نویسنده: علی حسین زاده




 

خوش رویی و خوش زبانی؛ آشکارترین نماد خلق نیکو
در منابع دینی، خوش رویی را عامل بسیار مؤثری در آرامش و موفقیت اجتماعی و خانوادگی دانسته اند. در بیانات اهل بیت (ع) عباراتی همچون «وجهٍ منبسط»، « البشر»، « بشر حسن»، «طلاقه الوجه» و «البشاشه» مترادف با خوش رویی به کار رفته است. «وجه منبسط» به چهره ای خالی از احتشام و عبوسی گفته می شود. (1) «البشر» به معنای طلاقت و وجه منبسط است. (2) قید «حسن» به منزله ی تأکید بر گشاده رویی و نیکویی آن است. «طلاقه الوجه» به معنای آشکارسازی سرور در چهره است.(3) « البشاشه» نیز به معنای طلاقت وجه استعمال شده است.(4)
از بررسی معنای واژه هایی که بیشتر ذکر شد در متون لغوی، روشن می شود که این واژه ها، با وجود تعدد، به معنای واحد پیراستن چهره از آثار گرفتگی و خشم، و آرامش دادن آن با سرور و فرح به کار رفته است.
یکی از توصیه های رسول اکرم(ص) این است که با برادران دینی با روی گشاده مواجه شوید. مردی خدمت رسول خدا (ص) رسید و گفت: « ای رسول خدا، به من توصیه کن». حضرت میان توصیه های خویش فرمودند: « با برادر خود با گشاده رویی مواجه شو».(5) وقتی با افراد جامعه ی دینی، که از آنان به برادر دینی تعبیر می شود، باید با چهره ای باز و دور از گرفتگی و خشم و اندوه مواجه شد، حکم رویارویی با همسر و فرزندان در محیط منزل به خوبی، روشن می شود.
با بررسی آثار معجزه آسای گشاده رویی در می یابیم، بی جهت نیست که گشاده رویی علامت ایمان، (6) نیمی از عقل، (7) اولین عطیه ی الهی (8) و آغاز نیکوکاری (9) دانسته شده است. گر چه جذب دیگران با هدایای مادی ممکن است. این نوع جذب کردن در مواردی منجر به آسیب تربیتی می شود و فرد هدیه گیرنده را متوقع و خواهان رشوه بار می آورد، اما مواجهه با دیگران با روی خوش، از آنجا که کار آسانی است، محدود به حدی نیست و می توان از آن در موارد متعدد و درباره ی افراد متعدد استفاده کرد. از جمله چیزهایی که فرد همیشه می تواند به همسر و فرزندان خود هدیه کند و آسیب های مادی نیز ندارد، خوش رویی است. خوش رویی گنج بی پایانی است که محدودیت ندارد و فرد می تواند همواره از آن استفاده کند و افراد خانواده را راضی نگه دارد. این کار بستر مناسبی برای موفقیت است.
امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) روایت کرده اند که آن حضرت خطاب به فرزندان عبدالمطلب فرمودند: « هرگز نمی توانید با اموال خود، همه ی مردم را بهره مند سازید، پس با آنان با گشاده رویی و خوش رویی تمام مواجه شوید.»(10)

آثار خوش رویی در موفقیت خانواده

از میان آثار خوش رویی در راه رسیدن به موفقیت، بخشی فراگیرتر است و دامنه ی گسترده تری دارد که به مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

قرب به خداوند

نتایج خوش رویی به آثار اجتماعی منحصر نمی شود، بلکه مهم ترین تأثیر را در خود فرد دارد که قرب و نزدیکی به خداوند است. از آنجا که حفظ پیوندهای اجتماعی، از جمله پیوند خانوادگی، از مهم ترین تأکیدات خداوند متعال است، فردی که با مردم و اعضای خانواده با روی گشاده مواجه می شود، به فرمان حضرت حق توجه کرده و زمینه ی تقرب خود به او را فراهم ساخته است.
امام باقر (ع) می فرمایند: « گشاده رویی، آوردگاه محبت و نزدیکی به خدای (عجل الله) است و ترش رویی آوردگاه بغض و کینه و دوری از خداوند است».(11)

فرجام نیک

طلاقت وجه و خوش رویی، بهره ی دنیوی و اخروی را برای فرد به ارمغان می آورد و افزون بر آنکه زندگی در دنیا را با شادکامی و آرامش و محبت همراه می کند، در آخرت نیز باعث حظ و بهره ی فراوان می شود.
امام باقر (ع) فرمودند: « شخصی نزد پیامبر اکرم (ص) رسید و توصیه ای درخواست کرد. حضرت به او فرمودند: « "غضب مکن". عرضه داشت: "بیشتر بگویید:" فرمودند: "با برادرت با گشاده رویی مواجه شو، نه با رویی گرفته؛ زیرا [ روی گرفتن،] تو را از بهره ی دنیا و آخرت باز می دارد."» (12)

ایجاد الفت و محبت

الفت و محبت از مهمترین عواملی است که به رضایتمندی و آرامش میان افراد خانواده منجر می شود. در روایتی، بشاشت و گشاده رویی بهترین عاملی معرفی شده است که مردم می توانند با آن، دل های دوستانشان را به دست آورند و کینه را از دل دشمنان خود دور کنند. (13) در این روایت «الفت» که به معنای انضمام» است،(14) محصول گشاده رویی به شمار آمده است. بنابراین، خوش رویی به مثابه ی بهترین عامل جذب دل ها، به افراد توصیه شده است، اما مواجهه با روی گشاده، افزون بر آنکه کمیت جذب را افزایش می دهد، کیفیت آن را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. نتیجه ی کیفی گشاده رویی با واژه ی «حب» درآمیخته است.
امام باقر(ع) می فرمایند: « خوش رویی و گشاده رویی آوردگاه محبت است.»(15)
«حبّ» به معنای وداد و میل شدید است.(16) پس در کلمه ی «محبت» کیفیت و شدت دل بستگی، کانون توجه است. در برخی روایات، هر دو جنبه ی کمی و کیفی، محصول خوش رویی دانسته شده است. علی (ع) می فرمایند: « گشاده رویی و... باعث دوستی خلایق است».(17)

دوری از کینه

کینه زدایی یکی از آثار گشاده رویی است برطرف ساختن کینه هایی که به تدریج در فرد نفوذ کرده اند، کاری بسیار دشوار و گاه ناممکن است؛ اما مواجه شدن با روی گشاده، داروی مؤثری است که کینه های سخت و دیرینه را به راحتی از بین می برد. امام کاظم (ع) در روایتی از رسول خدا (ص) می فرمایند: « خوش رویی کینه را می زداید».(18) در روایتی از امیرالمومنین(ع) خوش رویی بهترین عامل زدودن کینه معرفی شده است. حضرت می فرمایند: « بهترین وسیله ای که مردم با آن دل های دوستان خود را به دست می آورند و کینه ها را از دل های دشمنان خود می زدایند، خوش رویی هنگام مواجهه با آنان، پرسش از حال آنان در غیاب، و گشاده رویی در حضور آنهاست.» (19)

پایان دادن به مخاطرات

گشاده رویی وقتی کینه های باطنی را از بین می برد، دشمنیِ برخاسته از کینه را نیز درمان می کند. گاه روابط افراد خانواده به قدری تیره و تار می شود که از کینه ی باطنی به دشمنی و نبرد رودرو تبدیل می شود. این موقعیت بسیار خطرناکی است که هر آسیبی را در روابط خانوادگی ایجاد می کند، اما همین موقعیت مخاطره آفرین و آتش پر دامنه، با هدیه ی ارزان و مؤثر خوش رویی و مهار می شود. امام علی بن ابی طالب (ع) می فرمایند: بشرک یطفیء نار المعانده؛ (20) «خوش رویی تو آتش دشمنی را خاموش می سازد.»
پس از آنکه با روشی صحیح توانستیم همسری خوش اخلاق و خوش زبان انتخاب کنیم و از ناحیه ی وراثت و ژنتیک تضمین بیشتری برای موفقیت در زندگی و تربیت فرزندان ایجاد کردیم، باید بدانیم گر چه سهم مادر در تولید مثل همانند سهم پدر است، پس از آن، سهم مادر بیشتر از پدر است و در روایات نیز به بطن مادر اشاره شده است. و از صلب پدر سخنی نگفته اند. در زمان تولید مثل، چنانچه پدر، به دلیل خوردن غذای فاسد یا نوشیدن مشروبات الکلی، نطفه ی مسموم داشته باشد. جنین ناقص و معلول خواهد بود. این تأثیر مستقیم پدر بر جنین در زمان انعقاد نطفه است. پس از آن، پدران در ساخت طبیعی فرزند تأثیر مستقیمی ندارند، ولی مادر در تمام دوران بارداری با فرزند رابطه ی مستقیم دارد و فرزند از او تأثیر می پذیرد. بچه از مادر تغذیه می کند؛ بنابراین، سلامت و مرض، پاکی و ناپاکی، مستی و مسمومیت مادر در جنین اثر مستقیم دارد. جنین در شکم مادر همانند عضوی از مادر است و همه عواملی که در جسم و جان مادر تأثیر دارد، در فرزند نیز اثر می گذارد. به همین جهت، دانشمندان معتقدند که غذای مادر در زیبایی صورت، توازن اندام و... تأثیر دارد. در روایات نیز به این نکته اشاره شده است. در روایتی امام صادق (ع) می فرمایند: « به زنان باردار میوه بخورانید؛ زیرا اطفال شما را زیبا می سازد».(21)
تغذیه مادر نه تنها در بعد جسمانی فرزندان موثر است، در روحیه و ویژگی های اخلاقی آنان نیز تأثیر دارد. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: « به زن باردار در آخرین ماه بارداری خرما بدهید؛ زیرا فرزند را بردبار و پرهیزگار خواهد ساخت».(22) جنین در دوران بارداری تحت تأثیر حالات و رفتارهای مادر است و هر لحظه ممکن است برای او خطری پیش آید. بنابراین فقط مادر می تواند با خطر مقابله کند و فرزند را با سلامت جسم و جان متولد سازد.

نجابت خانوادگی؛ بستر موفقیت

یکی از بسترهای موفقیت، نسب پاک و طهارت باطنی خانواده است که آثار آن را می توان در فرزندان و رفتار آنان مشاهده کرد. قرآن کریم می فرماید:
وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِی خَبُثَ لاَ یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً ؛(23)
«سرزمین پاکیزه گیاهش به فرمان پروردگار می روید، اما از سرزمین بدطینت و شوره زار جز گیاه ناچیز و بی ارزش چیزی نمی روید».
در اصل، فرزند نمادی از خانواده ی خود است. در روایت آمده است: « فرزند، وجود محض و خالص پدر است». (24) او آینه ای است که می تواند پدر را در خود نشان دهد. نه تنها پدر و مادر در تربیت نقش دارند، دایی فرزند نیز نقش اساسی دارد. در روایتی پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: « زمانی که می خواهید همسری برگزینید، و از این طریق تولید نسل کنید، به این نکته توجه داشته باشید که دایی به اندازه ی خود زن و شوهر، در روحیات فرزند، تأثیرگذار است و در حکم یکی از دو نفری است که هم بستر می شوند».(25) شخصیت و ویژگی های دایی در فرزند بسیار تأثیرگذار است. پس باید دقت کرد و برای رسیدن به موفقیت، به صورت گزینشی، با فردی دارای نجابت خانوادگی ازدواج کرد. چنانچه انسان در این باره بی مبالات باشد، با مشکلاتی رو به رو می شود. به همین جهت، پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: « از گیاه سبزی که بر زباله ها روییده است، بپرهیزید.» سؤال شد: « ای رسول خدا، مقصود از گیاه سبزی که بر زباله روییده است، چیست»؟ حضرت فرمودند: « زن زیبایی که در خانواده ای ناشایسته رشد کرده باشد.»(26)
البته اینکه برای موفقیت، توجه به اصل و نسب ضروری است، قاعده ای عمومی است که برای انتخابی با ضمانت بیشتر پیشنهاد می شود، ولی مواردی پیدا می شود که همسر با اینکه شرافت کمی از ناحیه ی خانواده دارد، خود برای تهذیب نفس تلاش فراوانی کرده است و می تواند عامل موفقیت در تربیت فرزندان باشد، اما اولاً چنین کسانی در اقلیت هستند؛ و ثانیاً شناسایی آنها ساده نیست. پس برای اطمینان بیشتر باید به همان قاعده عمومی توسل جست تا از آرامش و موفقیت بیشتری برخوردار بود.
انسان های شریف، به طور کلی از رأفت و آرامش خاصی برخوردارند و بر خلاف انسان های خبیث که تندخو و عصبی هستند، متین برخورد می کنند و این متانت بستر خوبی برای آرامش و موفقیت است. امام صادق (ع) می فرمایند: کسی که کریم الاصل است شرافت خانوادگی دارد، قلبی لیّن و آرام دارد و کسی که اصل پسندیده ای ندارد، قساوت قلب دارد. (27) رفتارهای انسان برخاسته از حالت های درونی اوست. چنانچه انسان از نرمش و عطوفت بهره داشته باشد، در مواجهه با دیگران پر جاذبه و کم تنش است. ولی اگر از درون، خشن و عصبی باشد، در برابر دیگران دافعه ای قوی و جاذبه ای ضعیف دارد، و دشوار می توان با او کنار آمد. به همین جهت، امیر مومنان (ع) می فرمایند: « کسی که عنصر وجودی او خبیث باشد، نشستن با او رضایتمندی نمی آورد و چنین کسی باعث نارضایتی دیگران می شود.» (28) عنصر وجودی هر کس همان چیزی است که از خانواده گرفته است. وقتی کسی عامل نارضایتی دیگران باشد، به طور قطع، دیگران احساس موفقیت نمی کنند.
دانشمندان از گذشته های دور به این نکته دست یافته اند که موجودات زنده، بسیاری از ویژگی های خود را به نسل بعدی منتقل می کنند و این ارث آیندگان از گذشتگان است. دامنه ی این انتقال به ویژگی های ظاهری فرزندان اختصاص ندارد و شامل ویژگی های روحی و فضایل و رذایل نیز می شود. در کروموزم ها ذرات بسیار کوچکی به نام «ژن» وجود دارد که عامل حقیقی وراثت است. در متون دینی از این راز بزرگ با واژه ی «عرق» یاد کرده اند. رسول اکرم (ص) می فرمایند: «ببینید نطفه ی خود را در چه محلی مستقر می سازید و از قانون وراثت غافل نباشید.» (29) به این نکته توجه کنید تا بستر پاکی فراهم شود و فرزندان شما وارث صفات ناپسند نشوند. در کتاب لغت آمده است: العرق دساس ای ان اخلاق الآباء تتصل الی الابناء (30)؛ «ژن ها عامل انتقال اخلاق پدران به فرزندان اند.» در روایت دیگری حضرت علی (ع) می فرمایند: سجایای اخلاقی دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه ی خانوادگی است»؛ (31) این ویژگی به موفقیت خانواده می انجامد.
محمد حنفیه، فرزند حضرت علی (ع) در جنگ جمل، علمدار لشکر بود. حضرت به او فرمان حمله داد. محمد حنفیه حمله کرد، ولی دشمن جلو او را گرفت و محمد از پیشروی بازماند. حضرت خود را به او رساند و به او فرمود: از ضربات دشمن نترس و حمله کن. او قدری پیشروی کرد و باز متوقف شد. حضرت از ضعف او آزرده خاطر شد و نزدیک او آمد و در حالی که با قبضه ی شمشیر به دوش او می کوبید، فرمود: ادر کک عرق من امک؛ (32) «این ضعف و ترس را از مادرت ارث برده ای ». این بی توفیقی ارثی از اصل خویش است.
انتقال ژن به فرزندان گاه به ریشه های نزدیک برمی گردد و فرزند ویژگی پدر، مادر و دایی را ارث می برد و گاه نیز به ریشه های کهن و وراثت های دوردست برمی گردد؛ مثل اینکه ویژگی اجداد فرد در او تجلی می کند. بنابراین، برای داشتن خانواده ی موفق و دور از تنش و توفیق در تربیت فرزندان باید به زمینه های مناسب و مقدمات آن اندیشید. بی شک انتخاب همسر مناسب در این موفقیت نقش بسزایی دارد.

درخواست فرزند سالم و صالح از خدا

یکی از بسترهای موفقیت در خانواده این است که والدین هرگز خود را مستقل از مبدأ اعلی نبینند و همیشه به نیازمندی و بندگی خود در برابر خداوند منان توجه داشته باشند.
تصور استقلال از خدا و تکیه کردن به تدبیر و درایت خود، در برابر احساس وابستگی به خدا و تقدیر او، تصوری اشتباه است و باعث می شود خداوند، انسان را به حال خود رها کند. رها شدن همان سلب توفیق است؛ سلب این توفیق که خدا آنی و کمتر از آنی ما را به خودمان وانگذارد.
در این زمینه، احساس نیاز شدید به خدای متعال و درخواست فرزند صالح از او راهی به سوی خوشبختی و موفقیت فرزندان است و باعث می شود فرزند با محرک های درونی مثبت بیشتری به عالم وجود پا گذارد.
قرآن کریم از حضرت زکریا نقل می کند که به درگاه الهی عرض کرد: رَبِّ هَب لِی مِنَ الصّالِحِینَ؛ (33) «خدای من، به من فرزندان صالح مرحمت کن». در جای دیگر می فرماید: وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا قُرَّهَ اَعیُنٍ؛(34) « و آنان که می گویند: خدای ما، از زنان و فرزندان ما نور چشمی برای ما قرار ده.»
سعید بن جبیر در خصوص این آیه ی شریفه می گوید: « والله این آیه به حضرت علی (ع) اختصاص دارد. بیشترین درخواست حضرت از درگاه الهی این بود که خدایا، همسرم، فاطمه، و فرزندانم، حسن و حسین را نور چشم من قرار ده». آن گاه می گوید: امیر مومنان فرمودند: « به خدا قسم هیچ گاه از خدای خود نخواستم که فرزندانی زیبا یا خوش قامت به من عطا کند، بلکه از خدای خود خواستم فرزندانی مطیع و خائف از خدا به من عطا کند تا هر گاه به آنها نظر کنم که در حال اطاعت خداوندند، چشمم روشن شود.»(35)
پیامبر اعظم (ص) فرمودند: « سعادت پدر، داشتن فرزند صالح است».(36) همچنین فرمودند: «فرزند صالح گلی از گل های بهشت است.»(37)
همان گونه که دعای والدین سبب می شود کار آنها در تربیت آسان تر شود، فرزندان نیز با کارهای خیر خود سبب سعادت پدر و مادر می شوند. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «حضرت عیسی (ع) از کنار قبری می گذشتند که صاحب آن عذاب می شد. سال دیگر که از کنار آن عبور می کردند دیگر عذاب نمی شد. خداوند به حضرت عیسی (ع) وحی فرمود: صاحب قبر، فرزند صالحی دارد که [کار خیری انجام داده است،] مسیری را درست کرده و به یتیمی پناه داده است. پس من به سبب کاری که فرزندش انجام داده است، او را بخشیدم. آن گاه رسول اعظم (ص) فرمودند: میراث خدای (عج الله) از بنده ی مؤمنش فرزندی است که پس از مرگ پدر، خدا را عبادت کند. آن گاه امام صادق (ع) آیه ی حضرت زکریا را تلاوت فرمودند: خدایا از ناحیه ی خود، فرزندی به من عطا کن که از من و از آل یعقوب ارث برد و او را مرضی قرار ده».(38) در جای دیگر امام صادق (ع) می فرمایند: «میراث خداوند از بنده مؤمنش، فرزند صالحی است که برای او استغفار کند».(39)
بنابراین، درخواست فرزند صالح از خداوند منان، بستری است برای اینکه پدر و مادر فرصت مناسب تری برای تربیت او پیدا کنند و خود نیز از برکات فرزند صالح برخوردار شوند، در معرض رحمت الهی قرار گیرند و کار خیر فرزند برای آنان نیز مؤثر و مفید باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج 7، ص 295.
2. همان، ج 4، ص61.
3. همان، ج 10، ص 229.
4. همان، ج 6، ص 266.
5. عن ابی جعفر(ع) قال: اتی رسول الله (ص) رجل فقال: یا رسول الله اوصنی. فکان فیما اوصاه ان قال الق اخاک بوجه منسبط (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص 103).
6. عن علی (ع) المؤمن... بشره فی وجهه وحزنه فی قلبه (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص 226).
7. عن الصادق(ع) عن آبائه (ع) حسن البشر للناس نصف العقل (محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 73، ص 60).
8. عن علی (ع) : حسن البشر اول العطاء (عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 254).
9. عنه (ع): بشرک اول برّک (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص 103).
10. انکم لن تسعوا الناس باموالکم فالقوهم بطلاقه الوجه و حسن البشر (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص 103)
11. عن ابی جعفر (ع) البشر الحسن و طلاقه الوجه مکسبه للمحبه و قربه من الله (عج) و عبوس الوجه و سوء البشر مکسبه للمقب و بعد من الله (همان، ص 453).
12. الق اخاک بوجه منسبط الیه و لا تضجر فیمنعک الضجر من حظّک للاخره و الدّنیا (همان).
13.محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 75، ص 57.
14. احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ماده ی «الف».
15. عن ابی جعفر (ع) : البشر الحسن و طلاقه الوجه مکسبه للمحبه (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص103).
16. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 152.
17. قال علی (ع): طلاقه الوجه بالبشر... داع الی محبه البریه (حسین نوری، مسدرک الوسایل، ج 8، ص 454).
18. حسن البشر یذهب بالسخیمه (همان، ص 104).
19. ان احسن ما یألف به الناس قلوب اودائهم ونفوا به الضغن عن قلوب اعدائهم حسن البشر عند لقائهم والتفقد فی غیبتهم و البشاشه بهم عند حضورهم (محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص 57).
20. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص 103.
21. اطعموا السفر جل حبالکم فانه یحسن اولادکم (حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 86).
22. اطعموا المرأه فی شهرها الذی تلد فیه التمر فان ولدها یکون حلیما (همان، ص 88).
23. اعراف(7)، 58.
24. الولد سرُّ ابیه (علی اربلی، کشف الغمه، ج 2، ص 65).
25. اختاروا لنطفکم فانّ الخال احد الضجیعین (فضل الله راوندی، النوادر، ص 12).
26. ایاکم و خضراء الدّمن. فقیل: یا رسول الله، و ما خضراء الدّمن؟ فقال: المراه الحسناه فی منبت السوء (محمد بن محمد بن نعمان عکبری بغدادی (شیخ مفید)، المقنعه، ص 512).
27. من کرُمَ اصله لان قلبه و من خَشُن عنصر غَلُظَ کبده (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 27).
28. من خبث عنصره ساء محضره (عبدالواحد آمدی، غررالکم و دررالکلم، ص 409).
29. انظر فی ای شیء تضع ولدک فان العرق دساس (محمد بن احمد محلی، المستطرف، ج 2، ص 218).
30. لویس معلوف، المنجد، ماده ی «دس».
31. حسن الاخلاق برهان کرم الاعراق (علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص 228).
32. شیخ عباس قمی، تتمه المنتهی، ص 17.
33. صافات(37)، 100.
34. فرقان (25)، 74.
35. والله ما سألت ربی ولدا نضیر الوجه ولا سألت ولدا حسن القامه ولکن سألت ربی ولدا مطیعین لله خائفین وجلین منه حتی اذا نظرت الیه و هو مطیع لله قرت به عینی (محمد بن شهر آشوب مازندارانی، المناقب، ج 3، ص 380)
36. من سعاده الرجل الولد الصالح (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج6، ص 4).
37. ان الولد الصالح ریحانه من ریاحین الجنه(همان).
38. پیامبر (ص) اعظم فرمود: مَرَّ عِیسی ابنَ مَریَمَ (ع) بِقَبرٍ یُعَذَّبُ صاحِبُهُ. ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِن قابِلٍ فَإذا هُوَ لا یُعَذِّبُ فَقالَ: یَا رَبِّ مَرَرتُ بِهَذا القَبرِ عامَ اَوَّلَ فَکانَ یُعَذَّبُ و مَرَرتُ بِهِ العامَ فَإذا هُوَ لَیسَ یُعَذِّبُ. فَاوحَی اللهُ إلَیهِ: أنَّهُ اَدرَک لَهُ وَلَدُ صالحُ فأصلَحَ طَریقاً وَ آوَی یَتیِماً فَلِهَذا غَفَرتُ لَهُ بما فَعَلَ ابنُهُ. ثُمَّ قال رَسُولُ اللهُ (ص) مِیراثُ اللهِ (عج) مِن عَبدِهِ المُؤمِنِ وَلَدُ یَعبُدُهُ مِن بَعدِهِ ثُمَّ تَلا عَبدِالله (ع) آیَهَ زَکرِیَّا(ع) رَبِّ «فَهَب لی مِن لَدُنک وَلِیًّا* یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِن آل یَعقُوبَ وَاجعَلهُ رَبِّ رَضِیًّا»(همان).
39. مِیرَاثُ اللهِ مِن عَبدِهِ المُؤمِنِ الوَلَدُ الصَّالِحُ یَستَغفِرُلَهُ (محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 21، ص 360).

منبع مقاله: حسین زاده، علی؛ خانواده موفق: ارتباط والدین و فرزندان (1390)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)و دانشگاه کاشان، چاپ اول.