او بر میشمارد، شجاعتش را میستاید و مجلس ابن زیادش را میدان نبرد همچون کربلا برایش بازگو مینماید.
از مجلس یزید دومین میدان نبرد سخن میرود و از مغالطهکاریهای یزید پلید در سخنان پرده بر میدارد، احقاق حق و ابطال باطل میکند، معنی آیهای را که یزید مغاله کرد روشن میسازد و انواع نعمتها و امتحانهای الهی را عنوان میکند. این کتاب شریف جداگانه و هم در ضمن کتاب زندگانی زهرا (ع) مکرر به چاپ رسیده است.
خطبههای جمعه
خطبههای شهید آیتالله دستغیب در مراسم هفتگی نماز جمعه شیراز به تمام معنی جامع هر دو جهت معنوی و صوری است، به قسمی که علاوه بر رعایت فصاحت در سخن که از شخصیتی سخنور برخاسته است، اهتمام به تهذیب اخلاق شنوندگان و توجه دادن آنان به معنویت و اصلاح نفوس، تذکرات ضروری اجتماعی نیز فراموش نشده است.
کتاب خطبههای جمعه علاوه بر مجموعهای از معارف و مواعظ و اخلاقیات، تاریخچهای از خاطرات و حوادث تاریخی دو سه ساله اول انقلاب است. تحکیم مبانی جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه، مبارزه با کفار و تقویت جبههها، کمک به آسیبدیدگان و جنگ زدگان و بازدید از مجروحین جنگی و بیماران ـ کشف لانههای تیمی منافقین و معرفی آنها و مطالب دیگری که برای اجتماع ما همیشه نافع است، در این خطبهها چشمگیر میباشد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}