وقف، عاملی مهم در اقتصاد اسلام
وقف، عاملی مهم در اقتصاد اسلام
منبع : اختصاصی راسخون
چکیده:
تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ(1)یعنی: (در انجام نيكىها و دورى از ناپاكىها يكديگر را يارى دهيد، و هرگز در گناه و ستم، به هم يارى نرسانيد).همچنین در این نوشته بیان شده که وقف و موقوفات جزء بهترین باقیات الصالحات شمرده شده است و در پایان برخی از موقوفاتی که رائج بوده و هست بیان کرده است.
کلید واژه:
وقف، فقر، باقیات الصالحات، مصرف موقوفات، آتش دوزخ
مقدمه
فقهای بزرگ اسلام در مورد تقسیم وقف میفرمایند: وقف بر دو قسم است:
الف ) وقف عام ب) وقف خاص. در وقف خاص منافع يك مال به عده مخصوصى اختصاص داده مىشود (مانند فرزندان واقف)، ولى در وقف عامِ كه اكثر موارد وقف را تشكيل مىدهد- عين موقوفه به عموم يا بخش عظيمى از اجتماع تعلّق پيدا كرده و جزو اموال عمومى مىگردد.علامه مصباح یزدی در کتاب خود در این زمینه می فرماید: تشويق اسلام به مسأله وقف، و اقدام پيشوايان بزرگ به آن، سبب شده بخش قابل توجّهى از اموال از شكل خصوصى درآمده و رنگ عمومى به خود گيرد و در خدمت تودههاى عظيم اجتماع به كار افتد، كه اين خود گام ديگرى براى توزيع عادلانه ثروت محسوب مىگردد .از نظر اسلام، مالكيّت «واقعى و مطلق» مخصوص خداست و مالكيّت او نسبت به همه چيز و همه موجودات در پهنه جهان هستى، مالكيّت حقيقى است و جنبه «تكوينى» دارد، نه قراردادى و قانونى و تشريعى چرا كه او آفريدگار همه چيز و مدير و مدبّر آنهاست.
لَّهُ مَا فِى السَّمَاواتِ وَ مَا فِى الْأَرْضِ (2) یعنی: آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست.بنابراين مالكيّت ديگران بايد با اجازه و فرمان خدا و طبق قوانين او صورت گيرد. اسلام مالكيّت شخصى را محترم شناخته و هركس را مالك دسترنج خود مىداند، و كار را پايه مالكيّت مىشناسد. اين يك قانون طبيعى است كه اسلام آن را امضا كرده است، چرا كه هركس مالك طبيعى خود و نيروهاى خويش است. دسترنج و فرآوردههاى هركس در واقع تبلورى از نيروهاى وجودى او محسوب مىگردد، بنابراين همانطور كه انسان مالك خود و نيروهاى خويش است مالك كار و دسترنج خود نيز مىباشد. (3)
تأکید اسلام بر امر صدقات جاریه و موقوفات
وقف راهکاری مناسب در زدودن فقر و بی عدالتی
تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ(8)یعنی: (در انجام نيكىها و دورى از ناپاكىها يكديگر را يارى دهيد، و هرگز در گناه و ستم، به هم يارى نرسانيد). و رباخوارى كه يكى از موجبات بزرگ فاصله طبقاتى است با شكلهاى مختلف به روى آنها باز است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ(9) یعنی: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! تقواى الهى پيشه كنيد و آنچه را از (مطالبات) ربا باقى مانده است، رها كنيد، اگر ايمان داريد پيدايش كمونيسم و مانند آن و خونريزيها و جنگهاى كوچك و بزرگ و وحشتناك كه در قرن اخير اتفاق افتاد و هنوز هم در گوشه و كنار جهان ادامه دارد و غالبا از ريشه اقتصادى مايه مىگيرد و عكس العمل محروميت اكثريت جوامع انسانى است، گواه اين حقيقت است. (10)با اين كه دانشمندان و مكتبهاى اقتصادى جهان به فكر چاره و حل اين مشكل بزرگ اجتماعى بودهاند و هر كدام راهى را انتخاب كردهاند، كمونيسم از راه الغاى مالكيت فردى، و سرمايهدارى از راه گرفتن مالياتهاى سنگين و تشكيل مؤسسات عام المنفعه (كه به تشريفات بيشتر شبيه است تا به حل فاصله طبقاتى) به گمان خود به مبارزه با آن برخاستهاند ولى حقيقت اين است كه هيچكدام نتوانستهاند گام مؤثرى در اين راه بر دارند زيرا حل اين مشكل با روح ماديگرى كه بر جهان حكومت مىكند ممكن نيست.
با دقت در آيات قرآن مجيد آشكار مىشود كه يكى از اهداف اسلام اين است كه اختلافات غير عادلانهاى كه در اثر بىعدالتيهاى اجتماعى در ميان طبقه غنى و ضعيف پيدا مىشود از بين برود و سطح زندگى كسانى كه نمىتوانند نيازمنديهاى زندگيشان را بدون كمك ديگران رفع كنند بالا بيايد و حد اقل لوازم زندگى را داشته باشند، اسلام براى رسيدن به اين هدف برنامه وسيعى در نظر گرفته است- تحريم رباخوارى بطور مطلق، و وجوب پرداخت مالياتهاى اسلامى از قبيل زكات و خمس و صدقات و مانند آنها و تشويق به انفاق، وقف و قرض الحسنه و كمكهاى مختلف مالى قسمتى از اين برنامه را تشكيل مىدهد، و از همه مهمتر زنده كردن روح ايمان و برادرى انسانى در ميان مسلمانان است.
واقف ، معامله با خدا می کند
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (11)
یعنی : آيا ندانستند كه تنها خداوند از بندگانش توبه را مىپذيرد و صدقات را مىگيرد و اينكه خداوند، بسيار توبهپذير و مهربان است.این آیه شریفه این گفتار را بیان می کند که صدقات و زكاتى كه به پيامبر و امام داده مىشود، در حقيقت گيرندهاش خداوند است .چون پيامبر به فرمان خدا زكات مىگيرد، در حقيقت خدا زكات گيرنده است.امام صادق (عليه السلام) فرمود: صدقه در دست فقير قرار نمىگيرد، مگر آنكه در دست خدا قرار گيرد. آن گاه اين آيه را تلاوت فرمود. (12)از امام صادق( عليه السلام) سؤال شد كه آيا گرفتن زكات مخصوص پيامبر است يا بعد از آن حضرت نيز ادامه دارد؟ حضرت فرمودند: آرى، ادامه دارد. (13)
وباز در جای دیگری قرآن صدقات جاریه و بخشش را دارای اجر عظیم یعنی پاداشی بسیار بزرگ یاد نموده است که می فرماید: ......... وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً(14) یعنی : .......... و مردان انفاقگر و زنان انفاقگر، و مردان روزه دار و زنان روزه دار، و مردان پاكدامن و زنان پاكدامن، و مردانى كه خدا را بسيار ياد مىكنند و زنانى كه بسيار به ياد خدا هستند، خداوند براى (همهى) آنان آمرزش و پاداشى گرانقدر و بزرگ آماده كرده است.
موقوفات باید در جای خود مصرف شود
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ(15) یعنی : اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بسيارى از دانشمندان و راهبان، (با سوء استفاده از موقعيّت خود،) اموال مردم را به ناحق مىخورند و آنان را از راه خدا باز مىدارند. و كسانى كه طلا و نقره مىاندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمىكنند، پس آنان را به عذابى دردناك، بشارت بده.برخی از مفسرین ذیل آیه شریفه که فرمود: وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ (16)بیان نموده اند که: كسانى كه متولّى موقوفاتاند و آنها را در مسير اهداف وقف شده مصرف نمىكنند، از مصاديق اين آيه مىباشند.(17)ابو ذر غفارى، صحابى بزرگوار پيامبر، در اعتراض به زراندوزىهاى معاويه و عثمان و عمّال حكومت و حيف و ميل اموال عمومى، صبح و شام اين آيه را با صداى بلند در برابر معاويه و سپس در مقابل عثمان مىخواند و مىگفت: اين آيه مخصوص مانعان زكات نيست و هر نوع زراندوزى را شامل مىشود. (18)از امام صادق عليه السلام پرسيدند: در چه مقدار مال، زكات واجب مىشود؟ حضرت فرمود: زكات ظاهر يا باطن؟ گفتند: هر دو. حضرت ابتدا نصابى را براى زكات ظاهر بيان نموده و آن گاه در بيان زكات باطن فرمودند: «فلا تستأثر على اخيك بما هو احوج اليه منك» آنچه را برادر دينىات به آن نيازمندتر از توست، او را انتخاب و ترجيح دهید.(19)در روايتى ديگر، آن حضرت مىفرمايد:
انّما اعطاكم اللَّه هذه الفضول من الأموال لتوجّهوها حيث وجّهها اللَّه تعالى و لم تُعطِّلوها لتكنِزوها خداوند اين مالهاى اضافى را به شما عطا كرد تا در مسير رضاى او خرج كنيد، نه آنكه احتكار و گنج كنيد. (20)
وقف ، راه نجات از آتش دوزخ
وقف ، مصداق باقیات الصالحات
در خصال از امام صادق (ع) روايت آورده كه فرمود: انسان بعد از مردنش ديگر هيچ أجر و ثوابى دنبالش نمىآيد، مگر از چند راه: يكى اينكه در زندگيش صدقهاى پايدار تاسيس كرده باشد كه تا روز قيامت ثواب آن عايد وى مىشود. دوم صدقهاى كه به صورت وقف در آورده باشد كه ديگر ورثهاش آن را به ارث نبرند. سوم سنت هدايتى كه باب كرده باشد و بعد از مرگش مردم به آن سنت عمل كنند و راه درست را بروند. و چهارم فرزند صالحى كه بعد از مردن خود او براى پدر استغفار كن (27)همچنین در ثواب الاعمال ذیل روایتی مفصل پیامبر اکرم (ص)فرمودند که: هر كس چاهى براى آب حفر كند تا بآب رسد و آن را بر مسلمانان ببخشد و يا وقف آنها كند براى او همانند هر كه از آن آب وضو گيرد و نماز بخواند ثواب باشد، و نيز بشماره موى بدن هر انسان يا چهار پا يا درنده و يا پرندهاى كه از آن استفاده كرده و ميكند براى او ثواب آزاد نمودن هزار بنده باشد، و در روز قيامت بعدد ستارگان آسمان مردمى بشفاعت او بر حوض قدس وارد شوند، عرض كرديم يا رسول اللَّه حوض قدس كدام است؟ سه بار فرمود حوضى كه مخصوص من است . (28)باز آن حضرت فرمودند که : هر كس چاهى براى آب حفر كند تا بآب رسد و آن را بر مسلمانان ببخشد و يا وقف آنها كند براى او همانند هر كه از آن آب وضو گيرد و نماز بخواند ثواب باشد، و نيز بشماره موى بدن هر انسان يا چهار پا يا درنده و يا پرندهاى كه از آن استفاده كرده و ميكند براى او ثواب آزاد نمودن هزار بنده باشد، و در روز قيامت بعدد ستارگان آسمان مردمى بشفاعت او بر حوض قدس وارد شوند، عرض كرديم يا رسول اللَّه حوض قدس كدام است؟ سه بار آن حضرت فرمودند حوضى كه مخصوص من است. (29)حتی از نظر اهل البیت (علیهم السلام) اینکه موقوفات جزء بهترین باقیات الصالحات می باشد . از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که: حضرت علی (علیه السلام) خانه خود را در مدینه وقف نمود.(30)همچنین مرحوم علامه مجلسی چندین حدیث در مورد موقوفات پیامبر اکرم نقل نموده است که هفت زمین حصار دار (اعم از باغات و غلات) که یکی از آنها باغ فدک بود که وقف حضرت فاطمه و فرزندان آن حضرت نمودند.(31)و باز هم در این مورد صاحب مستدرک الوسائل نقل نموده که امام حسین (علیه السلام) نواحی قبرش را از نینوا و غاضریه به شصت هزار خرید و وقف کرد برای زوارش که از آنها تا سه روز پذیرائی شود. (32)
چند روش مصرف موقوفات
: ...... وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (33)یعنی : ......و نيكىهاى ماندگار، ثوابش نزد پروردگارت بهتر و خوش فرجامتر است.در اینجا به برخی از نمونه های وقف که از مهمترین موقوفات ماندگار می باشد را یاد آور می شویم:
الف) وقف بر کارهای خیر
ب) وقف بر کتاب و کتابخانه
ج) وقف بر جلسات روضه خوانی اهل البیت (علیهم السلام)
ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (35)یعنی : اين است (دستورات خداوند دربارهى حج) و هر كس شعائر خدا را گرامى بدارد، پس اين از تقواى دلهاست
د) وقف بر ساختمان هائی نظیر( مسجد، درمانگاه ، حوزه های علمیه ، اماکن مقدسه و اعتاب ،حسینیه) و تعمیر آن
مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً، یعنی : و هر كس كه جانى را زنده كند، گويى چنان است كه همه مردمان را زنده كرده باشد. (36)
پينوشتها:
1 . (المائدة،آيه2 )
2 . (البقرة ، آيه 11)
3 . (اسلام در يك نگاه، ص 89)
4 . (طبقات كبرى ،ج1،ص:472)
5 . ( ترجمه مغازى واقدى ،ص415)
6 . (كافى، ج4، ص5)
7 . (سخنرانی محسن قرائتی، اسفند ماه 1364)
8 . (المائدة،آيه2 )
9 . ( البقرة،آيه 278)
10 . (تفسير نمونه، ج2، 316)
11 . (التوبة ، آيه 104)
12 . (تفسير برهان ، ذیل آیه شریفه)
13 . (تفسير نور الثقلين، ذیل آیه شریفه)
14 . (أحزاب ، آيه 35)
15 . (التوبة ، آيه 34)
16 . (التوبة ، آيه 34)
17 . ( تفسير نور، ج5، ص: 55)
18 . ( تفسير نور، ج5، ص: 55)
19 . ( تفسير صافی، ذیل آیه شریفه)
20 . ( تفسير صافی، ذیل آیه شریفه)
21 . ( صافى، ج 2، ص 104)
22 . ( الحياة با ترجمه احمد آرام، ج3، ص: 305)
23 . (الفرقان ، آیه 65)
24 . (الفرقان ، آیه 65)
25 . (يس ، آيه 1)
26 . ( تفسير نور، ج9، ص 527)
27 . (خصال، ج 1، ص 151، ح 184)
28 . (ثواب الاعمال.ترجمه غفارى ، 678)
29 . (ثواب الاعمال.ترجمه غفارى ، 678)
30 . ( من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص248)
31 . (بحار الانوار،ج22،ص297)
32 . (مستدرک الوسائل،ج 10،ص321)
33 . (مريم ، آيه 7)
34 . ( توشه تبلیغ، بحث وقف)
35 . (حج ، آيه 32)
36 . (احتجاج،ترجمه جعفرى ، ج1 ، 560 )
1 . قرآن كريم.
2 . ابن ابى الحديد، عبدالحميد بن حميداله; شرح نهج البلاغه، بيروت، موسسه اعلمى، 1415هـ.ق، چاپ يكم.
3 . حر عاملى، محمد بن حسن; وسايل الشيعه، قم، موسسة آل البيت(ع)، 1405هـ . ق ، چاپ دوم.
4 . حويزى، عبد على بن جمعه،تفسير نور الثقلين، قم، اسماعيليان، 1415، چاپ چهارم.
5 . طباطبايى، محمدحسين; الميزان، بيروت، موسسه اعلمى، 1411 هـ . ق ، چاپ يكم.
6 . مکارم شیرازی،ناصر، اسلام در يك نگاه، تهران،دار الکتب الاسلامیه،چ 1،1388
7 . مکارم شیرازی،ناصر،تفسیر نمونه،چ اول،تهران،دار الکتب الاسلامیه،1374 ش
8 . ملا محسن كاشاني، فيض، تفسير صافي، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات،بی تا،
9 . قرائتی،محسن،تفسیر نور،مرکز فرهنگی درسهائی از قرآن، چ 11،تهران،1383ش
10 . مکارم شیرازی،ناصر،تفسیر نمونه،چ اول،تهران،دار الکتب الاسلامیه،1374 ش
11 . کلینی،ثقه الاسلام،ترجمه اصول کافی،چ اول،حاج سید جواد مصطفوی،تهران،اسلامیه،1377
12 . شيخ صدوق: ثواب الاعمال، تحقيق علي اكبر غفاري، كتابفروشي صدوق، تهران،1392 ق.
13 . حكيمي، محمدرضا، محمد و علي، الحياه، ترجمه احمد آرام،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،چ مکرر،1380ش.
14 . شیخ صدوق ،خصال ، انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1403 ه.ق، قم، ایران
15 . نوري الطبرسي، حاج ميرزا حسين، مستدرک الوسائل ،بیروت،موسسه آل البیت،چ 1،1408
16 . ابن سعد، محمد بن سع، طبقات، بيروت، دارصادر، بى تا، چاپ يكم.
17 . طبرسى، احمد بن على، احتجاج، تهران، انتشارات منير، 1378، چاپ يكم
18 . شيخ صدوق: خصال، كتابفروشي صدوق،بی جا، تهران،1392 ق.
19 –قرائتی، محسن، ره توشه تبلیغ، نرم افزار
20 . قرائتی، محسن، سایت درسهائی از قرآن
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}