کبد چرب از دیدگاه طب سنتی (1)
کبد چرب، بیماری شایعی است که درصد زیادی از مراجعین به متخصصان داخلی را به خود اختصاص داده است. این بیماری عملکرد کبد را هدف قرار داده و در واقع کارخانه اصلی بدن را فلج می سازد. این که ریشه ی این بیماری از کجاست و چه راههایی جهت پیشگیری و یا درمان آن وجود دارد، ما را بر آن داشت که از اطلاعات ارزشمند جناب دکتر اسحاقی بهره ببریم. جالب توجه است که این موضوع آنقدر جای صحبت دارد که ما تصمیم گرفتیم آن را به دو بخش تقسیم نموده و به شما دوستان عزیز در 2 فصل ارائه دهیم تا بتوانیم اهمیت موضوع و همچنین درک مطلب را برسانیم.
تشخیص بیماری:
با بررسی آزمایش و سونوگرافی بیمار، مشاهده می گردد که چربی های خون اضافه شدند و در واقع در سونوگرافی، افزایش دانسیته یا اکوژنسیته کبد دیده می شود. هم چنین از طریق مشاهده افزایش هر یک از آنزیم های کبد اعم از Ast, Alt، آیکالین فسفاتاز و ... می توان پی به این بیماری برد و این افزایش هر چقدر بیشتر باشد، نشان دهنده درجه بیشتری از کبد چرب می باشد (البته آنزیم های کبدی در سایر بیماری های کبدی هم ممکن است افزایش یابد)کبد چرب از دیدگاه طب غربی:
این بیماری از دیدگاه طب غربی در 4 گرید(درجه) تقسیم بندی شده است که هر چقدر از درجه ی یک به سمت درجه ی چهار پیش می رویم عملکرد کبد کمتر می شود و بافت کبد به سمت سخت شدن و سفت شدن پیش می رود. معمولاً کبد چرب در درجه ی چهار، به ما نارسایی کامل کبد یا سیروز کبدی را نشان می دهد و بیمار را کاندید پیوند کبد می نماید. علل مختلفی در بروز این بیماری از این دیدگاه شناخته شده که بسیاری از آنها مشابه به طب سنتی است. مهم ترین علل، بی تحرکی و استفاده بیش از حد غذاهای چرب می باشد و چاقی شکمی نیز یکی دیگر از علت ها معرفی شده است.درمان کبد چرب از دیدگاه طب غربی:
ورزش روزانه، اعتدال وزن، مصرف غذاهای کم چرب و ... را پیشنهاد می دهند. و اما....کبد چرب از دیدگاه طب سنتی:
دستورات طب سنتی در مورد هضم غذا:
1) ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم»:
یک دیدگاه کلی در این مورد وجود دارد که قبل از شروع هر کاری ابتدا باید خدا را جلو قرار داده و سپس پشت سر او حرکت کنیم.2) چشیدن نمک ابتدا و انتهای غذا خوردن:
علت این موضوع این است که میکروبی در معده می تواند رشد کند به نام هلیکو باکتر پیلوری (در واقع این میکروب در محیط های بلغمی رشد می کند) که چشیدن نمک با طبیعت گرم و خشکی که دارد قبل از غذا می تواند بلغم معده را به سمت اعتدال بکشاند و به خاطر خاصیت میکروب کشی خود، محیط معده را جهت دریافت غذا آماده کرده و میکروب ها را از بین ببرد. چشیدن نمک هم چنین باعث به تعادل رساندن میکروب های دهان می گردد.3) گرفتن لقمه های کوچک و جویدن زیاد غذا:
جویدن غذا باید تا زمانی ادامه پیدا کند که غذا کاملاً با بزاق ترکیب شده و خاصیت بلع پیدا کند. در واقع غذا باید طوری با بزاق ترکیب شود تا برای بلع صحیح آماده گردد. این اصل نمایانگر این واقعیت است که افرادی که همراه غذا، آب زیادی می نوشند به این علت است که غذا را درست نمی جوند تا بلع راحتی داشته باشند.4) دستور آب درمانی طب سنتی:
از نیم ساعت قبل و یک و نیم ساعت بعد از غذا خوردن، مصرف مایعات (هر نوع مایعی) ممنوع گردیده مگر غذاهایی که آب جزء ترکیبات آنهاست. مثل آب دوغ خیار سنتی، نان و شیر و ...5) دست کشیدن از غذا قبل از سیری:
که در ادامه به علت آن پی می برید.6) نخوابیدن بلافاصله پس از مصرف غذا
7) شکر نعمت پس از غذا
بررسی انواع هضم از دیدگاه طب سنتی:
- هضم اول:
در ابتدا که غذا وارد دهان می شود در اثر جویدن کاملاً با بزاق دهان ترکیب می گردد. مخلوط شدن غذا با بزاق باعث فهمیدن مزه ی غذا توسط ما می شود. در واقع سلولهای چشایی باید تماس زیادی با غذا داشته باشند و این در اثر مخلوط شدن غذا با بزاق دهان است. در نهایت پس از ترکیب غذا با بزاق، لقمه آماده بلع می گردد. غذای بلعیده شده توسط حرکات دودی (موجی شکل) مری، به سمت معده حرکت می کند. آنزیم ها و اسیدهای موجود در معده روی غذا ترشح شده و حرکات دودی معده آنقدر ادامه می یابد و غذا را به هم می زند تا به خوبی با اسیدها و آنزیم های موجود ترکیب شود.و اما مصرف مایعات در این زمان...
اصطلاحاً به این مرحله از هضم که پخته شدن خلط(2) گفته می شود خلط می خواهد تشکیل شود و با مصرف مایعات در این زمان غلظت اسید معده کاهش یافته و این پخته شدن صورت نمی گیرد. مثال جالبی که جناب دکتر در این باره مطرح کردند بهتر باعث درک این مسئله خواهد شد: معده مثل یک قابلمه آبگوشت در حال پخت می باشد که غذا در داخل آن به واسطه ی حرارت قلب و کبد پخته می شود. این قابلمه حاوی آبگوشت آنقدر حرارت می بیند که محتویات آن حسابی جا بیفتد، حالا فرض کنید فرزند دلبندتان از راه برسه و در این قابلمه که محتویاتش دیگه دارند جا می افتند رو برداره تا ببینه غذا چیه و از سر لطف یک پارچ آب خالی کنه داخل اون...حالا فکر کنید روی اصل آب نخوردن بلافاصله پس از غذا، که چطور تعادل رو به هم می ریزد!
به مجموعه تشکیل شده در معده، کیموس معده گفته می شود. از این مرحله به بعد خلط ساخته شده وارد مرحله بعدی می گردد. کیموس معده حرکت کرده و وارد روده باریک می شود و به مرور در طی حرکت خود در روده بعضی از غذاها در دیواره روده جذب خواهند شد. بعضی از غذاها که هنوز قابلیت جذب ندارند باید اصطلاحاً بیشتر پخته شوند (مثل چربی ها) نیازمند ترشحات صفرا و آنزیم های صفرا و هم چنین اسیدها هستند که دوباره روی آنها ترشح می گردد. خود روده هم ترشحاتی را از دیواره خود روی غذا می ریزد. غذا پس از عبور از روده کوچک وارد روده بزرگ می شود.
حال در اینجا...
ترشحات دیواره روده، لوزالمعده، صفرا و کیموسی که از معده تشکیل شده بود مجموعاً حجم غذا را تا 9 برابر می رسانند (بر می گردیم به دستورات جامع طب سنتی: دست کشیدن قبل از سیری). سپس این حجم غذا وارد روده بزرگ می شود و در طول مسیر مقدار غذایی که خوب پخته شده جذب می گردد. در نتیجه هر چه غذا پخته تر باشد، کیفیت جذب بهتری خواهد داشت. یعنی خلط تولیدی، قابلیت هضم و جذب کافی دارد.حجم زیادی از مایعات غذا توسط دیواره های روده جذب شده و در واقع آبگیری می شود. ماحصل این کار، تفاله ای به نام مدفوع است. در واقع ماحصل هضم اول تولید مدفوع است. حالا به این فکر کنید که این خلط خوب پخته نشده و شخص با خوردن مایعات و میوه ها، تعادل آنزیمی را به هم زد. آن گاه خلط ناپخته ایجاد می گردد و به دنبال آن جذب تمام مواد مغذی و مورد نیاز بدن تحت تأثیر قرار می گیرد و هم چنین ماحصل هضم که همان مدفوع است تحت تأثیر قرار می گیرد. وقتی تعادل طبیعی معده و روده در اثر مصرف مایعات و موادی که هم خوان نیستند (با مصلح خود مصرف نشده اند) به هم خورد اخلاط ناپخته ی تولیدی در معده و روده تجمع کرده و ماحصل آن مشکلات گوارشی، عدم هضم غذا، عدم جذب مواد مغذی در روده می باشد. به دنبال این موضوع یعنی کاهش جذب مواد مورد نیاز بدن مثل کلسیم، آهن، ویتامین ها و... در دراز مدت مشکلات دیگری چون پوکی استخوان و بیماری های مختلفی را به همراه خواهد داشت.
هم چنین تغییراتی را روی دفع مدفوع ایجاد می کند و شخص دچار دفع بلغم و مدفوع، دفع همراه با گاز و یا یبوست خواهد شد.
هضم اول چون نهد بیمار کج ... تا ثریا می رود بیمار کج
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:
المعده بیتُ لکل الداء (معده خانه همه بیماریهاست)
هضم دوم:
اخلاط پخته شده از معده و روده، توسط عروق ماساریقا (در طب غربی: عروق مزانتر) به کبد منتقل می شوند. این عروق، وریدباب را تشکیل داده و این مواد را به کبد می رسانند و مثلاً قسمت هایی که نیاز به سودا دارند برای آن قسمت سودا می فرستد مثل استخوانها و در جاهایی که نیاز به بلغم دارند مثل مغز و کپسول مفاصل، بلغم می فرستد.به عروق دم می فرستد و صفرا را در خون به حرکت می اندازد (باعث سرعت جریان خون در عروق می شود).
در حقیقت به تغییراتی که در کبد روی اخلاط جذب شده از روده اتفاق می افتد هضم دوم گفته می شود و ماحصل هضم دوم، تشکیل ادرار و تشکیل صفراست.
تا اینحا روند طبیعی هضم اول و دوم غذا و تولید اخلاط طبیعی در بدن را آموختیم و در واقع با فیزیوپاتولوژی اخلاط آشنا شدیم.
اخلاطی که به صورت غیرطبیعی ایجاد شده اند وارد اعضای بدن شده و عوارضی را بروز می دهند که یکی از این مشکلات، بیماری کبد چرب است.
پینوشتها:
1- محقق طب سنتی 2- (خلط= آن چیزی که برای اولین بار غذا در بدن به آن تبدیل می شود خلط نام دارد. اصل تلفظ آن khalt می باشد.)
منبع مقاله: فصلنامه طبیب سبز، شماره 3./م
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}