نویسنده: مجتبی حیدری




 

1. نماز و خانواده

اولین فرع عملی اسلام، نماز است. نماز بزرگ ترین فریضه الهی و مهم ترین حکم عبادی است و هیچ یک از احکام اسلامی در ساختن انسان های نمونه، مانند آن تأثیرگذار نیست. نماز بهترین وسیله تقرب به خدا، شناخت افراد مسلمان، ملاک شخصیت دینی و فضیلت اخلاقی آنان است. به فرموده ی پیامبر گرامی اسلام (ص).
« ان عمود الدین الصلاه، و هی اول ما ینظر فیه من عمل ابن آدم، فان صحت نظر فی عمله و ان لم یصح لم ینظر فی بقیه عمله؛ (1) نماز ستون دین است که اگر درست انجام گیرد، و در پیشگاه الاهی پذیرفته شود، بقیه اعمال او هم پذیرفته می شود؛ و اگر نماز انسان صحیح و مورد پذیرش نباشد، اعمال دیگر او هم مورد قبول نیست. »
نماز وسیله ی ارتباط بندگان با خدا و راه وصول به مقام قرب ربوبی است. نماز پرشکوه ترین شعار مسلمانی است که باید در حفظ و انجام آن سخت کوشید؛ هیچ فریضه ی دیگری مانند آن، انسان را با جهان معنی و عالم ماده مربوط نمی سازد؛ به همین جهت اگر مسلمانی نماز را از روی عمد ترک کند یا در خواندن آن سهل انگاری نماید، رابطه اش با خدا قطع می شود.
مسلمانی که به عمد نماز را ترک کند فاسق است و در جامعه اسلامی احترامی ندارد. پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود:
« لاتترکن صلاه مکتوبه متعمداً، فان من ترک صلاه مکتوبه متعمداً فقد برئت منه ذمه الله؛ (2) هیچ نماز واجبی را از روی عمد ترک نکن؛ چون من ذمه خداوند را از کسی که نماز واجب را به عمد ترک کند، برداشتم».
نماز برترین جلوه های عشق را به نمایش می گذارد و می تواند زوجین را به یکدیگر علاقه مند کند. آنان که عاشق خدایند، جلوه های دیگر خالق را نیز دوست می دارند و به همسر و فرزندان خویش، همچون نشانه های خالق می نگرند. به تعبیر قرآن، ایشان «رحما بینهم» را مدنظر قرار می دهند و چون به شکرگزاری معبود می پردازند، نمی توانند نسبت به مخلوق خدا شاکر نباشند؛ چرا که «من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق».
در خانه ای که تشکر و سپاسگزاری از یکدیگر وجود داشته باشد، دلسردی ها و ناپایداری ها راه نمی یابد؛ این ابراز عشق و علاقه و سپاس، احساس تعلق به جمع خانواده را پدید می آورد؛ این احساس یکی دیگر از نیازهای اساسی روانی است که با تأمین آن، تعادل و بهداشت روانی فرد تحقق می یابد. نماز به معنای بندگی در برابر خالق است، اما دل آدمی را رقت می بخشد و او را به سوی محبت به مخلوق سمت و سو می دهد و جمعی صمیمی را در محیط خانه پدید می آورد؛ زیرا اگر مسلمان از پیامبر اکرم (ص) الهام نگیرد و رقیق القلب نباشد، اعضای خانواده و دیگران از گرد او پراکنده می شوند. قرآن خطاب به پیامبر (ص) می فرماید:
« لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ‌ (3) ای پیامبر، اگر تو سخت دل بودی مردم از گرد تو پراکنده می شدند. »
وجود دل های پر محبت و با صفا کانون خانواده را گرم و روابط عاطفی را در آن مستحکم می سازد. آدمی در برخورد با افراد صمیمی و مهربان، احساس آزردگی و سرخوردگی کمتری می کند و خود را در محیطی آرام و سرشار از روابط گرم می یابد. (4)
از سوی دیگر، اگر نماز با شرایط آن و به منظور خضوع در پیشگاه الاهی انجام گیرد، نمازگزار را از کلیه کردارهای زشت و رذایل اخلاقی در محیط خانواده پیراسته می گرداند؛ چنان که قرآن کریم می فرماید:
«... وَ أَقِمِ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ (5) و نماز را به پای دار؛ همانا نماز (انسان را ) از زشتی و منکرات باز می دارد. »
«طبیعت نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل باز دارنده، یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منکر است. انسانی که به نماز می ایستد، تکبیر می گوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر می شمرد، به یاد نعمت های او می افتد، حمد و سپاس او می گوید، او را به رحمان و رحیم بودن می ستاید، به یاد روز جزای او می افتد، اعتراف و بندگی او می کند، از او یاری می جوید، صراط مستقیم از او می طلبد، و از راه کسانی که مورد غضب خدا واقع شده اند و از راه گمراهان، به خدا پناه می برد (مضمون سوره حمد) بدون شک در قلب و روح چنین انسانی، جنبشی به سوی حق و حرکتی به سوی پاکی و جهشی به سوی تقوا پیدا می شود. برای خدا رکوع می کند، در پیشگاه او پیشانی بر خاک می نهد، غرق درعظمت او می شود و خودخواهی ها و خود برتربینی ها را فراموش می کند، شهادت به یگانگی او می دهد، گواهی به رسالت پیامبر (ص) می دهد، بر پیامبرش درود می فرستد و دست به درگاه خدا بر می دارد که در زمره بندگان صالح او قرار گیرد (تشهد و سلام)؛ همه این امور موجی از معنوی شدن در وجود او ایجاد می کند؛ موجی که سد نیرومندی در برابر گناه محسوب می شود.»(6)
با پرهیز از گناهان و آلودگی ها، فضای روح و روان انسان پاک و مصفا می شود و در نتیجه، آرامش و اعتماد به نفس به دست می آید. نماز، شستشوگر روان از گناه است و قلبی که در آن تاریکی گناه نباشد، از اطمینان و صفا لبریز می شود؛ چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمود:
انسانی که نمازهای پنج گانه را به جای می آورد، مانند آن است که روزی پنج بار خود را در نهر جاری شست و شو نماید. (7)
پس نماز از آلودگی به گناهان جلوگیری می کند و باعث سبک شدن گناه آدمی می شود؛ زیرا قرآن کریم می فرماید: « إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ(8)؛ به درستی که اعمال نیک، بدی ها و گناهان را می زدایند» و نماز طبق آیه شریفه، یکی از برترین حسنات است.
بنابراین اگر احساس گناه را عامل ایجاد اضطراب و ناامنی بدانیم و گناه نکردن و یا انجام عملی را که گناه و احساس گناه را کم کند، وسیله ایجاد امنیت قلمداد کنیم، می توانیم بگوییم که نماز مانع انجام گناه یا باعث آمرزش آن می گردد و آدمی در اثر گناه نکردن و یا داشتن احساس بخشودگی آن، آرامش پیدا می کند؛ از این رو نماز عامل مهمی برای دست یافتن به آرامش روانی است از سوی دیگر، چون این امر در خانه رخ می دهد، اگر یکایک اعضای خانواده، به ویژه زن و شوهر، نمازگزار باشند، همگی آرامش روانی را برای خانه به ارمغان می آورند و در پناه آن، با موفقیت و رضایت کامل زندگی می کنند؛ (9) زیرا احساس گناه، اضطراب و افسردگی در آنان کاهش پیدا می کند و در پی آن، اعتماد به نفس و امید به آینده افزایش می یابد.
افزون بر آن، اگر کسی به نماز خود اهمیت دهد و آن را با شرایط لازم برای قبولی در درگاه خدا (حضور قلب، خضوع و خشوع و... ) به جای آورد، چنین نمازی انسان را متحول می کند؛ اخلاق و رفتار او را نیکو ساخته، او را به فضایل و صفات پسندیده آراسته می سازد.
نمازگزار واقعی نسبت به خانواده خود احساس مسؤولیت می کند و می کوشد وظایف خود را در برابر همسر و فرزندان انجام دهد و در این کار، کوتاهی و سستی نکند؛ چنین کسی با اعضای خانواده بداخلاقی نمی کند؛ در مقابل اشتباه های همسر و رفتارهای ناشایست او تا حد امکان، خویشتن داری و از خود گذشتگی نشان می دهد و در صورت لزوم، همسر را با امر به معروف و نهی از منکر صحیح، از رفتار ناپسند خود باز می دارد. او برای تأمین نیازهای مادی و معنوی خانواده بسیار می کوشد و هر کاری را که استحکام خانواده را در پی داشته باشد، انجام می دهد و از هر عملی که باعث فروپاشی خانواده گردد پرهیز می کند. در این هنگام، زن و شوهر از زندگی خانوادگی خود لذت می برند و در کنار هم بودن را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهند. به یقین، چنین خانواده ای از استحکام و قوام کافی برخوردار است و اعضای آن احساس خوشبختی می کنند.
بدین ترتیب، نماز و به طور کلی عبادت خداوند می تواند تأثیرهای مثبت عمیقی بر زندگی زناشویی افراد بگذارد. البته همان گونه که پیش از این گفتیم، هر قدر نماز از شرایط قبولی بیش تری برخوردار باشد، آثار آن نیز بر فرد و خانواده بیش تر خواهد بود.
با توجه به نقش مهم نماز در سعادت دنیوی و اخروی انسان، می بینیم که در آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) به مسأله نماز در خانواده توجه ویژه ای شده است:
1. در روایات رسیده از معصومین (ع) نماز فرد متأهل برتر از نماز انسان مجرد شمرده شده است. در این روایات، تأثیر ازدواج بر ایمان و تقوای انسان مورد توجه قرارگرفته و بدین وسیله، افراد به ازدواج و پرهیز از عزوبت تشویق شده اند. امام صادق (ع) در این باره فرمود:
«ان رکعتین یصلیهما رجل متزوج الفضل من رجل یقوم لیله و یصوم نهاره اعزب؛ (10) دو رکعت نمازی که یک فرد متأهل به جای آورد، برتر است از عبادت فرد مجردی که روزها را روزه بگیرد و شب ها به عبادت بپردازد. »
2. اولیای گرامی دین نیز از پیروان خود خواسته اند که تشکیل خانواده و همسرگزینی را با نماز پیوند زنند. نماز که بهترین راه مناجات با معشوق واقعی و وسیله ی معراج انسان ها به سوی او است، می تواند یاریگر بسیار خوبی برای همسران در آغاز زندگی خانوادگی باشد.
امام علی (ع) فرمودند:
«من اراد منکم التزویج فلیصل رکعتین فلیقرا فیهما فاتحه الکتاب و یس... ؛ (11) هر یک از شما که تصمیم به ازدواج می گیرد، دو رکعت نماز بگذرد و در هر رکعت پس از حمد، یاسین بخواند».
و نیز پیامبر اکرم (ص) چنین فرمود:
«اذا زفت الی الرجل زوجته و ادخلت الیه فلیصل رکعتین... ؛ (12)
هنگامی که همسر مرد را به خانه او می آورند و همسرش بر او وارد می گردد، پس دو رکعت نماز به جای آورد. »
3. خداوند در قرآن کریم، به پیامبر (ص) و همه انسان ها دستور می دهد که اهل و عیال خود را به برپایی نماز امر کنند:
«وامر اهلک بالصلاه و اصطبر علیها؛ (13) خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش. »
از دید قرآن، سفارش اهل و عیال به اقامه نماز، با توجه به تأثیرهای عمیق آن در سعادت اعضای خانواده، امری پسندیده و نیکو است؛ چنان که حضرت اسماعیل (ع) به دلیل دارا بودن این ویژگی، این گونه مورد ستایش خداوند قرار می گیرد:
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ... وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاَةِ وَ الزَّکَاةِ وَ کَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیّاً (14) در این کتاب آسمانی، از اسماعیل (ع) یاد کن او همواره خانواده اش را به نماز و زکات فرمان می داد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود. »
از پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز روایت شده که فرمود:
«اذا ایقظ الرجل اهله من اللیل فتوضئا و صلیا کتبا من الذاکرین الله کثیراً والذاکرات؛ (15) هنگامی که مردی همسر خود را شب هنگام از خواب بیدار کند و آن دو وضو بگیرند و نماز [شب] بخوانند، جزء کسانی محسوب می شوند که خدا را بسیار یاد می کنند. »
4. از نشانه های اهمیت و تأثیر نماز آن است که خداوند در برابر بعضی از گناهان و رفتارهای ناپسند در محیط خانه، قبول نشدن نماز را همچون کیفر عمل به رخ آنها می کشد. حدیثی از امام صادق (ع) بدین مضمون است:
« ثلاثه لا یقبل الله لهم صلاه... وامراه باتت و زوجها علیها ساخط؛ (16) خداوند نماز سه کس را قبول نمی کند... یکی از آنها زنی است که شب را به صبح رساند در حالی که شوهرش از دست او خشمگین است. »
و کلام گهربار پیامبر اکرم (ص) در این باره چنین است:
«ایما امراه آذت زوجها بلسانها لم یقبل الله منها صرفاً و لا عدلاً و لاحسنه من عملها حتی ترضیه... . و کانت اول من یرد النار؛ و کذلک الرجل اذا کان لها ظالماً؛ (17) هر زنی که شوهر خود را با زبانش آزار دهد، خداوند هیچ انفاق و عمل صالحی را از او قبول نمی کند تا موقعی که شوهرش را از خود راضی کند... و همین طور اگر مردی نسبت به همسر خود ستم روا دارد. »

2. دعا و خانواده

دعا از عبادت هایی است که ارتباط تنگاتنگی با نماز دارد. دعا و نیایش به درگاه الاهی اهمیت ویژه ای دارد و خدا از ما می خواهد او را بخوانیم و نیازهای خود را به درگاه او عرضه داریم:
«وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ‌ (18) هنگامی که بندگانم از تو درباره من سؤال می کنند، (بگو) من نزدیکم و دعای کسی را که مرا می خواند، پاسخ می گویم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند (و به مقصد برسند)».
در قرآن و روایت های معصومین (ع) مسأله دعا و خانواده بسیار مورد توجه است، برای مثال:
أ. مستحب است فردی که تصمیم به ازدواج می گیرد، با دعا به درگاه الهی به استقبال برپایی کانون الاهی خانواده برود و از درگاه خدا برای خود همسری شایسته طلب کند.
علی (ع) می فرماید:
«من اراد منکم التزویج... فلیحمد الله تعالی و لیثن علیه، و لیقل: اللهم ارزقنی زوجه ودوداً و لوداً شکوراً غیوراً، ان احسنت شکرت، وان اسات غفرت، و ان ذکرت الله تعالی اعانت، و ان نسیت ذکرت، و ان خرجت من عندها حفظت، و ان دخلت علیها سرئنی، و ان امرتها اطاعتنی، و ان اقسمت علیها ابرت قسمی، وان غضب علیها ارضتنی یا ذا الجلال والاکرام هب لی ذلک فانما اسالکه ولااخذ الا ما مننت واعطیت؛ (19) هر یک از شما خواست ازدواج کند، دو رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت پس از حمد، سوره یاسین بخواند و پس از نماز، حمد و ثنای خدا را به جای آورد. سپس این دعا را بخواند؛ خدایا به من همسری عطا کن که دوست داشتنی، بسیار زاینده، شکرگزار و غیرتمند باشد؛ اگر به او نیکی کردم، تشکر کند، و اگر به او بدی کردم، گذشت نماید؛ اگر خدا را یاد کردم، مرا در این کار کمک کند؛ اگر فراموش کردم، به یادم بیاورد؛ اگر از نزد او خارج شدم (خود و اموال و آبروی مرا )، محافظت کند؛ و اگر بر او وارد شدم، مرا مسرور نماید؛ اگر به او فرمانی دادم، اطاعت کند؛ اگر برای او سوگند خوردم، سوگند مرا تصدیق کند و اگر بر او خشم گرفتم، مرا راضی کند. ای خدای بلند مرتبه و بخشنده! خواسته مرا به من عطا فرما. من این حاجت را از تو می خواهم و چیزی جز آن چه تو بر من منت بگذاری و عطا نمایی، نمی گیرم. »
ب. در شب عروسی و زفاف، دعا کردن مستحب است. امام صادق (ع) به مردی که شب عروسی اش فرا رسیده چنین سفارش می کند:
«... فاذا ادخلت علیه فلیضع یده علی ناصیتها و یقول: اللهم علی کتابک تزوجتها و فی امانتک اخذتها و بکلماتک استحللت فرجها، فان قضیت لی فی رحمها شیئا فاجعله مسلماً سویاً و لا تجعله شرک شیطان؛ (20) هنگامی که (زمان عروسی ) همسرش بر او وارد شود، دست خود را بر موی جلوی سرش بگذارد و بگوید: خدایا بر اساس کتابت، با او ازدواج کردم و او را در پناه تو گرفتم و بنابر فرمایش های تو، آمیزش با او را بر خود حلال کردم؛ پس اگر در رحم او فرزندی برای من قرار دادی، او را مسلمان و سالم قرار بده و برای شیطان در او نصیبی قرار نده».
ج. برای حفظ تقوا و طهارت خانواده نیز دعاهایی وارد شده است قرآن کریم به ما توصیه می کند درحق همسر و فرزندان خود دعا کنیم:
«وَ عِبَادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ... وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ...؛ (21) بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی اند که... می گویند: پروردگارا، از همسران و فرزندانمان برای ما روشنی چشم قرار بده».
مراد بندگان رحمان از اینکه در دعای خود درخواست می کنند که همسران و ذریه هایشان مایه ی چشم روشنی ایشان باشند، این است که آنان را با اطاعت خدا و پرهیز از معصیت او مسرور و خوشحال نمایند. (22)
«...اللهم اجعل قلوبنا سالمه و ارواحنا طیبه و ازواجنا مطهره...؛ (23) خدایا دل های ما را سالم، روح های ما را پاکیزه و همسران ما را پاکدامن قرار ده. »
از این گونه دعاها به دست می آید که اهمیت تقوای همسر و دعا برای اصلاح آن در اسلام به اندازه ای است که امامان معصوم (ع) پس از نمازهای واجب، در تعقیبات خود برای پاکدامنی همسران خود دعا می کردند و از ما نیز خواسته اند که با اقتدا به آنها برای عفت و پاکدامنی همسرانمان دعا کنیم.
د. مستحب است انسان برای طلب روزی خود و خانواده اش دعا کند.
امام باقر (ع) می فرماید:
«ادع فی طلب الرزق و انت ساجد: یا خیر المسؤولین و یا خیر المعطین، ارزقنی و ارزق عیالی من فضلک الواسع، فانک ذوالفضل العظیم؛ (24) به منظور طلب روزی از خداوند، به سجده برو و چنین دعا کن: ای بهترین کسی که از او حاجت می طلبند و ای بهترین عطا کنندگان، از فضل گسترده ات مرا و خانواده ام را رزق و روزی عطا فرما، که تو صاحب فضل و کرم عظیم هستی».
هـ. مستحب است انسان در آستانه ی سفر دو رکعت نماز بخواند، اعضای خانواده را جمع کند و برای خود و آنها دعا کند:
«اذا اردت سفرا فاجمع اهلک و عیالک و صل رکعتین و قل: « اللهم انی استودعک دینی و نفسی و اهلی و ولدی و عیالی؛ (25) هنگامی که قصد سفر کردی، اهل و عیال خود را جمع کن، دو رکعت نماز بگزار و سپس بگو: " خدایا! من دین، اهل، فرزندان و خانواده ام را به تو می سپارم"».
و. بسیار نیکو است انسان در هنگام دعا کردن، از همسر و فرزندان خود کمک بگیرد و با دعای دسته جمعی از خدا حاجت خود را بخواهد. امام صادق (ع) درباره ی پدر بزرگوار خود امام باقر (ع) فرموده است:
«کان ابی اذا احزنه امر جمع النساء والصبیان ثم دعا و امنوا؛ (26) هنگامی که پدرم از مسأله ای نگران می شد، زنان و کودکان را جمع کرده، دعا می کرد و آنها آمین می گفتند».

3. روزه و خانواده

یکی از بزرگ ترین عبادت هایی که در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) بسیار بر آن تأکید شده، روزه است. روزه وسیله ای برای کسب تقوا است که در امت های پیشین نیز وجود داشته است. خداوند در قرآن می فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون؛ (27) ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه برشما نوشته شده، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند نوشته شده بود؛ باشد که پرهیزگار شوید. »
یکی از فایده های بزرگ روزه، تربیت روح و تقویت اراده و تعدیل غرایز انسانی است. روزه دار با وجود گرسنگی، تشنگی و خودداری از لذت های دیگری که باید از آن چشم بپوشد، روح و اراده خویشتن را تقویت می کند. به همین سبب، مقصود از روزه، گرفتن زمام نفس سرکش و تسلط بر شهوت ها و هوس ها است. در حقیقت، مهم ترین فلسفه ی روزه همین اثر اخلاقی و تربیتی است. انسانی که هر لحظه تشنه و گرسنه شود، آب و غذا در اختیارش باشد، همانند درختانی است که در پناه دیوارهای باغ بر لب نهرها می رویند و یک روز قطع شدن آب ممکن است باعث پژمردگی یا خشکی آنها شود؛ این درختان نازپرورده، کم دوام و ناپایدارند؛ اما درختانی که از لابه لای صخره های سخت می رویند و نوازشگر شاخه های آنها از همان آغاز، طوفان های سخت کوهستان و محرومیت های گوناگون است، پر مقاومت و سخت جانند. روزه نیز با محدودیت های موقت خود، به روح و جسم انسان، توان و مقاومت و نور و صفا می بخشد؛ جمله "لعلکم تتقون؛ باشد که پرهیزگار شوید" نیز اشاره به همین حقیقت است. (28)
پس روزه فقط پرهیز ازخوردن و آشامیدن نیست. روزه دار واقعی کسی است که افزون بر آن، با دوری از گناه، اعضای دیگر بدنش نیز روزه باشند، یعنی از گناهانی که توسط چشم، گوش، دست، پا و... انجام می گیرد، اجتناب کند.
امام صادق (ع) فرمود:
«ان الصیام لیس من الطعام و الشراب وحده...، فاذا صمتم فاحفظوا السنتکم عن الکذب و غضوا ابصارکم، و لا تنازعوا و لاتحاسدوا و لا تعتابوا و لا تماروا و لا تکذبوا... و لا تخالفوا و لا تغاضبوا و لا تسابوا و لا تشاتموا و لا تفاتروا و لا تجادلوا و لا تتاذوا و لا تظلموا... و لا تضاجروا و لا تغفلوا عن ذکر الله و عن الصلاه... ؛ (29)
بدانید که روزه، تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست...؛ پس هنگامی که روزه هستید، زبان خود را از دروغ حفظ کنید، چشم های خود را از حرام بپوشانید، با یکدیگر منازعه نکنید، به همدیگر حسد نورزید، غیبت یکدیگر را نکنید، با هم بحث و جدل ننمایید، دروغ نگویید، با یکدیگر مخالفت نکنید، بر هم خشم نگیرید، به یکدیگر ناسزا نگویید، به هم دشنام ندهید، به یکدیگر افترا نبندید، با هم مجادله نکنید، همدیگر را آزار و اذیت نکنید، به دیگران ستم ننمایید، یکدیگر را به ستوه نیاورید و از یاد خدا و نماز غافل نشوید... »
توصیه های این حدیث شریف، به بهترین وجه در روابط زن و شوهرها قابل به کارگیری است. رعایت این سفارش در خانواده و در برخورد با همسر، کانون خانواده را سرشار از انس و الفت می نماید، زن و شوهر را به هم نزدیک می سازد و استحکام خانواده را دو چندان می کند.
ماه رمضان و روزه داری، بر اخلاق انسان و به ویژه اخلاق او در خانواده تأثیر مثبت می گذارد. در این ماه، انسان تلاش می کند با تحمل گرسنگی و تشنگی به خدا تقرب جوید؛ لذا باید با تحمل بدی دیگران، چشم پوشی از خطاهای آنان و پرهیز از جدال ومنازعه (به ویژه در محیط خانواده)، بر اراده خود مسلط شود و تقوای الاهی کسب کند.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
«ما من عبد صائم یشتم فیقول: سلام علیک، لا أشتمک کما شتمتنی الا قال الرب تبارک و تعالی: استجار عبدی بالصوم من شر عبدی، قد اجرتهُ من النار؛ (30) اگر بنده ی روزه داری که به او ناسزا گویی شده، [به دشنام گو] بگوید: سلام بر تو! آن گونه که تو به من ناسزا گفتی، من به تو، ناسزا نخواهم گفت در این هنگام خدای متعال می فرماید: بنده ی من از شر بنده دیگرم به روزه پناه برد؛ من هم در عوض، او را از آتش دوزخ نجات بخشیدم. »
زن و مرد مؤمن درماه رمضان روزه می گیرند و لازم است حال یکدیگر را رعایت کنند. مرد باید متوجه باشد که همسر نیز او روزه است و در عین حال، تمام کارهای خانه را انجام داده است؛ پس نیکو است مرد به خاطر این زحمت ها از همسرش تشکر کند و در صورت امکان، در کارهای خانه به او کمک نماید. همچنین مواظب باشد به سبب مسایل ریز و درشت به همسرش اعتراض و تندی نکند. زن نیز باید سعی کند حال شوهرش را مراعات بکند. مرد با زبان روزه، برای کسب روزی اهل و عیال از خانه خارج شده و اکنون گرسنه و تشنه و کم حوصله برگشته است. به طور کلی، در این هنگام، بهتر است مسایل تنش زا کم تر مطرح شود و زن و شوهر، با مهربانی و عطوفت بیش تری با یکدیگر برخورد کنند. این کار علاوه بر ایجاد مهر و محبت بیش تر در خانواده و برطرف کردن نزاع های بیهوده، برتقوا و ایمان آنان می افزاید و آنان را به خدا نزدیک تر می کند.
این سخن گهربار نیز از پیامبر اسلام (ص) است:
«ان شهر رمضان شهر عظیم... ومن کضم فیه غبظه غفرالله لهُ؛ (31)
همانا ماه رمضان، ماهی بزرگ است... و کسی که در این ماه خشم خود را فرو خورد، خداوند او را می آمرزد. »

4. امر به معروف و نهی از منکر و خانواده

امر به معروف (32) و نهی از منکر (33) در پیشگاه عقل و دین از مهم ترین واجبات است؛ به گونه ای که باید آنها را اساس دین مبین اسلام دانست.
امام باقر (ع) چنین فرموده است:
«ان الامر بالمعروف والنهی عن المنکر سبیل الانبیاء و منهاج الصلحاء، فریضه عظیمه بها تقام الفرائض و تأمن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمر الارض و ینتصفُ من الاعداء و یستقیم الامر؛ (34) همانا امر به معروف و نهی از منکر، راه و روش انبیا و برنامه صالحان است. امر به معروف و نهی از منکر، عمل واجب بزرگی است که واجبات دیگر با آن اقامه می شوند؛ آموزه ها و باورها در امان می مانند؛ سودها حلال می گردند؛ هر چه به ستم گرفته شده باشد، به صاحب اصلی آن برگردانده می شود؛ زمین آباد می گردد؛ از دشمنان انتقام گرفته می شود و امر اجتماع و دولت اسلامی استوار می شود. »
درباره ی امر به معروف و نهی از منکر در خانواده، آیات و روایات فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
قرآن کریم می فرمایند:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ...؛ (35) ای کسانی که ایمان آورده اید؛ خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها است، نگه دارید. »
نگهداری خویشتن، از راه ترک گناهان و تسلیم نشدن در برابر شهوت های سرکش؛ و نگهداری خانواده، از طریق تعلیم، تربیت، امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده محقق می شود؛ این برنامه باید از نخستین سنگ بنای خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز می شود و در تمام مراحل با برنامه ریزی صحیح و دقت فراوان ادامه یابد؛ به تعبیر دیگر، حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینه ی زندگی و مسکن و تغذیه آنها حاصل نمی شود؛ مهم تر از آن، تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت درست است. (36)
در تفسیر راهنما، ذیل این آیه ی شریفه، نکته های زیر بیان شده است:
- خداوند به مؤمنان، درباره ی خودسازی و نیز مراقبت اعضای خانواده از زمینه های بدبختی و دوزخی شدن توصیه کرده است؛
- خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان، تکلیفی بایسته و عهده ی سرپرست و مدیر خانواده است؛
- خودسازی و اصلاح و تربیت خویشتن در اولویت نخست و مقدم بر تربیت و اصلاح دیگران است؛
- اصلاح و تربیت دینی اعضای خانواده، زیر بنا و خشت اول اصلاحات در جامعه است. (37)
امام صادق (ع) فرمود:
«لما نزلت یا ایها الذین امنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً... قال الناس : کیف نقی انفسنا و أهلینا ؟ قال (ع) اعملوا الخیر و ذکروا به اهلیکم و ادبوهم علی طاعه الله؛ (38) هنگامی که آیه "یا ایها الذین امنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً... " نازل شد، اصحاب پیامبر (ص) پرسیدند: چگونه خود و خانواده مان را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟ آن حضرت پاسخ دادند: خودتان اعمال نیک انجام دهید و به خانواده خود نیز یادآوری کنید و ایشان را بر اطاعت خدا تربیت نمایید».
همچنین ابوبصیر (از اصحاب امام صادق (ع) می گوید: از ایشان (ع) درباره ی آیه قوا انفسکم و اهلیکم ناراً پرسیدم و گفتم: خودم را از آتش دوزخ حفظ می کنم؛ چگونه خانواده ام را حفظ کنم ؟ فرمود:
«تأمرهم بما امرهم الله و تنهاهم عما نهاهم الله عنه، فان اطاعوک کنت قد وقیتهم و ان عصوک فکنت قد قضیت ما علیک؛ (39) آنان را به آنچه خداوند امر فرموده، امر کن و از آنچه خدا نهی فرموده، نهی کن. پس اگر از تو اطاعت کردند، تو آنان را حفظ نموده ای و اگر نافرمانی کردند، تو وظیفه خود را انجام داده ای. »
همان گونه که پیش تر گفته شد، مسأله ای که در امر و نهی خانواده، تأکید ویژه ای بر آن شده و از سرپرست خانواده خواسته شده که اهل و عیال خود را نسبت به آن سفارشی نماز است. در قرآن کریم آمده است:
«وامر اهلک بالصلاه و اصطبر علیها؛ (40) خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش. »
همچنین نقل شده هنگامی که مشکلی برای خانواده پیامبر اکرم (ص) پیش می آمد، ایشان را به خواندن نماز امر می فرمود. (41)

ملاحظاتی درباره ی امر به معروف و نهی از منکر در خانواده

به دلیل ویژگی های خاص خانواده و لزوم حفظ آن از فروپاشی، انجام امر به معروف و نهی از منکر در خانواده، ظرافت خاصی دارد؛ از جمله:
1. یکی از رفتارهای پسندیده و بسیار مهم در خانواده ها، چنان که بعداً درباره ی آن سخن خواهیم گفت، تحمل، گذشت و مدارا با همسر است. اگر در مواردی، با گذشت و نادیده گرفتن رفتار ناپسند همسر، رفتار او اصلاح می شود، باید از این شیوه استفاده شود؛ برای نمونه، اگر مرد در هنگام بازگشت از محل کار به خانه، به دلیل خسته بودن، بهانه جویی و بداخلاقی می کند، گذشت و تحمل همسرش می تواند باعث خجالت زدگی، پشیمانی و اصلاح رفتار او گردد.
2. امر به معروف و نهی از منکر هنگامی مؤثر خواهد بود که فرد آمر به معروف و ناهی از منکر، خود از آن عمل یا اخلاق ناپسند منزه باشد، یا آن کار نیک را ترک نکند. مردی که خود بداخلاق و بد زبان است، چگونه می تواند همسر خود را از آن باز دارد؟! کسی که خود نسبت به خواندن نماز کوتاهی می کند، چگونه می تواند همسر و فرزندان را به خواندن نماز ترغیب نماید؟! یا زنی که اسراف می کند چگونه خواهد توانست شوهر خود را از این رفتار باز دارد ؟! علی (ع) می فرماید:
«کیف یصلح غیره من لا یصلح نفسه؟! (42) کسی که خود را اصلاح نکرده، چگونه می تواند دیگران را اصلاح کند؟».
و از امام صادق (ع) نقل شده است:
«کونوا دعاه الناس باعمالکم و لاتکونوا دعاه بالسنتکم؛ (43) دیگران را با اعمالتان به سوی اعمال خیر دعوت کنید نه با زبان هاتان. »
3. هدف انسان در امر به معروف و نهی از منکر باید اصلاح همسر باشد، نه عیب جویی و ملامت و تمسخر او؛ تنها در این صورت است که می توان به تأثیر مثبت امر به معروف و نهی از منکر امیدوار بود.
بیان نواقص همسر به صورت عیب جویی و تمسخر، نه تنها تأثیری در اصلاح رفتار او ندارد، بلکه ممکن است او را در انجام رفتار ناپسند خود، جری تر و زندگی را بر کام آنان تلخ کند.
و از علی (ع) روایت شده است:
«الاقراط فی الملامه یشب نار اللجاجه؛ (44) زیاده روی در سرزنش دیگری، آتش لجاجت را برمی افروزد. »
همچنین آن حضرت می فرماید:
«ایاک ان تکرر العتب، فان ذلک یغری بالذنب و یهون العتب؛ (45) از تکرار عتاب و سرزنش دیگری بپرهیز؛ چرا که این کار او را به انجام گناه جری تر و سرزنش را بی اثر می کند».
احمد بن حنبل از پیشوایان اهل سنت در کتاب معروف خود مسند، از قول عایشه چنین نقل می کند:
«روزی رسول خدا (ص) در خانه ی من بود؛ صفیه (46)از غذایی که پخته بود برای آن حضرت فرستاد؛ چون کنیزک را در حال بردن غذا دیدم، لرزه بر اندامم افتاد و از خود بی خود شدم، ناگاه ظرف غذا را از او گرفتم و به دور انداختم؛ سپس چشم های رسول خدا را دیدم که به من خیره شده بود؛ آثار خشم و نفرت از رفتار خویش را در سیمایش به خوبی مشاهده کردم؛ از خشم رسول خدا (ص) به حضرتش پناه بردم و گفتم: امیدوارم مرا نفرین نکنی.
پیامبر (ص) فرمود: عایشه! توبه کن.
گفتم: چگونه؟
فرمود: غذایی مانند غذای صفیه و ظرفی مثل ظرف او تهیه کن و برایش بفرست». (47)
در این ماجرا، پیامبر اکرم (ص) بدون کوچک ترین سخن ملامت آمیزی، اشتباه بودن رفتار همسرش را به او فهماند و راه جبرانش را به او نشان داد.
4. خانواده مکانی برای ابراز عطوفت و مهربانی زن و شوهر به همدیگر است. خانه ای که در آن لطف و محبت نباشد دیری نخواهد پایید. تنها با ابراز محبت نسبت به یکدیگر است که زن و شوهر می توانند برخلاف وجود مشکلات و ناملایمات بسیار در زندگی، تا آخر عمر با یکدیگر به سر برند.
بنابراین، باید امر به معروف و نهی از منکر نیز در خانواده با محبت و مهربانی همراه باشد، فرد مقابل، در صورتی نصیحت را می پذیرد که با دلسوزی و مهربانی بیان شود. امام علی (ع) دراین باره فرمود:
«النصح ثمره المحبه؛ (48) نصیحت، ثمره و نشان محبت و دوستی است».
از سوی دیگر، اگر نصیحت به صورت صحیح انجام شود، می تواند به برقراری رشته ی دوستی محکم میان افراد بینجامد. همچنین آن امام بزرگوار می فرماید:
«النصیحه تثمر الودَّ؛ (49) نصیحت کردن، محبت و دوستی را به دنبال می آورد. »
5. امر به معروف و نهی از منکر، ابزاری بسیار کارآمد برای قوام بخشیدن به بنیان خانواده و جلوگیری از فروپاشی آن است. زن و شوهری که به یکدیگر و به زندگی مشترک خود علاقه دارند، از نصیحت به یکدیگر خودداری نمی کنند؛ همیشه عیب های هم را با مهربانی و عطوفت گوشزد می کنند؛ رفتار ناپسند همسر را که ممکن است باعث تزلزل بنیان خاناده گردد (بداخلاقی، بد زبانی، و لخرجی و... )، به او یادآوری می کنند و با اصلاح یکدیگر، پایه های زندگی خانوادگی را مستحکم ساخته، از فروپاشی آن جلوگیری می کنند.

پی نوشت ها :

1. التهذیب، ج 2، ص 237.
2. محمد محمدی ری شهری، الصلاه فی الکتاب والسنه، ص 159.
3. آل عمران (3)، 159.
4. خانواده و نماز، جمعی از نویسندگان، ص 50و 51.
5. عنکبوت(29)، 45.
6. تفسیر نمونه، ج 16، ص 284.
7. ری شهری، میزان الحکمه (ده جلدی)، ج 5، ص 372.
8. هود (11)، 114.
9. خانواده و نماز، ص 39 و 40.
10. بحارالانوار، ج 100، ص 217.
11. مستدرک الوسائل، ج 14، ص 217.
12. همان، ص 219.
13. طه (20)، 132.
14. مریم (19)، 54 و 55.
15. مستدرک الوسائل، ج 6، ص 332.
16. بحار الانوار، ج 101، ص 58.
17. همان، ج 100، ص 244.
18. بقره (2)، 186.
19. مستدرک الوسائل، ج 14، ص 217.
20. شیح حر عاملی، وسائل الشیعه (آل البیت)، ج 20، ص 113.
21. فرقان (25)، 63- 74.
22. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 15، ص 266.
23. بحار الانوار، ج 83، ص 8- 127.
24. کلینی، کافی، ج 2، ص 274.
25. بحار الانوار، ج 73، ص 235.
26. طبرسی مکارم اخلاق، ج 1، ص 274.
27. بقره (2)، 183.
28. تفسیر نمونه، ج 1، ص 459.
29. بحار الانوار، ج 93، ص 292.
30. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 109.
31. بحار الانوار، ج 93، ص 361.
32. واداشتن افراد اجتماع به انجام کارهای نیک و دعوت آنها به سوی اعمال پسندیده.
33. برحذر داشتن مردم از کارهای زشت و ناروا و مبارزه با بدی ها و کج روی ها.
34. مستدرک الوسائل، ج 19، ص 55.
35. تحریم (66)، 6.
36. تفسیر نمونه، ج 24، ص 286.
37. تفسیر راهنما، ج 19، ص 551.
38. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 201.
39. بحار الانوار، ج 97، ص 74.
40. طه (20)، 132.
41. مستدرک الوسائل، ج 6، ص 395.
42. شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم، ج 4، ص 564، ح 6994.
43. بحار الانوار، ج 5، ص 198.
44. میزان الحکمه، ج 8، ص 546.
45. همان.
46. یکی از زنان پیامبر (ص).
47. مسند احمد، ج 6، ص 272؛ به نقل از مظاهری، خانواده در اسلام، ص 38.
48. میزان الحکمه، ج 10، ص 56.
49. همان.

منبع: حیدری، مجتبی؛ (1385)، دینداری و رضامندی خانوادگی، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ سوم بهار (1387).