حواس پرتی و شیطنت در کودکان (1)
حواس پرتی و شیطنت در کودکان (1)
حواس پرتی و شیطنت در کودکان (1)
نویسنده: حسن مانیان
منبع اختصاصی: راسخون
منبع اختصاصی: راسخون
چکیده
کلید واژه: حواسپرتی، شیطنت، بیش فعالی، کمبود توجه، نقصان توجه، تکانشگری.
مقدمه
آیات و روایات درباره حواسپرتی و شیطنت کودکان
* فعالیت و شیطنت جزء طینت کودک و موجب رشد و بالندگی او:
در قرآن کریم نیز در داستان حضرت یوسفعلیه السلام به این معنا می توان پی بُرد که بازی و تفریح یک ضرورت فطری است و پیامبران الهی با این ضرورت فطری هیچ گاه مخالفت نمی کردند. از این رو برادران حضرت یوسفعلیه السلام وقتی می خواستند او را از پدر جدا کنند، موضوعی را مطرح کردند که پدرشان با توجه به پیامبری و بینش الهی نتواند با خواسته آن ها مخالفت کند. آنان در توجیه بردن حضرت یوسفعلیه السلام به صحرا این گونه گفتند: ای پدر فردا یوسف را با ما به صحرا بفرست تا در چمن و مراتع بگردد و بازی کند. (2)
حضرت یعقوبعلیه السلام نیز با این درخواست مخالفت نکرد و نفرمود که یوسفعلیه السلام نباید به بازی مشغول شود. این گونه داستان های قرآنی بیانگر این موضوع است که فعالیت و بازی کودک جزء طینت او و موجب رشد و بالندگی او می باشد و جلوگیری از آن، خلاف اصل و طینت کودک است. البته منظور، آزادی بیش از اندازه کودک نیست بلکه آزادی و بازی در چارچوب اخلاق و زیر نظر والدین و مربی، مد نظر است.در این باره سخن امام صادقعلیه السلام بسیار دقیق و راه گشاست؛ حضرتعلیه السلام دوران کودکی را دوران سفاهت می شمارند که با تربیت های مربیان به وسیله ابزارهای گوناگون از جمله تغذیه و آموزش و پرورش، این سفاهت به بلوغ و رشد فکری و اقتصادی و جسمی و جنسی تبدیل می شود. (3)
نیز رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «شیطنت و لجاجت کودک در کودکی سبب افزایش عقل او در بزرگی خواهد شد». (4)
* چگونگی تربیت چنین کودکی:
پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «اَطْعِمُوا الْمَرأَةَ فى شَهْرِها الَّذى تَلِدُ فیهِ التَّمْرَفَاِنَّ وَلَدَها یَكونُ حَلیما نَقیّا؛ به زن، در ماهى كه زایمان كرده، خرما بدهید، چرا كه فرزند او بردبار و پاك مىشود». (6) نیز این روایت بیانگر این موضوع است که در حین بارداری هم می توان خصلت های خوب از جمله بردباری و آرام بودن فرزند را در او به وجود آورده، تقویت کنیم.
پیامبرصلىاللهعلیه و آله وسلم می فرمایند: «مَنْ وُلِدَ لَهُ مَولودٌ فَلْیُؤَذِّنْ فى اُذُنِهِ الْیُمْنى به اذانِ الصَّلاةِ وَلْیُقِمْ فِى الْیُسْرى فَاِنَّها عِصْمَةٌ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ؛ به هر كس فرزندى داده شود، باید در گوش راست او اذان نماز و در گوش چپ او اقامه بگوید؛ چرا كه مایه ایمنى از شیطانِ رانده شده است». (7) این روایت بیانگر این موضوع است که انجام ندادن برخی از اعمال توسط والدین می تواند موجب سوء رفتار والدین در آینده شود.
امام صادقعلیه السلام می فرمایند: «اَلرَّضاعُ واحِدٌ وَ عِشْرونَ شَهْرا، فَما نَقَصَ فَهُوَ جَورٌ عَلَى الصَّبىِّ؛ شیرخوارى، 21 ماه است. پس هر چه كم شود، ظلم بر كودك است». (8) این روایت بیانگر این موضوع است که حتی در زمان شیرخواری اگر باز والدین می-توانند با کم گذاشتن برخی مواد برای فرزند، اولاً به فرزند خود ظلم کرده و ثانیاً اثر سوء (حال چه در جسم و چه در رفتار) در فرزند بگذارند.
پیامبر اکرمصلىاللهعلیه و آله وسلم در کلامی شیوا می فرمایند: «مَن کانَ عِندَهُ صَبِیٌّ فَلیَتَصَابَ لَهُ؛ کسی که نزد او کودکی است باید به حالت کودک در آید با او هم بازی میشود». (9) حضرت پیامبرصلىاللهعلیه و آله وسلم با این کلام ارزش و اهمیت هم نشینی و بازی با کودکان را خاطرنشان می سازد تا مربیان و والدین علاوه بر این که از بازی ها و شیطنت های کودکان خود ناراحت و ناامید نشوند بلکه با آنان همراهی کنند. بازی با کودکان یکی از راه های اظهار محبت به آن هاست و آثار نیکویی دارد و علاوه بر نشاط و شادی کودک باعث رشد استعدادها و تلطیف احساسات او می شود و والدین می توانند در ضمن بازی با کودک نکات اخلاقی و ارزش های انسانی را به او بیاموزند. پیامبرصلىاللهعلیه و آله وسلم با فرزندان فاطمهسلام الله علیها هم بازی می شد. در روایت آمده است: روزی رسول خداصلىاللهعلیه و آله وسلم با دست و پا راه می رفت و حسن و حسین بر پشت آن حضرت سوار بودند و رو به آنان می فرمود: بهترین مرکب، مرکب شماست و شما بهترین سوار هستید. (10)
امام صادقعلیه السلام می فرمایند: «بَادِرُوا اَحدَاثَكُم بِالحَدِیثِ قَبلَ اَن تَسبِقَكُم اِلَیهِم المُرجِئَة؛ فرزندانتان را با كلام [ما اهل بیت] آشنا كنید پیش از آن كه مرجئه (و دیگر فرقههاى منحرف عقیدتى) بر شما سبقت بگیرند [و آنان را منحرف سازند]». (11) این روایت بیانگر این موضوع است که کودک در کودکی به مانند یک شاخه تری است که به راحتی حالت پذیر است و اگر شما آن را حالت ندادید به هر روش و در هر محیطی که بر او پیش آید حالت گرفته، ثابت می ماند.
امام علىعلیهالسلام می فرمایند: «لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛ با خشم، تربیت [ممكن] نیست.» (12) روحیه کودک یک روحیه لطیف است، اگر بخواهیم با پرخاشگری و خشونت و اجبار او را ادب کنیم، مسلماً نخواهد پذیرفت و بنا را بر لجبازی گذاشته، و در ظاهر یا در خفا، کار دلخواه خود را خواهد کرد.
خداوند در قرآن می فرماید: «فَذَکِّر إنَّما أنتَ مُذَکِّر لَستُ عَلَیهِم بِمُسَیطِر: همانا تو راهنما هستی نه تحمیل کننده. (13) این آیه بیانگر این موضوع است که بچه را در تربیت مجبور نکن و فقط راهکارهای چگونه رفتار کردن را به او بیاموز.
صالح بن عقبه روایت می کند که من از امام موسی بن جعفرعلیه السلام شنیدم که فرمودند: «شایسته است، کودک به هنگام خردسالی، بازی گوش و پُرتلاطم و متمرد باشد تا در بزرگ سالی، صبور و شکیب گردد. سپس آن حضرت فرمود: سزاوار است که کودک خردسال منحصراً این چنین بوده و بازی گوش و پُرجنب و جوش باشد». (14) نیز روایت شده است که زیرک ترین کودکان، کودکانی هستند که از مدرسه و محل درس گریزانند، یعنی بازی گوش هستند. (15)
از مجموع این آیات و روایات، چنین برداشت می شود که اولاً: حواسپرتی و شیطنت کودک هرچقدر هم زیاد باشد، عیب محسوب نمی شود و جزء طینت کودک می باشد إلا این-که رفتار این کودک از حالت عادی خارج شده باشد. ثانیاً: بسیاری از علل بیش-فعالی کودک، بر می گردد به رفتارهای ناشایست و ناپرهیزی های والدین قبل از آمیزش، حین آمیزش، حین بارداری، حین به دنیا آمدن، حین شیردهی و حین فعالیت-های کودک و...
تعریف اختلال بیش فعالی (کمبود توجه)
این اختلال شامل سه دسته از علائم است: 1. علائم مربوط به بیش فعالی؛ 2. علائم مربوط به کمبود توجه؛ 3. علائم مربوط به تکانش گری.
چنان چه علائم، منجر به اختلال در عملکرد شوند، متناسب با سطح تکاملی کودک نباشند، حداقل شش ماه طول کشیده باشند و در برخی موارد قبل از هفت سالگی ظاهر شده باشند، قابل بررسی هستند.
سه زیر گروه برای این بیماری مشخص شده که بر اساس تعداد علائم موجود در معیارهای تشخیصی، بیمار در یکی از آن ها قرار می گیرد. 1. نوع بی توجه؛ 2. نوع بیش فعال و تکانشی؛ 3. نوع ترکیبی. (16)
سیر اختلال کاستی توجه و بیش فعالی
حتی تا اواخر دهه 1980میلادی برخی مردم معتقد بودند کودکان بیش فعال نیاز به درمان ندارند، به این معنی که با افزایش سن، مشکلاتشان را به تدریج «پشت سر خواهند گذاشت». بنابر این برخی از والدین در پی چاره بر نیامدند و به تغییر طبیعی در دوران بلوغ امید بستند. در واقع فعالیت حرکتی مفرط برخی از کودکان مبتلا به، هنگام بلوغ کاهش می یابد، اما به نظر نمی رسد که سایر رفتارهای اختلالی به خودی خود از بین بروند. تقریباً در نیمی از کودکان مبتلا، و بنا به اظهار برخی، در سه چهارم آنان، مشکلات تمرکز توجه و مشکلات تحصیلی و اجتماعی مربوط به آن تا نوجوانی و چه بسا به صورت بالقوه تا بزرگ سالی ادامه می یابد. (17)
باورهایی در مورد بیش فعالی
# باور نادرست: «دختر خجالتی و خیال پرداز من نمی تواند بیش فعالی داشته باشد؛ زیرا بیش فعالی فقط در پسران کوچک پر تحرک دیده می شود.»
* باور درست: بیش فعالی، هم دختران و هم پسران را درگیر می کند. ولی شیوع آن در پسران، دو تا سه برابر دختران است. دختران ممکن است کمتر تکانشی و پر تحرک باشند و بیشتر مشکل توجه و تمرکز داشته باشند و به همین دلیل ممکن است بیش فعالی آن ها تا مدت ها تشخیص داده نشوند.
# باور نادرست: اگر والدین با نظام انضباطی صحیحی که در گذشته با آن تربیت شده بودند، کودکان امروز خود را تربیت می کردند، این مشکلات رفتاری و رفتارهای مُخَرِب در فرزندانشان دیده نمی شد.
* باور درست: مطالعات نشان داده که نوع انضباط و فرزندپروری باعث ایجاد بیش-فعالی نمی شود. با این وجود مثل دیابت و دیگر اختلالات روانی، مشارکت والدین در درمان می تواند به کودک در مدیریت کردن علائم بیش فعالی اش کمک زیادی کند.
# باور نادرست: امکان ندارد که فرزند من بیش فعالی داشته باشد. او در کارهایی مثل بازی های رایانه ای که به آن ها علاقه دارد می تواند خیلی خوب توجه و تمرکز کند.
* باور درست: افرادی هم که بعضی اوقات تمرکز خوبی دارند، می توانند مبتلا به بیش فعالی باشند. افراد مبتلا می توانند روی کارهایی که به آن ها علاقه دارند، تمرکز خوبی داشته باشند.
# باور نادرست: به محض این که درمان را شروع کنی، خوب خواهی شد.
* باور درست: در حال حاضر هنوز درمانی برای علاج و ریشه کنی این بیماری وجود ندارد. درمان های فعلی در واقع علائم را مدیریت می کنند و مانع از ایجاد عوارض اختلال می شوند.
# باور نادرست: بیش فعالی فقط یک دوره است که کودک می گذراند و از این مرحله بیرون خواهد آمد.
* باور درست: کودکان مبتلا به بیش فعالی ممکن است از این مرحله بیرون بیایند یا این که اختلال در آن ها باقی بماند. هفتاد درصد بیماران، تا دوره نوجوانی، علائم را با خود دارند و بعضی از آن ها حتی تا بزرگ سالی نیز علائم را حفظ می-کنند. (18)
ملاک ها و نشانه های این اختلال (19)
الف) فقدان توجه:
2. اغلب، برای تمرکز بر تکالیف یا فعالیت و بازی با مشکل مواجه است.
3. اغلب، وقتی که به طور مستقیم مورد خطاب قرار گیرد، به نظر می رسد که نمی-شنود.
4. اغلب، از دستورالعمل ها پیروی نکرده و از عهده اتمام تکالیف مدرسه و وظایف محل کار برنمی آید. (به علت نافرمانی یا ناتوانی درک دستورالعمل ها نیست).
5. اغلب، در سازماندهی تکالیف و فعالیت ها با مشکل مواجه است.
6. اغلب، از وارد شدن در تکالیفی که مستلزم تلاش ذهنی مداوم است اجتناب کرده، از آن ها نفرت دارد و به آن ها بی میل است. (مانند تکالیف مدرسه و خانه)
7. اغلب، اشیاء لازم برای تکالیف و یا فعالیت ها را گُم می کند. (مانند اسباب-بازی ها، تکالیف مدرسه، مدادها، کتاب ها، ابزارها و...)
8. اغلب، بر اثر محرک های مزاحم به آسانی دچار حواس پرتی می شود.
9. اغلب، در فعالیت های روزمره فراموش کار است.
ب) تکانش گری:
2. در کلاس یا موقعیت های دیگری که لازم است بنشیند، اغلب، صندلی خود را ترک می کند.
3. اغلب، در موقعیت های نامناسب به حد افراط می دود و یا بالا و پایین می رود. (در نوجوانان ممکن است به احساس ذهنی بی قراری محدود شود.)
4. برای شرکت آرام در بازی ها یا فعالیت های اوقات فراغت، با مشکل مواجه است.
5. غالباً به نظر می رسد که در حال رفتن است و توسط یک موتور در حال حرکت است.
6. غالباً در حد افراط حرف می زند.
7. اغلب، قبل از اتمام سؤالات، پاسخ می دهند.
8. اغلب، انتظار کشیدن برای نوبت برایش سخت است.
9. اغلب، مزاحم کار افراد دیگر می شود. (برای مثال، وسط بازی یا مکالمه دیگران می پرد.)
سن و جنسیت در اختلال بیش فعالی
بیش از نیمی از موارد اختلال بیش فعالی که از کودکی شروع شده اند، تا دوران نوجوانی ادامه پیدا می کنند و شیوع این اختلال در بزرگ سالی حدود چهار درصد است. به نظر می رسد علائم و ویژگی های تشخیصی مطرح شده برای اختلال بیش فعالی در بزرگ سالان با کودکان فرق می کند. در برخی موارد، والدینی که برای درمان کودک خود مراجعه کرده اند، پس از آگاهی از علائم اختلال، اذعان داشته اند که در تمام طول زندگی از این مشکلات رنج می برده اند، و در صدد تشخیص و درمان مشکل خود برمی آیند. (20)
علل این اختلال
در حالت طبیعی، زمانی که فرد با محرکی مواجه می شود، قبل از این که پاسخ بدهد، اطلاعات موجود در آن زمینه را بررسی می کند، نتایجی را که ممکن است پاسخ وی به دنبال داشته باشد، ارزیابی می کند و سپس واکنش متناسب با آن را نشان می دهد. این توانایی در طول رشد کودکان به تدریج حاصل می شود. در کودکان مبتلا به بیش فعالی توانایی در مهار پاسخ ها به طور مطلوب حاصل نشده است، بنابراین آن ها در حین مواجهه با یک محرک نمی توانند از اطلاعات موجود برای ارائه پاسخی مطلوب استفاده کنند و پاسخ های آن ها بدون توجه به مسائل یاد گرفته شده قبلی است. اختلال در مهار پاسخ ها باعث افزایش حساسیت به محرک ها می-شود و افزایش پاسخ به محرک ها به صورت بیش فعالی، خود را نشان می دهد. مثلاً کودکی که در کلاس نشسته است، به دلیل محرک های بیرونی مثل صدایی در کلاس یا بیرون از کلاس، یا محرک های درونی مثل خستگی یا خطور فکری در ذهنش، قبل از این که به یاد آورد در کلاس است و باید از معلم اجازه بگیرد، از جایش بلند می شود و... (21)
تأثیر عوامل محیطی بر این اختلال
1. مصرف الکل و سیگار در زمان بارداری یا مواجهه مادر با هرگونه مواد سمی یا عفونت در دوران بارداری؛
2. هرگونه حادثه ای که پیش و بعد از تولد منجر به کاهش در رسیدن اکسیژن به مغز جنین یا نوزاد شود؛
3. ابتلا به یرقان در دوران نوزادی، که می تواند علائمی شبیه به اختلال بیش-فعالی را در دوران کودکی ایجاد کند؛
4. تولد زود هنگام نوزاد و داشتن وزن کمتر از حد طبیعی؛
5. وارد آمدن هرگونه صدمه به مغز از قبیل آسیب های ناشی از ضربه های شدید به سر، در دوران کودکی؛
6. قرار داشتن در معرض محرومیت های روانی- اجتماعی شدید در مراحل اولیه رشد و زندگی در محیط های بسیار آشفته؛
7. فقر آهن به ندرت می تواند علت علائم مشابه با بیش فعالی باشد، چرا که بیشتر کودکان در رژیم غذایی خود، آهن کافی دریافت نمی کنند.
برخی از موارد فوق مانند کمبود آهن یا محرومیت روانی- اجتماعی در مراحل اولیه، قابل درمان هستند و با درمان از طریق جبران آهن مورد نیاز بدن یا تصحیح شرایط روانی- اجتماعی کودک، می توان به رفع این اختلال ناشی از چنین مواردی کمک کرد. (22)
آینده چنین کودکی
انزوای اجتماعی، مشکلات ارتباطی، دشواری در پیدا کردن شغل و حفظ آن، جُرم و بزه کاری، تصادفات وسیله نقلیه، اختلالات روانی مانند افسردگی.
اغلب، مشخصه های زیر را به آنان نسبت می دهند:
بی لیاقت، بی نظم، پرخاشگر، تنبل، مُخَرِّب، غیرقابل اعتماد، بی مبالات، خودخواه، مستعد تصادف، ضد اجتماعی یا غیر اجتماعی. (23)
راه بردهای درمان
الف) دارو درمانی
1. اثر دارو بر عملکرد شناختی و پیشرفت تحصیلی: مرور یافته های مربوط به اثرهای دارو درمانی بر عملکرد شناختی کودکان با این اختلال نشان می دهد که مصرف «کاتکولامین» به کودکان کمک می کند تا تمرکز حواس بهتری داشته باشند، و دیده شده که استفاده از «ریتالین» توانسته اثر مثبتی بر هوشیاری شنیداری و توانایی های زبانِ دریافتی، باقی بگذارد و باعث بهبود توانایی خودتنظیمی بشود. در خصوص عملکرد تحصیلی نیز معلوم شده است که «ریتالین» می تواند به کودکان کمک کند. از طرف دیگر، ریتالین می تواند بر رفتارهای کلاسی، تکمیل تکلیف ها و کاهش خطاها اثر بگذارد و آن را بهبود بخشد.
2. اثر دارو بر عملکرد اجتماعی: هنگامی که این کودکان دارو مصرف می کنند، رفتارهای اجتماعیشان بهتر می شود. «ریتالین» می تواند رفتارهای مسئولیت پذیری و منفی گرایی با والدین را در این کودکان بهبود بخشد و رفتارهای تکانش گری و آزارشی آن ها را در کلاس و زمین بازی کاهش دهد. اثر مثبت «ریتالین» بر احساس همکاری و پذیرش اجتماعی افزایش توجه در بازی ها و فعالیت های ورزشی، کاهش پرخاش گری و کاهش رفتارهای بزه کارانه همچون تخریب اموال دیگران نیز گزارش شده است.
3. اثر دارو بر روابط خانوادگی: دارو درمانی می تواند تعامل کودک با فزون-جنبشی و خانواده را بهبود بخشد. کودکانی که «ریتالین» مصرف می کنند، تعامل بهتری با مادران خود دارند، راحت تر کنترل می شوند و رفتارهای منفی کمتری نشان می دهند. مصرف دارو با رابطه والدین ارتباط دارد و سن کودک تأثیر کمی در این خصوص داشته است. در واقع، درست است که با بالا رفتن سن، رابطه کودک با والدینش بهتر می شود، ولی مصرف دارو می تواند این بهبود را افزایش دهد و کودکان بزرگ سال تر و نوجوانان نیز می توانند از فایده های دارو درمانی بهره ببرند.
4. دیگر اثرهای بهبودبخش: می دانیم که چنین کودکانی نسبت به خود تصویری منفی دارند که باعث می شود احساس افسردگی کنند، ولی مصرف دارو می تواند عزت نفس آن-ها را افزایش دهد و به آن ها کمک کند تا بهتر با مشکلات خود کنار بیایند. دارو درمانی، همچنین می تواند تعامل کلامی مادر و فرزند را بهبود بخشد و میزان استفاده از ارتباط کلامی را در آن ها افزایش دهد؛ هر چند، بر سطح پیچیدگی زبان، اثر نمی گذارد. در حوزه رفتارهای حرکتی نیز دارو می تواند بیش-فعالی و بی قراری حرکتی را کاهش دهد.
5. زیان های دارو درمانی: با وجود فوائد زیادی که برای دارو درمانی برشمردیم، به دنبال دارو درمانی، ضررهایی نیز برای کودک به وجود می آیند که نباید نادیده گرفته شوند. متداول ترین اثرهای جانبی دارو درمانی که در کودکان مشاهده شده است عبارتند از: کاهش اشتهاء، کاهش وزن، اختلال خواب، توهم زایی، افسردگی و حرکت های غیر ارادی، افزایش فشار خون انبساطی، افزایش ضربان قلب، سر درد، معده درد، گوشه گیری، خُلقِ گرفته و ناخوشنودی. در مواردی که مقدار مصرف دارو بسیار زیاد باشد، حتی می تواند به آسیب دیدگی بافت های عصبی مغز منجر شود.
نکته: دارو درمانی نباید اولین شیوه درمانی ای باشد که در پیش گرفته می شود. از آن جا که «ریتالین» می تواند عملکرد هر فرد را بهبود بخشد، بنابر این مشاهده بهبود عملکرد، نشانه تأیید وجود این اختلال نیست و هرگز نمی تواند جانشین آموزش والدین و معلم شود.
ب) رفتار درمانی
ج) اصلاح شناختی- رفتاری
چرا داروها به تنهایی کافی نیستند؟
در حالی که برخی از درمان ها ممکن است نشانه ها را از بین ببرند، اما ممکن است بر عملکرد، تأثیر نداشته باشند، که این امر، یادگیری مهارت های جدید را لازم می سازد.
حوزه های کارکردی که در آن ها این مهارت های جدید برای بیماران و خانواده شان لازم اند عبارتند از: سازگاری اجتماعی، رفتارها و افکار منفی، نارسایی مهارت-های تحصیلی و کاهش استرس والدین یا خانواده. (25)
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}