نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب



 
Weapons of mass destruction
جنگ افزارهایی که تعداد زیادی از افراد را از بین می برند، شهرها و زیرساخت های تعیین کننده را نابود می کنند، و محیط زیست طبیعی را بالقوه قابل سکونت می سازند. این اصطلاح را به طور کلی برای اشاره جمعی به سیستم های تسلیحاتی هسته ای، شیمیایی و میکروبی به کار می برند (ــ جنگ افزارهای شیمیایی؛ جنگ افزارهای میکروبی). این جنگ افزارها را با سرواژه ش.م.ر. (شیمیایی، میکروبی، رادیواکتیو) نیز می شناسند.
جنگ افزارهای هسته ای، مخرب ترین سلاح در بین این سه دسته جنگ افزارهای نابودی جمعی هستند. در واقع، برخی از پژوهشگران آن ها را یگانه جنگ افزارهای راستین نابودی جمعی می دانند. این جنگ افزارها برای ایجاد قدرت انفجاری معادل چندین هزار کیلوگرم تی ان تی از شکافت یا همجوشی هسته ای استفاده می کنند. این جنگ افزارها بسته به قدرت انفجاری شان توانایی نابودساختن هر چیزی را در شعاع ده تا بیست کیلومتری محل دقیق انفجار دارند.
جنگ افزارهای شیمیایی شهرها و زیرساخت های مهم را از بین نمی برند ولی از خواص سمی مواد شیمیایی ساخته بشر مانند سارین، وی ایکس و تابون برای کشتن و درمانده ساختن انسان ها استفاده می کنند. به همین ترتیب، جنگ افزارهای میکروبی با منتشر ساختن ریزارگانیسم ها (و ویروس ها)ی تبدیل شده به سلاح، مانند آبله، سیاه زخم و طاعون جوندگان در هوا انسان را می کشند. این ریزارگانیسم ها به مجردی که از طریق دستگاه تنفس وارد بدن می شوند تکثیر می گردند و موجب عفونت و مرگ می شوند. جنگ افزارهای پرتوزا را نیز گاه جزو جنگ افزارهای نابودی جمعی به شمار می آورند. در این جنگ افزارها که به اصطلاح «بمب کثیف» خوانده می شوند از ماده منفجره جا افتاده ای چون تی ان تی یا دینامیت در کنار مواد پرتو زا استفاده می شود. این بمب ها به مجرد انفجار، ماده پرتوزا را در پیرامون محل انفجار پخش می کنند و محیط زیست و هر کس را که با آن در تماس قرار می گیرد آلوده می سازند. قدرت نابودکنندگی این جنگ افزارها هم از قدرت انفجاری سلاح و هم از توانایی ماده پرتوزا برای ایجاد سرطان و دیگر بیماری های بلندمدت در انسان ها ناشی می شود. طبقه بندی «بمب های کثیف» در زمره جنگ افزارهای نابودی جمعی هنوز مورد مناقشه است. برای کشتن هزاران نفر به مقدار زیادی ماده پرتوزا نیاز است و با توجه به سطوح پرتوزایی آن ها، جابه جا کردن این مقدار مواد پرتوزا بسیار دشوار است. در نتیجه، این جنگ افزارها از نظر قدرت مرگ آوری ضعیف ترند و مناسب تر است که آن ها را جزو جنگ افزارهای متعارف به شمار آوریم.
نامزد دیگر برای قرارگرفتن در زمره جنگ افزارهای نابودی جمعی، بمب هایی که از تزریق سوخت در هوا تولید می شوند و بمب های خوشه ای هستند. بی گمان این جنگ افزارها برای جان و مال انسان ها بسیار مخرب اند ولی به دو دلیل باید در برابر تلقی آن ها به منزله جنگ افزارهای نابودی جمعی مقاومت کنیم. دلیل نخست این است که قطع نظر از قدرت نابودکنندگی جنگ افزارهای متعارف پیشرفته، وقتی نتایج انفجار یک بمب هسته ای را در نظر بگیریم اهمیت آن ها کم رنگ می شود. برای نمونه، جنگ افزارهای هسته ای که در پایان جنگ جهانی دوم بر فراز هیروشیما و ناگازاکی منفجر شدند در دو روز نخست بیش از 100،000 نفر را به کشتن دادند و طی ماه ها و سال های بعد تعداد بسیار بیش تری از افراد از بیماری هایی جان سپردند که ناشی از قرار گرفتن در معرض پرتوهای رادیواکتیو بود. وانگهی، بمب هیروشیما تقریباً 90 درصد یکی از بزرگ ترین شهرهای ژاپن را نابود کرد.
عواقب حملات صورت گرفته با جنگ افزارهای میکروبی نیز به همین اندازه تکان دهنده است. بر مبنای برخی برآوردها اگر یکصد کیلوگرم گرد سیاه زخم در ناحیه به مساحت 300 کیلومتر مربع منتشر شود می تواند بین یک تا سه میلیون نفر را به کشتن دهد. اما بر اساس برآورد سازمان جهانی بهداشت، همین میزان گرد سیاه زخم می تواند به مرگ 200،000 نفر و ناتوان شدن 250،000 نفر منجر شود. قطع نظر از تفاوت هایی که در برآوردهای موجود وجود دارد روشن است که خسارت های جنبی جنگ افزارهای نابودی جمعی به مراتب بیش تر از جنگ افزارهای متعارف است.
دلیل دیگر این که، جنگ افزارهای نابودی جمعی به راحتی قابل حمل اند و نسبتاً به سهولت می توان آن ها را پنهان کرد. بمبی هسته ای را که قادر به نابودسازی یک شهر متوسط باشد می توان در چمدان کوچکی حمل کرد. در حمله با گاز سارین که در متروی توکیو 12 نفر را کشت و به 5500 نفر آسیب رساند تنها از دو بسته کوچک از این عامل شیمیایی استفاده شده بود، برعکس، جنگ افزارهای متعارف بزرگ غالباً 500 تا 1000 کیلوگرم وزن دارند و برای راحت تر به هدف زدن آن ها به بمب افکن های بلندپرواز احتیاج است.
گرچه جنگ افزارهای هسته ای اختراع سده بیستم هستند، استفاده نظامی از عامل های شیمیایی و میکروبی تقریباً به اندازه خود جنگ قدرت دارد. آلوده کردن چاه ها و استفاده از پیکان های که نوک شان به سم آغشته شده بود در دوران باستان رویّه ای رایج بود. در سده چهاردهم تاتارها جسد کشته شدگان از بیماری طاعون را با منجنیق به درون شهر محاصره شده کافا، در اوکراین، انداختند. در سده هفدهم طبق گزارش ها ارتش انگلستان به این امید که توانایی جنگیدن بومیان سرخپوست امریکا را کاهش دهد به آن ها پتوهایی آلوده به میکروب آبله می داد. تازه تر از این ها، ژاپنی ها در 1932 برنامه پیشرفته ای در زمینه جنگ افزارهای شیمیایی و میکروبی (موسوم به واحد 731) را در منچوری راه اندازی کردند که تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه یافت. در نتیجه این برنامه چندین هزار تن از جمله 1700 نفر از سربازان ژاپنی جان سپردند.
جنگ افزارهای شیمیایی نقش مهمی در جنگ جهانی اول داشتند. گازهای فوسژن، خردل و کلر تقریباً 100،000 نفر را به کشتن دادند و بیش از یک میلیون نفر را مجروح ساختند. در جریان این جنگ در مجموعه حدود 129،000 تن گاز به کار رفت که آلمان با فاصله چشمگیری از دیگری بزرگ ترین به کار برنده آن ها بود (68،000 تُن). رهبران کشورها چنان نگران اثرات هولناک این عامل ها بودند که در 1925 حامعه ملل درصدد برآمد تولید، به کارگیری و انبارسازی این جنگ افزارها را ممنوع اعلام کند.
تهدید درگیری هسته ای بین روسیه و ایالات متحده امریکا از زمان پایان یافتن جنگ سرد کاهش یافته. اما تهدید مطرح از جانب این جنگ افزارها از بین نرفته است. از این جهت دو مایه نگرانی وجود دارد. نخست، ممکن است بازیگران درون کشورها مانند سازمان های جنایتکار یا گروه های تروریست این جنگ افزارها را تولید کنند یا به دست آورند. اسنادی که در افغانستان به دست سربازان انگلیسی افتاد حاکی از آن است که القاعده موفق به ساخت یک بمب پرتوزای کوچک شده است. بر پایه منابع دیگر، این سازمان فعالانه درصدد به دست آوردن مواد لازم برای ساخت بمبی هسته ای بوده و با عامل های شیمیایی نیز آزمایش های انجام داده است.
دومین مایه نگرانی، دولت های نافرمان هستند. این کشورها فعالانه پیگیر به دست آوردن توانایی هسته ای هستند که در این زمینه کره شمالی پیشرفت بیش تری کرده است. همچنین این کشورها انبارهای بزرگی از جنگ افزارهای شیمیایی و برنامه های فعالی برای تولید جنگ افزارهای میکروبی دارند. در حالی که بازدارندگی می تواند به کاهش خطری که چنین دولت هایی پیش می آورند کمک کند ولی مشکلات مربوط به گسترش افقی این جنگ افزارها دشوارتر است. تولید جنگ افزارهای شیمیایی و میکروبی نسبتاً ارزان تمام می شود و همان گونه که حمله به متروی توکیو نشان می دهد شناسایی آن ها دشوار است.
بیش از یک سده است که جنگ افزارهای نابودی جمعی در جهان وجود دارند و در آینده نیز وجود خواهند داشت. برخی پژوهندگان توسعه جنگ افزارهایی را پیش بینی می کنند که می توانند دی ان ای انسان را تغییر دهند (جنگ افزارهای ژنتیک) یا سیستم های الکترونیکی و ارتباطی را از بین ببرند (جنگ افزارهای الکترونیک). دیگران تا آن جا که پیش رفته اند که می گویند می توان با استفاده از هوش مصنوعی جنگ افزار نابودی جمعی تولید کرد. شاید چنین فناوری «ترمیناتورمانندی» در حال حاضر باورنکردنی به نظر رسد ولی در پایان سده نوزدهم نیز اندیشه امکان نابودسازی کل یک شهر با یک انفجار نیز خیال بافی به نظر می رسید. خبر خوش این است که بیش تر کارشناسان، احتمال انجام حمله ای به یک جمعیت غیرنظامی با استفاده از جنگ افزارهای هسته ای، شیمیایی یا میکروبی را اندک می دانند. وظیفه دشواری که فراروی سیاست گذاران قرار دارد، تضمین پایین ماندن این احتمال است.
ـــ تروریسم؛ جنگ افزارهای شیمیایی. جنگ افزارهای میکروبی؛ کنترل تسلیحات؛ گسترش جنگ افزارهای هسته ای

خواندنی های پیشنهادی

-1998 Betts,R.the New Threat of Mass Destruction,Foreign Affairs 77(1),26-41.
-2001 Butfoy,A.Controlling the Spread of Weapons of Mass Destruction,in M.Hanson and W.Tow (eds) International Relations in the New Century,Oxford:Oxford University Press.38-54.
-2003 Hutchinson,R.Weapons of Mass Destruction:the No-Nonsense Guide to Nuclear Chemical and Biological Weapons Today,New York:Weidenfeld & Nicholson.
-2004 Mathiason,K.and Andemicael,B.Eliminatiog Weapons of Mass Destruction,Basingstoke:Palgrave.
-1998 Panofsky,W.Dismantling the Concept of Weapons of Mass Destruction Arms Control 28(3),3-8.
تری اُکالاهان
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390