ابلاغیه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از آن حیث که عملکرد اقتصادی انقلاب اسلامی ایران را تئوریزه کرده و در واقع مسیر آینده را برای ما به تصویر کشیده است بسیار حائز اهمیت است. این اهمیت از آنجا ضرورتش دو چندان می‌شود که بدانیم در اقتصاد تا حدودی جامعه به وفاق ملی دست می‌یابد. به‌طوریکه موضوعاتی که از اهمیت بیشتری برخوردار است و شاه کلید اصلی در اقتصاد ایران است در صدر فعالیت‌ها قرار می‌گیرد و انرژی اقتصادی مصروف آن بخش‌ها می‌شود. تردیدی نیست که ابلاغیه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی همگان را در اصول به یک وحدت رویه دعوت می‌کند و دعواهایی که تاکنون سیاستگذاران و اقتصاددانان در انتخاب مسیر داشتند و حقیقتا هم امکانات فکری و مادی جامعه را سخت به خود مشغول می‌کرد ساماندهی می‌کند.
البته می‌توان لیستی بلند بالا از مزایا و محاسن این ابلاغیه تهیه کرد و در سجایای آن سخن راند.اما از هم‌‌اکنون باید از دو آسیب که امکان دارد این ابلاغیه دچار آنها شود مراقبت کرد تا نتیجه این سیاست‌ها دچار عاقبت فرمان هشت ماده‌ای مبارزه با فساد اقتصادی نشود.

1 - در اردیبهشت سال 1380 رهبر معظم انقلاب فرمانی صادر کردند که در آن همه ارکان نظام مکلف به مبارزه همه‌جانبه با فساد اقتصادی شدند. در آن ایام در ابتدا استقبال وسیعی از آن فرمایشات شد و سران قوا وتمام اجزای نظام با اشتیاق این فرمان را بارها مرور کردند و سناریوهای متعددی را برای تحقق فرمایشات رهبری تبیین نمودند حتی از ابعاد مختلفی به این موضوع پرداختند و اقداماتی نیز در این راستا انجام دادند. اما با مرور زمان این موج فروکش کرد و آهسته آهسته از ذهن‌ها فاصله گرفت و فقط هم‌‌اکنون در سالگرد ابلاغ فرمان هشت ماده‌ای ایشان، مطالبی در رسانه‌ها بیان می‌شود وچند روزی تنور آن داغ می‌شود و بازمجددا روز از نو، روزی از نو. بااینکه همگان می‌دانند که مبارزه با فساد چقدر مهم است با این حال معلوم نیست چرا عزمی وجود ندارد که پنجه در پنجه آن بیندازد.
2 - مبارزه با فساد اقتصادی از ضروریات و بدیهیات یک سیستم حکومتی است و بی‌شک هیچ کس حاضر به وجود فساد و رخنه کردن آن در اقتصاد نیست اما چرا با وجود اینکه مبارزه با فساد مثل روز برهمگان روشن است باز هم نتیجه رضایت بخش نبوده است. آسیب‌شناسی عملکرد اجرای فرمان هشت ماده‌ای مقام معظم رهبری و ضرورت بررسی کاستی‌های اجرای این فرمان ما را کمک می‌کند تا در اجرای سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی انتخاب درست داشته باشیم و مسیر حرکت را به گونه‌ای طراحی کنیم که به سرعت آثار مثبت آن را ببینیم. لزوم آسیب‌شناسی مسیر مبارزه با مفاسد مهم‌ترین مسئله در تحقق اهداف سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی است. برخورد شعاری و شعارزدگی از سوی مسئولان و در نتیجه عدم انجام اقدام قاطع و ملموس در این عرصه به گونه‌ای که مردم طعم اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را نچشند از بارزترین آسیب‌هاست.

به هر صورت اجرای اقتصاد مقاومتی، قطعا ملزومات خاصی را می طلبد که عزم راسخ مسئولان کشورو باور آنها به اجرای آن اولین شرط آن است.و هماهنگی میان ارکان حکومتی و قوای سه گانه جهت تحقق مطلوب اجرای این سیاست‌ها شرط دوم آن است. تردیدی نیست که یکی از اصلی‌ترین دلایل عدم تحقق مبارزه بافساد اقتصادی همین ناهماهنگی بین مسئولان بود. لزوم شفاف‌سازی حوزه وظایف و اختیار مسئولان اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، پرهیز از موازی‌کاری و همچنین شفافیت عملکرد آنها بستر بسیار مناسبی را برای شکوفایی اجرای این سیاست‌ها فراهم می‌کند. بنابراین تعریف ساختارهای مطلوب و تقویت و قاطعیت در اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از اولویت‌های موفقیت این سیاست است. در پایان بدیهی است هر نظام برای اینکه بتواند اعتماد عمومی را جلب کند به یک ساختار قدرتمند نظارتی نیازمند است،تا سیاست‌ها و نحوی اجرا را رصد کند و در صورت انحراف یا کاستی آن موضوع را گوشزد کند.
البته برخی قدرت‌طلبان و انحصارطلبان هوشمندانه گلوگاه‌های این نظارت‌ها را آلوده می‌کنند و در حقیقت این ساختار را دور می‌زنند که در این مورد باید بجد دلسوزان به آن توجه جدی نمایند که مسیر به انحراف نرود.اقصاد مقاومتی چراغ راه آینده ماست. تجربه 34 ساله ما را به این فهم رسانده است.این چراغ را با سطحی‌نگری و شعارزدگی به بیراه نکشانیم.
منبع مقاله : تهران امروز

/ج