رهبری و راهبرد اقتصاد مقاومتی
در بهمن ماه سال جاری (1392) سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از جانب رهبر معظم انقلاب به روسای قوای سهگانه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد، از آن جا که مطابق اصل 110 قانون اساسی تعیین سیاستهای کلی نظام از
نویسنده:سید محمد جوادی
در بهمن ماه سال جاری (1392) سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از جانب رهبر معظم انقلاب به روسای قوای سهگانه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد، از آن جا که مطابق اصل 110 قانون اساسی تعیین سیاستهای کلی نظام از وظایف رهبری است، این موضوع امر بدیع و تازهای به حساب نمیآید، لیکن آنچه که سیاستهای اخیر را شایسته دقت و عنایت مضاعفی میکند، مضمون و محتوای این سیاستهاست که بایستی بیش از پیش مدنظر مردم و به ویژه مسئولین قرار گیرد.
«اقتصاد مقاومتی» عبارتی - و اکنون دیگر گفتمانی - است که نخستینبار رهبری معظم انقلاب خود شخصا مبدع آن بوده و آن را وارد ادبیات سیاسی - اقتصادی کشور نمودهاند، و بسان ترجیعبندی خصوصا در یک سال اخیر آن را مکرر بیان فرموده و به تبیین و تشریح مولفههای خاص آن پرداختهاند. سیاستهایی که با راهبرد «حفظ دستاوردهای کشور در زمینههای مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانوناساسی و سند چشمانداز بیست ساله» تدوین و ابلاغ شدهاند، و علاوه بر آرمانهای متعالی، اهدافی اقتصادی نظیر غلبه بر مشکلات اقتصادی موجود و واداشتن دشمنی که با «تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایی کرده» به شکست و عقبنشینی با تکیه بر «الگوی اقتصاد بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی»، و عینیت بخشیدن «اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالتبنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو» را نیز مدنظر دارد.
ایشان همواره به مثابه دیدهبانی حکیم و نکتهسنج و سکانداری شایسته و توانمند کشتی عظیم انقلاب را راهبری کرده و آن را از طوفانهای صعب و متعددی که طی بیش از دو دهه گذشته بر سر راه این انقلاب الهی وجود داشته به سلامت عبور دادهاند، و با رصد هوشمندانه و دقیق و همهجانبه و به موقع شرایط و اوضاع کشور، و لحاظ آرمانها و اهداف والای انقلاب، و همچنین درک عمیق از فرصتها و چالشهای پیش روی نظام، به تبیین نیازها و ضرورتها و اولویتهای نظام پرداخته و در راستای به حداقل رساندن آسیبها و تهدیدها، و نیز بهرهگیری حداکثری از امکانات و فرصتها نسخه شفابخش پیچیده و رهنمودهایی اساسی ارائه فرمودهاند.
کمتر کسی است در این کشور که حداقل درکی از یکی از حوزههای دانش و فناوری داشته باشد و نقش بیبدیل سکاندار انقلاب را در رقم خوردن جایگاه فعلی کشور در حوزه علم و فناوری انکار نماید. اهتمام جدی ایشان به پیشرفتهای فزاینده در حوزههای استراتژیک علمی و حمایت قاطعانه از محققان و دانشمندان این عرصهها، و تأکید مکرر ایشان بر تداوم پرشتاب این مسیر تا حصول خودکفایی کامل در این عرصهها، برای کمتر منصفی جای تردید باقی گذاشته است. حمایت تمام قد ایشان از دستیابی به فناوری راهبردی هستهای تا عالیترین سطوح آن و تأکید مجدّانه بر احقاق کلیه حقوق ملت در این عرصه، تنها یک نمونه از عنایات تعیینکننده ایشان در حصول این دستاورد علمی است که به سبب بحثهای خاص پیرامون موضوع هستهای بیش از سایر حوزهها مورد توجه عموم قرار گرفته، و گرنه چتر حمایتهای قاطعانه و دلسوزانه ایشان در همه حوزههای علمی و به ویژه فناوریهای نوین و دانشهای بنیادین گسترده و فراگیر است، که بازنمایی نقش ایشان در حصول این موفقیتهای چشمگیر در ساحتهای مختلف علوم، به عهده رسانهها میباشد. و نه تنها علوم، که عرصههای گوناگون فرهنگ نیز مشمول توجهات خاص ایشان بوده است.
در سالهای اخیر، اما به موازات چنین عنایت اصیلی به پیشرفتهای علمی و فرهنگی، موضوع تعیینکننده دیگری نیز در دایره توجهات ایشان قرار گرفته و بخش زیادی از دغدغهها و رهنمودهای ایشان را به خود اختصاص داده است؛ اقتصاد و جایگاه تعیینکننده آن در حیات بشری البته هرگز در نظام اسلامی و منظومه فکری رهبرانش مغفول واقع نشده، چه این که مکتب انسانساز اسلام هم در این حوزه سکوت نکرده و نسبت به آن بیتفاوت نبوده است، و صرفنظر از آیات متعددی در کلامالله که ناظر به این موضوع میباشد، بخش معظمی از دستورات و احکام فقهی نیز در ربط و نسبت با اقتصاد و مفاهیم همبسته با آن سامان یافته است. لیکن سرّ توجه ویژهتر مقام معظم رهبری طی سالهای اخیر به این حوزه راهبردی، علاوه بر ضرورتهای عام که در همه زمانها و برای تمام حکومتها و نظامهای سیاسی صادق است، ارتباط وثیقی است که این موضوع با تحقق آرمانهای کلان نظام پیدا کرده، و نقش کلیدیای است که اقتصاد در نحوه مواجهه نظام سلطه با نظام اسلامی بازی میکند. در واقع پس از ناکامیهای متعدد دشمنان قسمخورده انقلاب در جبهههای نظامی و علمی، و سرخوردگی آنان از کارآمدی حربههایی نظیر تهدید و حمله نظامی، ترورهای کور، تحریمهای اقتصادی، بهرهگیری از پتانسیل اپوزیسیون مزدور درون نظام به ویژه در آشوبها و ناآرامیهایی نظیر دو فتنه 78 در کوی دانشگاه و فتنه آمریکایی - اسرائیلی 88، تحریمهای گسترده علمی و... آنان به این جمعبندی رسیدند که تنها روزنهای که میتوان از طریق آن نظام اسلامی را با چالش مواجه کرد، حوزه اقتصاد و معیشت شهروندان است، از این رو با تمرکز بر این خاکریز اساسی درصدد برآمدند که ناکامیهای گذشته را جبران، و اهداف خویش را در این جبهه دنبال نمایند، که مزاحمتها و شرارتهای سالهای اخیر از آن جملهاند. با وجود این، تحرکات و نیات شوم نظام سلطه از نگاه ژرف دیدهبان انقلاب دور نماند و پیش از آن که به سرانجام مطلوبی برسد با هشدارهای به موقع ایشان خنثی، و تا حد زیادی با ناکامی روبرو شد. از اینروست که شاهدیم رهبر فرزانه انقلاب در ادامه سنت حسنهای که خود پایهگذار آن بودهاند و برای هر سال به اقتضای ضرورتها و اولویتهای اصیلی که میبایست مورد توجه بیشتری قرار بگیرد شعارهای خاصی تعیین کردهاند، در سالهای اخیر شعارهای ایشان معطوف به ضرورتها و اولویتهای اقتصادی بوده، تا اهمیت این مباحث هم برای مردم و هم برای مسئولین بیشتر بازنمایی شده و عزم ملی و اراده یکپارچهای آن مفهوم خاص را تحقق بخشد، این البته به تصریح خود ایشان اصلا به این معنی نیست که این شعارها در سالها و زمانهای بعد دیگر در دستور کار نباشد، لیکن به منظور آن است که در آن سال خاص اهتمام ویژهای نسبت به آن صورت گیرد، ورنه همه این مفاهیم حلقههای یک زنجیر واحد را میمانند که ربط و نسبت دوجانبه و چندجانبهشان آنها را در منظومه مذکور معنیدار میسازد.
ژرفاندیشی مقام معظم رهبری و تشخیص دقیق ایشان در تعیین ضرورتها و انتخاب حکیمانه راهبردها، همواره در نظر خبرگان حوزههای مختلف علوم شگفتیآفرین و تحسینکننده بوده، ضمن این که پیشتازی ایشان را در این عرصهها مبرهن ساخته است؛ توضیح آن که اغلب در خصوص مفاهیمی که ایشان مطرح ساختهاند، هنوز بسیاری از مسئولین و حتی اساتید و متخصصان آن حوزه در تبیین و کالبدشکافی اولیات آن مانده و بعضا از الفبای آن فراتر نرفتهاند، که ایشان عنوان دیگری را برجسته ساخته و حتی گاه تبیین و تفسیر آن را نیز به انجام رساندهاند. بارزترین نمونه آن هم سرعت کند سیاستگذاری پیرامون آن مفاهیم در نهادهای سیاستگذار، و کندتر از آن اجرایی و عملیاتی نمودن آنها در سالهای اخیر بوده است، به نحوی که حتی در برخی مواقع سیاستگذاریها تقریبا تا نزدیکیهای سال بعد به طول انجامیده البته این به هیچ عنوان به معنی انتظار شتابزدگی در تدوین سیاستگذاریهای کلان نیست، همچنانی که نمیتوان منکر اطاله بیش از حد زمان این امر در واقعیت موجود شد! چرا که گاهی به نظر میرسد با پایان یافتن سالهای موسوم به آن عناوین و مفاهیم، فرآیندهای فوق نیز تا حدود زیادی متوقف و به فراموشی سپرده شده، و احیانا امکانات و توجهات معطوف مفهوم جدیدی شده که رهبری در سال جدید مطرح کردهاند!
واقعیت آن است که علیرغم توجه ویژه و تأکید مکرر رهبر معظم انقلاب بر این مفاهیم و اولویتها، ضرورتهای آن، چنانکه بایسته و شایسته است از سوی برخی مسئولین مورد عنایت واقع نشده، و اگر هم بوده لااقل اهتمامی جدی و درخور اهمیت آن صورت نگرفته، گواه آن هم ضعفها و کاستیهایی است که همچنان در این عرصهها شاهد آن میباشیم. متأسفانه این ضرورتها و اولویتها در منظر برخی صرفا در حد یک شعار تبلیغاتی تقلیل یافته، و از این رو بیشترین کاری هم که در خصوص آن صورت گرفته، در همان حد تبلیغات باقی مانده و از آن فراتر نرفته است؛ مثلا تعداد بنرها و پارچهنوشتهها و همایشهای عمدتا بیحاصلی که در سال «اصلاح الگوی مصرف» برای یادآوری عنوان سال تهیه شد، به روشنی حاکی از آن بود که پیام اصلی این عبارت تا چه اندازه مغفول واقع شده، یا توجه به «تولید ملی» که گویی با اتمام سال 91 دیگر موضوعیتی ندارد و اگر مثلا در سال گذشته محدودیتهایی برای تبلیغ و استفاده از کالاهای خارجی اعمال میشد، این محدودیتها با پایان یافتن سال موسوم به «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»، دیگر چندان محلی از اعراب ندارد!
تأسفآورتر آن که برخی چنین میپندارند که این راهبردها و اسناد بالادستیای که مبنای آنها میباشد - نظیر سیاستهای کلی اصل 44، بحث تولید علم، سند چشمانداز، و...- صرفا بیان انتظارات و ایدهآلهای نظام است که شکلی دستوری و آمرانه به خود گرفته است، حال آن که تدوین چنین سیاستهایی مبتنی بر یک پشتوانه عظیم معرفتی و مطالعاتی بوده و عملیاتی و کاربردی بودن آن مورد وثوق کارشناسان خبره و متخصصان فن میباشد، حتی گزینش واژهها برای متن مکتوب آنها نیز با دقتنظر و وسواس خاصی صورت پذیرفته است. و اگر تاکنون پیشرفت محسوسی در این حوزه حاصل نشده، نه به سبب انتزاعی بودن یا احیانا بلندپروازانه بودن سیاستهای مذکور، که به جهت نبود عزم و مجاهدتی در حد و اندازه این برنامهها میباشد.
پس چنین دقتی از سوی عالیترین شخصیت نظام اقتضای آن دارد که مسئولین و عموم مردم هم توجه جدیتر و عمیقتری به افقهای ترسیم شده از جانب رهبری عالیمقام نظام داشته باشند، و از فاصله زیادی که در پیگیری این آرمانها بین ایشان و رهبری نظام است کاسته، و با افزودن بر سرعت گامهای خویش همگام و همسو با رهبری در این مسیر طی طریق نمایند، که تنها چنین عنایتی سبب حصول نتایج مورد نظر این استراتژیها خواهد شد.
منبع مقاله : www.kayhan.ir
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}