سوگواري ائمه معصومين (عليهم السلام) بر امام حسين (ع): زنده نگهداشتن قيام كربلا (3)
سوگواري ائمه معصومين (عليهم السلام) بر امام حسين (ع): زنده نگهداشتن قيام كربلا (3)
سوگواري امام زين العابدين (ع) بر امام حسين (ع)
امام صادق (ع) فرمودند : آنان كه بسيار گريه كردند، پنج نفرند: آدم (ع)، يعقوب (ع)، يوسف (ع)، فاطمه بنت محمد (ص) و علي بن الحسين (ع).
علي بن الحسين (ع) چهل سال بر پدرش حسين (ع) گريه كرد. طعامي در برابر آن حضرت نگذاشتند، مگر اينكه گريه كرد تا اينكه غلامش عرض كرد: قربانت گردم يابن رسول الله (ع) من مي ترسم كه خودتان را از بين ببريد. فرمود: من حزن و اندوهم را به خدا شكوه مي كنم و از طرف خدا چيزي را مي دانم كه شما نمي دانيد. من هيچ گاه كشته شدن فرزند فاطمه را ياد نمي كنم مگر اينكه اشكم سرازير مي شود.(1)
حضرت زين العابدين (ع) كه به بكائين مشهور شده است(2)، در عزاي پدر، سال ها گريست، سوز دروني او در اشعارش كاملاً آشكار است :
نحن بنوالمصطفي ذو غصص
يجوعها في الانام كاظمنا
عظيمه في الانام محنتنا
اولنا مبتلي و آخرنا
يفرح هذا الوري بعيدهم
و نحن اعيادنا مآتمنا
و الناس في الامن و السرور و ما
يا من طول الزمان خائفنا(3)
ما فرزندان مصطفي، صاحب غصه ها هستيم و در ميان مردم آن غصه را فرو مي بريم. محنت ما در ميان مردم بسيار است و اول و آخر ما گرفتار مي باشد. اين مردم با عيدشان خوشحال مي شوند، ولي عيدهاي ما سوگواري است. مردم در امنيت و سرور هستند، ولي بيم و هراس ما هيچ گاه امان ندارد.
امام صادق (ع) فرمودند : جد من علي بن الحسين (ع) وقتي كه ياد حسين (ع) مي كرد، مي گريست، به طوري كه اشك چشمش، محاسنش را پر مي كرد و هر كس او را مي ديد، دلش به رحم مي آمد و با گريه ي آن حضرت مي گريست و فرشتگان كه در كنار قبر حسين (ع) هستند، گريه مي كنند و به گريه ي آنها هر فرشته اي كه در آسمان است، مي گريد.
آن حضرت هر وقت ظرف آبي را بر مي داشت كه بنوشد، به گونه اي گريه مي كرد كه آب اشك آلود مي شد و وقتي برخي ايشان را دلداري مي دادند، مي فرمود : «كيف لا ابكي؟ و قد منع ابي من الماء الذي كان مطلقاً للسباع و الوحش؟ » چگونه گريه نكنم؟ آبي كه براي درندگان و حيوانات وحشي آزاد بود، براي پدرم ممنوع گشت،.(4)
همچنين امام سجاد (ع) ضمن خطبه اي كه هنگام بازگشت به مدينه در بيرون شهر ايراد فرمودند، كشته شدن امام حسين (ع) را مصيبت بزرگي
معرفي كردند كه كشتن آن حضرت شكست بزرگي بر اسلام وارد كرد.(5)
عزاداري امام باقر (ع) برامام حسين (ع)
آن حضرت فرمودند : بر مؤمنان لازم است روز عاشورا در ماتم به سر برند و به يكديگر كه رسيدند بگويند: «عظم الله اجورنا و اجوركم بمصابنا الحسين و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه المهدي من آل محمد.»
همچنين امام باقر (ع) عقيده داشت : بعد از يحيي بن زكريا آسمان در مرگ كسي نگريست مگر در شهادت حسين بن علي (ع) كه چهل روز در اين مصيبت گريان بود.(7)
به محض فرا رسيدن ماه محرم، شعراي عرب براي تجديد ياد حسين (ع) خدمت فرزند بزرگوار آن حضرت، امام باقر (ع) مي رسيدند و شعرهاي جديدي در رثاي امام حسين (ع) و تسليت و يادآوري با روحيه اي مملو از حزن و اندوه قرائت مي كردند كه معروف تر از همه ي آنها كميت بن زيد اسدي شاعر معروف عرب است كه قصيده ي «هاشميات» اش در ذكر مصائب
آل رسول الله (ص) مشهور است.
سوگواري امام صادق (ع) بر امام حسين (ع)
ابي عماره ي شاعر مي گويد : امام صادق (ع) به من فرمودند : «اي ابا عماره! درباره ي حسين (ع) براي ما مرثيه بخوان! چون قسمتي از مرثيه را خواندم، حضرت با شنيدن آن گريست و پيوسته گريه مي كردند تا آنجا كه صداي زنان پشت پرده هم به گريه بلند شد، سپس امام (ع) فرمودند :«من انشد في الحسين شعراً تبكي و ابكي عشراً كتب له الجنه»: كسي كه درباره ي حسين (ع) شعري بگويد و گريه كند و ده نفر را بگرياند، بهشت بر او واجب مي شود.(8)
همچنين آن حضرت (ع) به سوگواري و عزاداري امام حسين (ع) بسيار اهميت مي دادند و مي فرمودند : «نفس المهموم لحزننا اهل البيت تسبيح» : سوگواران بر مظلويت خاندان ما، نفس كشيدن عبادت است.
عبدالله سنان مي گويد : روز عاشورايي به خدمت امام صادق (ع) رسيدم، حضرت با رنگي پريده و گريان، بسيار غمناك بود. از علت آن سؤال كردم، فرمودند: مگر نمي داني در چنين روزي جد ما حسين بن علي (ع) شهيد شده است.(9)
ابي بصير مي گويد : خدمت امام صادق (ع) بودم كه پسرش وارد مجلس شد. حضرت به او فرمود : مرحبا و او را به سينه چسبانيد و گفت : خدا كوچك كند كسي كه شما را كوچك بشمارد و انتقام گيرد از كسي كه خون شما را بريزد و خوار كند.
امام صادق (ع) به عبدالله بن حماد بصري فرمود : به من خبر رسيد كه
گروهي از مردان و زنان كوفه و غير آن، در نيمه ي شعبان كنار قبر امام حسين (ع) مي آيند و براي آن حضرت نوحه سرايي مي كنند و بعضي كنار قبر او قرآن مي خوانند و بعضي نيز كيفيت شهادت امام حسين (ع) و يارانش را شرح مي دهند و عده اي نوحه گري مي كنند؛ گفتم، بله فدايت شوم، چنين است. امام (ع) فرمودند : ستايش خدايي را كه قرار داد و در ميان مردم، كساني را كه به نزد ما مي آيند و ثناي ما مي گويند و براي ما نوحه مي خوانند.(10)
عزاداري امام موسي كاظم (ع) براي امام حسين (ع)
حضرت امام رضا (ع) در اين باره فرمودند : هر گاه ماه محرم فرا مي رسيد، پدرم موسي بن جعفر (ع)پيوسته اندوهناك بود ونمي خنديد تا دهه ي عاشورا سپري مي شد. در روز عاشورا هميشه گريه و سوگواري مي كرد و مي فرمود : «هو اليوم الذي قتل فيه الحسين (ع)» : اين روز، روزي است كه حسين (ع) درآن كشته شده است.(11)
سوگواري امام رضا (ع) براي امام حسين (ع)
دارم شعري درباره مصائب اهل بيت بخواني. چون اين روزها روز حزن و اندوه ما اهل بيت و ايام شادي دشمنان ما به خصوص بني اميه است. اي دعبل! هر كس بگريد يا بگرياند ـ اگر چه يك نفر را ـ اجرش با خدا خواهد بود. اي دعبل! هر كس براي مصيبت هايي كه دشمنان بر ما وارد ساخته اند، اشك بريزد، خداوند او را در روز قيامت با ما محشور خواهد كرد و در گروه ما خواهد بود. اي دعبل! هر كس بر مصيبت هاي جد ما حسين (ع) بگريد، بي شك خداوند گناهانش را خواهد بخشيد.(12)
حضرت امام رضا (ع) در هر موقعيتي براي جدش امام حسين (ع) عزاداري مي كرد و مردم را به عزاي پسر فاطمه (سلام الله عليها) تشويق مي نمود و از مردم مي خواست در روز عاشورا دست از هر كار دنيايي بكشند و به عزا بنشينند و در اين باره فرموده است : هر كس كار و تلاش براي به دست آوردن خواسته هاي دنيوي را در روز عاشورا ترك كند، خداوند حاجت هاي دنيا و آخرت او را برآورده مي كند؛ هر كس روز عاشورا، روز مصيبت و غم و گريه ي او باشد، خداوند روز قيامت را روز شادي و سرور او قرار مي دهد و چشمش در بهشت به ديدار ما روشن مي شود و هر آن كه روز عاشورا را روز بركت بداند و چيزي ذخيره كند، هيچ بركتي در آنچه ذخيره كرده است، نمي يابد.(13)
آن حضرت، ماه محرم را اينگونه تفسير مي كردند : محرم ماهي است كه در روزگار جاهليت احترام داشت و مردم در آن ماه از جنگ و خونريزي
پرهيز داشتند، اما دشمنان در آن ماه خون ما را ريختند؛ حرمت ما را شكستند؛ زنان و عزيزان ما را به اسارت گرفتند؛ آتش به خيمه ها زدند؛ اموال ما را به غارت بردند و سفارش پيامبر (ص) را در مورد ما پاس نداشتند.(14)
از ديدگاه آن حضرت، اشك بر امام حسين (ع) باعث عفو و بخشودگي گناهان مي شود، چنانكه به ريان بن شبيب فرمودند: اي پسر شبيب! اگر براي چيزي گريه كني، براي حسين بن علي (ع) اشك بريز، چه اينكه او را مانند گوسفند سربريدند و همچنين هيجده نفر از مردان اهل بيتش را كه در روي زمين همانندي برايشان نبود، همراه او به شهادت رساندند و آسمان ها و زمين بر او گريستند. اي پسر شبيب پدرم از پدرش و او از جدش روايت كرد كه چون جد من حسين (ع) به شهادت رسيد، آسمان خون و خاك سرخ باريد. اي پسر شبيب! اگر براي امام حسين (ع) گريه كني، به اندازه اي كه اشك به گونه ات روان گردد، خداوند همه گناهان تو را مي بخشد : كوچك باشد يا بزرگ، كم باشد يا زياد.(15)
شاعراني كه در مصيبت خاندان عصمت و طهارت به ويژه مظلوميت امام حسين (ع) مرثيه سروده اند، مورد توجه امام رضا (ع) بودند. دعبل بن خزاعي در مرو خدمت علي بن موسي الرضا (ع) آمد و عرض كرد: يابن رسول الله! من درباره ي شما قصيده اي گفته ام و بر خودم قسم خوردم كه قبل از شما آن را براي احدي نخوانم. امام (ع) فرمودند: آن را بخوان.
و او شعر را خواند: «مدارس آيات خلقت من تلاوه و منزل وحي
مقفرالعرصات.» وقتي به اين بيت رسيد كه «اري فيئهم في غيرهم متقسما و ايديهم من فيئهم صفرات»؛ يعني مي بينم مال مخصوص آنان در ميان غيرآنها تقسيم مي شود و دست آنان از مال خودشان خالي است، امام (ع) گريه كردند و فرمودند : راست گفتي اي خزاعي!
شاعر ديگر ابراهيم بن عباس بود كه خدمت آن حضرت رسيد و قصيده اش را خواند كه مطلعش اين بيت است : «ازل عزاء القلب بعد التجلد مصارع اولاد النبي محمد (ص)»؛ يعني بعد از گذشتن از قتلگاه فرزندان پيامبر (ص) آرامش و صبر دل از بين رفت.
امام رضا (ع) درباره ي گريه و عزاي عاشورا فرمودند : هر كس كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براي او روز شادي و سرور قرار مي دهد.(16)
به خاك كربلا زائر بيفشان دانه ي اشكي
كه هر كس بهر خود روز قيامت كشته اي دارد
(زائر همداني)
شهادت امام حسين (ع)، امام رضا (ع) را براي هميشه غمگين و داغدار كرده بود، چنان كه فرمودند: همانا روز مصيبت حسين (ع)، چشمان ما را خسته و مجروح كرده است و اشك هاي ما را ريزان نموده و عزيزان ما در آن سرزمين غمبار، گرفتار خواري شدند. مصايب آن روز به گونه اي است كه براي هميشه ما را غمگين و داغدار كرده است.(17)
در حديثي ديگرازامام رضا (ع) نقل شده است كه فرمودند : همانا روز
شهادت امام حسين (ع) قلب ما را مجروح و اشك ما را روان ساخت، عزيز ما در سرزمين «كرب و بلا» خوار كرد و تا قيامت براي ما اندوه و بلا بر جاي گذاشت؛ پس گريه كنندگان بايد برانسان مظلومي چون حسين (ع) بگريند.(18)
ديگر ائمه ي معصومين (عليهم السلام) نيز با آنكه در دوره ي اختناق به سر مي بردند، به هر طريقي كه مي توانستند مجالس سوگواري بر امام حسين (ع) را برگزار مي كردند و به شيعيان هم سفارش مي كردند براي زنده نگه داشتن اهداف عاشورا اين مجالس برگزار شود و خودشان در محرم در حالت حزن و اندوه به سر مي بردند؛ آنگونه كه در زيارت مقدمه ي امام زمان (عج) خطاب به سيدالشهدا آمده است: «اي جد بزرگوار! اگر روزگاران مرا به تأخير انداخت و نتوانستم به ياري تو بشتابم و با دشمنان تو جنگ نمايم، اما هر صبح و شام براي تو گريه مي كنم و اگر از شدت گريه چشمم خشك شود، به جاي اشك خون گريه مي كنم.»(19)
نتيجه
اهل بيت امام حسين (ع) از همان روز واقعه سعي مي كردند با سوگواري اهداف اين نهضت را براي مردم روشن سازند. امام سجاد (ع) كه خود شاهد صحنه ي ناگوار و خونبار واقعه ي كربلا و ماجراي بعد از آن بود، براي زنده نگه داشتن ياد و نام شهيدان و براي جلوگيري از فراموش شدن آن واقعه ساليان دراز عزادار بود و به اندك مناسبتي اشك از ديدگانش جاري مي شد بعد از امام سجاد (ع) هر يك از امامان (عليهم السلام) اين راه را ادامه دادند و مردم را به برگزاري مراسم سوگواري تشويق مي كردند و خود عزادار بودند؛ همچنين شاعران را به سرودن مرثيه در واقعه ي كربلا تشويق مي كردند. ائمه ي معصومين (عليهم السلام) آن قدر بر سوگواري امام حسين (ع) تأكيد داشتند كه معتقد بودند: اجر سوگوارامام حسين (ع) با خداوند است و اشك بر آن امام شهيد (ع) باعث بخشايش گناهان مي شود و هر كس روز عاشورا را روز مصيبت بداند و اندوهگين باشد، در روز قيامت شادمان محشور خواهد گشت.
پينوشتها:
1. مجالس السنيه؛ ص 146.
2. موسوعه آل النبي؛ ص 645.
3. اعيان الشيعه؛ ج4، ص 249.
4. ابن شهر آشوب؛ مناقب، ج3، ص 303.
5. سيد بن طاووس؛لهوف؛ ص 180.
6. وسائل الشيعه؛ ج10، ص 398.
7. مجلسي؛ بحارالانوار؛ ج45، ص 211.
8. شيخ صدوق؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ ص 84.
9. مجلسي؛ بحارالانوار؛ ج98، ص 309.
10. ابن قولويه؛ كامل الزيارات؛ ص 325.
11. وسائل الشيعه؛ ج10، ص 398.
12. مجلسي؛ بحارالانوار؛ ص 257.
13. شيخ صدوق؛ امالي؛ ص 138 و بحارالانوار؛ ج44، ص 282.
14. مجلسي؛ بحارالانوار؛ ج44؛ ص 284.
15. شيخ صدوق؛ عيون اخبار الرضا؛ ج1، ص 234.
16. مجلسي؛ بحارالانوار؛ ج44، ص 384.
17. شيخ صدوق؛ امالي؛ ص 138 و بحارالانوار؛ ج44، ص 284.
18. وسائل الشيعه، ج10، ص 394.
19. مستدرك الوسائل؛ ج3، ص 368.
1. ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابي طالب؛ بيروت: دارالاضواء.
2.ابن قتيبه الدينوري؛ الامامه و السياسه؛ منشورات شريف الرضي، 1371.
3. اخطب خوارزمي؛ مقتل الحسين (ع)؛ تحقيق محمد سماوي؛ قم : مكتبه المفيد.
4. بلاذري؛ نساب الاشراف؛ بيروت : دارالتعارف، 1397 هـ.ق.
5. جعفر بن قولويه؛ كامل الزيارات؛ نجف : مطبعه ي مرتضوي، 1365هـ.ش.
6. زندگاني ابا عبدالله (ع) ترجمه ي لهوف سيد بن طاووس؛ ترجمه ي سيد محمد صحفي؛ قم : اهل بيت، 1361.
7. سماوي، محمد؛ حماسه سازان كربلا؛ ترجمه ي عقيقي بخشايشي؛ دفتر نشر نويد اسلامي.
8. سيد بن طاووس؛ اللهوف في قتلي الطفوف؛ قم : منشورات مكتبه الداوري.
9. شيخ صدوق؛ عيون اخبارالرضا (ع)، منشورات الاعلمي.
10. في رحاب اهل البيت؛ قم : مجمع جهاني ازاهل بيت (عليهم السلام)
11. مجلسي، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ تهران : المكتبه الاسلاميه، 1399 هـ.ق.
12. محدث نوري؛ مستدرك الوسائل (لوح فشرده ي نور 2).
13. محمدي اشتهاردي، محمد؛ سوگنامه ي آل محمد؛ قم : ناصر، 1369.
14. مطهري، مرتضي؛ حماسه ي حسيني؛ قم : صدرا، 1374.
15. مهد تحقيقات باقرالعلوم؛ موسوعه كلمات الحسين (ع)؛ تهران : دارالمعروف، 1373هـ.ش.
نشريه کنگره امام حسين(ع) و مقاومت، جلد 1.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}