سبک زندگی قرآنی
رفتار اجتماعى و سبک زندگى، تابع تفسیر ما از زندگى است: هدف زندگى چیست؟ هر هدفى که ما براى زندگى معین کنیم، براى خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعى، متناسب با خود، یک سبک زندگى به ما پیشنهاد می شود. یک نقطهى اصلى وجود
رفتار اجتماعى و سبک زندگى، تابع تفسیر ما از زندگى است: هدف زندگى چیست؟ هر هدفى که ما براى زندگى معین کنیم، براى خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعى، متناسب با خود، یک سبک زندگى به ما پیشنهاد می شود. یک نقطهى اصلى وجود دارد و آن، ایمان است. یک هدفى را باید ترسیم کنیم - هدف زندگى را - به آن ایمان پیدا کنیم. بدون ایمان، پیشرفت در این بخشها امکانپذیر نیست؛ کار درست انجام نمی گیرد.
حالا آن چیزى که به آن ایمان داریم، می تواند لیبرالیسم باشد، می تواند کاپیتالیسم باشد، می تواند کمونیسم باشد، می تواند فاشیسم باشد، می تواند هم توحید ناب باشد؛ بالاخره به یک چیزى باید ایمان داشت، اعتقاد داشت، به دنبال این ایمان و اعتقاد پیش رفت. مسئلهى ایمان، مهم است. ایمان به یک اصل، ایمان به یک لنگرگاه اصلى اعتقاد؛ یک چنین ایمانى باید وجود داشته باشد. بر اساس این ایمان، سبک زندگى انتخاب خواهد شد.1
یکى از عیوب ما و جوامع ما در طول زمان این بوده است که گاهى فرهنگ خود را متأثر می کردیم از فرهنگ بیگانگان. کسانى این را در میان جامعهى ما و کشور ما به عمد ترویج کردند؛ ما را سوق دادند به سمت زندگى کسانى که دل و جانشان خالى بود از نور معنویت؛ در سبک زندگى، در کیفیت پوشش، در کیفیت راه رفتن، در کیفیت معاشرت ها و ارتباطات اجتماعى. اگر هم کسى به آنها اعتراض کرد، گفتند که دنیا امروز این جورى است. در حالى که قرآن به ما مىآموزد: «و ان تطع اکثر من فى الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون». آنچه که انسان جا دارد آن را فرا بگیرد و اگر لازم بود، از آن تقلید کند، عبارت است از طریق هدایت؛ «صراط الذین انعمت علیهم»؛ از خداى متعال می خواهیم که ما را هدایت کند به راه کسانى که به نعمت الهى واصل و نائل شدهاند؛ این است که باید از آن تبعیت و پیروى کرد. اما این که حالا اکثریت مردم دنیا این جور حرف می زنند، این جور حرکت می کنند، این جور رفتار می کنند، ما باید عقل خودمان را، دین خودمان را، هدایت الهى را معیار قرار دهیم براى رد و قبول. امت مومن و مسلم آن امت و ملتى است که معیار را از قرآن می گیرد، از هدایت الهى می گیرد.
جامعهى مسلمان ما تا قبل از سالهاى پیروزى انقلاب، با این که علاقهمند به قرآن بود، عاشق قرآن بود، اما مانوس با قرآن نبود. این هم از برکات انقلاب است که جوان هاى ما، صاحبان صوت و ذوق و هنر تلاوت و استعداد و آمادگى براى فراگیرى، بحمدالله در این میدان وارد شدند و پیشرفت کردند. ولى اینها مقدمه است؛ مقدمهى براى فهم قرآن و تخلق به اخلاق قرآن. یک مسئله، مسئلهى احترام ظاهرى و پاسداشتن از حرمت قرآن است به معناى الفاظ قرآن، اصوات قرآنى؛ این در جاى خود چیز محترم و مهمى است. مسئلهى بالاتر، تخلق به اخلاق قرآنى است؛ سبک زندگى را منطبق با قرآن قرار دادن.2
پینوشتها:
1. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جوانان استان خراسان شمالى، ۱۳۹۱/۰۷/۲۳
2. بیانات مقام معظم رهبری در محفل انس با قرآن، ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}