دستنوشته های شهید صیاد شیرازی (3)


 






 

نامه به جانشين ف نزاجا
 

مورخه 9 /12/ 64
بسم الله الرحمن الرحيم

والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا وان الله مع المحسنين
عنکبوت 69
از: ف نزاجا
به: جانشين ف نزاجا
موضوع: ياد آوري تذکراتي مهم
موجوديت ارتش و آبرو و حيثيت ارتشيان در گرو ميزان مجاهدتي است که هم اکنون در جبهه هاي نبرد به انجام مي رسد. ما همگي در ادامه راه شهدا و جانبازان ايثارگر خود تکليف سنگيني بر دوش داريم. ارتشيان به ويژه رزمندگان ايثارگر نزاجا که سالياني است در جبهه هاي حق عليه باطل به آنچه که لبيک گفته اند پايدارند و اين وظيفه ماست که هم خود و هم ياران خود را در صحنه نگه داريم، آن هم با روحيه اي همپا و همراه روحيه امت شهيد پرورمان. آنچه که هم اکنون به جبهه روح و توان بخشيده است همانا قدرت باري تعالي است که از پايگاه هاي برکت رحمت الهي چون امام و امت شهيدپرورمان متجلي گشته است.
و ما رزمندگان ارتش و سپاه اگر لياقت خود را به ثبوت برسانيم نقش عامل بودن اين قدرت الهي را در يپروزي ها در ميدان نبرد ايفا خواهيم کرد. پس نصرت ها از جانب خداست که نصيب امت شهيد پرور ايران و عاملين قدرت خدا که همانا رزمندگان اسلام است عطا گرديده.
پيروزي والفجر 8، فتح المبين ديگري است که به ياري پروردگار يکتا بايستي بيت المقدس ديگر را پشت سر داشته باشد با اين ويژگي که هم قريب الوقوع باشد هم عمده و اين بار بيت المقدسي که در آن به آفت غرور کشيده نشويم و نبرد را ادامه دهيم تا شايد خداوند متعال سرانجام ما را در نبرد با کفرپيشگان صدامي مقدر فرمايد ان شاء الله...
و اما نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي چه بايستي بکند.
الحمدالله نزاجا تا اين لحظه در صحنه قرار دارد و وظيفه خود را به خوبي به انجام مي رساند. البته نارسايي هايي در تشکيلات ما هست که بزرگ ترين آن عدم تشکيل ستاد در قرارگاه خاتم الانبياء (صلی الله علیه و آله و سلم) است و به همين دليل است که آهنگ عمليات ما با برادران سپاه موزون نيست، ولي مي شود اين ضعف را حتي به طور مقطعي ترميم کرد.

*******

درباره حکم امام بر نمايندگي در شوراي عالي دفاع
 

مورخه 27/ 4/ 65
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوندا! تو را شکر و سپاس بر اينکه بر بنده ناتوان و درمانده خود نعمت و رحمت نازل کردي و با ندا و فرمان بنده صالحت «حضرت امام خميني» خط بطلان بر افکار مبهم و اکاذيب جاري جامعه کشيدي.
خداوندا! معترفم به اينکه همچنان ناتوانم در شکرگزاري و سپاس، ولي نااميد نيستم به اينکه تو ياريم کني و به قدرت و تواني برسم که به لطف و عنايت تو فراموش نکنم که «همه چيز در دست توست» و آگاه باشم به اين که هر چه بگويم «تو همه کاره اي» و بر خود نهيب زنم که «خيلي بيشتر از اينها همه کاره اي». حکم حضرت امام مدظله مبني بر نمايندگي از طرف ايشان در شوراي عالي دفاع در تاريخ 23/ 4/ 65 صادر گشت و دنيايي از معرفت در اين چند جمله وجود دارد که اينجانب با وسع کم فکري به قسمتي از آن پي برده ام که بر حسب وظيفه و تکليفي که بر دوش احساس مي کنم اقدام به نگارش آن نمايم.

*******
نامه به حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني
بسم الله الرحمن الرحيم
والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا وان الله مع المحسنين
(عنکبوت 69)

سرور ارجمند جناب حجت الاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني سلام عليکم همان طوري که حضوراً نيز متذکر نکاتي از عمليات والفجر 8 و 9 گرديدم، لازم ديدم که به صورت مکتوب مواردي را به عنوان مشاور عملياتي حضرت عالي و يکي از مسئولين اجرايي جنگ به عرض برسانم. عمليات اخير که به حول و قوه الهي موجب گشايش امور در جبهه هاي نبرد گرديد، چهره روشني از پيروزي ونصرت خدا بود که به امت شهيد پرورمان ارزاني گشت. از نتايج اين پيروزي ها در ابعاد نظامي، سياسي و... که چهره ظاهر آن است، که بگذريم در بعد باطني نتايج زير را در برداشت. 1- وحدت فرماندهي ما به برکت وجود حضرت عالي که منصوب حضرت امام بوده و مورد اعتماد و علاقه همه رزمندگان اسلام هستيد والحمدالله هوش و درايتي که خداوند به شما داده است و از حس تشخيص خوبي برخورداريد، حاصل گشت.
2- نقش تعيين کننده مردم در تقويت جبهه هاي نبرد بار ديگر نمايان گشت.
3- اطاعت صادقانه و آگاهانه مسئولين ارتش و سپاه از تذکرات محکم حضرت امام موجب گشت که يک بار ديگر تجربه کنيم که اگر خط امام را صادقانه دنبال کنيم چقدر مورد عنايت خداوند متعال قرار مي گيريم. لازم مي بينم فرازي در رهنمودهاي مدبرانه حضرت امام را که رعايت آن از عوامل مهم پيروزي است ياد آور شوم. شما بايد خودتان همه چه ارتشي و چه سپاهي و چه بسيجي و چه هر کسي هست شما خودتان را يک قوه بدانيد... ديگر نبايد اين مسئله پيش بيايد که نظامي هستم، ارتشي هستم، من سپاهي هستم. من بسيجي هستم. اين مسائل نبايد پيش بيايد. شما همه تان بايد با هم باشيد. هر وقت مي بينيد نقصي در قدرت آن يکي هست، کمک کنيد. آن مي بيند در شما نقصي هست از قدرت، از ابزار او کمک کند و مثل يک آدمي که مي خواهد برود و يک کاري را بکند، همه قوايش متوجه اين است که آن کار را بکند. شما شخص واحد باشيد و يد واحد باشيد و يد واحد قدرت واحد براي اين که نجات بدهيد کشورتان را و بالاتر که اسلام را....

منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 30 - 29