درآمدي بر نقش فرهنگي دولت ديني (3)


 

نويسنده:علي اصغر خندان/مسلم اميري طيبي




 

بررسي سيره ي معصوم (عليه السلام)
 

به اعتقاد ما تمام معصومان (عليهم السلام) در دوران زندگي خويش ، عملكرد فرهنگي بارز و روشني داشته اند . به اين معنا كه ، نسبت به وضع فرهنگي جامعه خويش بي تفاوت نبوده اند و متناسب با اقتضائات زمان ، بهترين و اثرگذارترين عرصه را انتخاب و در آن عرصه تلاش نموده اند. مانند انتقال معارف ديني در قالب دعا ، يا احتجاج و پاسخ به شبهات فرق و اديان ديگر ، ياتربيت شاگردان خاص ، و يا تشكيل حوزه هاي بزرگ درس و...
اما با توجه به اينكه در اينجا سخن از عملكرد دولت ديني در عرصه فرهنگ مي باشد ، شايسته است به سيره فرهنگي يكي از معصومان (عليهم السلام) اشاره كنيم كه رسماً در رأس دولت ديني قرار داشته است . از اين رو ، اشاره مختصري به سيره فرهنگي اميرمؤمنان علي (عليه السلام) خواهيم داشت ؛ زيرا آن حضرت از يك سو ، حكومت و دولت ديني را در اختيار گرفت و مانند حكومت و دولت پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله و سلم) تأسيسي نبود و از سوي ديگر ، آن حضرت در رأس قرار داشت و نقش اصلي و محوري ايفا مي كرد و مانند ولايت عهدي امام رضا (عليه السلام) نقشي تحميلي و تبعي به ايشان واگذار نشده بود.
در اهميت سيره و سنت همين كافي است كه ، سنت يكي از منابع استنباط احكام در فقه شيعي است و سنت عبارت است از قول و فعل و تقرير معصومان (عليهم السلام).(1)
از سوي ديگر ، سير يعني رفتار ، ولي سيره يعني نوع و سبك رفتار و سيرشناسي يعني سبك شناسي .(2) عنايت به اين نكته اقتضا مي كند كه ،در اشاره به سيره فرهنگي معصوم (عليه السلام) ، به بيش از يك فعل و رفتار خاص اشاره شود تا با بررسي ابعاد گوناگون آنها بتوان به نوع جمع بندي رسيد وادعا كرد سيره يا سبك ايشان چه بوده است .
در باب سيره فرهنگي اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) سخن فراوان است(3) ، اما آنچه در اينجا مورد اشاره قرار مي گيرد تنها يك سيره فرهنگي آن حضرت مي باشد كه به مصاديقي از آن به نحو مفصل يا مختصر اشاره مي كنيم.

احياي تدوين حديث
 

به سند قطعي تاريخ و حتي اعتراف همه اهل سنت ، خليفه دوم از تدوين و كتابت حديث جلوگيري كرد. هروي در كتاب ذم الكلام مي گويد : عمر يك ماه در ترديد بود تا رأي نهايي خود را در باب ممنوعيت كتابت حديث اعلام كرد. در
طبقات ابن سعد نيز آمده كه عمر از صحابه پيامبر خواست تا احاديثي را كه نوشته اند بياورند و چون آوردند ، دستور داد آنها را بسوزانند .(4) اين موضوع ، ابعاد فرهنگي و سياسي زيادي داشته وبه سوء استفاده افرادي مانند معاويه و ساير خلفاي بني اميه در امر وضع و جعل انواع احاديث منجر شده است كه بسياري از علماي اهل سنت نيز اشارات منتقدانه اي نسبت به آن داشته اند.(5)
با توجه به آنچه گذشت ، مي توان به اهتمام بسيار زياد اميرمؤمنان علي (عليه السلام) در مقابله با منع كتابت حديث پي برد.
آن حضرت توصيه اي صريح نسبت به نقل دقيق احاديث همراه با ذكر راويان دارد كه مي توان آن را مبناي دانش رجال دانست . ايشان مي فرمايد :«اِذا حَدَّثتُم بِحَديثٍ فَاَسنِدوه اِلي الَّذي حَدَّثَكُم فَاِن كانَ حَقّاً فلَكُم و اِن كانَ كَذِباً فَعَلَيهِ».(6).
هنگامي كه حديثي نقل مي كنيد ، سند آن را به كسي كه براي شما نقل كرده برسانيد. پس اگر حق باشد براي شما و اگر دروغ باشد عليه آن ناقل خواهد بود . افزون بر اين ، همراهي علي (عليه السلام) از زمان كودكي با پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) زمينه اي براي اخذ و انتقال حجم عظيمي از روايات از ايشان به نسل بعد بوده است . در اين ميان ، سه مجموعه صحيفه ، كتاب و مصحف امام علي (عليه السلام) به صورت مكتوب گزارش شده اند.
صحيفه امام علي (عليه السلام) ، مجموعه اي كوچك از روايات پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده كه هميشه همراه آن حضرت بوده و اهل سنت بدان اشاره كرده اند. كتاب امام علي (عليه السلام) ، مجموعه اي بسيار بزرگ بوده و از ودايع امامت شمرده مي شود كه برخي از معصومان (عليهم السلام)آن را به اصحاب خاص خود نشان داده يا بر آنها قرائت كرده اند.(7)
مصحف امام علي (عليه السلام) نيز قرآن همراه با تفسير و نكات پيراموني آن بوده است كه در اختيار ائمه (عليهم السلام) مي باشد . افزون براين ، بايد به كتاب گرانسنگ و ارزشمند نهج البلاغه كه حاوي سخنان و نامه هاي فراوان آن حضرت است نيز اشاره كرد.
همچنين بايد به عملكرد اميرمؤمنان علي (عليه السلام) در تربيت شاگرداني مانند سلمان و ابوذر و تشويق به كتابت حديث اشاره كرد . در اين زمينه ، سلمان فارسي و ابوذر به ترتيب حديث «جاثليق» و «وقايع» پس از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) را جمع آوري و تدوين نمودند. به نقل ابوحاتم در كتاب الزينه علي بن ابي رافع و برادرش عبدالله هر دو كاتب اميرالمؤمنان بوده اند و سليم بن قيس نيز از جمله ياران آن حضرت بوده ودر حديث و قضاياي بعد از پيامبر كتاب نوشتند.(8)

مقابله با آداب و مظاهر فرهنگي نادرست
 

استاد مطهري به نقل از دكتر صاحب الزماني در كتاب ديباچه اي بر رهبري مي نويسد:
يكي از حساس ترين لحظات برخورد اين دو جهان بيني (جهان بيني نژادي حاكم بر ايران باستان و جهان بيني و ايدئولوژي ضد طبقاتي اسلام) ، بر حوزه سنت منحط ساساني و آيين نو اسلام را در بسيج علي اميرمؤمنان (عليه السلام) هنگام لشكركشي به شام با كشاورزان آزاد شده ايراني شهر انبار بر ساحل اميرمؤمنان (عليه السلام) هنگام لشكركشي به شام با كشاورزان آزاد شده ايراني شهر انبار بر ساحل فرات مي يابيم . نيروي عراق به سوي شام بسيج شده بود. دهقانان شهر زيبابي انبار بر ساحل فرات مطابق با آيين ايران قديم صف بسته بودند تا موكب همايوني اميرمؤمنان (عليه السلام) را استقبال كنند. چون نوبت رسيد ، پيش دويدند و علي (عليه السلام) را ، كه از سربازان ديگر امتيازي نداشت ، با هلهله و شادباش استقبال كردند.(9)
اميرمؤمنان علي (عليه السلام) كه ديد دهقانان از مركب خود پياده شده و در ركاب ايشان مي دوند ، فرمود :«ما هذا الَّذي صَنَعتُموه»؛ اين چه كاري است كه مي كنيد؟ گفتند از آداب ماست كه به اين ترتيب به اميران و حاكمان خود احترام مي گذاريم . حضرت فرمود: به خدا قسم حاكمان شما از اين كار شما بهره اي نخواهند برد و شما با اين كار در دنيا به خود سختي مي دهيد و در آخرت نيز به خاطر اين كار زيان كار خواهيد بود.(10)

مبارزه با تبعيض
 

يكي از دختران علي (عليه السلام) در زمان خلافت آن حضرت به ابورافع ، خزانه دار بيت المال مراجعه كرد و گردن بندي قيمتي را امانت گرفت تا در روز عيد قربان از آن استفاده كند . آن حضرت گردن بند را در گردن خود ديد و شناخت و پرسيد آن را چگونه به دست آوردي؟ و دختر جريان را گفت.
علي (عليه السلام) ابورافع را احضار كرد و فرمود آيا به مسلمانان خيانت مي كني؟ ابورافع گفت : او دختر شماست و اين گردن بند را به قيد ضمانت به او امانت داده ام . حضرت فرمود : همين امروز گردن بند را برگردان و هرگز چنين كاري را تكرار نكن. والا هم تو را مجازات مي كنم و هم دخترم را . اگر اين گردن بند امانت همراه با ضمانت نبود ، مي ديدي كه دخترم نخستين زن هاشمي بود كه دستش را براي سرقت قطع مي كردم . دختر حضرت گفت: من دختر تو هستم چه كسي سزاوارتر از من است كه از اين گردن بند استفاده كند؟ حضرت فرمود: اي دختر علي ، از حق دور نشو. آيا تمام زنان مهاجر در اين روز عيد مي توانند خود را با چيزي مثل اين گردن بند زينت دهند؟(11)

مبارزه با انحراف ها
 

با توجه به آنچه گذشت ، مي توان گفت اساساً سيره فرهنگي اميرمؤمنان علي (عليه السلام) در دولت ديني خويش ، مبارزه با انحراف گوناگون بوده است . اين مبارزه با انحراف ها ، ابعاد زيادي داشته است . مبارزه با تبعيض هاي نژادي، اقتصادي ، بدعت ها ، دنيا طلبي ، عقايد خرافي و مبارزه با منافقان و عناصر نالايق و... پذيرش اين سيره و ضرورت اقتداي دولتمردان مسلمان به اين روش پيشواي خود وتأمل در باب مصاديق قطعي انحراف هاي فرهنگي ، دستاوردهاي بزرگي در باب عملكرد و دخالت فرهنگي دولت ديني به همراه خواهد داشت .

پي نوشت ها :
 

1. سيد حسن صدر ، نهايه الدرايه ، تحقيق ماحد غرباوي ، ص 70.
2. مرتضي مطهري ، سيري در سيره نبوي ، ص 48 و 51.
3. براي تفصيل بيشتر در اين زمينه ،از جمله ر.ك : محمد رضا كاشفي ، «تأثير امام علي (عليه السلام بر فرهنگ و تمدن اسلامي» ، دانشنامه امام علي (عليه السلام) ، زيرنظر علي اكبر رشاد ، پژوهشگاه فرهنگ وانديشه اسلامي ، ج11.
4. كاظم مدير شانه چي ، تاريخ حديث ، ص 18.
5. عبدالحميد بن هبه الله ابن ابي الحديد ، شرح نهج البلاغه ، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم ، ج11 ، ص 44-46.
6. ابوجعفر محمد بن يعقوب كليني ، الكافي ، تصحيح علي اكبر غفاري ، ج1 ، ص 52.
7. براي آشنايي بيشتربا كتاب علي (عليه السلام) ، ر.ك: علامه سيد مرتضي عسگري ، «جايگاه سنت از ديدگاه شيعه» ، ترجمه عباس جلالي ، مجله علوم حديث ، ش 1.
8. كاظم مدير شانه چي ، تاريخ حديث ، ص 88.
9. مرتضي مطهري ، خدمات متقابل اسلام و ايران ، ص 102.
10. نهج البلاغه ، حكمت 37.
11. محمد بن الحسن حر عاملي ، وسائل الشيعه ، تحقيق عبدالرحيم رباني شيرازي ، ص 521.
 

منبع:نشريه معرفت سياسي،شماره1