نویسنده: حسین نجاتی




 

علائم و نشانه ها:

-غمگین و عبوس بودن،
-جدا شدن ناگهانی از دیگران،
-زنده و مفید ندانستن عقاید خود،
-رویایی فکر کردن و در رویا سیرکردن،
-ناامیدی و یاس سریع،
-مشکلات روانی،
-عدم توان بیان منظور خود به راحتی،
-کم جوشیدن با دیگران،
-نادیده گرفتن سئوالات دیگران،
سعی در عدم برقراری ارتباط با بزرگترها،
-دارای موفقیت های اندک و شکست های فراوان،
-خوشحالی و صحبت اندک با دیگران،
-نگاه نکردن به مخاطب،
-حسادت و بدبینی،
-اضطراب و ترس.

عوامل پدیدآورنده:

-انتظار کاری بیش از توان کودک،
-نواقص جسمانی،
-ترس از چیزی،
-عدم اعمال تربیت صحیح در مورد این گونه کودکان،
-مورد تایید و تشویق قرار نگرفتن،
-مورد تمسخر واقع شدن،
-وجود درگیری و نزاع در خانواده،
-تنبلی،
-تنبیه بیش از حد و غیرضروری در مورد کودک،
-احساس گناه کودک،
-سخت گیری والدین و مربی،
-گاهی احساس بیگانگی و جدایی از دیگران.

چگونگی عملکرد:

-مورد تایید و تشویق قراردادن رفتارها و کارهای مناسب کودک،
-برخورد مهربانانه و دوستانه با کودک،
-تشویق کودک به کارهای مختلف گروهی،
-خودداری از جر و بحث با کودک،
-در صورت لزوم ارجاع کودک به روانشناسی یا روانپزشک،
-سعی در ایجاد آرامش برای کودک،
-گوش دادن به حرفهای کودک و قطع نکردن سخنان او،
-بذل توجه کافی به کودک و کارهایش،
-تشویق کارهای مثبت کودک و تقویت اعتماد به نفس در او،
-خودداری از تنبیه کودک،
-قائل نشدن تبعیض بین فرزندان،
-بکاربردن سیستم تربیتی صحیح و منطقی در مورد کودک،
-آزادی کودک در انتخاب و خرید وسایل و اسباب بازی خود،
-فراهم کردن نیازهای کودک،
-افزایش درک والدین از کودک گوشه گیر و یادگیری چگونگی برخورد با او،
-ایجاد و تقویت مهارتهای مختلف در کودک،
-استفاده از همسالان و دوستان نزدیک برای کمک به او،
-تقویت و تشویق رفتارهای درست کودک،
-تحقیر و سرزنش نکردن کودک در مقابل دیگران.
منبع:نجاتی، حسین، (1388)، روانشناسی کودک، تهران، نشر بیکران، چاپ دهم.