بر سفره رنگين رمضان(3)


 





 
ماه رمضان، ماه تمرين غلبه دادن روح بر جسم
انسان همواره در كشمكش ميان روح و تن به سر مي‎برد. روح يا همان بخش فرازين وجود انسان، وي را به پاكي‎ها و جهان‌هاي معنوي فرا مي‎خواند و جسم يا همان بخش فرودين او، وي را به ناپاكي‎ها و جهان‌هاي پست مادي دعوت مي‎كند. مولوي در داستاني نمادين، روح را به مجنون و جسم را به ناقه‎اي تشبيه مي‎كند كه مجنون، سوار بر اين ناقه به سوي ليلي ـ كه نماد پروردگار است ـ در حركت است، ولي اين حركت مجنون به سوي ليلي، آسان نيست؛ زيرا به همان ميزان كه عشق به ليلي، مجنون را به سوي خود مي‎كشاند، مهر كرّه (بچه ناقه)، ناقه را به سوي خود جذب مي‎كند. بدين‌گونه مجنون، هنوز چند قدمي به سوي ليلي نرفته كه برخلاف ميل قلبي‎اش، ناقه وي را به سوي بچه ناقه مي‎برد.
در سه روزه ره بدين احوال‌ها
ماند مجنون در تردد سال‌ها
گفت اي ناقه چو هر دو عاشقيم
ما دو ضد بس همره نالايقيم
مولوي، كشمكش روح و جسم را به كشمكش ناقه و مجنون مانند مي‎كند و نتيجه مي‎گيرد: اگر روح در اين عرصه كارزار، بر جسم و خواسته‎هاي آن چيره نشود، هيچ‌گاه نخواهد توانست به جهان بالا بال گشايد. پس چاره آن است كه روح از دام خواهش‎هاي جسماني رها شود:
جان زهجر عرش اندر فاقه‎اي
تن زعشق خاربُن چون ناقه‎اي
جان گشايد سوي بالا بال‌ها
در زده تن در زمين چنگال‌ها
تا تو با من باشي اي مرده وطن!
پس زليلي دور ماند، جان من
روزگارم رفت زين‌گون حال‌ها
همچو تيه و قوم موسي سال‌ها1
راه نزديك و بماندم سخت دير
سير گشتم زين سواري سير سير2
روزه به عنوان يكي از بهترين مصداق‌هاي عبادت، از اثرگذارترين عوامل در چيره شدن خواسته‎هاي روحي بر كشش‎هاي جسماني و از كارآمدترين شيوه‎ها براي تقويت اراده روح و غلبه آن بر خواهش‌هاي نفساني است. امام خميني رحمه الله در اين‌باره مي‌فرمايد:
يكي از اسرار و نتايج عبادات و رياضات، آن است كه اراده روح در ملك بدن، نافذ گردد و مملكت تن، يكسره در تحت كبرياي روح درآيد و قواي بدن و غرايز جسم، از عصيان و سركشي و عنانيت و خودسري بازمانند و تصميم ملكوت باطن قلب شوند، بلكه كم‌كم تمام قوا در ملكوت، فاني شوند و امر ملكوت در ملك بدن جاري و نافذ گردند و اراده روح قوت، گيرد و زمام مملكت را از دست شيطان و نفس اماره بگيرد.3
امام خميني رحمه الله ، اثر عبادتي مانند روزه را بسي بالاتر از چيرگي اراده روح بر جسم دانسته، غلبه اراده خداوند را بر اراده و خواسته‎هاي روح و جسم انسان، بالاترين ثمره عبادت معرفي كرده و فرموده است:
اكنون گوييم كه يكي از اسرار عبادات و فوايد مهمه آن، اين است كه جميع مملكت باطن و ظاهر عجل الله تعالي فرجه الشريف و جسم و روح او]، مسخر اراده خدا شده، قواي ملكوتيه عجل الله تعالي فرجه الشريف و روحي آدمي] و ملكيه عجل الله تعالي فرجه الشريف و جسمي او]، از لشكريان خدا شده، همگي نسبت به حق‌تعالي، سمت ملائكه الله را پيدا مي‎كنند... و كم‌كم، نتايج بزرگ بر اين مترتب مي‎شود كه انسان طبيعي، الهي مي‎شود و لشكريان ابليس، يكسره شكست خورده، منقرض شوند و قلب و قواي آن تسليم حق شوند... و نتيجه اين تسليم اراده در برابر اراده حق، آن شود كه حق‌تعالي، اراده او را در عوالم غيب، نافذ فرمايد و او را مثل اعلاي خود قرار دهد و چنآنچه خودِ ذات مقدس، هر چه را بخواهد ايجاد كند، به مجرد اراده، موجود شود، اراده اين بنده را هم آن‎طور قرار دهد.4
بي‌شك، برخي عوامل هدر دادن فرصت‎ها، تنبلي، بي‌خبري از موقعيتي كه به بركت فرصت در آن قرار گرفته، دست‌كم گرفتن فرصت‌ها و ناآگاهي از امكان انجام دادن كارهاي با كيفيت بالا در فرصت‎هاي به دست آمده است. بنابراين، براي استفاده بهينه از فرصت‎هايي چون ماه مبارك رمضان، نخست بايد با سستي و تنبلي مبارزه كنيم، آنگاه از موقعيت مهم و نقش‌آفريني كه در آن قرار گرفتيم، باخبر شويم و هرگز آن را دست‌كم نگيريم. همچنين، بايد از باكيفيت‎ترين كارها در ماه مبارك رمضان آگاه بود. براي نمونه، براساس احاديث اهل‌بيت عليهم السلام ، بهترين عمل در شب‌هاي قدر، فراگيري علم و دانش است. آيت‎الله جوادي آملي در اين‌باره مي‎نويسد:
در شب‌هاي قدر، چيزي بهتر از فراگيري علوم الهي، گفتن و شنيدن معارف دين نيست. عجل الله تعالي فرجه الشريف انسان بايد توفيق] شركت در برنامه‎هايي مانند جلسه تفسير يا حديث يا احكام ـ كه خود سعادت و توفيقي است ـ داشته باشد و اگر چنين برنامه‎اي نداشت، امر به معروف و نهي از منكر داشته باشد و اگر نتوانست، لااقل ذكر بگويد. يكي از بهترين و مهم‎ترين كتاب‌هاي فقه اماميه، كتاب جواهر است كه مؤلف بزرگوارش در طي سي سال آن را نوشت. در پايان اين كتاب، مرقوم فرموده كه خداي متعال چنين مقرر كرده است كه امشب كه شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان است، اين كتاب به پايان برسد. لذا مي‎بينيم كه شب بيست و سوم كه از تمام شب‌هاي ماه مبارك رمضان و از شب نوزدهم و بيست و يكم نيز افضل است، اين فقيه نامور، به نوشتن كتاب فقه مشغول بوده است. چيزي بالاتر از عالم شدن و آگاه شدن نيست. علم است كه زمينه‎اي براي رسيدن انسان به عقل مي‎شود و انسان عاقل هم، آسوده است و هرگز در عذاب نخواهد بود.5
نيز اگر شخصي از كارايي فرصت رمضان در حل مشكلات باخبر باشد، هرگز اين فرصت را از دست نخواهد داد.
«از آنجا كه در مسير زندگي، دشواري و مشكلات وجود دارد، دستور داده‎اند در شدايد و مشكلات، روزه بگيريد؛ يعني اگر ما در هر نمازي چند بار از خداي سبحان استعانت مي‎جوييم و مي‎گوييم: «اِيّاكَ نَستعين»، خداوند راه كمك‌‌رساني را هم بازگو كرده و فرموده است: «وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ؛ از صبر و نماز كمك بگيريد.» (بقره: 45) و اين صبر به روزه تفسير و تطبيق شده است و در حديث آمده است: «اذا نزلت بالرجل النازله و الشديده فليصم؛ هرگاه براي كسي مشكل و حادثه‎اي پيش آمد، بايد براي رفع آن، روزه بگيرد.»6 «اگر كسي براي خدا روزه گرفت، از آنجا كه كارها به دست اوست، مشكل را حل خواهد كرد.»7 همچنين اگر روزه‎دار از موقعيتي كه در آن قرار گرفته است، اين‌گونه باخبر باشد كه شيطان در آن حالت، در غل و زنجير است، بيشترين بهره را در اين ماه براي رهايي كامل از دام وسوسه‌هاي شيطان خواهد برد و در اين‌باره بيشترين تلاش را خواهد كرد. چنين كسي از اين فرصت تضعيف شدن شيطان بيشترين بهره را براي آراسته شدن به اخلاق الهي خواهد برد.
«باري ما در اين ماه، مهمان خدا هستيم و مهمان بايد كاري كند كه صاحب‌خانه مي‎كند. روزه‎دار، مهمان خدايي است كه: «يطعم و لا يطعم» است؛ يعني اطعام مي‎كند، ولي خود، اطعام نمي‎شود. پس او هم «يطعم و لا يطعم» باشد. اگر خداي سبحان مي‎بخشد و نمي‎گيرد، انسان هم بايستي در اين ماه و در اين فرصت به دست آمده، ببخشد و نگيرد، چون هيچ دستي بهتر از دست بخشنده و هيچ دستي هم بدتر از دست بگير نيست. اگر كسي تلاش و كوشش كرد كه ديگران در كنار سفره او به بهشت بروند، دست او بخشنده است و اگر كسي تلاش كرد كه به بركت ديگران به بهشت برود، او دست گيرنده دارد».8
هرچه روزه‎دار، ماه مبارك رمضان را بشناسد و از ژرفاي رسالت آن باخبر باشد، بهتر و بيشتر از آن استفاده خواهد كرد و خويشتن را پرورش خواهد داد. اگر نگاه شخص به ماه مبارك رمضان و كارايي‎اش محدود باشد، بهره او نيز از اين ماه، محدود خواهد بود. بنابراين، نخستين شرط دست‌يابي كامل به ثمره‎هاي ماه مبارك رمضان، اصلاح و توسعه نگاه به آن است. در سخنان بزرگان، از نگاه سطحي به اين ماه شريف تا نگاه ژرف به آن ياد شده است، تا نگاه روزه‎دار به مدد اين راهنمايي اصلاح شود و توسعه يابد. آيت‎الله ميرزا ملكي تبريزي در اين‌باره مي‎نويسد:
اگر به آنچه براي تو مي‎گويم، عمل كني و چنين نگاهي به ماه مبارك رمضان داشته باشي، در حقيقت، به آنچه سزاوار روزه است، عمل كرده‎اي و اگر از اينها كم گذاشتي، از فضيلت روزه خود كم گذاشته‎اي. بدان كه مراتب روزه سه نوع است: يكي روزه عوام و آن ترك خوردني و آشاميدني و ديگر مبطلاتي است كه فقها، آن را بيان كرده‎اند. ديگر، «روزه خواص»؛ يعني ويژگان است و آن اين است كه شخص، افزون بر آنچه كه فقها از مبطلات روزه گفته‎اند، ترك مي‎كند، اعضا و جوارح خويش را نيز از گناهاني چون غيبت، نگاه به نامحرم، ناسزاگويي و مانند آنها پاك مي‎دارد و اما عالي‎ترين مرتبه روزه، روزه خواص الخواص است؛ يعني ويژه ويژگان و آن، بازداشتن خويش از هركاري است كه او را از ياد خدا غافل مي‌سازد و بازمي‎دارد؛ خواه حرام باشد و خواه حلال.9
«همچنين، روزه‎داران از جهت خوردني و آشاميدني، چند نوع مي‎باشند: پاره‎اي از آنها خوردني‎ها و آشاميدني‎هايشان از حرام است؛ مثَل آنها مثَل كسي است كه سوار چهارپاي غصب‌شده‎اي شود و به خانه خدا به حج رود و با اين چهارپاي غصب‌شده، طواف خانه خدا به جا آورد. پاره‎اي از روزه‎داران از خوردن و نوشيدني شبهه‌ناك استفاده مي‎كنند. برخي نيز از روزه‎داراني هستند كه طعام و خوراكشان حلال است، اما اهل اسراف و ريخت و پاش مي‎باشند؛ مثَل اينها همانند كسي است كه در محضر دوست، به لذت بردن از چيزهايي مشغول مي‎شود كه دوست، آن را ناخوشايند مي‎دارد و از آن بيزار است و بعضي از روزه‎داران، كساني هستند كه هم درآمد و خوراكشان از حلال است و هم از اسراف به دورند. درجات چنين كساني در نزد پروردگارشان ـ كه مراقب مجاهدت‌ها و مراقبت‎هاي آنان است ـ محفوظ است و پاداش عمل خود را مي‎گيرند و سعي آنها مورد شكر خداوند قرار خواهد گرفت و پروردگار آنها بهتر از آنچه كرده‎اند، به آنها پاداش مي‎دهد و از فضل خودش به آنها بي‌حساب مي‎بخشد و كسي نمي‎داند كه براي آنها چه چيزها كه موجب روشنايي چشم است، پنهان و تعبيه شده است؛ چيزهايي كه بر قلب بشري خطور نكرده است».10
امام محمد غزالي مي‎نويسد:
هركه معني روزه و سرّ آن را دريابد، خواهد دانست كه هر عبادتي را ظاهر و باطني است و پوسته‎اي و مغزي و هر كدام از اينها نيز درجاتي دارد و تو اكنون مخيري كه كدام را برگزيني؛ به ظاهر روزه و پايين‎ترين درجه آن قناعت كني يا در طلب باطن و مغز روزه برآيي و به بالاترين درجه آن دست‎ يابي. نگاهت را توسعه بخش و از روزه جز به بالاترين حد آن قانع مشو!11

پي‌نوشت‌ها:
 

1. مثنوي معنوي، دفتر چهارم، بيت‎هاي 1545 ـ 1548.
2. همان، بيت 1550.
3. امام خميني رحمه الله ، آداب الصلوة، ص 23، (با اندکي تغيير).
4. همان، ص32.
5. جوادي آملي، حکمت عبادات، ص 158.
6. ثقةالاسلام کليني، کافي، ج4، ص63.
7. حکمت عبادات، صص137 و 138.
8. همان، صص 145 و 146.
9. ميرزا جواد ملکي تبريزي، مراقبات، ج1، صص 271 و 272.
10. همان، صص 280 ـ 283.
11. امام محمد غزالي، احياء علوم الدين، ترجمه: مؤيدالدين محمد خوارزمي، ج1، ص519.
 

منبع: www.pajuhesh.irc.ir