ورزش و المپیک
به نظر میرسد که تاریخ شرکت غیر رسمی انسان در تفریحات و رقابتهای ورزشی به قدمت تاریخ پدایش خود او باشد. تاریخ نگاران هم نمیتوانند اولین ورزشها را که انسان ابداع کرده است با اطمینان تعیین کنند. اما انسان غار نشین
ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
منبع: راسخون
به نظر میرسد که تاریخ شرکت غیر رسمی انسان در تفریحات و رقابتهای ورزشی به قدمت تاریخ پدایش خود او باشد. تاریخ نگاران هم نمیتوانند اولین ورزشها را که انسان ابداع کرده است با اطمینان تعیین کنند. اما انسان غار نشین هم قاعدتاً باید به هنگام شکار یا ماهی گیری برای تأمین کردن غذایش، تفریحی کرده باشد. او حتماً دویده، پریده، شنا کرده، و در نوعی ابتدایی از قایق یا کانو پارو زده است، و همهی این کارها را احتمالاً برای تفریح یا احتمالاً نشان دادن قدرت بدنی خود انجام داده است. حتی سابقهی ورزشهای رسمی و مسابقهای هم به قدمت تاریخ ثبت شده است. به عنوان مثال، سوابقی از مسابقات قایق رانی در چین، سیام (تایلند کنونی)، و برمه در قبل از هشت هزار سال پیش از میلاد وجود دارد. سوابقی واقعی از مسابقهی بین کرجیهای دولتی در مصر یافت شدهاند که به شش هزار سال قبل از میلاد مربوط میشوند. شمشیر بازی هم قبل از چهار هزار سال پیش در ژاپن شروع شد.
هیروگلیفهای مصری مربوط به قبل از چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح، سربازان فرعون را نشان میدهند که با سستوس (cestus)، یا نواری چرمی که روی بندهای انگشتان بسته میشد، و با پا و مشت چپ در جلو به بوکس بازی مشغول هستند. بازی فوتبال نیز در بابل و یونان قدیم انجام میشد. شواهدِ اثبات کنندهای وجود دارد که وزنه برداری و پرتاب چکش، بخشی از بازیهای باستانی ایرلند در حدود دو هزار سال پیش از میلاد مسیح بودهاند. در موزهای در استکهلم یک جفت اسکی وجود دارد که متخصصان میگویند پنج هزار ساله است. نقاشیهای روی دیوار در مقابر بنی حسن نشان میدهند که مصریهای پنج هزار سال پیش تمام فنون کشتی قرن بیستم را میدانستند. سومریها نیز در پنج هزار سال پیش کشتی میگرفتند.
اولین بازیهای ثبت شدهی المپیک در سال 776 پیش از میلاد انجام شد که میتوان آن را تولد ورزش سازمان یافته تلقی کرد. برنامهی اولیهی المپیک منحصر به پنجگانه بود که دو، پرش طول، پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، و کشتی را در بر داشت. در سال 648 قبل از میلاد، مسابقهی مشت – کشتی به المپیک اضافه شد (چیزی شبیه به ورزشی که به همین نام در شمال ایران رواج دارد). در سال 632 پیش از میلاد، المپیک شامل مسابقات جوانان هم گردید. زنان، که حتی به عنوان تماشاگر از المپیک محروم بودند، بالاخره مسابقات خود موسوم به هرائه (Heraea) را پایه ریزی نمودند.
امپراتور آگوستوس قدر ورزش را میشناخت و در دوران حکومتش اعضای خانوادهی امپراتور در مسابقهی ارابه رانی شرکت میکردند. لیکن نمایش گلادیاتورها، که مسابقاتی عمومی بود که در آنها شمشیر زنان حرفهای با یک دیگر و یا علیه بردگان تا حد مرگ میجنگیدند، نمایش اصلی مورد توجه عامه بود و رُمیها علاقهی کمی به ورزشهای یونانی نشان میدادند.
طی قرنهای اول دوران مسیحیت، ورزش به نوعی ادامه یافت و حاکمان محلی در سراسر امپراتوری رُم در بر پایی نمایشهای ورزشی و ساختن ورزشگاههای پر زرق و برق با هم رقابت میکردند. این روی دادها اغلب فقط جنبهی نمایشی داشتند، و تقریباً همهی ورزشکاران حرفهای بودند. آنان برای کسب جوایزی نظیر مستمری مادام العمر و معافیت از مالیات و خدمت سربازی به رقابت میپرداختند.
فقط در دشت المپیا واقع در شهر الیس در یونان باستان، برای زنده نگاه داشتن آرمان قدیمی یونان در امر پرورش جسمانی، تلاشی انجام میشد. لیکن در نهایت، فساد و بازاری شدن حتی در این تلاشها هم نفوذ کرد، و در سال 392 میلادی بازیهای المپیک ملغی شدند.
منشأ تاریخی خود توپ معلوم نیست برخی از تاریخ نگاران معتقدند که ابتدا توپ به عنوان نشانی از آفتاب حیات بخش استفاده میشد. دیگران بر این باور هستند که اولین بازیهای با توپ فقط تمرینِ گرفتن توپ بودند و شرکت کنندگان از سنگ یا قطعهای از میوه استفاده میکردند. باز هم تاریخ نگاران معتقدند که بازیهای با توپ به عنوان بخشی از آیینهای مذهبی در مصر باستان شروع شد، زیرا مسلّم است که این بازیها در آن جا وجود داشت. استفاده از توپ برای ورزش، از مصر به ایران و یونان راه یافت، و مسلمانان بازیهای با توپ را در جنوب فرانسه و اسپانیا رایج نمودند.
در پی این دوران، سه بازی با توپ پر طرف دارِ قرون وسطایی تکامل یافت. اولین آنها لاسول (la soule)، در قرن دوازدهم پدیدار شد. این ورزشی خشن و شبیه هاکی بود که در آن برای ضربه زدن به توپ از دست، پا، و وسایلی زمخت استفاده میشد. این بازی نمونهی اولیهی اغلب بازیهای گروهی با توپ است. بعدها روحانیون جای گزینی کم خطرتر برای این بازی ارائه کردند. در این ورزش که به زبان فرانسه آن را Jeu de paume یا بازی با دست مینامیدند از دست کش یا راکت برای زدن توپ به دیوار محوطهی بازی استفاده میکردند. این بازی به تدریج به ورزش تنیس میدانی تکامل یافت که هنوز هم در بعضی جاها بازی میشود و سَلَف تنیس روی چمن امروزی است.
بازی دیگر که سَلَف بیسبال و کریکت است، استول بال (Stoolball) نام داشت، که قدمتش به قرن چهاردهم بر میگردد. تشریح زیر از این بازی، که در قرن هجدهم نوشته شده است، رابطهی آن با بیسبال امروزی را ترسیم میکند: «سه پایهای روی زمین قرار داده میشود و زنندهی توپ، با دست خالی یا با چوب دست، در جلوی آن میایستد. توپ انداز میکوشد تا با گذراندن توپ از زننده و زدن آن به سه پایه، زننده را از بازی بیرون کند. اگر زننده توپ را بزند و در هوا (قبل از رسیدن به زمین) گرفته شود، باز هم وی از بازی خارج میگردد.»
این سه بازی همه، فقط با یک توپ انجام میشدند. در آن دوران ابتدایی، نوع دیگری از بازی با توپ هم ابداع شد. در این بازیها هر بازی کن توپ خودش را داشت، و برنده کسی بود که با مهارتی بیش از بقیه توپ را حرکت میداد، پرتاب میکرد، میغلتاند، یا به جلو میبرد. از این بازیها، گلف، بولینگ، بیلیارد، و کروکت به وجود آمدند.
در دربارهای سلطنتی، ورزش کماکان سرگرمی مورد علاقهی نجبا بود. در قرن شانزدهم میلادی، مری ملکهی اسکاتلند، که گلف باز بود، باعث شهرت زمین گلف سنت اندروز در اسکاتلند گردید. ملکه آن (Queen Anne) در انگلستان اولین شرط بندی در اسب دوانی را در سال 1714 به راه انداخت.
در قرن هجدهم میلادی، بوکس به عنوان ورزشی پر تماشاگر در انگلستان احیا شد. این ورزش که به نام مشت زنی هم خوانده میشود به طور اخص در میان نجبا محبوبیت داشت. آنان جوایز ارزندهای را به برندگان مسابقات بوکس میدادند.
مدارس و دانشگاهها هم برنامههای ورزشی را برقرار نمودند و مسابقات خود را برگزار کردند. دانشگاههای آکسفورد و کیمبریج اولین مسابقهی بین دانشگاهی را در پارو زنی در سال 1829 انجام دادند. ده سال بعد، دانشجویان کیمبریج ورزشی را که به طور اتفاقی ابداع شده بود همگانی کردند. این ورزش راگبی نام داشت.
در سال 1845 اولین دورهی منظم بازی بیسبال در امریکا انجام شد. در دههی 1860 مقررات مارکس کوئینزبری (Marquess of Queensberry rules) مورد پذیرش قرار گرفت، و به این ترتیب ورزش بوکس اصلاح شد و محبوبیت بیشتری پیدا کرد. در سال 1891 هم ورزش پر طرف دار دیگری، یعنی بسکتبال را، دکتری امریکایی ابداع کرد. برای اولین بار زنان هم در مقیاسی وسیع به ورزش روی آوردند. نزدیک به پایان قرن، یعنی در سال 1896، بازیهای المپیک احیا شد و صحنه را برای علاقهمندی جهانی به ورزش در قرن بیستم آماده ساخت.
بحران بزرگ دههی 1930 و جنگ جهانی دوم بر ورزش، به ویژه ورزشهای حرفهای که به درآمد حاصل از فروش بلیت متکی بودند، تأثیری منفی داشت. لیکن آن دوره هم سهم خود را از ورزشکاران بزرگ دارد: جسی اپُوپِنز در دو و میدانی، جو لوئیس در بوکس، لو گهریک، دیزی دین و جودیما جیو (Joe Dimaggio) در بیسبال، سید لاکمن، سمی بو، و دان هاتسن در فوتبال امریکایی، و در تنیس زنان، آلیس ماربل، هلن ویلز مودی، و هلن جیکوبز.
پس از جنگ جهانی دوم، پخش تلویزیونی روی دادهای مهم ورزشی بر توجه عمومی بسیار افزود. بسکتبال و فوتبال امریکایی حرفهای ورزشهای تماشایی مورد علاقهی عموم شدند، و مسابقات گلف حرفهای علاقهی عمومی فراوانی را جلب کرد. بازیهای المپیک از سال 1948 ادامه یافتند و در جهان ورزشهای آماتوری از هر زمان دیگری مهمتر گشتند. در میان ورزشهای جدیدی که هم ورزشکار و هم تماشاگر بسیار جلب کردند میتوان از اسکی روی آب و موج سواری، غواصی با لباس و لوازم ویژه یا بدون آنها، نام برد. تنیس با افزایش محبوبیت مواجه بود، و بولینگ به ورزش بسیار خوبی برای خانوادهها تبدیل شد.
المپیکها در اصل رشتهای از رقابتهای ورزشی و جشنهایی نیمه مذهبی بودند که هر چهار سال یک بار در یونان باستان انجام میگرفتند. در المپیک علاوه بر ورزش، رقابتهایی در زمینهی موسیقی، تئاتر، و سخن رانی و فن بیان هم انجام میشد. این رقابتها بیش از هزار سال ادامه یافتند تا این که در سال سی صد و نود و چهار میلادی انجام آنها قطع شد. گونهی جدیدی از این بازیها برای اولین بار در سال 1859 میلادی در یونان برگزار شد. در سال 1896 یک فرانسوی به نام بارون پی یر دو کوبرتن، المپیکها را طوری سازمان داد که به صورت همیشگی انجام شوند. از آن به بعد به جز وقفه به خاطر جنگهای جهانی اول و دوم، بازیهای المپیک هر چهار سال یک بار برگزار شدهاند.
المپیا محل بازیهای باستانی المپیک بود، که تقریباًً یک آمفی تئاتر طبیعی را در میان سراشیبهای پر درخت و دشتهای سر سبز اطراف رود خانههای آلفئوس و کلادئوس به وجود میآورد. این ناحیه مرکز پرستش زئوس (خدای خدایان) بود. طبق افسانهها، در این نقطه بود که هرکول اصطبلهای اوژیاس را با تغییر مسیر رود آلفئوس، که باعث شد از میان اصطبلها جریان یابد، تمیز کرد. وقتی که اوژیاس، شاه الیس، از پرداخت دست مزد هرکول، چنان که تعهد کرده بود، سر باز زد، هرکول وی را کشت و پسرش را به تخت نشاند. سپس او بازیهای المپیک را به عنوان جشن پیروزی خود و هدیهای به زئوس بر پا نمود.
به مرور زمان، المپیا به یکی از مجللترین و زیباترین مراکز یونان تبدیل شد. در آن جا معبد سنگی و مرمرین زئوس و دیگر خدایان یونانی، یک ورزشگاه، میدان ارابه رانی، سالن ورزشی، و خزانهها و ساختمانهای اداری قرار داشت. بزرگترین مجسمه سازان یونان مجسمههای مرمرین قهرمانان المپیک را تهیه میکردند و این مجسمهها در آلتیس (Altis)، بیشهی مقدس زئوس، قرار داده میشدند. مهمترین ساختمان المپیا، یعنی المپیوم، محل یکی از عجایب هفتگانهی جهان، یعنی مجسمهی عظیم ساخته شده از عاج و طلای زئوس، بود که فیدیاس آن را ساخت.
بازیها معمولاً با آئینهای شکوهمندی شروع میشد که در ابتدای آن ورزشکاران و مسئولان در برابر مجسمهی بزرگ زئوس سوگند المپیک را ادا میکردند. ورزشکاران قسم میخوردند که به قوانین پای بند باشند، و داوران سوگند میخوردند که انصاف را رعایت کنند. همه برای موفقیت خود و بازیها دعا میکردند. پس از سوگند و دعا، ورزشکاران در حالی که بر طبق هر دولت – شهر یا استانی دسته بندی شده بودند، در ورزشگاه رژه میرفتند. قبل و بعد از هر مسابقه، ترمپت نواخته میشد، و تاجی از برگ زیتون بر سر برندگان مینهادند و شاخهای از نخل به آنان داده میشد، که هر دوی آنها نشانهی پیروزی بودند. در پایان رقابتها، همهی شرکت کنندگان دعای شکر گزاری را برگزار میکردند. مسابقات در اصل به یونانیان آزاد (غیر برده) تعلق داشت و آنان از شهرهای مختلف یونان برای مسابقه به المپیا سفر میکردند.
گر چه غالباً جوامع محلی هزینهی تمرینها و سفر ورزشکاران را پرداخت میکردند، اما خود ورزشکاران، آماتور تلقی میشدند و پولی به آنان پرداخت نمیشد. فقط در سالهای بعد، و پس از آن که یونان به زیر تسلط امپراتوری رم در آمد، بازیهای المپیک از استانداردهای بالای ورزشکارانهاش فاصله گرفت و ورزشکاران به طور دائمی و حرفهای به ورزش پرداختند. در این زمان به ورزشکاران از طرف شهرهای مختلف کمک مالی میشد، و آنان جوایز و مزایای فراوانی دریافت میکردند، و برندگان برای تبلیغ سیاسی مورد استفاده قرار میگرفتند. در نتیجهی این تغییرات و آن چه در المپیکها اتفاق افتاد مواردی از شورش، رشوه گیری مسئولان فاسد، و حتی جنگهای محدود و پراکنده پیش آمد. در حدود سال 392 میلادی، تئودوسیوس اول، امپراتور رم، دستور قطع بازیها را داد.
المپیکهای مدرن: طی قرن نوزدهم میلادی تجدید توجه و علاقهی بسیاری به یونانیان باستان و تمدن آنان به وجود آمد. گروههای حفاری باستان شناسی کشفهای مهمی، شامل شهرها، ساختمانها، و جادههای یونان باستان کردند. در میان آنها بسیاری از ساختمانهای قدیمی المپیاد قرار داشتند. در قرن نوزدهم، دو یونانی، اوانجلیوس زاپاس و جُرج آوِرُف، کوشیدند دو باره بازیهای المپیک را برگزار کنند. زاپاس در سال 1859 میلادی مسابقهای را در آتن ترتیب داد و تمام ثروتش را در اختیار دولت یونان گذاشت تا برای برقراری مجدد المپیک صرف شود. آورف پول هنگفتی برای نو سازی ورزشگاه قدیمی آتن هزینه کرد. بازیهای المپیک در سالهای 1870، 1875، و 1889 در آن جا برگزار شدند. با وجود تلاشهای این دو نفر و هزینههای شخصی قابل توجه آنان، بازیها تا سال 1896 به صورت پی گیر دنبال نشد. در آن سال، بارون دو کوبرتن، رقابتهای المپیک را در ورزشگاه باستانی و تازه باز سازی شدهی آتن برگزار نمود. بازیها از چهل و یک رشته در ده ورزش تشکیل میشد، و حدود سی صد ورزشکار از سیزده کشور با هم رقابت میکردند. از آن زمان تعداد کشورهای شرکت کننده دائماً افزایش یافته است. علاوه بر آن، ورزشهای بیشتر و بیشتری هم وارد مسابقات شدهاند. در سال 1924، المپیک زمستانی هم آغاز شد و اولین دورهی آن در همان سال در شامونیکس در فرانسه برگزار گردید.
طبق قوانین المپیک، اعضای کمیتهی بین المللی المپیک و کمیتههای ملی باید «کاملاً مستقل و تماماً جدا از تأثیرات سیاسی، مذهبی، یا تجاری باشند». عضویت در کمیتهی بین المللی المپیک مادام العمر است، و خود اعضا افراد جدید را برای عضویت در کمیته انتخاب میکنند.
برنامهی رسمی المپیک تابستانی باید دست کم پانزده ورزش از میان این ورزشها را در بر بگیرد: تیر اندازی با کمان، دو و میدانی، بسکتبال، بوکس، کانو، دوچرخه سواری، شیرجه، سوارکاری، شمشیر بازی، هاکی روی چمن، فوتبال، ژیمناستیک، هندبال (تیمی)، جودو، پنجگانهی مدرن، پارو زنی، تیر اندازی، شنا، تنیس روی میز، تنیس، والیبال، واتر پلو، وزنه برداری، کشتی، و قایق رانی با بادبان. زنان میتوانند در تمام ورزشها به جز بوکس، فوتبال، جودو، پنجگانهی مدرن، واتر پلو، وزنه برداری، و کشتی شرکت کنند. هر برنامهی المپیک میتواند تا دو ورزش نمایشی را هم در بر بگیرد و علاوه بر آن باید شامل نمایشهایی از هنرهای ملی (معماری، ادبیات، موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی، عکاسی، و تمبرهای ورزشی) باشد.
رشتههای خاص هر ورزش تابع قوانین بینِ کمیتهی بین المللی المپیک و فدراسیونهای بین المللی است. مثلاً طی سالها، بیست و چهار مسابقه در دو و میدانی مردان برگزار میشد. لیکن در سال 1976، راه پیمایی پنجاه هزار متر مردان (با این استدلال که باید از تعداد کل شرکت کنندگان کاست) حذف شد، در حالی که مسابقات پارو زنی زنان برای اولین بار در المپیک برگزار شد. به نظر میرسد گر چه کمیتهی بین المللی المپیک به نوعی احساس میکند که باید محدودیتهایی برای تعداد کل ورزشکاران قائل شود، اما مایل نیست که برای حذف ورزشهای خاصی به طور جدی دست به عمل بزند.
دورهی اول (1896 – 1912) – مدتی طول کشید تا بازیها روال ثابتی بیابند. در این دوره پنج المپیک برگزار شد که سه تای اول آن، آتن در 1896، پاریس در 1900، و سنت لوئیس در 1904، به طور کلی فاقد نظم و قاعده بودند. اصولاً ورزشکاران و تیمها جنبهی «ملی» نداشتند و شاید بهترین ورزشکاران هر کشور به المپیک نیامده بودند. در دو المپیک بعد – لندن در سال 1908 و استکهلم در 1912 – بازیها سازمان یافتهتر شد. کنترل و نظارت و هدایت برنامه را هیأتهای ورزشی در دست گرفتند و مسابقات جدیتر شدند. در این دورهی کلی از بازیها، تعداد ورزشکاران از حدود سی صد نفر در آتن 1896 به دو هزار و پانصد نفر در استکهلم 1912، تعداد ورزشها از ده ورزش به هفده ورزش، تعداد رشتهها از چهل و یک رشته به بیش از صد رشته، و تعداد کشورها از سیزده کشور به بیست و یک رسید.
دورهی دوم (1920 – 1936) – این دوره عصر طلایی ورزشکاران از تسلط کامل فنلاندیها در دوهای استقامت و نیمه استقامت تا کارهای چشم گیر در دوهای سرعت به ویژه از سوی جسی اونز بود. در این دوره هم پنج المپیک برگزار شد. در سال 1920 بلژیک میزبانی اولین المپیک پس از جنگ را در آنتورپ به عهده گرفت. در این بازیها، بیست و نُه کشور بیش از دو هزار و پانصد ورزشکار را در متجاوز از صد و پنجاه رشتهی ورزشی در نوزده ورزش شرکت دادند. هنوز تعداد زنان بسیار اندک – یعنی حدود شصت نفر – بود. المپیکهای بعدی به ترتیب در پاریس در 1924، آمستردام در 1928، لوس آنجلس در 1932، و برلین در 1936 برگزار شدند. در بازیهای برلین بیش از چهار هزار ورزشکار از پنجاه و یک کشور در بیست و یک ورزش و صد و بیست و نُه رشتهی ورزشی شرکت داشتند.
دورهی سوم (1948 – 1968) – در این دوره افزایش قابل توجهی در تعداد ورزشکاران زن و رشتههای ورزشی مربوط به آنان به وجود آمد. به غیر از دو و میدانی، ورزشهایی مثل شنا مورد توجه بسیار قرار گرفتند. پوشش تلویزیونی بازیها هم بیش از هر چیز دیگری تعداد تماشاگران را بالا برد. وظیفهی سازمان دهی اولین المپیک بعد از جنگ در سال 1948 به عهدهی لندن گذاشته شد که تنها سه سال برای انجام این کار فرصت داشت. به رغم شرایط دشوار پس از جنگ، که هنوز سهمیه بندی مواد و مصالح مورد نیاز برقرار بود و با امکانات محدود مالی، این کار با موفقیت انجام شد، تعداد کشورهای شرکت کننده به پنجاه و نُه کشور و تعداد ورزشکاران به شش هزار نفر رسید که سی صد و هشتاد و پنج نفر از آنان زن بودند. مسابقات در نوزده ورزش و صد و سی و شش رشته برگزار گردید. بازیهای بعدی این دوره به ترتیب در هلسینکی در 1952، ملبورن در 1956، رُم در 1960 (که در اصل قرار بود برگزار کنندهی المپیک 1908 باشد)، توکیو در 1964 (که قرار بود المپیک 1940 را برگزار کند)، و مکزیکو در 1968 انجام شدند. با وجود انتقادهای فراوانی که به برگزاری بازیها در مکزیکو با ارتفاع دو هزار و سی صد متری آن وارد شد – به سبب رقت هوا تأثیری منفی بر دوندگان استقامت میگذاشت – باز هم آمار، نشان دهندهی رشد همه جانبهی بازیها است. در این دوره تعداد کشورها به یک صد و نوزده، تعداد ورزشکاران به هفت هزار و دویست و بیست و شش، تعداد ورزشها به نوزده، و تعداد رشتهها به یک صد و هفتاد رشته رسید. در این بازیها بیش از هشت صد ورزشکار زن شرکت داشتند.
هیروگلیفهای مصری مربوط به قبل از چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح، سربازان فرعون را نشان میدهند که با سستوس (cestus)، یا نواری چرمی که روی بندهای انگشتان بسته میشد، و با پا و مشت چپ در جلو به بوکس بازی مشغول هستند. بازی فوتبال نیز در بابل و یونان قدیم انجام میشد. شواهدِ اثبات کنندهای وجود دارد که وزنه برداری و پرتاب چکش، بخشی از بازیهای باستانی ایرلند در حدود دو هزار سال پیش از میلاد مسیح بودهاند. در موزهای در استکهلم یک جفت اسکی وجود دارد که متخصصان میگویند پنج هزار ساله است. نقاشیهای روی دیوار در مقابر بنی حسن نشان میدهند که مصریهای پنج هزار سال پیش تمام فنون کشتی قرن بیستم را میدانستند. سومریها نیز در پنج هزار سال پیش کشتی میگرفتند.
یونان باستان:
بازیهای المپیک، بزرگترین عامل در گسترش و تکامل ورزشهای مسابقهای، گذشتهای ثبت نشده در افسانهها دارد. یونانیان قدیم به ورزشها، سالنهای ورزشی، ورزشگاهها، و میدانهای ارابه رانی و اسب دوانی خود خیلی اهمیت میدادند. در یونان روی دادهای ورزشی و جشنهای مذهبی ارتباط نزدیکی با هم داشتند. بازیها در بالاترین سطح انجام میشد، و طی قرنها، پای بندی دقیق به معیارهای اخلاقی مورد توجه بود. علاقه به تمام شکلهای ورزش، المپیک را به بزرگترین روی داد در جهان شناخته شده تبدیل کرد. در واقع، المپیک چنان مهم بود که زمان بر حسب المپیادها، یعنی فاصلهی چهار سالهی بین المپیکها، محاسبه میشد.امپراتوری روم:
فتح یونان توسط رُم، در سال 146 پیش از میلاد به نزول بازیهای المپیک و به طور کلی ورزش یونان انجامید. رُمیها عموماً ورزش را مسخره میکردند، اما آن را از بین نبردند، چرا که ورزش را وسیلهای برای آرام ساختن یونانیان مقهور میدانستند.امپراتور آگوستوس قدر ورزش را میشناخت و در دوران حکومتش اعضای خانوادهی امپراتور در مسابقهی ارابه رانی شرکت میکردند. لیکن نمایش گلادیاتورها، که مسابقاتی عمومی بود که در آنها شمشیر زنان حرفهای با یک دیگر و یا علیه بردگان تا حد مرگ میجنگیدند، نمایش اصلی مورد توجه عامه بود و رُمیها علاقهی کمی به ورزشهای یونانی نشان میدادند.
طی قرنهای اول دوران مسیحیت، ورزش به نوعی ادامه یافت و حاکمان محلی در سراسر امپراتوری رُم در بر پایی نمایشهای ورزشی و ساختن ورزشگاههای پر زرق و برق با هم رقابت میکردند. این روی دادها اغلب فقط جنبهی نمایشی داشتند، و تقریباً همهی ورزشکاران حرفهای بودند. آنان برای کسب جوایزی نظیر مستمری مادام العمر و معافیت از مالیات و خدمت سربازی به رقابت میپرداختند.
فقط در دشت المپیا واقع در شهر الیس در یونان باستان، برای زنده نگاه داشتن آرمان قدیمی یونان در امر پرورش جسمانی، تلاشی انجام میشد. لیکن در نهایت، فساد و بازاری شدن حتی در این تلاشها هم نفوذ کرد، و در سال 392 میلادی بازیهای المپیک ملغی شدند.
دوران پس از رم:
تاریخ ورزش در چهارده قرن پس از پایان المپیک روشن نیست. در بخش اعظم این دوران فقط کشتی، شکار، سوار کاری، و بعدها نیزه بازی رواج داشتند. هم چنین این ورزشها هم به طور عمده مورد توجه طبقات بالا بودند، در حالی که رعایا و بردهها وقت یا نیروی اضافی برای ورزش نداشتند. اما منشأ بازیهای با توپ امروزی در این دوران شکل گرفت.منشأ تاریخی خود توپ معلوم نیست برخی از تاریخ نگاران معتقدند که ابتدا توپ به عنوان نشانی از آفتاب حیات بخش استفاده میشد. دیگران بر این باور هستند که اولین بازیهای با توپ فقط تمرینِ گرفتن توپ بودند و شرکت کنندگان از سنگ یا قطعهای از میوه استفاده میکردند. باز هم تاریخ نگاران معتقدند که بازیهای با توپ به عنوان بخشی از آیینهای مذهبی در مصر باستان شروع شد، زیرا مسلّم است که این بازیها در آن جا وجود داشت. استفاده از توپ برای ورزش، از مصر به ایران و یونان راه یافت، و مسلمانان بازیهای با توپ را در جنوب فرانسه و اسپانیا رایج نمودند.
در پی این دوران، سه بازی با توپ پر طرف دارِ قرون وسطایی تکامل یافت. اولین آنها لاسول (la soule)، در قرن دوازدهم پدیدار شد. این ورزشی خشن و شبیه هاکی بود که در آن برای ضربه زدن به توپ از دست، پا، و وسایلی زمخت استفاده میشد. این بازی نمونهی اولیهی اغلب بازیهای گروهی با توپ است. بعدها روحانیون جای گزینی کم خطرتر برای این بازی ارائه کردند. در این ورزش که به زبان فرانسه آن را Jeu de paume یا بازی با دست مینامیدند از دست کش یا راکت برای زدن توپ به دیوار محوطهی بازی استفاده میکردند. این بازی به تدریج به ورزش تنیس میدانی تکامل یافت که هنوز هم در بعضی جاها بازی میشود و سَلَف تنیس روی چمن امروزی است.
بازی دیگر که سَلَف بیسبال و کریکت است، استول بال (Stoolball) نام داشت، که قدمتش به قرن چهاردهم بر میگردد. تشریح زیر از این بازی، که در قرن هجدهم نوشته شده است، رابطهی آن با بیسبال امروزی را ترسیم میکند: «سه پایهای روی زمین قرار داده میشود و زنندهی توپ، با دست خالی یا با چوب دست، در جلوی آن میایستد. توپ انداز میکوشد تا با گذراندن توپ از زننده و زدن آن به سه پایه، زننده را از بازی بیرون کند. اگر زننده توپ را بزند و در هوا (قبل از رسیدن به زمین) گرفته شود، باز هم وی از بازی خارج میگردد.»
این سه بازی همه، فقط با یک توپ انجام میشدند. در آن دوران ابتدایی، نوع دیگری از بازی با توپ هم ابداع شد. در این بازیها هر بازی کن توپ خودش را داشت، و برنده کسی بود که با مهارتی بیش از بقیه توپ را حرکت میداد، پرتاب میکرد، میغلتاند، یا به جلو میبرد. از این بازیها، گلف، بولینگ، بیلیارد، و کروکت به وجود آمدند.
در دربارهای سلطنتی، ورزش کماکان سرگرمی مورد علاقهی نجبا بود. در قرن شانزدهم میلادی، مری ملکهی اسکاتلند، که گلف باز بود، باعث شهرت زمین گلف سنت اندروز در اسکاتلند گردید. ملکه آن (Queen Anne) در انگلستان اولین شرط بندی در اسب دوانی را در سال 1714 به راه انداخت.
در قرن هجدهم میلادی، بوکس به عنوان ورزشی پر تماشاگر در انگلستان احیا شد. این ورزش که به نام مشت زنی هم خوانده میشود به طور اخص در میان نجبا محبوبیت داشت. آنان جوایز ارزندهای را به برندگان مسابقات بوکس میدادند.
قرن نوزدهم:
آن چه که ورزش قرن نوزدهم به بعد را نسبت به قبل از آن مشخص میسازد وجود سازمان است. در این سده ورزشهای سازمان یافته بزرگترین دورهی تکامل خود را داشتند. در این قرن تقریباً همهی ورزشهای مهم امروزی اختراع شدند یا قوانین آنها یکسان و اصلاح گردید. این ورزشها شامل فوتبال، فوتبال امریکایی، بسکتبال، بیسبال، و تنیس روی چمن بودند. سازمانهایی تشکیل شدند تا مقرراتی وضع کنند، استانداردهای بازی را مشخص نمایند، و مسابقاتی را سازمان دهند. در این دوره اولین مسابقهی دو و میدانی مدرن در سال 1825 در انگلستان برگزار شد.مدارس و دانشگاهها هم برنامههای ورزشی را برقرار نمودند و مسابقات خود را برگزار کردند. دانشگاههای آکسفورد و کیمبریج اولین مسابقهی بین دانشگاهی را در پارو زنی در سال 1829 انجام دادند. ده سال بعد، دانشجویان کیمبریج ورزشی را که به طور اتفاقی ابداع شده بود همگانی کردند. این ورزش راگبی نام داشت.
در سال 1845 اولین دورهی منظم بازی بیسبال در امریکا انجام شد. در دههی 1860 مقررات مارکس کوئینزبری (Marquess of Queensberry rules) مورد پذیرش قرار گرفت، و به این ترتیب ورزش بوکس اصلاح شد و محبوبیت بیشتری پیدا کرد. در سال 1891 هم ورزش پر طرف دار دیگری، یعنی بسکتبال را، دکتری امریکایی ابداع کرد. برای اولین بار زنان هم در مقیاسی وسیع به ورزش روی آوردند. نزدیک به پایان قرن، یعنی در سال 1896، بازیهای المپیک احیا شد و صحنه را برای علاقهمندی جهانی به ورزش در قرن بیستم آماده ساخت.
قرن بیستم:
موج بزرگ قرن نوزدهم در فعالیتهای ورزشی، در قرن بیستم هم ادامه یافت. غالباً از دههی 1920 به عنوان دوران طلایی ورزش یاد میشود. برخی از بزرگترین چهرههای ورزشی که در آن زمان فعال بودند: بیت روث در بیسبال، جک دمپسی در بوکس، بالی جونز در گلف، بیل تیلدن در تنیس، جانی وایسمولر در شنا (که بعدها در نقش تارزان در فیلمهای سینمایی ظاهر شد)، رد گرنج در فوتبال امریکایی، و تامی هیچکاک در چوگان.بحران بزرگ دههی 1930 و جنگ جهانی دوم بر ورزش، به ویژه ورزشهای حرفهای که به درآمد حاصل از فروش بلیت متکی بودند، تأثیری منفی داشت. لیکن آن دوره هم سهم خود را از ورزشکاران بزرگ دارد: جسی اپُوپِنز در دو و میدانی، جو لوئیس در بوکس، لو گهریک، دیزی دین و جودیما جیو (Joe Dimaggio) در بیسبال، سید لاکمن، سمی بو، و دان هاتسن در فوتبال امریکایی، و در تنیس زنان، آلیس ماربل، هلن ویلز مودی، و هلن جیکوبز.
پس از جنگ جهانی دوم، پخش تلویزیونی روی دادهای مهم ورزشی بر توجه عمومی بسیار افزود. بسکتبال و فوتبال امریکایی حرفهای ورزشهای تماشایی مورد علاقهی عموم شدند، و مسابقات گلف حرفهای علاقهی عمومی فراوانی را جلب کرد. بازیهای المپیک از سال 1948 ادامه یافتند و در جهان ورزشهای آماتوری از هر زمان دیگری مهمتر گشتند. در میان ورزشهای جدیدی که هم ورزشکار و هم تماشاگر بسیار جلب کردند میتوان از اسکی روی آب و موج سواری، غواصی با لباس و لوازم ویژه یا بدون آنها، نام برد. تنیس با افزایش محبوبیت مواجه بود، و بولینگ به ورزش بسیار خوبی برای خانوادهها تبدیل شد.
ورزش در ایران:
تمدنهای باستانی بزرگ آسیایی از آنِ ایران و چین و هند بودند، که از میان آنها بیشترین ارزش برای ورزش را ایرانیان قائل بودند و کمترین توجه به ورزش را چینیان داشتند و هندیها هم گاهی پروش تن را مذموم میدانستند. در شاهنامهی فردوسی شواهد فراوانی دال بر اهمیت دادن به ورزش و تربیت بدنی در ایران باستان وجود دارد. علاوه بر آن، افلاطون در رسالههای مختلف، و هرودوت در تاریخ خود، و گزنفون در کورش نامه، و استرابون در جغرافیا بر این امر تأکید دارند. هرودوت مینویسد که ایرانیان سه چیز را از پنج تا بیست سالگی میآموختند: اول، سواری، دوم، تیر اندازی، و سوم، راست گویی. علاوه بر این لازم است اشاره شود که مورخان، چوگان بازی را ابداع ایرانیان دانستهاند و این گونه گفته شده است که ابداع بازیهای کریکت و گلف الهام گرفته از چوگان بازی ایرانی بودهاند. هم چنین در ایران باستان به کودکان آموزش شنا داده میشد. استرابون مینویسد که ایرانیان به آموزش گذشتن از رود خانه بدون تر شدن سلاح میپرداختند و در این رابطه مسابقاتی بین نوجوانان برگزار میگردید. در ایران باستان، مقام پهلوانی جایگاه ویژهای داشت، و حتی بعد از اسلام نیز این سنت حفظ شد. جهت نیل به مقام پهلوانی علاوه بر مهارت در فنون مختلف ورزشی و جنگی، برخورداری از محاسن اخلاقی، راست گویی، جوان مردی، دلیری، فروتنی، و معرفت ضروری دانسته میشد.باز هم در مورد المپیک:
بازیهای المپیک، رقابت قهرمانی جهان در بین بزرگترین ورزشکاران آماتور از بیش از یک صد و پنجاه کشور جهان است. بازیهای المپیک هر چهار سال یک بار در یک شهر برگزار میشود. المپیک زمستانی، که ورزشهایی نظیر پاتیناژ، اسکی، و لژ سواری را در بر میگیرد، مسابقاتی جداگانه هستند که در زمستان قبل از بازیهای معمولی المپیک برگزار میشود.المپیکها در اصل رشتهای از رقابتهای ورزشی و جشنهایی نیمه مذهبی بودند که هر چهار سال یک بار در یونان باستان انجام میگرفتند. در المپیک علاوه بر ورزش، رقابتهایی در زمینهی موسیقی، تئاتر، و سخن رانی و فن بیان هم انجام میشد. این رقابتها بیش از هزار سال ادامه یافتند تا این که در سال سی صد و نود و چهار میلادی انجام آنها قطع شد. گونهی جدیدی از این بازیها برای اولین بار در سال 1859 میلادی در یونان برگزار شد. در سال 1896 یک فرانسوی به نام بارون پی یر دو کوبرتن، المپیکها را طوری سازمان داد که به صورت همیشگی انجام شوند. از آن به بعد به جز وقفه به خاطر جنگهای جهانی اول و دوم، بازیهای المپیک هر چهار سال یک بار برگزار شدهاند.
المپیکهای باستانی:
طبق یک افسانه، اولین بازیهای المپیک را هرکول، یا هراکلس، در حدود هزار و دویست سال قبل از میلاد مسیح برگزار کرد. حفاریهای جدید و شواهد تاریخی، این فرضیه را تأیید میکند که اولین بازیها در آن زمان انجام شد، در حدود سال نُه صد قبل از میلاد متوقف گردید، و سپس در نیمهی تابستان سال هفت صد و هفتاد و شش پیش از میلاد دو باره ادامه یافت. از این زمان اولین سوابق مسابقات و نام برندگان ثبت شدهاند. در دنیای یونانیها بازیهای المپیک اهمیت بسیاری یافت و حتی جنگ هم این بازیها را متوقف نمیکرد، بلکه به عکس، و به عنوان شاهدی از طبیعت مذهبی بازیها، هنگام مسابقات، تمام جنگها متوقف میشد. در یونان باستان زمان را هم با المپیادها، یا دورههای چهار سالهی بین المپیکها، محاسبه میکردند. هر المپیاد با سالی که بازی در آن انجام میگرفت آغاز میگردید، و اولین المپیاد در سال 776 قبل از میلاد شروع شد.المپیا محل بازیهای باستانی المپیک بود، که تقریباًً یک آمفی تئاتر طبیعی را در میان سراشیبهای پر درخت و دشتهای سر سبز اطراف رود خانههای آلفئوس و کلادئوس به وجود میآورد. این ناحیه مرکز پرستش زئوس (خدای خدایان) بود. طبق افسانهها، در این نقطه بود که هرکول اصطبلهای اوژیاس را با تغییر مسیر رود آلفئوس، که باعث شد از میان اصطبلها جریان یابد، تمیز کرد. وقتی که اوژیاس، شاه الیس، از پرداخت دست مزد هرکول، چنان که تعهد کرده بود، سر باز زد، هرکول وی را کشت و پسرش را به تخت نشاند. سپس او بازیهای المپیک را به عنوان جشن پیروزی خود و هدیهای به زئوس بر پا نمود.
به مرور زمان، المپیا به یکی از مجللترین و زیباترین مراکز یونان تبدیل شد. در آن جا معبد سنگی و مرمرین زئوس و دیگر خدایان یونانی، یک ورزشگاه، میدان ارابه رانی، سالن ورزشی، و خزانهها و ساختمانهای اداری قرار داشت. بزرگترین مجسمه سازان یونان مجسمههای مرمرین قهرمانان المپیک را تهیه میکردند و این مجسمهها در آلتیس (Altis)، بیشهی مقدس زئوس، قرار داده میشدند. مهمترین ساختمان المپیا، یعنی المپیوم، محل یکی از عجایب هفتگانهی جهان، یعنی مجسمهی عظیم ساخته شده از عاج و طلای زئوس، بود که فیدیاس آن را ساخت.
مسابقات و جشنها:
المپیک سال 776 قبل از میلاد فقط از یک مسابقه، یعنی دوی سرعت به مسافت 192 متر (برابر با طول ورزشگاه) تشکیل میشد. برندهی این مسابقه کوربوئوس، آشپزی از الیس بود. در المپیک چهاردهم، مسابقهی دیگری به طول دو برابر ورزشگاه انجام گرفت و در دورهی بعد مسابقهی طولانیتری افزوده شد. طی صد و پنجاه سال بعد، با ورود اسپارتیهای پر قدرت و جنگجو، بازیها گسترش یافتند تا مسابقات مختلف دو و میدانی، کشتی، پنجگانهی نظامی (شامل دو، پرش، پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، و کشتی)، مشت زنی، مسابقات اسب دوانی (Pancratium) (ترکیبی از مشت زنی، کشتی، و زد و خورد)، ژیمناستیک، و وزنه برداری را در بر بگیرند. در المپیک سی و هفتم (سال 532 قبل از میلاد) مسابقات پنج روز به طول انجامید.بازیها معمولاً با آئینهای شکوهمندی شروع میشد که در ابتدای آن ورزشکاران و مسئولان در برابر مجسمهی بزرگ زئوس سوگند المپیک را ادا میکردند. ورزشکاران قسم میخوردند که به قوانین پای بند باشند، و داوران سوگند میخوردند که انصاف را رعایت کنند. همه برای موفقیت خود و بازیها دعا میکردند. پس از سوگند و دعا، ورزشکاران در حالی که بر طبق هر دولت – شهر یا استانی دسته بندی شده بودند، در ورزشگاه رژه میرفتند. قبل و بعد از هر مسابقه، ترمپت نواخته میشد، و تاجی از برگ زیتون بر سر برندگان مینهادند و شاخهای از نخل به آنان داده میشد، که هر دوی آنها نشانهی پیروزی بودند. در پایان رقابتها، همهی شرکت کنندگان دعای شکر گزاری را برگزار میکردند. مسابقات در اصل به یونانیان آزاد (غیر برده) تعلق داشت و آنان از شهرهای مختلف یونان برای مسابقه به المپیا سفر میکردند.
گر چه غالباً جوامع محلی هزینهی تمرینها و سفر ورزشکاران را پرداخت میکردند، اما خود ورزشکاران، آماتور تلقی میشدند و پولی به آنان پرداخت نمیشد. فقط در سالهای بعد، و پس از آن که یونان به زیر تسلط امپراتوری رم در آمد، بازیهای المپیک از استانداردهای بالای ورزشکارانهاش فاصله گرفت و ورزشکاران به طور دائمی و حرفهای به ورزش پرداختند. در این زمان به ورزشکاران از طرف شهرهای مختلف کمک مالی میشد، و آنان جوایز و مزایای فراوانی دریافت میکردند، و برندگان برای تبلیغ سیاسی مورد استفاده قرار میگرفتند. در نتیجهی این تغییرات و آن چه در المپیکها اتفاق افتاد مواردی از شورش، رشوه گیری مسئولان فاسد، و حتی جنگهای محدود و پراکنده پیش آمد. در حدود سال 392 میلادی، تئودوسیوس اول، امپراتور رم، دستور قطع بازیها را داد.
المپیکهای مدرن: طی قرن نوزدهم میلادی تجدید توجه و علاقهی بسیاری به یونانیان باستان و تمدن آنان به وجود آمد. گروههای حفاری باستان شناسی کشفهای مهمی، شامل شهرها، ساختمانها، و جادههای یونان باستان کردند. در میان آنها بسیاری از ساختمانهای قدیمی المپیاد قرار داشتند. در قرن نوزدهم، دو یونانی، اوانجلیوس زاپاس و جُرج آوِرُف، کوشیدند دو باره بازیهای المپیک را برگزار کنند. زاپاس در سال 1859 میلادی مسابقهای را در آتن ترتیب داد و تمام ثروتش را در اختیار دولت یونان گذاشت تا برای برقراری مجدد المپیک صرف شود. آورف پول هنگفتی برای نو سازی ورزشگاه قدیمی آتن هزینه کرد. بازیهای المپیک در سالهای 1870، 1875، و 1889 در آن جا برگزار شدند. با وجود تلاشهای این دو نفر و هزینههای شخصی قابل توجه آنان، بازیها تا سال 1896 به صورت پی گیر دنبال نشد. در آن سال، بارون دو کوبرتن، رقابتهای المپیک را در ورزشگاه باستانی و تازه باز سازی شدهی آتن برگزار نمود. بازیها از چهل و یک رشته در ده ورزش تشکیل میشد، و حدود سی صد ورزشکار از سیزده کشور با هم رقابت میکردند. از آن زمان تعداد کشورهای شرکت کننده دائماً افزایش یافته است. علاوه بر آن، ورزشهای بیشتر و بیشتری هم وارد مسابقات شدهاند. در سال 1924، المپیک زمستانی هم آغاز شد و اولین دورهی آن در همان سال در شامونیکس در فرانسه برگزار گردید.
سازمان:
کمیتهی بین المللی المپیک (IOC) هیأت مدیرهی بازیهای المپیک است که مقر آن در سوئیس قرار دارد. این کمیته قوانین و مقررات بازیها و محل برگزاری آنها را تعیین میکند و به طور کلی مسئول حفظ معیارهای ورزشکارانهی بازیها است. این کمیته در ارتباط با فدراسیونهای بین المللی گوناگون، که ورزشهای جداگانهای را اداره مینمایند، کار میکند. هر کشور شرکت کننده یک کمیتهی بین المللی المپیک دارد که ترتیب شرکت ورزشکاران کشور را در المپیک میدهد. کمیتههای ملی در همکاری با فدراسیونهای ملی برای ورزشهای مختلف تیمها را انتخاب میکنند. تا زمانی که فقط ورزشکاران آماتور حق شرکت در المپیک را داشتند تأیید نهایی وضعیت آماتوری ورزشکاران به عهدهی کمیتهی ملی المپیک بود.ورزشها و رشتهها:
بخش مهمی از وظایف کمیتهی بین المللی، تعیین ورزشهایی است که در المپیک انجام میشوند.طی سالها، تعداد ورزشها افزایش یافتهاند، به ویژه از هنگامی که المپیک زمستانی هم برقرار گردید.برنامهی رسمی المپیک تابستانی باید دست کم پانزده ورزش از میان این ورزشها را در بر بگیرد: تیر اندازی با کمان، دو و میدانی، بسکتبال، بوکس، کانو، دوچرخه سواری، شیرجه، سوارکاری، شمشیر بازی، هاکی روی چمن، فوتبال، ژیمناستیک، هندبال (تیمی)، جودو، پنجگانهی مدرن، پارو زنی، تیر اندازی، شنا، تنیس روی میز، تنیس، والیبال، واتر پلو، وزنه برداری، کشتی، و قایق رانی با بادبان. زنان میتوانند در تمام ورزشها به جز بوکس، فوتبال، جودو، پنجگانهی مدرن، واتر پلو، وزنه برداری، و کشتی شرکت کنند. هر برنامهی المپیک میتواند تا دو ورزش نمایشی را هم در بر بگیرد و علاوه بر آن باید شامل نمایشهایی از هنرهای ملی (معماری، ادبیات، موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی، عکاسی، و تمبرهای ورزشی) باشد.
رشتههای خاص هر ورزش تابع قوانین بینِ کمیتهی بین المللی المپیک و فدراسیونهای بین المللی است. مثلاً طی سالها، بیست و چهار مسابقه در دو و میدانی مردان برگزار میشد. لیکن در سال 1976، راه پیمایی پنجاه هزار متر مردان (با این استدلال که باید از تعداد کل شرکت کنندگان کاست) حذف شد، در حالی که مسابقات پارو زنی زنان برای اولین بار در المپیک برگزار شد. به نظر میرسد گر چه کمیتهی بین المللی المپیک به نوعی احساس میکند که باید محدودیتهایی برای تعداد کل ورزشکاران قائل شود، اما مایل نیست که برای حذف ورزشهای خاصی به طور جدی دست به عمل بزند.
دهکدهی المپیک:
دهکدهی المپیک برای اولین بار در سال 1932 در لوس آنجلس ساخته شد. دهکده محل اقامت ورزشکاران و مسئولان است و تا حد امکان در نزدیکی ورزشگاه اصلی و تأسیسات مختلف المپیک قرار دارد.آیینها – پرچم المپیک:
در ورزشگاه اصلی و اطراف آن، پرچم المپیک همراه با پرچم کشورهای شرکت کننده به اهتزاز در میآید. پرچم المپیک را در سال 1914 بارون دو کوبرتن ارائه کرد. این پرچم دارای زمینهی سفید و پنج حلقهی در هم رفته به رنگهای آبی، زرد، سیاه، سبز، و سرخ است. حلقهی آبی در سمت چپ و نزدیک میله قرار دارد. این حلقهها نمایندهی پنج قاره هستند که در نهضت المپیک به یک دیگر پیوستهاند. شعار المپیک Citius – Altius – Fortius («سریعتر، بالاتر، قویتر») است.مشعل المپیک:
آتش المپیک از المپیا در یونان و توسط ورزشکارانی که آن را دست به دست میدهند و هر یک مسافتی را با آن طی میکنند، به محل برگزاری مسابقات آورده میشود. مشعل المپیک در تمام دوره بازیها هم چنان میسوزد. در سال 1968، برای اولین بار یک زن مشعل را به ورزشگاه آورد، و در سال 1976 مشعل به طور مشترک توسط یک ورزشکار زن و یک مرد وارد ورزشگاه شد. در سال 1984 یک دوندهی زن مشعل را وارد ورزشگاه کرد و به ورزشکار مردی سپرد تا آتش المپیک را روشن نماید.تاریخ بازیهای مدرن:
از هنگام تجدید بازیها، تقریباً رشد مداومی در تعداد رشتهها، مسابقه دهندگان، و کشورهای شرکت کننده وجود داشته است. تاریخ بازیهای مدرن را، برای سهولت بررسی، میتوان به چهار دوره تقسیم نمود: 1. از آغاز بازیها در سال 1896 تا شروع جنگ جهانی اول، 2. دورهی بین دو جنگ جهانی، 3. از شروع مجدد بازیها در سال 1948 تا بازیهای سال 1968، و 4. از سال 1972 تا کنون.دورهی اول (1896 – 1912) – مدتی طول کشید تا بازیها روال ثابتی بیابند. در این دوره پنج المپیک برگزار شد که سه تای اول آن، آتن در 1896، پاریس در 1900، و سنت لوئیس در 1904، به طور کلی فاقد نظم و قاعده بودند. اصولاً ورزشکاران و تیمها جنبهی «ملی» نداشتند و شاید بهترین ورزشکاران هر کشور به المپیک نیامده بودند. در دو المپیک بعد – لندن در سال 1908 و استکهلم در 1912 – بازیها سازمان یافتهتر شد. کنترل و نظارت و هدایت برنامه را هیأتهای ورزشی در دست گرفتند و مسابقات جدیتر شدند. در این دورهی کلی از بازیها، تعداد ورزشکاران از حدود سی صد نفر در آتن 1896 به دو هزار و پانصد نفر در استکهلم 1912، تعداد ورزشها از ده ورزش به هفده ورزش، تعداد رشتهها از چهل و یک رشته به بیش از صد رشته، و تعداد کشورها از سیزده کشور به بیست و یک رسید.
دورهی دوم (1920 – 1936) – این دوره عصر طلایی ورزشکاران از تسلط کامل فنلاندیها در دوهای استقامت و نیمه استقامت تا کارهای چشم گیر در دوهای سرعت به ویژه از سوی جسی اونز بود. در این دوره هم پنج المپیک برگزار شد. در سال 1920 بلژیک میزبانی اولین المپیک پس از جنگ را در آنتورپ به عهده گرفت. در این بازیها، بیست و نُه کشور بیش از دو هزار و پانصد ورزشکار را در متجاوز از صد و پنجاه رشتهی ورزشی در نوزده ورزش شرکت دادند. هنوز تعداد زنان بسیار اندک – یعنی حدود شصت نفر – بود. المپیکهای بعدی به ترتیب در پاریس در 1924، آمستردام در 1928، لوس آنجلس در 1932، و برلین در 1936 برگزار شدند. در بازیهای برلین بیش از چهار هزار ورزشکار از پنجاه و یک کشور در بیست و یک ورزش و صد و بیست و نُه رشتهی ورزشی شرکت داشتند.
دورهی سوم (1948 – 1968) – در این دوره افزایش قابل توجهی در تعداد ورزشکاران زن و رشتههای ورزشی مربوط به آنان به وجود آمد. به غیر از دو و میدانی، ورزشهایی مثل شنا مورد توجه بسیار قرار گرفتند. پوشش تلویزیونی بازیها هم بیش از هر چیز دیگری تعداد تماشاگران را بالا برد. وظیفهی سازمان دهی اولین المپیک بعد از جنگ در سال 1948 به عهدهی لندن گذاشته شد که تنها سه سال برای انجام این کار فرصت داشت. به رغم شرایط دشوار پس از جنگ، که هنوز سهمیه بندی مواد و مصالح مورد نیاز برقرار بود و با امکانات محدود مالی، این کار با موفقیت انجام شد، تعداد کشورهای شرکت کننده به پنجاه و نُه کشور و تعداد ورزشکاران به شش هزار نفر رسید که سی صد و هشتاد و پنج نفر از آنان زن بودند. مسابقات در نوزده ورزش و صد و سی و شش رشته برگزار گردید. بازیهای بعدی این دوره به ترتیب در هلسینکی در 1952، ملبورن در 1956، رُم در 1960 (که در اصل قرار بود برگزار کنندهی المپیک 1908 باشد)، توکیو در 1964 (که قرار بود المپیک 1940 را برگزار کند)، و مکزیکو در 1968 انجام شدند. با وجود انتقادهای فراوانی که به برگزاری بازیها در مکزیکو با ارتفاع دو هزار و سی صد متری آن وارد شد – به سبب رقت هوا تأثیری منفی بر دوندگان استقامت میگذاشت – باز هم آمار، نشان دهندهی رشد همه جانبهی بازیها است. در این دوره تعداد کشورها به یک صد و نوزده، تعداد ورزشکاران به هفت هزار و دویست و بیست و شش، تعداد ورزشها به نوزده، و تعداد رشتهها به یک صد و هفتاد رشته رسید. در این بازیها بیش از هشت صد ورزشکار زن شرکت داشتند.
دورهی چهارم (از 1972 تا کنون) –
این دوره عموماً مواجه با خشونتها و اختلافهای سیاسی در امر اجرای بازیها بوده است. در سال 1972 در مونیخ بیش از هشت هزار ورزشکار از یک صد و بیست و یک کشور در بیست و یک ورزش و یک صد و هشتاد رشتهی ورزشی شرکت کردند. بازیهای بعدی، یعنی مونترآل در 1976، مسکو در 1980، و لوس آنجلس در 1984 هر یک با تحریمهایی به علل مختلف رو به رو شدند که این امر باعث شد از تعداد کشورها و ورزشکاران شرکت کننده کاسته شود و کیفیت مسابقات از حد انتظار پایینتر بیاید. ولی در المپیک سئول (1988) و المپیکهای بعدی بار دیگر تعداد کشورها و ورزشکاران شرکت کننده افزایش یافت. از سال 1924، طبق تصمیم کمیتهی بین المللی المپیک، مسابقات المپیک زمستانی هم همراه با مسابقات معمولی المپیک برگزار گردید. اولین دورهی این بازیها در سال 1924 در شاموینکس (فرانسه) انجام شد./م
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}