ویژه نامه ادبیات عاشورایی  

 

 
    دل نوشته هايي در سوگ امام حسين (ع) (1)     دل نوشته هايي در سوگ امام حسين (ع) (2)

دريا هيچ توقعي از رودها ونهرهاي حقير ندارد.دريا از نباريدن باران گلايه نمي کند وحتي در هر تشنگي سر به اوجي، لب فروبسته مي ماند. تشنگي را چگونه بردريا مسلط کردند که دريا سراز هر کجاي تاريخ، هر کجاي کوير وصحرا درآورد،

خون حسين نه بر خاک که برآسمان پاشيده شد مگر سرخي شفق گواه اين حقيقت نيست؟ عاشورا حرکتي آگاهانه در راه رهايي است. تنها راه نپوسيدن، فوران فريادهاي فروخفته نفس هايي است که در گلو خفه شده اند.

    دل نوشته هايي درسوگ امام حسين (ع) (3)     دل نوشته اي در سوگ سالار شهيدان

کربلا بيت الحرامي ديگر است.نمادهاي حج را درکربلا بايد ديد و تفسير کرد. درحجاز،سعي صفا و مروه را سرگرداني و عطش را،تل زينبيه را و گودال قتلگاه را. درحج، لباس احرام به تن مي کنند و درکربلا، حتي دريغ از يک کفن!

بسم الله الرحمن الرحيم. السلام عليک يا ابا عبدالله وعلي الارواح التي حلت به فنائک. خورشيد سلام کنان از پس شفق خونين سر بيرون مي کشد تاروز تازه اي را بيآغازد. روزي دگرگونه، درگرمناي فراخ اين دشت

    سيماي امام حسين (ع) در مثنوي مولوي     از علي اصغر خجالت مي کشم...

با تأمّل و تعمق در مضامين مثنوي اين نکته روشن مي گردد که: «در عمق افکار و عقايد مولوي و گفته هاي او، جنبه اي از هواخواهي علي(ع) و خاندان پيغمبر اکرم(ص) وجود دارد که مي توان آن را با اساس و پايه اصلي تشيع

گاه ابر و گاه باران مي شوم گاه از يک چشمه جوشان مي شوم گاه از يک کوه مي آيم فرود آبشار پر غرورم، گاه رود گاه قطره، گاه دريا مي شوم گاه در يک کاسه پيدا مي شوم

    مثنوي کربلا     اشعار عاشورايي

ساربان محمل فرو هل کربلاست اين زمين ميعادگاهي دلرباست کربلا، فخر زمين و آسمان نقطه عطف تطور درجهان کربلا! خون خدا درخاک توست توتياي ديده، خاک پاک توست ديدمت درسجده هاي هر نماز

قرآن نخوان فراز سکوت مناره ها ديگر اميد نيست به اين استخاره ها! برنيزه ها اذان خداحافظي نگو درگوش هاي زخمي بي گوشواره ها آه اي يقين بي سر و بي دست درسماع ابروي آفريده براي اشاره ها!

    بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار...     بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار ...

كربلاو حوادث مربوط به آن در اشعار شاعران پارسي، خصوصاً شاعران شيعي نمود بسياري دارد. مولانا محمد اهلي شيرازي يكي از شاعران شيعي است كه در اواخر قرن نهم و اوايل قرن دهم، اين موضوع را در اشعار خود پرورانده است.

اهلي در اشعار متعددي به مدح فرزندان امام موسي كاظم (عليه السلام) پرداخته و اوصاف و خصايلي از ايشان را به تصوير كشيده است؛ از جمله در اشعاري با مطلع هاي زير مي توان اين موضوع را ديد: آن كه خاک آستانش كعبه ي صدق و صفاست

    تجلي عاشورا و انقلاب حسيني در شعر...     تجلي عاشورا و انقلاب حسيني در شعر ...

اين مقاله با بررسي زمينه هاي تاريخي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و ادبي شعر حماسي-آييني عاشورايي، دوره شكل گيري و تحول آغازين و ساختار آن را تبيين مي كند و ارزش هاي ديني نهفته در قيام كربلا، همچون استمرار غدير و ولايت،

قيام امام حسين(ع)از يك سو به سبب مطرح ساختن ارزش هاي عام و فراگير انساني-عدالت محوري، ستم ستيزي، آزادي خواهي و جز آن-و از سوي ديگر با تبليغ و ترويج علمي آرمان هاي ماندگار و آموزه هاي

    شعرهاي عاشورايي     اشعار مُحرمي

پيچيده در اين دشت عجب بوي عجيبي بوي خوشي از نافه آهوي نجيبي يا قافله اي رد شده، بارش همه گلبرگ جا مانده از آن قافله عطر گل سيبي يک شمه شميم خوش فردوس...نه پس چيست؟ پس چيست؟ عجب بوي خداوند فريبي کي لايق بوي خوشي از کوي بهشت است جاني که از اين عطر نبرده است نصيبي

الشام... الشام... الشام... غربت شمار شهیدان اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان می‌خواهم ای شام خیلی، آنقدر آتش بگیرم تا عاقبت گُم شوم گُم، گُم در غبار شهیدان می‌خواهم آن‌سان بگریم، تا در تف خون بپیچد پژواک فریادهای دنباله‌دار شهیدان هیهات، هیهات، هیهات، بانگ انالحق عشق است

 

    لينک هاي مقالات ديگر