نویسنده: محمد کاوه




 

با توجه به اهمیت موضوع، مهم ترین اقداماتی که در این رابطه باید انجام شود عبارتند از:

1- آموزش شیوه صحیح ارتباط با جنس مخالف

به این معنا که در جامعه نمی توان پرده ای ضخیم بین دو جنس کشید و آنان را از یکدیگر جدا ساخت. از این رو باید حدود ارتباط را برای نوجوانان و جوانان ترسیم کرد و شناخت صحیح از جنس مخالف و شیوه های برخورد را به آنان آموزش داد(احمدی، 1385: 10). با توجه به خطرات این گونه روابط از یک سو و توجه به جوانان و نوجوانان، ‌ضرورت آموزش روابط سالم برجسته می شود. به نظر می رسد قبل از آن که متخصصان مجبور شوند به آموزش های جنسی متوسل شوند، بهتر است آموزش ارتباطات سالم را مدنظر قرار دهند. آن چه که مهم است این است که انسان موجودی مدنی است و ناگزیر به برقراری ارتباط متقابل است. ارتباط اساس و شالوده هویت و کمال انسان است. بنابراین چگونگی و تنظیم روابط به نحوی که بهترین بازدهی را برای تأمین نیازهای فرد و جامعه به دنبال داشته باشد، ضروری است(یوسفی و عابدی، 1386: 158). هم چنین آموزش ها باید موجب رشد روانی، فرهنگی و اخلاقی شده و فرد را برای مسئولیت های زندگی آماده کند. آموزش های مؤثر موجب به تعویق افتادن ارتباطات جنسی می شود (یوسفی و همکاران، 1386: 90).

2- برخورد منطقی والدین با فرزندان در صورت اطلاع از ارتباطشان با جنس مخالف

نقش خانواده و نظارت صحیح بر رفتار فرزندانشان برای کاهش چنین آسیب های ویران گر اجتماعی اجتناب ناپذیر است. امروزه آشنایی های دختران و پسران از راه های چت کردن اینترنتی، مهمانی های خصوصی، پارک ها، ‌خیابان ها، ‌مراکز آموزشی و اماکن مشابه آغاز شده و پدر ومادر با نادیده گرفتن یا بی توجهی به این موضوع، ‌در نهایت در مقابل عمل انجام شده ای قرار می گیرند که در بهترین حالت، به ازدواج اجباری فرزندشان با فردی فاقد صلاحیت و شرایط لازم باید رضایت می دهند. بر این اساس برخورد خانواده ها با فرزندانشان باید منطقی و دور از احساسات و عصبانیت های زودگذر باشد و خانواده ها باید بدانند که خشونت و تنبیه و تحقیر باعث فرار بچه ها از خانه و گرفتار شدن آنان در گرداب تبهکاری ها می شود. در کنار خانواده، ‌مدارس و صدا و سیما و رسانه ها نیز باید با ارائه برنامه های آموزشی صحیح و کارشناسی شده، ‌روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به آن ها آموزش دهند( خاکی، 1387: 11).

3- آموزش کودکان و نوجوانان

در بخش آموزش و پرورش و در مجموعه کتاب های درسی دیده می شود که بچه ها هیچ اطلاعاتی درباره روابط جنسی پیدا نمی کنند و یک باره ممکن است با صحنه ای رو به رو شوند که هیچ گونه اطلاعات صحیحی از آن ندارند. البته منظور این نیست که باید کتابها را از این جور مباحث پُر کرد، ‌بلکه باید این ظرفیت در مدارس و محیط های آموزشی فراهم شود که کودکان و نوجوانان بدانند چگونه رفتار کنند و در وضعیتی که ممکن است قرار بگیرند قدرت مقابله و «نه گفتن» را داشته باشند.

4- باور مسئولان به ضرورت اطلاع رسانی صحیح به نوجوانان و جوانان

متأسفانه بسیاری از مدیران و سیاست گذاران هنوز باور ندارند که باید در مباحث روابط جنسی دختر و پسر اطلاع رسانی مناسب داشته باشند. در حالی که اگر به این باور برسند، ‌به طور حتم راه حلش را نیز پیدا خواهند کرد که یا باید از طریق کتاب های درسی و یا از طریق خانواده و رسانه ها این اطلاع رسانی انجام شود؛ ولی چون آن باور وجود ندارد؛ این کار هم صورت نمی گیرد. توجیه آن ها نیز این است که اگر در این رابطه اطلاع رسانی بشود حریم ها شکسته می شود و حجب و حیا از بین خواهد رفت. در حالی که این چنین نیست و می توان با تعابیر ظریف و رعایت حریم ها، گونه ای اطلاعات اولیه از راه های مختلف به جامعه وارد کرد تا نسل جدید دست کم خودش را آماده رویارویی آگاهانه با مسائل جنسی کند(بروجردی، 1384: 58و 59).

5- مذهب

ارتباط جوانان با جنس مخالف به طور عمده هم زمان با انتخاب همسر و تشکیل زندگی خانوادگی است و هر جا که مذهب نقش قابل ذکری ندارد، ‌این ارتباط مقدم بر تعهد ازدواج و تشکیل زندگی خانوادگی است(لطف آبادی، 1385: 236).

6- خود ابرازی

اگر زمینه خود ابرازی درست و صحیح برای جوانان فراهم باشد، ‌بدون تردید به آن سمت سوق پیدا کرده و در مسیر صحیحی قرار خواهند گرفت. ولی در صورتی که زمینه مناسب برای بروز این نیاز به وجود نیاید، ‌بلکه برعکس زمینه بروز آن از راه های ناسالم و غیر صحیح مهیا شود، به یقین موجب انحراف آن ها شده و به افزایش آسیب های اجتماعی و اخلاقی منجر خواهد شد(قطبی، 1387: 182).

7- نظارت خانواده

خانواده و والدین به عنوان یک عامل کلیدی در جهت دهی و نظارت بر چنین معاشرتهایی نقش بسیار مهمی دارند. خانواده ها از طرفی با برقرار کردن ارتباطات نزدیک، مؤثر و دوستانه با جوانان می توانند مانع گسست فرد از خانواده و ارزش ها و نگرش های اساسی آن شوند و از طرف دیگر، با برطرف کردن بخشی از نیازهای عاطفی آن ها در بطن چنین روابطی می توانند یکی از انگیزه های اساسی برای برقراری چنین معاشرت هایی (نیازهای عاطفی) را کاهش دهند. علاوه بر همه این ها، ابعاد نظارتی خانواده مکانیسم بسیار مناسبی است که می تواند از آسیب های چنین معاشرت های پنهانی بکاهد. ارتباط متقابل دوستانه بین والدین و فرزندان جوان می تواند باعث شود که جوانان در صورت درگیر شدن در چنین روابطی، خانواده های خود را در جریان قرار دهند. تحقیقات نشان داده است که معاشرت و دوستی هایی که پنهانی و خارج از آگاهی خانواده ها بوده است، آسیب های بیش تری را به طرفین به ویژه دختران وارد کرده است. بنابراین نقش خانواده در ابعاد مختلف هم در جلوگیری از برقراری چنین معاشرت هایی و هم در کنترل و نظارت بر آن بسیار مؤثر و کارآمد است. البته این امر مستلزم آگاهی دادن به خانواده ها، ‌هم در مورد نحوه رفتار با جوانان و نظارت بر آن ها و هم آسیب هایی که فرزندان آن ها را تهدید می کند، ‌می باشد(موحد و همکاران، 1386، 52).
منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.