نویسندگان :دکتر محمد ربیعی(1)
فیروزه عاشوری(2)



 

چکیده:

پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر زیارت امام زاده شهرضا بر بهداشت روانیزائرینمی پردازد.100 نفر از زیارت کنندگان، به صورت تصادفی در دسترس انتخاب و به پرسشنامه 11 سئوالی چک لیست بهداشت روانی کومار(1992)پاسخ دادند. نتایج پژوهش به قرار زیر است:
پس از زیارت: اضطراب و تنش 71% درصد پاسخ گویان کاهش می یابد؛ بی قراری 64 %پاسخگویان کاهش می یابد؛ احساس تنهایی 56% درصد پاسخگویان کاهش می یابد؛ احساس ناامیدی 76% پاسخگویان کاهش می یابد؛ احساس خشم 69% پاسخگویان کاهش می یابد؛ در ارتباط با شکایات جسمانی، سر درد 67 درصد پاسخگوین اغلب و همیشه کاهش می یابد و خستگی 76 % پاسخگویان همیشه کاهش می یابد؛ مشکلات خواب 68% افراد و مشکلات سوء هاضمه 5% افراد نیز کاهش می-یابد.

کلید واژه ها

زیارت، بهداشت روانی، استرس، امامزادگان

مقدمه

ویلیام جیمزتعریف زیر را از مذهب ارائه نموده است: مذهب عبارت است از تجربه و احساس رویدادهایی که برای هر انسانی در عالم تنهایی و دور از همه وابستگی‌ها روی می‌دهد. به طوری که انسان از این مجموعه در می‌یابد که بین او و آن چیزی که جیمز آن را امر الهی می‌نامد، رابطه‌ای برقرار کرده است (جیمز، 1356: 6). از طرف دیگر، رفتار مذهبی، یکی از رفتارهای پیچیده انسانی است که کمتر مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفته است (غباری بناب، 1384: 30). لارسن و همکاران اعلام کرده‌اند که کمتر از یک درصد از مقاله‌هایی که در مجلات روان‌پزشکی و روانشناسی چاپ شده‌اند، پیرامون پژوهش های مذهبی است در حالی که مذهب، همچنان عامل اصلی در زندگی بسیاری از انسان‌هاست و اعمال مذهبی در میان عموم مردم رایج است. به رغم وجود آمارهای قابل توجه در مورد اثر مذهب بر زندگی مردم، پژوهشگران از اثر این متغیر در بهداشت و سلامت روانی و جسمانی غفلت کرده‌اند و فقط در سا های اخیر است که باورهای مذهبی مورد پژوهش های علمی قرار گرفته‌اند (یگانی،1379: 16). باورهای مذهبی قوی سبب می‌شود که افراد کمتر در معرض فشارهای روانی قرار گیرند، کمتر دچار افسردگی شوند، کمتر به بزهکاری روی آورند و طلاق در خانواده‌ها کمتر رخ دهد. وجود این باورها نیز احتمال اقدام به خودکشی را در بین پیروان واقعی ادیان الهی تا سطح چشمگیری کاهش می‌دهد (غباری بناب، 1384: 30). نتایج اکثر مطالعات همچنین نشان دهنده اثر مثبت مذهب بر سازگاری روانی و اثر منفی بی‌مذهبی بر علائم بیماری های روانی- تنی بوده است. آکلین و همکاران در مطالعه خود درباره اثر مذهب و مقابله با سرطان، به این نتیجه رسیدند که بین مذهب درونی و معنای زندگی رابطه مثبت و بین یأس و نا امیدی، خصومت و انزوای اجتماعی و مذهب رابطه‌ای منفی وجود دارد. کولیپ نیز نشان داده است که عبادت می‌تواند بقای کودکان مبتلا به لوسی را افزایش دهد. تحقیقات همچنین نشان داده‌اند که تعهدات مذهبی بر سازگاری والدینی که به تازگی فرزندانشان را به علت سرطان از دست داده‌اند، تأثیر مثبت می‌گذارد، به طوری که آنان این امر را از سوی خداوند می‌دانند (یگانی،1379: 16).
بر اساس نظریه آلپورت، افرادی که اعتقادات مذهبی دارند و مذهب را وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف دیگر قرار نداده‌اند در برابر انواع مشکلات روانی- اجتماعی مصونیت بیشتری دارند. پژوهش های متعددی از جمله بررسی رابطه میان نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اهواز، این موضوع را تایید نموده‌ا است (زرگر، 1383). مطالعه بابادی (1383) در دانشجویان دانشگاه اصفهان نیز نشان داد سلامت روان با نگرش مذهبی رابطه مثبتی دارد و باورهای مذهبی باعث می‌شود فرد در برابر رویدادهای ناخوشایند، مقاوم تر باشد و احساس کنترل بیشتری نماید.
بر پایه نتایج بررسی های یاد شده می‌توان گفت که در زمینه بهداشت روانی، مذهب اهمیت ویژه‌ای دارد. همچنین مذهب سبب کاهش یافتن احتمال خودکشی می شود، از احتمال استفاده از مواد مخدر می‌کاهد، باعث کاهش بزهکاری نوجوانان و جوانان می شود، احتمال بروز طلاق را در خانواده‌ها کم می‌کند، از بروز افسردگی می‌کاهد، سبب کاهش سطح اضطراب می‌گردد و بالاخره، سبب افزایش رضایت از محیط خانواده و زناشویی می‌شود (غباری بناب، 1384: 33).
کاستاک و پاتریچ (1972) در بررسی خود نشان دادند افرادی که به کلیسا نمی‌روند چهار برابر بیش از افرادی که به کلیسا می‌روند ممکن است اقدام به خودکشی کنند. استاک در توضیح اینکه چرا افراد مذهبی کمتر دست به خودکشی می‌زنند دلایل مختلفی ارائه می‌دهد که از آن جمله بالا بودن عزت نفس و داشتن مسئولیت اخلاقی است. وی می‌افزاید اعتقادات مذهبی سبب افزایش عزت نفس می‌شود و افراد غیر مذهبی نمی‌توانند چنین تجربیاتی داشته باشند. استاک همچنین عواملی مانند اعتقاد به بخشایش پروردگار، اعتقاد به مبارزه با وسوسه‌های شیطانی از قبیل خودکشی و اعتقاد به عدالت و روز واپسین را از دیگر عواملی می‌داند که در کاهش خودکشی و در میان افراد مذهبی نقش اساسی دارند (غباری بناب، 1384: 31).
لو(3) و هاندال (4) (1995) در پژوهش خود بر روی 500 دانشجو که سن آنها از 16 تا 47 سال بود، به رابطه معناداری بین مذهب و سازگاری با دانشگاه به ویژه برای دانشجویان تازه وارد دست یافتند. از سوی دیگر، رابینز(5) و فرانسیس (6)(1996) و فرانسیس و استابز (7) (1987) پی بردند که بین خلق مثبت و مؤلفه‌های مذهبی ارتباط مثبتی وجود دارد. همچنین، ویراسینگ (8)و تپرمان(9) (1994) دریافتند که مذهب موجبات زندگی شادمانه‌تر افراد را فراهم می‌آورد. در مورد اضطراب و افسردگی ناشی از انتظار مرگ، به ویژه در سنین پیری، آنها دریافتند که هر چه نگرش مذهبی نیرومندتر باشد، از میزان اضطراب و افسردگی ناشی از انتظار مرگ کاسته می‌شود. این پژوهشگران همچنین دریافتند که نگرش مذهبی، به مراتب بیش از انجام اعمال مذهبی در کاستن اضطراب و افسردگی مؤثر است.
برگن و همکاران در پژوهش خود تحت عنوان «سبک زندگی مذهبی و سلامت روان» به این نتیجه رسیدند که دانشجویان مذهبی که رشد مذهبی پیوسته داشته اند، سالمتر از کسانی به نظر می رسند که رشد مذهبی غیر پیوسته داشته اند. در پژوهش جالب دیگری تحت عنوان« دینداری و سلامت روان» توسط همین گروه، همبستگی بین هدایت مذهبی و اضطراب، صفات شخصیتی، کنترل نفس، افکار غیر منطقی و افسردگی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج کلی حکایت از آن داشت که بین مذهبی بودن و اضطراب، رابطه منفی و بین دینداری و کنترل نفس و نیز بین دینداری و عملکرد بهتر شخصیتی، رابطه مثبت وجود دارد (یگانی، 1379: 17).
مذهب همچنین می‌تواند بر نتایج و پیامدهای حاصل از عوامل فشارزا تأثیر گذارد. به عبارت دیگر، تفسیر افراد از نتایج و پیامدهای مربوط به رویدادهای زندگی، تحت تأثیر باورهای مذهبی قرار می‌گیرد (ابراهیمی، 1374). همچنین اگر الگوهای رفتاری نامناسب یکی دیگر از عوامل اضطراب باشد، فرد مؤمن با آگاهی بر غفران و رحمت الهی به جبران گذشته بر می‌خیزد و آنچه را که ممکن است مایه رنج و شکنجه روانی او باشد، به امید و نشاط تبدیل می‌کند (حسینی، 1379: 23). به عنوان نمونه، اثر نیایش همیشه مثبت است. تعادل روحی برقرار می‌شود و احساس تنهایی، انزوا، ناتوانی و بی‌فایدگی تلاش ها از بین می‌رود و یا چهره خشن ظاهری خود را از دست می‌دهند. نیایش نه تنها روی حالات عاطفی بلکه بر کیفیات بدنی نیز اثر می‌کند و گاهی در مدتی کوتاه، بیمار جسمی را بهبود می‌بخشد. امروزه حتی برخی متخصصان روانشناس نیز مبلغان تجدد دین شده‌اند و برای نجات از آتش جهنم این دنیا، یعنی زخم معده، درد قلبی و اختلالات عصبی، گرویدن به دین را توصیه می‌کنند. برخی از پژوهشگران همچنین پیشنهاد کرده‌اند که درمانگران و مشاورانی که خود مذهبی‌اند، بهتر از سایر درمانگران می‌توانند با مراجعان و بیماران مذهبی رابطه برقرار کنند و احساس همدلی بیشتری از خود نشان دهند(برگین (10) و جنسن (11)،1990).
اگرچه تأثیر باورهای مذهبی بر کاهش میزان اختلالات به خصوص اضطراب کمتر مورد توجه قرار گرفته است ولی بررسی انجام شده در این زمینه نشان دهنده تأثیر عمیق این باورها در تمامی جنبه‌های زندگی افراد، از جمله دور نگه داشتن آنها از اختلالات ذکر شده است. باورهای مذهبی قوی سبب می‌شود که افراد کمتر در معرض فشار روانی و استرس های گوناگون قرار گیرند، کمتر دچار افسردگی و مقوله‌های مختلف اضطرابی شوند، کمتر به بزهکاری روی آورند و میزان طلاق در خانواده‌های آنها کاهش پیدا کند. وجود این باورها، همچنین احتمال اقدام به خودکشی را در بین پیروان واقعی ادیان الهی تا سطح چشمگیری کاهش می‌دهد (یگانی،1379: 16). از نظر روانشناسان مسلم و قطعی است که بیماری های روانی ناشی از ناراحتی های روحی و تلخی های زندگی، در میان افراد غیر مذهبی بیشتر دیده می‌شود. افراد مذهبی به هر نسبت که ایمان قوی و محکم داشته باشند، از این بیماریها مصون‌ترند. ایمان مذهبی آثار نیک و فراوانی دارد که آنها را می‌توان در 3 دسته قرار داد: بهجت و انبساط خاطر خوش بینی به جهان، روشندلی، امیدواری و آرامش خاطر؛ بهبود روابط اجتماعی و کاهش ناراحتی ها. زندگی بشر خواه‌ناخواه علاوه بر خوشی ها، شیرینی‌ها و کامیابی‌ها،رنجها،مصائب، شکست ها، از دست‌دادن ها، تلخی ها و ناکامی های فراوانی نیز دارد که بسیاری از آنها قابل پیشگیری و یا برطرف کردن است؛ ایمان مذهبی در انسان نیروی مقاومت در برابر این ناملایمات را می‌آفریند.
یکی از رایج ترین رفتار های مذهبی ایرانیان زیارت اماکن مقدسه به خصوص امامزادگان است و مردم از راه های دور و نزدیک با اعتقادی راسخ برای اعمال مذهبی به این اماکن مراجعه می کنند. آثار روان شناختی این زیارات، کمتر به شکل پژوهشی مورد توجه قرار گرفته است و لذا تحقیق حاضر به این امر می پردازد.

روش پژوهش

پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، زائرین زیارت کننده امامزاده شهرضا در تیر ماه 1392 می باشند. 100 نفر از زائرین به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند و از آنها خواسته شد به پرسشنامه پژوهش پاسخ دهند. 72 درصد پاسخگویان زن و 27 درصد مرد بودند. 43 درصد پاسخگویان از نظر اقتصادی وضعیت خوب ،46 درصد متوسط و 11 درصد وضعیت نامناسبی داشتند. 56 درصد پاسخگویان متاهل و 42 درصد مجرد بودند. 51 درصد تحصیلات دیپلم و پایین تر داشتند.

ابزار پژوهش

ابزار پژوهش حاضر، چک لیست بهداشت روانی است. این پرسشنامه دو قسمت دارد . که در سال 1992 توسط کومار ساخته شد و توسط کرمی ترجمه گردیده است. قسمت اول به بررسی علائمی مثل اضطراب، بی قراری، نا آرامی و تنهایی می پردازد و قسمت دوم، مشکلات جسمانی حاصل از استرس مثل سردرد، خستگی و سوء هاضمه را بررسی می کند. پایایی این پرسشنامه از طریق دو نیمه کردن 7% و روایی صوری آن به تایید رسیده است.

یافته ها

1- تاثیر زیارت امامزاده گان ( بعد از زیارت) بر هیجانات منفی
جدول 1- پاسخ افراد بر حسبدرصد و فراوانی در بخش هیجانات

سوال

همیشه

اغلب

گاهگاه

به ندرت

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

1-کاهش اضطراب و تنش

71

71%

24

24%

4

4%

1

1%

    2- کاهش بی قراری

64

64%

33

33%

2

2%

-

-

    3- کاهش نا آرامی

56

56%

33

33%

8

8%

1

1%

    4- کاهش تنهایی

79

79%

16

16%

3

3%

2

2%

    5- کاهش  نا امیدی

76

76%

23

23%

8

8%

-

-

6- کاهش خشم

69

69%

23

23%

8

8%

-

-


یافته های مذکور جدول نشان می دهد در بیشتر مواقع (همیشه) زیارت امامزادگان هیجانات منفی را کاهش می دهد.
2- تاثیر زیارت بر علائم منفی جسمانی ناشی از استرس
جدول 2- پاسخ افراد بر حسب درصد و فراوانی در بخش مشکلات جسمانی

سوال

همیشه

اغلب

گاهگاه

به ندرت

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

1- کاهش سردرد

27

27%

41

41%

23

23%

9

9%

2-کاهش خستگی

37

37%

39

39%

21

21%

3

3%

3- کاهش مشکلات خواب

29

29%

37

37%

26

26%

8

8%

4-کاهش سوء هاضمه

23

23%

27

27%

27

27%

21

%21


نتایج جدول نشان می دهد زیارت همیشه و اغلب، تا حدود زیادی علائم جسمانی منفی استرس را کاهش می دهد.

3- تاثیر زیارت با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی (جنسیت، تاهل و تحصیلات) متفاوت است.

برای پاسخ دادن به این سوال از آزمون t بر گروه های مستقل استفاده شد که نتایج آن در جدول زیر آمده است:
جدول 3 - نتایج آزمون t برای گروه های مستقل

تغییر

T

درجه آزادی

سطح معنی داری

مرد - زن

125%

97

9%

تاهل- تجرد

7%

97

47%

بالای دیپلم- زیر دیپلم

57%

96

56%


جدول آزمون t نشان می دهد تاثیر زیارت در متاهلین و افراد مجرد و افراد دارای تحصیلات دیپلم و پایین تر، در مقایسه با افراد بالای دیپلم و همچنین مردها در مقایسه با زن ها تفاوتی ندارند.

بحث و نتیجه گیری

نتایج کلی پژوهش نشان داد زیارت، هیجانات منفی و علائم جسمانی استرس ها را کاهش می دهد و باعث ارتقاء بهداشت روانی می گردد. خداپناهی و حیدری (1380) به بررسی اثر زیارت کعبه بر سلامت عمومی حجاج پرداختند. پژوهش مذکور نشان داد که سلامت عمومی روان حجاج بهبود یافته و در خرده مولفه های نشانه های بدنی و اضطراب و بی خوابی این بهبودی قابل توجه بیشتری است. یافته های پژوهش حاضر نیز همسو با این پژوهش است.
همچنین تاثیر زیارت، مستقل از جنسیت، تاهل و تحصیلات است. که در پژوهش خدا پناهی نیز گزارش شد که عامل جنسیت و تحصیلات در نتایج به دست آمده بی تاثیر بوده است.
همچنین یافته های پژوهش حاضر با یافته های پژوهش پاریاد (1385) تحت عنوان «جایگاه آموزه های دینی در ارتقاء بهداشت روان» همسو است. این پژوهش نشان داد اعتقادات مذهبی تا حد گسترده ای می تواند موجب تسکین آلام و دردهای روحی و روانی شود.
از نکات جالب توجه در پژوهش حاضر این است که هر چند زیارت هیجانات منفی را کاهش می دهد اما تاثیر آن بر کاهش تنهایی و کاهش ناامیدی بیشتر است. به عبارتی افراد حساس تنهایی خود را از طریق احساس تعلق و پیوند با بزرگان مذهبی کاهش می-دهند و حضور ضمنی و معنوی آنها را در زندگی خود احساس می کنند. همچنین بعداز زیارت به امید کاهش مشکلات، امیدشان به آینده تقویت می شود و احساس و هیجان منفی ناامیدی کاهش می یابد.
تاثیر زیارت بر علائم جسمانی مثل سردرد و خستگی کمتر از تاثیر بر هیجانات است که احتمالاً به شدت مشکلات بر می گردد. به عبارتی، وجود مشکلات جسمانی می تواند حاکی از شدت مشکلات عاطفی باشد که زیارت تاثیر کمتری بر این حوزه می-گذارد.

پی نوشت ها :
 

1-استادیار گروه مشاوره دانشگاه شهرکرد
2-کارشناس مشاوره دانشگاه شهرکرد
3-Low
4-Handal
5-Robbins
6-Francis
7-Stubbs
8-Weerasinghe
9-Tepperman
10-Bergin
11-Jensen


-ابراهیمی قوام، صغری. (1374). روانشناسی و تحول مذهبی در انسان. مجله تربیت، دوره دوازدهم، شماره 5.
-بابادی، علیرضا؛ و الهام فروزنده. (1383). بررسی و مقایسه رابطه نگرش های مذهبی، سبک های اسنادی و سلامت روان در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان. اصفهان: مجموعه مقالات دومین سمینار سراسری بهداشت روان دانشجویان.
-پاریاد ،رحمان. (1385).جایگاه آموزه های دینی در ارتقای بهداشت و امنیت روانی . همایش بین المللی علم و دین .دانشگاه علوم پزشکی تهران .خلاصه مقالات.
-جیمز، ویلیام. (1356). دین و روان ، ترجمه مهدی قائنی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
-حسینی، سید حسن. (1378). نگاهی به مبانی و فلسفه بهداشت روانی در اسلام. مجله علوم اجتماعی و انسانی، دانشگاه شیراز، دوره پانزدهم، شماره1.
- حسینی، سید علی اکبر. (1379). بحثی مقدماتی درباره مقایسه اصول نطری راهنمایی و مشاوره در اسلام با اصول مشاوره انسان گرا. فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره 53و 54.
-خداپناهی ،محمد کریم و محمود حیدری.(1380). بررسی اثر آهنگ زیارت کعبه در سلامت عمومی حجاج، مجله روان شناسی ،شماره 28 صفحه 331.
-خدایاری فرد، محمد و دیگران. (1380). گستره پژوهش های روان‌شناختی در حوزه دین. اندیشه و رفتار، سال ششم، شماره 4.
- زرگر، یداله. (1383). بررسی رابطه نگرش مذهبی و سلامت روان با استعداد اعتیاد در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز. مجموعه مقالات دومین سمینار سراسری بهداشت روان دانشجویان.
--شریفی نیا، محمد حسین. (1381). مبانی روشهای مشاوره بالینی از منظر اسلام. حوزه و دانشگاه، سال هشتم، شماره 31
- غباری بناب، باقر. (1384). باورهای مذهبی و اثرات آنها در بهداشت روان. پیام مشاور، شماره 36.
-یگانی، مریم. (1379). تأثیر اعتقادات مذهبی بر بهداشت روانی. اطلاعات علمی، سال پانزدهم شماره 5.
-Bergin, A. E. (1991). Values and religious issues in psychotherapy and mental health. American psychologist, 46.
-Francis, L. J., & Stubbs, M. T. (1987). Measuring attitudes towards Christianity: From childhood to adulthood. Psychology and individual differences.
-Low, C. A., &Handal, P. J.(1995). The relationship between religion and adjustment to college. Journal of college student development, 39.
-Robbins, M., & Francis, L.J. (1996). Are religious people happier? A study among undergraduates. Journal of personality individual differences, New York: 23.
-Valerit, D., & Laurie, A. S.(1995). A cognitive model of religion’s influence on health. Journal of social issues, 51.
-Weerasinghe, J., &Tepperman, L. (1994). Suicide and happiness: seven tests of the connection. Social indicators research, 32.