نویسنده: آیت الله سیدعلی حسینی میلانی




 

به نظر می رسد تعصب ترین اهل سنّت در مخالفت با این آیه، ابن تیمیّه است. از این رو ما دیدگاه او را پیش از همه مطرح می نماییم.
وی در کتاب منهاج السنة چنین می نویسد:
در صحیح بخاری از سعید بن جبیر این گونه آمده است: از ابن عباس درباره ی آیه ی مودّت سؤال شد که منظور از مودّت قربی و نزدیکان، چه کسانی هستند؟
من گفتم: منظور این است که نزدیکان محمّد صلی الله علیه و آله را دوست داشته باشید.
ابن عباس گفت: در پاسخ شتاب کردی! به راستی تیره ای از قریش نبود مگر این که برای رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن ها پیوند خویشاوندی بود که آن حضرت فرمودند: «مگر این که در خویشاوندی میان من و خودتان به من مهرورزی نمایید». (1)
ابن تیمیّه پس از نقل این حدیث می نویسد: ابن عباس از بزرگان اهل بیت و داناترین آن ها به تفسیر قرآن بوده است و این تفسیر نیز از او درباره ی این آیه ی شریفه ثابت شده است.
دلیل بر این مطلب، این است که ابن عباس نگفت: «ألا المودة لذوی القربی»؛ بلکه گفت: «إلّا المودّة فی القربی»؛ مگر نمی دانی آن گاه که خداوند متعال سخن از خویشاوندان پیامبر خدا به میان می آورد می فرماید:

(وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبَى)؛(2)

در این باره گفته نمی شود: «إلا المودّة فی ذوی القربی»؛ بلکه گفته می شود: «المودة لذوی القربی»؛ بنابراین، چگونه می شود که خداوند متعال فرموده است: «إلا المودّة فی القربی».
توضیح این سخن این است که اساساً پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اجر و پاداشی از مردم نمی خواهد؛ چرا که پاداش او به عهده ی خداست و آن چه به عهده ی مسلمانان است موالات و دوستی اهل بیت است؛ ولی این دوستی با دلیل های دیگری جز این آیه، ثابت می شود و موالات ما به اهل بیت علیهم السلام چیزی از پاداش پیامبر را در بر نمی گیرد.
از طرفی این آیه، از آیات مکّی است و در آن موقع، علی با فاطمه ازدواج نکرده بود و هنوز وی، فرزندی نداشت. (3)
ابن تیمیّه در جایی دیگر می نویسد:
این که گفته می شود آیه ی مودّت درباره ی اهل بیت نازل شده، دروغ آشکاری است؛ زیرا این آیه، در سوره ی شورا آمده و بدون تردید سوره ی شورا مکّی است و پیش از ازدواج علی با فاطمه نازل شده است... ما پیش تر درباره ی این آیه سخن گفتیم که منظور از این آیه، همان است که ابن عباس توضیح داده است... این روایت را بخاری و دیگران نیز نقل کرده اند.
از طرفی، گروهی از نگارندگان سنّی و شیعه از یاران احمد بن حنبل و دیگران حدیثی را از پیامبر صلی الله علیه و آله این گونه نقل کرده اند؛ هنگامی که این آیه نازل شد، مردم گفتند: ای رسول خدا! اینان چه کسانی هستند؟
پیامبر فرمود:
علی و فاطمة و ابناهما؛
علی، فاطمه، و دو فرزند آن ها.
این حدیث به اتّفاقِ نظر اهل معرفت دروغ است! (4)
ابن تیمیّه در جای جای کتاب منهاج السنة تکرار می کند که این حدیث دروغ است و این آیه در سوره ی شورا آمده، که این سوره ی مکّی است و علی در مدینه با فاطمه ازدواج کرده است و آن تفسیری که در صحیح بخاری و مسلم آمده با این حدیث تناقض دارد.
آن گاه می نویسد: از ابن عباس درباره ی آیه ی مودّت پرسیدند.... و پس از پاسخ ابن عباس می نویسد: خداوند نفرمود: «إلا المودّة للقربی» و نفرمود: «المودّة لذوی القربی» آن سان که در آیه ی خمس فرموده است و از طرفی، پیامبر اجر و پاداشی برای تبلیغ رسالت پروردگار خویش از مردم نخواست؛ بلکه اجر و پاداش او به عهده ی خداوند بود. از سوی دیگر، واژه ی «القربی» با الف و لام تعریف آمده. پس باید مراد از «قربی» نزد مخاطبان معلوم باشد.
ابن تیمیّه می افزاید: ما پیش تر گفتیم هنگامی که این آیه نازل شد، نه حسن و نه حسین آفریده شده بودند و نه علی با فاطمه ازدواج کرده بود؛ بنابراین، قربی و خویشاوندان مورد خطاب و شناخته شده پیامبر نمی تواند اینان باشند؛ برخلاف قربی و خویشاوندانی که پیش روی پیامبر بودند و نزد مردم شناخته شده و معلوم بودند. (5)

آیه ی مودّت و شبهه های دیگر

عالمان دیگری از اهل سنّت نیز اشکال هایی پیرامون این آیه مطرح کرده اند.
ابن حجر عسقلانی در کتاب الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشّاف به این آیه اشکال کرده که این حدیث معارض دارد. وی می نویسد: این حدیث با روایتی که از جهت اعتبار برتر است، معارضه دارد، همان حدیثی که در صحیح بخاری آمده است... . (6)
وی در فتح الباری می افزاید: مویّد دیدگاه ما این است که این سوره در مکه نازل شده است. (7)
ابن کثیر نیز در این باره اظهار نظر کرده است. وی می نویسد:
این که بگوییم این آیه در مدینه نازل شده بعید است؛ زیرا که این سوره مکّی است و در آن زمان فاطمه علیها السلام فرزندی نداشته است؛ زیرا با علی علیه السلام ازدواج نکرده بود؛ بلکه ازدواج آن ها در سال دوم هجری پس از جنگ بدر انجام شد. حقیقت این است که تفسیر این آیه همان گونه است که حبر (دانشمند) امت ابن عباس تفسیر کرده است... . (8)
قسطلانی در این باره می نویسد:
این آیه مکّی است و در آن زمان فاطمه علیها السلام اصلاً فرزند نداشت؛ زیرا که با علی علیه السلام پس از جنگ بدر در سال دوم هجری ازدواج کرد. بنابراین، تفسیر آیه به همان تفسیری که حبر (دانشمند) امت و ترجمان قرآن؛ یعنی ابن عباس گفته صحیح تر و شایسته تر است. (9)
شوکانی در این مورد فقط به معارضه بسنده کرده و حدیث طاووس از ابن عباس را ترجیح داده است. (10)
ابن روزبهان نیز در این باره اظهار نظر کرده و گفته است: ظاهر آیه با توجه به این معنا شامل تمامی خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله می شود. (11)
عبدالعزیز دهلوی توضیح بیشتری در این باره داده که حاصل کلام وی چنین است:
گرچه این حدیث را احمد بن حنبل و طبرانی از ابن عباس نقل کرده اند؛ ولی بیشتر محدّثان آن را تضعیف کرده اند؛ چرا که تمامی سوره ی شورا در مکه نازل شده است و در آن موقع حسن و حسین متولد نشده بودند و علی پس از آن با فاطمه ازدواج کرده است... از طرفی برخی از راویانِ حدیث، از شیعیان غالی هستند؛ گرچه محدّثان آنان را به راستگویی توصیف کرده اند. گمان قوی این است که راوی دروغ نگفته است؛ بلکه فقط حدیث را نقل به معنا کرده است؛ چرا که در متن حدیث «اهل بیتی» آمده است. از این رو شیعیان آنان را به چهار نفر مخصوص کرده اند... این معنایی که ذکر شده مناسب شأن و مقام نبوّت نیست؛ بلکه از شأن اهل دنیا است. هم چنین این روایت با آیات بسیاری منافات دارد، آن جا که می فرماید:

(قُلْ مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ)؛(12)

بگو: هر گونه پاداشی که از شما خواستم، آن پاداش برای خودتان، پاداش من فقط بر عهده ی خداست.
بنابراین، اگر خاتم پیامبران خواهان اجر و پاداش بود، لازم می آمد که جایگاه وی از دیگر پیامبران پایین تر باشد و این برخلاف اجماع مسلمانان است. (13)
آن چه آوردیم شبهاتی است که از طرف بزرگان اهل سنت در این باره مطرح شده است. اینک به ترتیب، شبهه ها را پاسخ می دهیم.

1. مکی بودن سوره ی شورا و نبود حسنین علیهما السلام

شبهه ی نخست این بود که سوره ی شورا مکّی است و در آن زمان حسنین علیهما السلام متولد نشده بودند.
به نظر می رسد مهم ترین و اساسی ترین شبهه در این زمینه همین شبهه است. ما درباره ی این شبهه در دو محور بحث می کنیم:

محور نخست.

آیه ی مبارکه از دیدگاه روایات؛

محور دوم.

آیه ی مبارکه با قطع نظر از روایات.
درباره ی دیدگاه نخست می گوییم: با توجه روایت های مختلفی که درباره ی آیه ی مبارکه وارد شده؛ چه روایت هایی که آیه را به اهل بیت علیهم السلام تفسیر کرده اند، یا روایت هایی که گفته اند این آیه به جهت گفتار انصار نازل شده، در هر صورت آیه، مدنی است و در مدینه نازل شده است. از این رو گروهی از عالمان گفته اند: سوره ی شورا، مکّی است جز چند آیه از آن، که در مدینه نازل شده است.
قرطبی در این باره گوید: بنابر نظر حسن، عکرمه، عطاء و جابر، سوره ی شورا مکّی است. ابن عباس و قتاده می گویند: این سوره مکّی است جز چهار آیه از آن، که در مدینه نازل شده است و آیه ی مودّت در زمره ی این آیه های چهارگانه است. (14)
ابوحیّان در این باره می نویسد: ابن عباس می گوید: سوره ی شورا مکّی است، مگر چهار آیه از آن؛ از آیه ی مودّت تا پایان چهارمین آیه، در مدینه نازل شده است. (15)
شوکانی نیز می نویسد: از ابن عباس و قتاده روایت شده که سوره ی شورا مکّی است، مگر چهار آیه از آن- از جمله آیه ی مودّت- که در مدینه نازل شده است. (16)
آلوسی در تفسیر روح المعانی می نویسد: در البحر المحیط آمده است که سوره ی شورا مکّی است، جز چهار آیه از آن، از آیه ی مودّت تا پایان چهارمین آیه.
اما مقاتل گوید: در این سوره آیاتی مدنی است؛ آیه ای خداوند متعال می فرماید: (ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللهُ عِبادَهُ) و برخی از مفسّران آیه (أم یَقُولُونَ افتَری) را استثناء کرده اند؛ البته جایز است به اعتبار اغلب، اطلاق آورده شود. (17)
ما از گفتار علما در این باره به همین مقدار بسنده می کنیم. البته وجود آیه های مدنی در سوره های مکّی و یا عکس آن بسیار است و در این باره هیچ فردی، اشکالی ندارد؛ از این رو، این شبهه به روشنی دفع می شود.
اینک بنابر محور دوم، با قطع نظر از روایات از این شبهه پاسخ می دهیم.
آیه ی مودّت بر لزوم «مودّت قربی»؛ یعنی خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله دلالت دارد و مخاطب آیه، مسلمانان هستند نه دیگران.
این لزوم از آیه به ذهن متبادر است که بسیاری از پیشوایان اهل سنّت به این تبادر اذعان و اعتراف کرده اند از جمله:
1. کرمانی؛ نگارنده الکواکب الدراری فی شرح صحیح بخاری.
2. عینی؛ نویسنده عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری.
وی در شرح حدیث طاووس می نویسد:
چکیده سخن ابن عباس این است که همه قریش خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله هستند و منظور آیه، بنی هاشم و نظیر آنان نیست؛ آن سان که ذهن انسان از سخن سعید بن جبیر چنین مطالبی را برداشت می کند.
اما این که گفتیم مخاطب این آیه مسلمانان هستند، از چند جهت می توان اثبات کرد، از جمله سیاق آیات است؛ چرا که خدای سبحان می فرماید:

(تَرَى الظَّالِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا کَسَبُوا وَ هُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذ?لِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ*ذلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ*أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً فَإِنْ یَشَأِ اللَّهُ یَخْتِمْ عَلَى قَلْبِکَ وَ یَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ*وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ یَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ‌*وَ یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ یَزِیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْکَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ)(18)

(در روز قیامت) ستمکاران را می بینی که از اعمالی که انجام داده اند، بسیار بیمناکند و همان را که مرتکب شده اند، بر آنان فرود می آید و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در باغ های سرسبز بهشت هستند، برای آنان هر چه را که بخواهند نزد پروردگارشان فراهم است، این همان فضل بزرگ است.
این است چیزی که خدا آن را به آن بندگانش که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، مژده می دهد. بگو: از شما [در برابر ابلاغ رسالتم] هیچ پاداشی جز مودّت نزدیکان [یعنی اهل بیتم] را نمی خواهم و هر کس کار نیکی کند، بر نیکی اش می افزاییم یقیناً خدا بسیار آمرزنده و عطاکننده پاداش فراوان، در برابر عمل اندک است.
بلکه [منافقان سبک مغز] می گویند: [در نزول آیه ی مودّت] بر خدا دروغ بسته است! پس اگر خدا بخواهد، بر دل تو مهر می نهد [تا از دروع بستن باز ایستی، ولی تو از دروغ بستن بر خدا منزهی، این تهمت بزرگ است که این بیماردلان بر تو می بندند] و خدا باطل را محو می کند و حق را با کلمات استوارش [و سخنان منطقی و مستدلش] پابرجا می سازد. به یقین او به نیّت ها و اسرار سینه ها داناست.
و اوست که توبه را از بندگانش می پذیرد و از گناهان در می گذرد و آن چه را انجام می دهید، می داند.
و درخواست کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، اجابت می کند و از فضل و احسانش برآنان می افزاید و برای کافران عذابی سخت خواهد بود.
همان گونه که ملاحظه می شود، آیه ی مودّت پس از

(ذلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)

آمده است.
شاید کسی بگوید: پس از آیه ی مودّت، این گونه آمده است: (أمْ یَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً).
در پاسخ وی می گوییم: منظور از این افراد، مشرکان نیستند، بلکه منظور کسانی هستند که به ظاهر مسلمان و در باطن منافق هستند.
بیان گر این معنا گفتار بعدی خداوند متعال است که می فرماید:

(وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ یَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ‌ ).

بنابراین، مخاطب آیه مشرکان نیستند؛ زیرا که واژه ی «توبه» در قرآن کریم جز درباره ی مسلمانان معصیت کار، به کار نرفته است.
اگر کسی بپرسد که آیا در مکه منافقان نیز در شمار مسلمانان بوده اند؟
در پاسخ وی می گویی: آری! در این زمینه به گفتار پژوهش گران درباره ی سوره ی مدّثر رجوع کنید و آن را با گفتار مفسران بسنجید. (19)
بنابرآن چه گفته شد، بر تمامی مسلمانان واجب است که به اقربا و خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله مهر بورزند و مودّت داشته باشند... .
به راستی آیا به دوست داشتن و مودّت عموها و عموزادگان پیامبر امر شده ایم؟!
به طور قطع درباره ی مشرکانِ آن ها چنین امری نرسیده است، اما درباره ی مؤمنانِ از خویشاوندان پیامبر، به هنگام نزول آیه یا پس از آن؛
برای آنان در آن زمان، در مکّه جایگاهی مشخص نبود... .
از این رو، منظور از خویشاوندان، علی علیه السلام است؛ چرا که شرک ورزان همواره بغض و کینه آن حضرت را در دل داشتند و با او به ستیز بر می خاستند. منافقان به او حسد می ورزیدند و عناد می کردند و مؤمنان، او را دوست می داشتند و به او مهر می ورزیدند.
ناگفته نماند که دو واژه ی «مودّت» و «یقترف» نشان گر همین معنا است.
پس از همه ی این مطالب، آن گاه که در مدینه از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره ی معنای واژه ی «قربی» در آیه ی مبارکه پرسیدند که منظور از اینان چه کسانی هستند؟ حضرتش فرمود:
علی و فاطمة و الحسن و الحسین؛
علی و فاطمة، حسن و حسین علیهم السلام.

2. پیامبر درخواست اجر نکرد

به راستی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از جانب خدای سبحان در برابر تبلیغ و رسالت خویش هیچ گونه پاداشی از مردم درخواست نکرد و همانا اجر و پاداش او بر خدا بود؛ آن سان پیامبر پیشین نیز همین گونه بودند. حضرت نوح علی نبینا و آله و علیه السلام به قوم خود چنین گفت:

(إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ‌* فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ‌* وَ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ‌)؛(20)

به راستی من برای شما پیامبری امین هستم. پس تقوای خدا پیشه کنید و از من اطاعت نمایید. من برای این دعوت، هیچ پاداشی نمی خواهم؛ پاداش من تنها بر پروردگار جهانیان است.
هود پیامبر علی نبینا و آله و علیه السلام نیز می گوید:

(یَا قَوْمِ لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى الَّذِی فَطَرَنِی أَ فَلاَ تَعْقِلُونَ‌)؛(21)

ای قوم من! من برای رسالت خویش از شما پاداشی نمی خواهم؛ پاداش من، تنها بر کسی است که مرا آفرید، آیا نمی اندیشید؟!
صالح پیامبر علی نبینا و آله و علیه السلام نیز به قوم خود چنین می گوید:

(إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ‌* فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ‌* وَ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ‌)؛(22)

به راستی من برای شما پیامبری امین هستم. پس تقوای خدا پیشه کنید و از من اطاعت کنید. من برای این دعوت، هیچ پاداشی نمی خواهم؛ پاداش من تنها بر پروردگار جهانیان است.
با توجه به این آیات، برخی از دانشمندان اهل سنّت پافشاری کرده اند که استثنا موجود در این آیات استثناء منقطع است و برخی دیگر مانند زمخشری و گروهی دیگر، جایز دانسته اند که استثناء هم می تواند متصل و هم منقطع باشد.
از سوی دیگر، پیامبر ما نیز همین گونه بودند که در ازای تبلیغ رسالت خویش از مردم اجر و پاداش درخواست نکردند؛ آن سان که در آیات متعددی به این مطلب اشاره شده است. آن جا که می فرماید:

(قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ‌* إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ‌)؛(23)

بگو: در برابر این رسالت پاداشی از شما نمی خواهم و من از متکلفان نیستم (و بیهوده سخن نمی گویم). این، فقط یادآوری برای جهانیان است.
در آیه ای دیگر می خوانیم:

(قُلْ مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیدٌ)؛(24)

بگو: هر پاداشی از شما خواسته ام برای خود شماست؛ پاداش من فقط بر خداوند است و او بر همه چیز گواه است.
در آیه ی دیگری نیز آمده است:

(قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شَاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلاً)؛(25)

بگو: من برای رسالت خویش از شما هیچ پاداشی نمی خواهم؛ مگر کسی که بخواهد راهی به سوی پروردگارش برگزیند.
شبهه ای که درباره ی این آیات مطرح است، همان استثناء است که مفسّران از شیعه و اهل سنّت به کیفیت های بسیاری از آن پاسخ داده اند؛ ولی در دو تفسیر خازن و خطیب شربینی به دو وجه از آن پاسخ داده شده است؛ لکن اگر این آیات با دقت بررسی گردد، روشن می شود که آیه هایی که درباره ی پیامبر ما صلی الله علیه و آله آمده بر چهار گونه است:

1. آیاتی که به عدم درخواست اجر مربوط می شود؛
2. آیاتی که شامل درخواست اجر می شود، ولی با واژه ی «لکم».
3. آیاتی که شامل عدم درخواست اجر می شود و از طرفی درخواست «گزینش راهی به سوی خدا» از روی اختیار می شود.
4. آیاتی که شامل درخواست اجر است و آن همان مودّت و مهرورزی به خویشاوندان است.

اکنون می پرسیم: به راستی ای انسان های منصف! چه تنافی میان این آیه ها وجود دارد؟
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در قبال تبلیغ رسالت خویش از مردم اجر و پاداشی درخواست نکرد و فقط به آن ها فرمود: «در این باره راهی به سوی خدا برگزینید» و آن «وظیفه ی شماست» و این وظیفه جز با مودّت و مهرورزی به اهل بیت علیهم السلام محقق نمی شود؛ از این رو در روایتی از اهل بیت علیهم السلام آمده است که فرمودند:
نحن السبیل؛ (26)
ما همان راه برگزیده شده هستیم.
آری، آنان همان راه ها به سوی خدا هستند؛ به ویژه «آن گاه که دنیا را هرج و مرج قرار گیرد، فتنه ها آشکار شوند و راه ها بسته شود» (27) در این هنگام اهل بیت علیهم السلام همان راه هستند.
معنای آیه ی کریمه در قرآن کریم همین است که گفتیم و لازمه های این دلیل بر کسی مخفی نیست. پس ای پژوهش گر حقایق! خوب این مطلب را بگیر و غنیمت بشمار و «با حکمت و موعظه نیکو به سوی راه پروردگارت فرا خوان و با آنان به نیکوترین روش استدلال و مناظره کن...» (28) و خداوند برای ما کافی است و او بهترین وکیل و حامی ماست.

2. چرا آیه نفرمود: «إلّا المودّة للقربی»؟

این شبهه را دهلوی و ابن تیمیّه مطرح کرده اند. جالب این که چنین شبهه ای از شخصی هم چون دهلوی بعید نیست؛ ولی از شخصی هم چون ابن تیمیّه که ادّعای فهم زبان عربی دارد، عجیب و شگفت آور است و ای کاش او در این باره به سخنان متخصّصان در فن زبان عربی مراجعه می کرد.
زمخشری در الکشّاف می نویسد:
در این آیه جایز است که استثنا متصل باشد؛ به این معنا که «لا اسألکم أجرا إلا هذا و هو أن تودّوا أهل قرابتی؛ من در مقابل رسالت خویش هیچ پاداشی از شما نمی خواهم مگر این که خویشان مرا دوست بدارید».
در واقع این اجر و پاداشی نیست، زیرا که خویشان او همان خویشان مردم نیز هستند؛ از این رو صله و مهرورزی به آن ها در مروّت و جوان مردی لازم است.
از طرفی، استثنا می تواند منقطع هم باشد؛ به این معنا که «لا أسألکم أجرا قطّ ولکنّنی أسألکم أن تودّوا قرابتی الّذین هم قرابتکم و لاتؤذوهم؛ من از شما درخواست هیچ اجر و پاداشی نمی کنم، ولی از شما می خواهم خویشان مرا که خویشان شما نیز هستند، دوست بدارید و آن ها را آزار ندهید».
زمخشری در ادامه با طرح یک پرسش می نویسد:
شاید کسی بپرسد: چرا گفته نشد: «إلّا مودّة القربی» یا «إلّا المودّة للقربی» و معنای «إلّا المودّة فی القربی» چیست؟
در پاسخ او می گویم: منظور این است که برای مودّت و مهرورزی مکان و جایگاهی قرار داده شده است؛ مثل این که بگویی: «لی فی آل فلان مودّة ولی فیهم هوی وحبّ شدید»؛ می خواهی بگویی: من فلان خاندان را دوست دارم و آنان، جایگاه و محل مهرورزی من هستند.
در این جا حرف «فی» صله برای مودّت نیست، همان گونه که «لام» در «إلّا المودة للقربی» صله است، بلکه حرف «فی» به واژه محذوفی متعلّق است که ظرف بدان متعلّق شده؛ مانند «المال فی الکیس؛ مال در کیسه است». آن چه که در جمله در تقدیر قرار گرفته، چنین است: مگر مودّتی که ثابت در قربی و متمکّن در آن هاست.
از طرفی، واژه ی «قربی» همانند واژه های «زلفی» و «بشری» مصدر و به معنای قرابت است و منظور از آن، اهل قربی و خویشاوندان است.
در روایتی آمده است: آن گاه که این آیه نازل شد، گفته شد: ای رسول خدا! خویشان شما که مهرورزی به آن ها برای ما لازم است چه کسانی هستند؟
فرمود:
علی و فاطمة و ابناهما؛
علی، فاطمه، و دو فرزند آن ها علیهم السلام.
روایتی که از علی علیه السلام نقل شده بیان گر همین معناست. آن جا که گوید: روزی به پیامبر شکوه کردم، که ای رسول خدا! مردم به من حسادت می کنند، پیامبر فرمود:
أما ترضی أن تکون رابع أربعة: أوّل من یدخل الجنّة أنا و أنت و الحسن و الحسین و أزواجنا عن أیماننا و شمائلنا و ذرّیتنا خلف أزواجنا؛ (29)
آیا راضی و خشنود نیستی که چهارمین نفر از این چهار نفر باشی؟ نخستین کسی که وارد بهشت می شود، من، تو، حسن، حسین علیهم السلام، همسران ما سمت راست و چپ ما هستند و فرزندان و ذریه ما پشت سر همسران ما وارد بهشت می شوند.
فخر رازی نیز به تقریر این سخن پرداخته و می نویسد:
صاحب الکشّاف سؤالی را مطرح کرده و گفته است که «چرا گفته نشد: «إلّا مودّة القربی» یا «إلّا المودّة للقربی» و معنای «إلّا المودّة فی القربی» چیست؟
آن گاه پاسخ داده که منظور این است که برای مودّت و مهرورزی مکان و جایگاهی قرار داده شده است، مثل این که بگویید: «لی فی آل فلان مودّة ولی فیهم هوی وحب شدید؛ می خواهی بگویی: من فلان خاندان را دوست دارم و آنان جایگاه و محل مهرورزی هستند». (30)
ابوحیان نیز به این مطلب اشاره کرده و آن را نیکو شمرده است. (31)
نیشابوری نیز گوید: آن گاه خداوند متعال به پیامبرش چنین فرمان داد که بگوید: «من» در ازای این تبلیغ «از شما هیچ اجر و پاداشی درخواست نمی کنم جز مودّت و مهرورزی بر خویشاوندان» که این مودّت بر آن ها ثابت است؛ یعنی آن ها را جایگاه و محل استقرار مودّت خویش قرار دهید؛ از این رو نفرمود: «مودّة القربی» و یا «المودّة القربی».
گفتنی است که واژه «القربی» مصدر و به معنای قرابت است؛
یعنی در اهل قربی و در حق آن ها. (32)
ابوالسعود نیز در این باره اظهار نظر کرده است. وی پس از آن که استثنا در آیه را استثنا متصل قرار داده می نویسد:
گفته شده استثنا در آیه منقطع است؛ بنابراین، معنای آیه چنین می شود: «من هرگز از شما هیچ اجر و پاداشی درخواست نمی کنم؛ ولی از شما درخواست مودّت بر خویشان را می خواهم».
وی در ادامه می نویسد: «فی القربی» بیان حال از مودّت است؛ یعنی مودّتی که در قربی ثابت و در اهل آن، یا در حقّ قرابت متمکّن و استوار است و واژه ی «قربی» همانند واژه «زلفی» مصدر و به معنای قرابت است. در روایتی آمده: آن گاه که این آیه نازل شد، به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گفته شد: ای رسول خدا! خویشان شما چه کسانی هستند؟ ... . (33)

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک: صفحه 26 و 27 از همین کتاب.
2. سوره ی انفال: آیه ی 41.
3. منهاج السنة: 25/4- 27.
4. همان: 562/4 و 563.
5. همان: 95/7- 103.
6. الکاف الشاف چاپ شده به همراه کتاب الکشّاف: 220/4.
7. فتح الباری، 458/8.
8. تفسیر القرآن العظیم: 101/4.
9. ارشاد الساری: 331/7.
10. فتح الغدیر: 537/4.
11. ابطال الباطل چاپ شده به همراه احقاق الحق: 20/3.
12. سوره ی سبأ: آیه ی 47.
13. تحفة اثنا عشریه: 205.
14. تفسیر قرطبی: 1/16.
15. البحر المحیط: 507/7.
16. فتح القدیر: 525/4.
17. روح المعانی: 10/25.
18. سوره ی شورا: آیه ی 26-22.
19. در این باره می توانید به تفسیرهای قرآنی شیعه و اهل سنّت مراجعه کنید؛ به ویژه در تفسیر سوره ی مدثر، همان سوره ای که در نزد همه مفسران اهل سنّت، مکّی است.
20. سوره ی شعراء: آیه ی 107-109.
21. سوره ی هود: آیه ی 51.
22. سوره ی شعراء: آیه های 143- 145.
23. سوره ی ص: آیه های 86 و 87.
24. سوره ی سبأ: آیه ی 47.
25. سوره ی فرقان: آیه ی 57.
26. ینابیع المودة: 22 به نقل از فرائد السمطین.
27. مجمع الزوائد: 165/9.
28. سوره ی نحل: آیه ی 125.
29. الکشّاف: 219/4- 220.
30. التفسیر الکبیر: 167/27.
31. البحر المحیط: 516/7.
32. تفسیر نیشابوری: چاپ شده در حاشیه تفسیر طبری: 33/25.
33. تفسیر ابی السعود: 30/8. برای آگاهی بیشتر در این زمینه می توان به تفسیرهای بیضاوی، نسفی، شربینی و دیگر تفسیرهای اهل سنت مراجعه کرد.

منبع مقاله: حسینی میلانی، آیت الله سید علی؛ (1390)، مهرورزی به اهل بیت (ع) از دیدگاه قرآن و سنت: نگاهی به تفسیر آیه ی مودت، قم: هیئت تحریریه انتشارات الحقایق، چاپ دوم.