پژوهشى در زیارتنامه حضرت معصومه (س)
در این نوشته كوتاه به نكاتى از زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه (س) پرداخته شده كه امید است زائران را معرفت و بصیرت افزاید.البته آنچه مایه دلگرمى و جرئت برچنین جسارتى است، كرم این خاندان به ویژه شهرت این بزرگوار به كریمه اهل بیت است كه سلیمان وار هر هدیه را، هرچند ران ملخى باشد، از هركسى حتى مورى خرد و ناچیز مى پذیرد. انگیزه اصلى این نوشتار ابراز ادب و اظهار ارادت به ساحت و بارگاه ملكوتى این یادگار موسوى(ع)است و گرنه این نكات از دید تیزبین اهل قلم و محققان معارف اهل بیت(علیهم السلام) پوشیده نیست.
بعد از جناب عباس بن على (علیهماالسلام) و على اكبر(ع) فاطمه معصومه(س) شاید تنها امامزاده اى است كه زیارتنامه ویژه دارد.علامه مجلسى در بحار از امام هشتم(ع) نقل كرده كه حضرت به سعدفرمود: نزد شما قمى ها از ما اهل بیت قبرى است. سعد پرسید: قبرفاطمه دختر موسى(ع) را مى فرمایى ؟
فرمود: آرى، هركس او را زیارت كند و عارف به شان و حق وى باشد، بهشت پاداشش خواهد بود. هنگامى كه كنار قبر آمدى، نزدسرمقدس، روى به قبله بایست و پس از 34 مرتبه الله اكبر و33مرتبه سبحان الله و33 مرتبه الحمد الله، بگو: السلام على آدم صفوه الله، السلام على نوح نبى الله و... (1)
در این زیارت كه درمفاتیح الجنان نقل شده، از نظر سند و متن، نكاتى در خور تامل است.
سند این روایت
1- علامه مجلسى
البته اعتبار علامه مجلسى به نقل او نیز اعتبار مى بخشد ولى عدم ذكر منبع، به لحاظ تحقیقى و نكته سنجى در حد خود، نقطه ضعفى است.
2- راویان حدیث
"ثقه فى الحدیث ثبت معتمد صحیح المذهب." (2)
در نقل حدیث موردوثوق است، در نقلها دقیق و مورد اعتماد است و مذهب صحیح اثناعشرى دارد.
پدرش ابراهیم بن هاشم قمى نیز از چهره هاى مقبول است و به تعبیر علامه بزرگوار خویى در «معجم الرجال » در وثاقت وى جاى تردیدى نیست. (3)
در مورد سعد كه راوى از امام هشتم(ع) است وابراهیم بن هاشم از او نقل كرده، باید گفت: اگر مراد سعدبن عبدالله اشعرى قمى باشد، و ثاقتش مسلم است. و به تعبیر نجاشى شیخ هذه الطائفه و فقیهها و وجهها (4) بزرگ طائفه شیعه و فقیه وچهره برجسته آنان است. ولى پرسشهایى به ذهن مى آید
در موردروایت ابراهیم بن هاشم ابراهیم بن هاشم از سعد پرسشهاى به ذهن مى آید.
1- در طبقات راویان، ابراهیم بن هاشم طبقه هفتم و سعد بن عبدالله اشعرى طبقه هشتم است. طبق قاعده، سعد باید از ابراهیم حدیث نقل كند. برهمین اساس، در كتب چهارگانه روایى ما حدود 20مورد دیده مى شود كه سعد از ابراهیم روایت نقل كرده است. (5) تنهادر یك مورد ابراهیم بن هاشم از سعد بن عبدالله نقل كرده است (6)
و البته همان یك مورد نیز موید خوبى است كه نشان مى دهدابراهیم از سعد حدیث نقل مى كند. شاید چندان هم دور از انتظارو اعتبار نباشد كه، در كنار موارد متعدد نقل سعد از ابراهیم،یكى دو مورد ابراهیم از سعد نقل كرده باشد.
2- در كتابهاى معتبر حدیث شیعه، سعد بن عبدالله هیچ روایتى از امام هشتم(ع) ندارد. احادیث او از صادقین (علیهماالسلام)است. (7)
پس مورد زیارتنامه را باید یك استثنا به شمار آرود.افزون بر این، به اتفاق همه مورخان سال شهادت امام هشتم(ع)203 ه ق است و سال وفات سعد بن عبدالله 299 یا 301 ه ق. این نقل در صورتى درست است كه سعد تنها پس از شهادت حضرت رضا(ع)حدود 100 سال عمر كرده باشد. بدین ترتیب، درك محضر حضرت رضا(ع) واسطه مستقیم محتواى زیارتنامه شدن سعد بسیار دورمى نماید.
اگر مراد از سعد در این سند سعد بن سعد بن احوص اشعرى قمى باشد، شیخ طوسى(ره) در رجال وى را توثیق فرموده، مشكل نقل ازامام هشتم(ع) بر طرف مى شود زیرا او از اصحاب امام هشتم(ع)است و از حضرت حدیث نقل كرده است. ولى در این فرض، اشكال دیگرى پیش مى آید و آن اینكه:
در كتب معتبر روایى ما ابراهیم بن هاشم، حتى یك روایت از سعدبن احوص ندارد.
البته ممكن است سعد مذكور در سند، سعد دیگرى جز این دو باشد كه در آن صورت تعیین وى و اثبات و ثاقتش به سادگى ممكن نیست.
به هر حال تعیین دقیق شخصیت و وثاقت سعدمذكور در سند زیارتنامه مشكل است.
متن زیارتنامه
شاید بتوان عدولهایى چنین كوتاه و سریع را نوعى اضطراب در متن به شمار آورد.
با توجه به تمامى این موارد سندى و متنى، شایداحتمال مرحوم علامه مجلسى(ره) در كتاب «تحفه الزائر» قوى وپسندیده باشد. او مى فرماید: ممكن است، بر فرض صحت سند و صدورصدر روایت، ذیل آن كه متن زیارتنامه است، دنباله حدیث نبوده،به و سیله علما و بزرگان تالیف شده باشد. (8) مانند زیارتنامه حضرت زینب كبرى(س) و عبدالعظیم حسنى(ع) و برخى امامزادگان بزرگوار دیگر.
سخن نهایى
به دودلیل نباید در اسناد مستحبات مناقشه كرد:
1- وقتى ثواب و پاداشهاى آنها در این حد از ارزش باشد، ازدیدگاه عقلا، تنها احتمال 50 درصد صدق و صدور كافى است، چه رسدبه این كه مانند این اخبار صدورش ظنى باشد یعنى 70 تا 80درصد احتمال دارد از معصوم صادر شده باشد.
2- روایات فراوان و مورد اعتمادى در دست داریم كه مى گوید:اگر كسى ثوابى را بر عملى بشنود و آن عمل را به امید به دست آوردن آن ثواب انجام دهد، خداوند آن پاداش را به وى خواهدداد. اگر چه شنیده اش با واقع مطابق نباشد. با وجود این اخبارمورد اطمینان، عذرها از ناحیه سند منقطع است.
در صدر روایت زیارتنامه حضرت معصومه(س) به زائرى كه عارف به شان و مقام آن بانوى بهشتى باشد، وعده بهشت برین الهى داده شده است. این پاداشى بسیار گرانبهاست و حتى اگر چند در صداحتمال دست یابى بدین پاداش وجود داشته باشد، نباید آن را ازدست داد.
زیارتنامه اى دیگر
مجلسى كتاب «مزار» ابن مشهدى را «مزاركبیر) و مورد اعتماد بزرگان شیعه دانسته است. (11)
به هر تقدیر،كتاب «مصباح الزائر» مشتمل بر اسناد نیست شاید بدان جهت كه سید آن را در آغاز تكلیف و نویسندگى اش تالیف فرموده است. اوخود مى نویسد:
...مما الفت فى بدایه التكلیف من غیر ذكرالاسرار و التكشیف كتاب مصباح الزائر و جناح المسافر ثلاث مجلدات...از آنچه در نوجوانى و بدون ذكر اسرار و مكشوفات تالیف كرده ام، كتاب سه جلدى «مصباح الزائر» است.
محدث نورى، پس از این سخن، مى افزاید:
ومنه یظهر وجه عدم مشابهته كاللهوف لسایر مولفاته من ذكرالاسانید و الاسرار. (12)
از این نوشته و اعتراف سید علت تفاوت و عدم مشابهت كتاب «مصباح » و «لهوف » با دیگر مولفات و نوشته هایش آشكار مى شود. در آن دو كتاب سندها و اسرار ذكر نشده است. بااین همه، جلالت قدر سیدبن طاوس و ارتباط محكم وى با حضرت بقیه الله (ارواحنافداه) گفته ها و نوشته هایش را اعتبارى خاص مى بخشد هرگونه احتمال خلاف را نفى مى كند. محدث نورى در باره سید تعبیر عجیب و عمیقى دارد. او مى فرماید:
و یظهر من مواضع من كتبه خصوصا كتاب كشف المحجه ان باب لقائه ایاه صلوات الله علیه كان له مفتوحا قد ذكرنا بعض كلماته فیهافى رسالتنا جنه الماوى.» (13)
در كتابهایش، بویژه، «كشف المحجه »، از موارد متعددى به دست مى آید كه باب ملاقات ودیدارش با وجود مقدس ولى عصر(عج) گشوده بود و هر زمان كه مى خواست، امكان تشرف داشت. ما برخى از آن موارد را در رساله «جنه الماوى » آورده ایم.
همچنین محدث نورى در «نجم الثاقب » و علامه اریلى در (كشف الغمه » در جریان شفا یافتن اسماعیل بن حسن هرقلى چنان نگاشته اند كه حضرت ولى عصر (ارواحنا له الفداه) سید بن طاوس رافرزند خود خوانده است.
چنین شرف و افتخارهایى را، در طول غیبت كبرى، براى هیچ كس جزاو نخوانده و نشنیده ایم.پس این زیارتنامه مورد اعتماد است و از زیارتهاى معتبر درزیارت حضرت معصومه(س) و هر امامزاده دیگرى است بویژه كه به نقل علامه مجلسى(ره) در بحار، شیخ مفید(ره) نیز این زیارتنامه را در كتاب «المزار» خویش آورده است. (14)
البته در نسخه اى ازكتاب «المزار» شیخ مفید(ره) كه اكنون در اختیار است اثرى ازاین زیارتنامه به چشم نمى خورد. شاید، چنانكه محقق بزرگوارآقاى سید محمد باقر ابطحى اصفهانى در مقدمه كتاب «المزار»شهید اول(ره) احتمال داده، نسخه دیگرى از «المزار» مفید نزدعلامه مجلسى(ره) بوده كه به دست ما نرسیده است. (15) و در آن، این زیارتنامه ذكر شده بود.
متن اصلى زیارتنامه
همین زیارتنامه با تغییر ضمیرها و كلمات و متناسب با زیارت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
السلام علیك ایتهاالسیده الزكیه الطاهره الولیه و الدعیه الحفیه اشهد انك قلت حقا و نطقت حقا و صدقا و دعوت الى مولاى و مولاك علانیه و سرافازمتبعك و نجا مصدقك و خاب و خسر مكذبك والمتخلف عنك اشهدى لى بهذه الشهاده لاكون من الفائزین بمعرفتك و طاعتك و تصدیقك وابناعك والسلام علیك یا سیدتى و بنت سیدى انت باب الله الموتى منه و الماخوذ عنه اتیتك زائرا و حاجاتى لك مستودعا و هااناذا استودعك دینى و امانتى و خواتیم عملى و جوامع املى الى منتهى اجلى والسلام علیك و رحمه الله و بركاته.
در پایان خالصانه ترین سلام و تحیت ها و والاترین ارادت و محبت هاو ژرف ترین عواطف و اخلاص هاى خویش را به ساحت مقدس كریمه اهل بیت(سلام الله علیها) نثار مى كنیم. بانوى والا مقامى كه حرم باصفایش و قدر و منزلت والایش یاد آور قدر و منزلت قبر گم شده عصمت كبراى حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. و پناه بردن صادقانه به حریم كرمش، گره گشاى هر مشكل و بر طرف كننده همه گرفتاریهاست.
والسلام على فاطمه المعصومه بنت الكاظم علیه السلام و اخت الرضاعلیه السلام و عمه الجواد علیه السلام و على بنات رسول الله المدفونات فى بقعتهاالشریفه و رحمه الله و بركاته.
پینوشتها:
1- مجلسى، بحار، ج 102، ص 265.
2- ابو العباس نجاشى، رجال نجاشى، ص 183.
3- خوئى، معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 317.
4- ابو العباس نجاشى، همان، ص 126.
5- خویى، همان، از ص 321 تا 468.
6- همان، ص 466.
7- همان، ج 8، ص 402.
8- مجلسى، تحفة الزائر، چاپ سنگى، اواخر كتاب پس از نقل زیارت.
9-ملكى، میرزا جواد آقا، المراقبات، ص 57.
10- نورى، مستدرك الوسائل، ج 3، ص 368 و 370.
11- شیخ عباس قمى، فوائد الرضویة، ص 449.
12- نورى، همان، ص 471.
13- همان، ص 468.
14- مجلسى، همان، ص 273.
15- شهید اول، المزار، ص 7.
16- مجلسى، همان، ص 272.
منبع: نرم افزار کریمه اهل بیت موسسه ولی عصر)عج)
ارسال توسط کاربر محترم سایت : morteza800
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}