نویسندگان: سیف الله فضل الهی*/ منصوره ملکی توانا**



 

تکنیک های تحلیل محتوا و سنجش خوانایی نوشته ها

واژه خوانا بودن، (1) به معنا روش تخمینی احتمال موفقیت خواننده در خواندن و درک یک متن یا نوشته است. (2) وسیله ارتباط جمعی که تلاش دارد به پرشمارترین مخاطب دست یابد، باید به نوشتار و اشکال دیگر متعهد باشد به گونه ای که درک آنها آسان باشد. سر مقاله روزنامه ممکن است مهم ترین اظهار نظر جهان باشد، اما اگر به گونه ای تدوین گردد که برای فهم آن تحصیلات دانشگاهی مورد نیاز باشد، تأثیری در ذهن 80 درصد مردم نخواهد داشت. همین مسئله در تبلیغ مجلات، گزارش های خبری، مقاله ها، پیام های صوتی و تصویری رادیو و تلویزیون نیز صادق است. بنابراین، شناخت عواملی که درک نوشته ای را دشوار یا ساده می کند و اندازه گیری دشواری درک نوشته ها، از مسائل مهمی است که بخشی از پژوهش های تحلیل محتوایی به آن پاسخ می دهد. (3) سنجش خوانایی در حوزه های مختلف، از جمله ارزشیابی کتاب های درسی، تحلیل ارتباطات جمعی و گروهی، روزنامه ها و خبرگزاری ها، داستان ها، اخبار رادیو وتلویزیون، آگهی های تجاری، گزارش های سالیانه شرکت ها، موافقت نامه ها، و اسناد بیمه نامه ها، سطح سواد و سطح درک و فهم فراگیر کاربرد دارد. (4)
اولین کوشش ها برای خوانا بودن متون را معلمان در گزینش نوشته ها برای کودکان و بزرگسالان انجام داده اند. لیولی (5) و پرسی (6) (1923)، از پیشگامان شناسایی خوانا بودن متون
به شمار می روند. شرمن (7)، (1921) و کیتسون (8)، (1888) اولین تحقیقات را در خصوص طول جمله، که غالباً در دستورهای بعدی خوانایی مورد استفاده قرار گرفت. انجام دادند. نشریات را از جهت تعداد هجاها در کلمه ها و طول جمله ها مقایسه کردند. بعدها، لورچ (9) (19359 و رودلف فلش (10) (1943) این فرایند را توسعه دادند و زمینه را برای توسعه و ایجاد تکنیک های سنجش خوانایی آماده کردند. (11) در ادامه، به بررسی چند مورد خواهیم پرداخت.

الف) شاخص تعیین سطح خوانایی فلش

این شاخص در سال 1948 به منظور تعیین سطح سادگی یا دشواری و ضریب سادگی مطالب درسی توسط رادلف اف فلش ارائه گردید این فرمول براساس دو عامل زبانی، یعنی طول متوسط جمله و تعداد هجاها طراحی شده است. فرایند و مراحل ارزیابی و تعیین سطح خوانایی یعنی درجه سادگی مطالب درسی، به ترتیب زیر می باشد:
1- انتخاب سه نمونه یک صد کلمه ای از بخش های ابتدایی، وسطی و انتهایی کتاب درسی به صورت تصادفی؛
2- تعیین طول کلمات از طریق شمارش تعداد سیلاب ها در کلمه های انتخاب شده؛
3- شمارش تعداد جملات موجود در یک صد کلمه اول، دوم و سوم؛
4- تعیین طول متوسط جملات از طریق تقسیم تعداد کلمات به تعداد جملات کامل هر متن یک صد کلمه ای؛
5- محاسبه میانگین طول کلمات و میانگین طول متوسط جملات سه متن یک صد کلمه ای؛
6- ضرب میانگین طول کلمات (تعداد هجاها) در عدد ثابت 846/0،
7- کسر کردن حاصل ضرب بند 6 از عدد ثابت 835/206؛
8- ضرب کردن متوسط طول جملات در عدد 015/1؛
9- کم کردن حاصل ضرب از باقی مانده محاسبات بند 7؛
10- عدد به دست آمده را در جدول شماره 1 قرارداده و درجه سادگی یا دشواری کتاب را تعیین می کنیم. (12)
البته، براساس جدول می توان تحلیل های مختلفی به صورت جداگانه برای هر متن از کتاب انجام داد. در زیر جدول شماره یک (دشواری/ سادگی فلش) را ملاحظه می کنید.
جدول شماره 1- دشواری/ سادگی نوشته های فلش، اقتباس از (13)

ب) شاخص تعیین خوانایی گانینگ فوگ
این شاخص توسط رابرت گانینگ فوگ (14) در سال 1951 و با هدف ارزیابی و تعیین سطح خوانایی مطالب کتاب های درسی براساس کلاس های آموزش رسمی طراحی شد. به عبارت دیگر، هدف اصلی این شاخص، ارزشیابی و تعیین سطح کلاسی مطالب کتاب ها است و به این سوال جواب می دهد که مطالب مناسب کدام کلاس از پایه های تحصیلی آموزش و پرورش رسمی است. (15) فرایند و نحوه تعیین سطح خوانایی نوشته ها در شاخص گانینگ به ترتیب زیر می باشد:
1-انتخاب یک نمونه یک صد کلمه ای از ابتدا، یک نمونه یک صد کلمه از وسط، و یک نمونه یک صد کلمه ای از اواخر نوشته به صورت تصادفی.
2- شمارش تعداد جملات هریک از نمونه ها مطابق سه شاخص (..،؟،!)؛
3- مشخص کردن متوسط طول جملات از طریق تقسیم تعداد کلمات به تعداد جملات کامل هر نمونه یک صد کلمه ای؛
4- شمارش تعدادکلمات سه هجایی و بیش از سه هجایی موجود (کلمات دشوار) در هر کدام از متون یک صد کلمه ای؛
5- جمع کردن تعداد کلمات دشوار با تعداد متوسط کلمات در جملات.
6- ضرب کردن حاصل جمع تعداد کلمات دشوار و متوسط کلمات در جملات با عدد ثابت 4/0،
7- انجام محاسبات بندهای 4،5، 6 برای دو نمونه یک صد کلمه ای دیگر؛
8- محاسبه میانگین نتایج هر سه نمونه از طریق جمع کردن و تقسیم به تعداد؛
عدد حاصل از عملیات فوق در بند هشتم، مشخص می کند که مطالب کتاب یا نوشته ازنظر سطح خوانایی، مناسب سطح کدام یک از کلاس ها آموزش رسمی است؟ درجات شاخص گانینگ معادل کلاس های رسمی است. بنابراین اعداد 2، 3، 4 و.. معادل کلاس های دوم، سوم، و چهارم و.. است.
باید توجه کرد در انتخاب کلمات و متون تمام شرایط ذکر شده در روش فرای در این شاخص نیز صادق است. برای مثال، در شمارش کلمات، از شمردن اسامی خاص باید خودداری شود و کلمات باید از متن انتخاب شود، نه سوالات و..

ج) شاخص خوانایی کلوز

این روش توسط ویلسون تایلر (16) در سال 1953 در دانشگاه ایلی نویز ارائه گردید. هدف اصلی آن به عنوان یک رویکرد کل نگر و یک روش گشتالتی ارزیابی متون کتاب های درسی از نظر آموزش مستقل، سطح فشار روانی و سطح آموزشی است. (17) به عبارت دیگر، با این روش می توان به سطح متون کتاب ها پی برد و مشخص نمود که آیا مطالب برای فراگیران، بدون کمک معلم قابل یادگیری است؟ یا نیاز به معلم و تدریس دارد؟ آیا متن کتاب برای فراگیران دشوار بوده و یادگیری آنها همراه با فشار و استرس روانی است؟ (18) مراحل کار ارزیابی و تحلیل محتوا دراین شاخص، تابع مراحل و فرایند زیر است:
1- انتخاب چندین متن از قسمت هایی که فراگیران هنوز آن را نخوانده اند وتدریس نشده است.
2- نوشتن اولین جمله هر متن به صورت کامل و اولیه.
3- خالی گذاشتن یک کلمه از هر پنج کلمه در متون انتخاب شده به صورت نقطه چین. تعداد جاهای خالی براساس میزان توانایی فراگیران می تواند از 20، 25، 50، 75، 100 در نوسان باشد.
4- توزیع متن های نقطه چین شده بین دانش آموزان کلاس مربوطه، برای نوشتن مناسب ترین مفهوم درجاهای خالی.
5- جمع آوری و تصحیح اوراق و دادن نمره به آنها و تبدیل به درصد.
6- نتیجه گیری از روی درصد نمرات با توجه به محور ذیل
براساس محور فوق، اگر میانگین پاسخ های صحیح بین 40-0 درصد باشد، می توان نتیجه گرفت که متن مورد نظر در سطح فشار روانی و ناامیدی است وفراگیران توان مطالعه و درک صحیح مطالب را ندارند. همچنین اگر میانگین پاسخ های صحیح بین 60-40 درصد باشد، متن مورد نظر در سطح آموزشی است و فراگیران قادر به درک مطالب با کمک معلم هستند، اگر میانگین پاسخ های صحیح بین 100-60 درصد باشد، متن مورد نظر در سطح مستقل است و فراگیران بدون کمک معلم و دیگران قادر به یادگیری آن هستند.

و) فرمول خوانایی پاور، سامنر، کرل

این روش توسط پاور، سامنر، کرل(19) با هدف تعیین سطح خوانایی کلاسی و سنی، صرفاً برای سنین ابتدایی طراحی شده و تابع مراحل زیر است:
1- انتخاب سه نمونه یک درصدی از بخش های ابتدا، وسط و انتهای کتاب درسی به صورت تصادفی.
2- شمارش تعداد جملات موجود در متون یک صد کلمه ای اول، دوم و سوم
3- تعیین طول متوسط جملات از طریق تقسیم تعداد کلمات به تعداد جملات هر متن.
4- شمارش تعداد سیلاب های موجود در صد کلمه ها و محاسبه میانگین آنها.
5- به دست آوردن سطح مطالب کلاسی بر اساس فرمول(20)
6- به دست آوردن سطح سن خوانایی از طریق فرمول مربوط (21)

ی) فرمول خوانایی فلش، کین کید (22)

این شاخص با هدف ارزیابی سطح کلاسی، و سطح خوانایی کتاب های درسی متعلق به سنجش دفاع دولتی آمریکا و یک آزمون استاندارد طراحی شده است. (23) برای اجرای این شاخص باید مراحل زیر طی شود:
1- انتخاب سه نمونه یک صد کلمه ای از بخش های ابتدایی، وسطی و انتهایی کتاب درسی به صورت تصادفی.
2- شمارش تعداد جملات موجود در متون یک صد کلمه ای اول، دوم و سوم
3- تعیین طول متوسط جملات از طریق تقسیم تعداد کلمات به تعداد جملات.
4- شمارش تعداد سیلاب های موجود در متون سه گانه.
5- تعیین میانگین تعداد سیلاب ها در هر کلمه.
تعیین سطح کلاس مطالب براساس فرمول مربوط (24)
7- تعیین سن خوانایی براساس فرمول مربوط. (25)

پی نوشت ها :

* عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
fazlollahigh@ yahoo. com
**کارشناس آموزش و پرورش ناحیه دو استان قم. دریافت :89/3/26- پذیرش:89/7/8
1- Readability for mule
2- Klare, G.R The Measurement of readability Ames: Iwoa state university press, p. 34.
3-ibid ,p.1
4- ورنر سورین و جیمز تانکارد، نظریه های ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، ص 208- 192.
5- Lively
6- pressey
7- Sherman
8- Kitson
9- Lorge
10- Flesch
11- ورنر سورین و جیمز تانکارد، نظریه های ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، ص 184.
12- محمد حسین دیانی، سنجش خوانایی نوشته های فارسی؛ خوانا نویسی برای کودکان، نوسوادان و نوجوانان، ص 11- 12.
13- همان، ص 13.
14- Robert gunning for
15- همان، ص 58
16 – Wilson taylor
17- یحیی معروفی و محمد رضا یوسف زاده، تحلیل محتوا در علوم انسانی (راهنمای عملی تحلیل کتاب های درسی)، ص 144.
18- سیف اله فضل الهی، «ارزشیابی و تحلیل محتوای کتاب زبان انگلسی سال سوم راهنمایی تحصیلی براساس مدل های تحلیل محتوا و بررسی دیدگاه دبیران مربوطه»، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم تربیتی، ص 60.
19- powers- sumner kearl
20-2/2026- (0455/0* میانگین هجاها)+(0778/0 * میانگین طول جملات)= سطح کلاسی
21-2/7971- (0455/0 * میانگین هجاها)+ (0778/08 میانگین طول جملات)= سطح سنی (معروفی و همکاران، 1388، ص 142).
22- Flesh Kincaid formul
23- یحیی مصروفی و محمد رضا یوسف زاده، تحلیل محتوا در علوم انسانی (راهنمای عملی تحلیلی کتاب های درسی)ص 142.
24- 7971/16- (8/11 * میانگین تعداد هجاها در هر کلمه)+ (39/0* میانگین طول جملات) = سطح کلاسی
25- 59/10- (8/11* میانگین تعداد هجاها در هر کلمه) +39/0 *میانگین طول جملات)= سطح سنی

منبع: نشریه پژوهش، شماره 3.