نویسنده: سید مجتبی نعیمی




 


رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی‌شان، سال 93 را به عنوان « اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی » نام‌گذاری کردند. همان‌طور که واضح است، هدف اصلی نهفته در این عنوان آن است که مردم کشورمان به همراه مدیران ادارات و سازمان‌ها باید در جهت اعتلای کشور، خصوصا در زمینه‌های اقتصادی و فرهنگی تلاش کنند.
از آنجا که به قول حضرت حافظ «چو عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»، تحقق این چشم‌انداز ظاهراً سهل، دارای ابعاد پیچیده‌ای‌ست که لازم است هرکدام از آنها بررسی شود. چون در صورت عدم بررسی این ابعاد، نمی‌توانیم امید چندانی به تحقق اهداف پیش‌بینی شده داشته باشیم.
یکی از مسائلی که در پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب وجود دارد و باید به آن توجه کرد آن است که در بین عزم ملی مردم برای بازسازی اقتصادی و فرهنگی کشور و مدیریت جهادی مسئولان کشور، کدامیک دارای اولویت است؟ به عبارت دیگر، برای تحقق اهداف پیام نوروزی رهبر انقلاب آیا باید گام اول را مردم بردارند یا مسئولین؟
آنچه بدیهی‌ست این است که اولاً کشور ما در حوزه‌های اقتصادی و فرهنگی در خلاء یا نقطه‌ی صفر قرار ندارد و به قول رهبر انقلاب، با مجموعه فعالیت‌هایی که در 35 سال اخیر در بخش‌های گوناگون کشور انجام گرفته است، ایران اسلامی ما در آستانه‌ی تبدیل شدن به قدرت بین‌المللی‌ قرار دارد.
ثانیاً چه مردم ما و چه مسئولین ما، در قدم اول فعالیت اقتصادی قرار ندارند. بلکه در حال حاضر، بسیاری از کارهای اقتصادی کشور در دست مردم بوده و در بخش فرهنگ، اصلی‌ترین تولیدات را همین مردم و جوانان انجام داده‌اند. جوانانی که تلاش‌های‌شان، در حرم رضوی مورد اشاره‌ی رهبر انقلاب هم قرار گرفت. همچنین مدیریت فرهنگی و اقتصادی هم که قاعدتاً در رأس کارها قرار دارند.
در نتیجه، عزم ملی و مدیریت جهادی در اقتصاد و فرهنگ و سایر بخش‌های ایران اسلامی پدیده‌ای نیست که در کشور ما تازگی داشته باشد. اما نیازهای کشور به ما می‌گوید که اولاً عزم ملی و مدیریت جهادی را باید بر سایر الگوهای فعالیتی برتری داد و ثانیاً اقتصاد و فرهنگ را باید بیشتر از پیش مورد توجه قرار داد.
اما نکته‌ای که این وسط وجود دارد آن است که اعتلای کشور، در گرو پیوند خوردن و هم‌افزایی عزم ملی و مدیریت جهادی‌ست. البته همین‌جا بگوییم که کشور ما حتی در این مقوله نیز در گام اول قرار ندارد. بدیهی‌ست بسیاری از اعمال صورت گرفته، محصول همین پیوند است. ولی باید دو نکته را در جهت قوت بیشتر این پیوند مدنظر داشت:
نکته‌ی اول اینکه لازم است تا عزم ملی و مدیریت جهادی را از آنچه که هست به قله‌های فراتری برسانیم و پیوند این دو را محکم‌تر و کاربردی‌تر از حال بسازیم. و نکته‌ی دوم که گویا مهمتر است این است که برای بهتر شدن همه‌ی آنچیزی که تا به حال گفتیم، احتیاج به حلقه‌ی واسطی‌ست که این حلقه‌ی واسطه، نخبگان کشور است.
نخبگان هوشیار و فعال که رصد کننده‌ی شرایط کشور هستند، منتقد نقایص حضور مردمی و فعالیت‌های مدیریتی هستند، تعیین‌کننده‌ی کیفیت حضور گروه‌های گوناگون هستند، ارائه دهنده‌ی راهکارهای عملی برای بخش‌های فرهنگی و اقتصادی هستند. و در کلام آخر، عامل پیوند قوی‌تر مردم و مسئولین بوده و پوشش دهنده‌ی فعالیت‌ها و مکان‌هایی باید باشند که شاید از دید مردم و مسئولین دور مانده یا توانایی حضور در آنجا را ندارند.