نویسنده: مجید بهمنی‏




 


مقام معظم رهبری همچون سال های گذشته با نگاهی کارشناسانه امسال را نیز به نام سال « اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی » نام گذاری نمودند .
هرچند، ملت مسلمان ایران در سال ۱۳۵۷ نهضت و انقلاب خود را بر پایه اقتصاد و معیشت و رفاه قرار نداد و مبنا را اقتصاد ندانست و انقلاب اسلامی را بر اساس اندیشه های الهی معمار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) بنیان گذاشته و پا در عرصه مبارزه با طاغوت نهاد، اما با مرور زمان و گذشت ایام و سیر انقلاب اسلامی این واقعیت روز به روز بیشتر از گذشته عیان شد که اقتصاد هرچند به عنوان زیر بنای انقلاب نبوده و نیست، اما به عنوان کلیدی‌ترین ابزار تداوم و حیات انقلاب اسلامی مطرح می باشد.
به بیانی دیگر می توان به صراحت عنوان نمود که ملت ایران در سی پنج سال پیش برای نان و مسکن و معیشت و رفاه دنیوی انقلاب نکردند اما باید اذعان نمود بدون اینان نیز نمی توان به آرمان های بلندی که انقلاب اسلامی برای رسیدن به آن تلاش می نماید؛ رسید. از این رو چندین سال است که بالاترین مقام رسمی و مذهبی کشور سال جدید را با اقتصاد گره زده‌اند.
نقشه راهی که مقام معظم رهبری در رسیدن به اقتصادی شکوفا و مترقی و بدون وابستگی بتواند ما را به آرمان های مترقی انقلاب اسلامی رهنمون سازد همان اقتصاد مقاومتی است. اقتصادی که با تکیه بر توانمندی های داخلی و ظرفیت های درونی کشور‎، با رویکردی دانش محور و تعامل صحیح با دنیای خارج بنیان گذاشته شده است.
سوال مهمی که می توان مطرح کرد این است که چگونه می توان به این اقتصاد رسید و بر این نقشه راه اطمینان نمود؟ این مطلب را مقام معظم رهبری به طور ظریف در تغییر نگاه مردم به چگونگی توانمندی های خود می دانند و این مهم دست نیافتنی نخواهد بود مگر نشاندن این مطلب در باورهای فرهنگی مردم مبنی بر اینکه ظرفیت ها و توانایی های مردمان این مرز بوم حد و مرز نمی شناسد لذا نقش مهم فرهنگ به عنوان یک اصل در کنار اقتصاد خود را نشان داده است.
سال هاست اقتصاد جهانی توسط امپریالیسم رسانه‌ای از طریق تغییر در نگاه فرهنگی مردمان کشورهای وارد کننده به ترغیب و تشویق آنان به مصرف گرایی و استفاده از محصولات و اجناس وارداتی شرکت های چند ملیتی توانسته است بر تمامی شئون مردمان این کره خاکی چنگ بیاندازد و در نتیجه تولیدات ناخالص ملی کشورها به سمت سود‌دهی هر چه بیشتر برای شرکت های چند ملیتی کشیده شد.
بنابراین برای اینکه بتوان کلید موفقیت‌های اقتصاد را در دست داشته باشیم باید آن را در امتداد فرهنگ بدانیم از این رو است که اهمیت و جایگاه و نقش فرهنگ در اقتصاد برجسته می گردد. لذا از آنجا که نقشه راهی که اکنون در اقتصاد جمهوری اسلامی توسط مقام معظم رهبری ابلاغ گردیده اقتصاد مقاومتی نام گرفته است باید برای عملی کردن این اقتصاد به مهمترین رکن این اقتصاد از باب فرهنگی که همان به باور رساندن واژه "می توانیم" در اعتقاد و ذهن نسل چهارم انقلاب توجه ویژه و خاص نمود و این مهم مستلزم داشتن عزمی بزرگ همراه با یک اراده ملی است که بایستی به منصه ظهور برسد.
عزم ملی یعنی صرف نمودن فعل خواستن در تک تک آحاد ملت که همچون یک انقلاب بزرگ مردمی که برای دستیابی به آن تمامی افراد بدون ملاحظه به خواسته ها و نیازهای شخصی در آن مشارکت دارند، نمود پیدا می‌کند. در این عزم ملی، منافع جامعه و مردم بر منافع شخصی، گروهی و حتی جناحی و حزبی اولویت خواهد داشت و در یک کلام منافع ملی و کلان بر منافع خرد و مقطعی ارجحیت پیدا خواهد کرد.
اما عزم ملی را نباید تنها در چند شعار و کلمات زیبا جستجو کرد و از انجا که ملت ایران تاکنون نشان داده است در پی تحقق آرمان‌های انقلاب‌اسلامی همیشه پیرو و مطیع اوامر رهبری بوده است ایشان با پرهیز از هرگونه شعار‌زدگی مدیریت جهادی را راهکار اصلی تبلور عزم ملی با بهره‌گیری از فرهنگ مردم برای تحقق اقتصاد مقاومتی دانستند.
مدیریت جهادی هرچند اصطلاحی جدید در ادبیات انقلابی ما نیست اما انصافا مدیریتی است که تنها در مقطع دفاع مقدس بارها با آن مواجه بوده‌ایم‌. مدیریتی که با ر هبری امام خمینی توانست به خوبی در مقطع دفاع مقدس کشور را از پرتگاه جنگ که استکبار جهانی ایران را به سمت ان کشانده بود نجات دهد و کارآیی خود را به خوبی نشان داده است. شاید بکار گیری واژه جهاد نشان و اشاره از یک واقعیت مهم باشد که امروز هم نوعی دیگری جنگ بر این انقلاب و کشور و مردم تحمیل شده است که بایستی همچون دفاع مقدس با یک مدیریت جهادی به مقابله و برخورد با آن پرداخت.
ولی مدیریت جهادی امروز را چگونه می توان دید و آن را تشریح نمود؟ آیا مدیریت جهادی را باید در بالا بردن هزینه‌ها و سختر نمودن سطح اصطکاک و رویارویی با مشکلات و دشمنان تفسیر نمود یا اینکه آن را به معنای بهره‌گیری از عقل، تدبیر و دانش و نرمش قهرمانانه به همراه پایداری بر اصول انقلاب در صحنه مقابله و جنگ اقتصادی و فرهنگی با دشمنان انقلاب بدانیم.
با دیدگاه فوق می توان بخشی از تفسیر مدیریت جهادی را در محورهای ذیل خلاصه کرد:

۱- نگاه کارشناسانه و مدبرانه به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم
۲- توجه به تولیدات داخلی و صادرات کالا
۳- شناسایی نیازهای ضروری و اساسی مردم در حوزه اقتصاد
۴- سوق دادن هدفمندی یارانه ها به سمت خدمات عمومی و ضروری مردم
۵- نگاه واقعگرایانه به اقتصاد جهانی و چگونگی نحوه تعامل با دنیای خارج و روابط کشورها
۶- شناسایی صحیح ظرفیت‌ها و توانمندی‌های موجود در کشور
۷- سرعت عمل لازم در حل و فصل موضوعات و مشکلات
۸- پرهیز از هرگونه شتاب زدگی در تصمیمات کلان
۹- بهره‌گیری صحیح و به موقع از ظرفیت ها و امکانات و پتانسیل های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در داخل کشور
۱۰- بهره‌گیری صحیح و مناسب از منابع در داخل کشور (حامل های انرژی و...)
۱۱- متناسب کردن قیمت ها با درآمد مردم
۱۲- بالا بردن هزینه های کالاهای تجملاتی وارداتی (خودروهای لوکس و...)
۱۳- توزیع عادلانه بر حسب نیاز در سطح کشور به منظور افزایش انگیزه در جهت حمایت از سیاست های اقتصادی
۱۴- ایجاد فرصت های برابر برای تمامی بنگاه های اقتصادی و سرمایه گذاران داخلی
۱۵- سوق دادن تمامی ابزار فرهنگی کشور و رسانه هایی داخلی در تبلیغ و تشویق مردم به مصرف صحیح محصولات و تولیدات داخلی
۱۶- بالا بردن ساعات بهره‌وری کار در سطح کشور ( ادارات و کارخانجات و ...)
۱۷- کاهش تعطیلات رسمی
۱۸- بالا بردن سرعت گردش سرمایه در کشور و توزیع تسهیلات بدون هرگونه قرطاس بازی اضافه
۱۹- بالا بردن اشراف کامل دستگاه های نظارتی و کنترلی بر اقتصاد کشور
۲۰- ایجاد فضای کامل امنیت اقتصادی برای سرمایه گذاران در اقتصاد داخلی
۲۱- ایجاد سیستم های جدید با حفظ پتانسیل و آمادگی قبلی در جهت حل معضلات و مشکلات پیش بینی نشده در موضوعات اقتصادی
۲۲- بالا بردن نقش بنگاه های خرد اقتصادی در داخل کشور در جهت افزایش تولید
۲۳- تصویب و تسهیل قوانین برای کارآفرینی و حمایت از تولیدات داخلی
۲۴- نگاه ویژه به مناطق محروم و کم برخوردار به منظور ایجاد و برقراری عدالت اجتماعی و بالا بردن انگیزه های حمایتی مردم
۲۵- ...