نويسندگان: گروه نويسدگان




 

در طب غربي، هم تشخيص و هم درمان معمولاً براساس تنها يک قسمت از بدن انجام مي پذيرد. براي مثال، بعد از تشخيص يک شکستگي استخوان، درمان آن با گچ گرفتن عضو مبتلا صورت مي گيرد و يا براي درمان يک بي نظمي در طپش قلب، از داروهايي که ريتم ضربان قلب را تنظيم مي کنند استفاده مي شود. در فرد بيماري که تشخيص سنگ کيسه ي صفرا براي او داده شده است، احتمالاً توصيه به درآوردن کيسه صفراي او همراه با سنگ هاي آن مي شود. با اين حال، بيرون آوردن کيسه صفرا باعث درمان علت اوليه ايجاد سنگ هاي صفراوي در او نمي شود.
گرچه سنگ هاي صفراوي ديگر در بدن او تشکيل نمي شود ( زيرا کيسه صفرايي ديگر در او وجود ندارد ) اما عدم تعادلي که منشأ ايجاد اين سنگ هاي صفراوي شده اند با عمل جراحي برطرف نمي شوند. هدف از درمان در طب سنتي چين نه تنها برطرف کردن خود بيماري، بلکه از بين بردن علت اوليه ايجاد آن بيماري نيز مي باشد.
در بيماري که تشخيص داده شده که علت بيماري او بر اثر حمله گرما به او صورت پذيرفته است، صرف نظر از اينکه چه علايم و مشکلاتي در او ايجاد شده است، درماني که براي او انجام مي شود با هدف دفع اين گرما از بدن او صورت مي پذيرد. همچنين بيماري که دچار افزايش "يين" شده است را با کاهش دادن "يين" و تحريک يا افزايش "يانگ" درمان مي کنند.
البته گاهي اوقات ممکن است علايم و مشکلات خاصي را با طب سوزني درمان نماييم زيرا بعضي از نقاط طب سوزني داراي اثرات اختصاصي هستند ( براي مثال براي پايين آوردن فشار خون و يا جلوگيري از استفراغ ). با اين حال اين نقاط معمولاً به عنوان يک درمان کامل بيماري استفاده نمي شوند. طب سوزني همانند بسياري از درمان هاي مکمل، روشي است براي بازگرداندن جريان انرژي بدن به يک وضعيت طبيعي تا بدن بتواند خودش بيماري را التيام ببخشد. هنگامي که کمبودي در QI، يين يا يانگ وجود دارد، سيستم بدن را بايد تحريک نمود تا اين کمبودها را جبران کند. همچنين هنگامي که افزايشي در اين موارد وجود دارد بايد آنها را کاهش داد. گرما، سرما، باد، رطوبت، خشکي و خلط را بايد در بدن برطرف نمود و رکود خون در بدن را بايد از بين برد تا جريان خون به حالت طبيعي خود بازگردد. عدم تعادل بين مريدين ها را بايد با آوردن QI افزايش يافته از يک مريدين به مريديني که QI آن کاهش يافته است درمان نمود. اگر بلوک و انسدادي در جريان QI يک مريدين وجود دارد بايد اين انسداد را برطرف نمود. هر نقطه اي در مريدين ها داراي عملکردي اختصاصي در ارتباط با انتقال انرژي مي باشد. به علاوه، هر مريديني داراي نقطه اي است که توسط آن به عضو مربوطه اش متصل مي باشد. در نتيجه مي توان از نقطه اي که بر روي مريدين ريه قرار دارد و آن نقطه با خود عضو ريه در ارتباط مي باشد جهت درمان بيماري هاي ريه استفاده نمود. همچنين در ساير مريدين ها نيز چنين نقاطي وجود دارد. براي مثال، نقطه اي که بر روي مريدين کليه وجود دارد و در ارتباط با عضو کليه مي باشد را مي توان براي درمان بيماري هاي کليه استفاده نمود. بضعي نقاط وجود دارند که براي از بين بردن و برطرف نمودن فاکتورها يا عوامل خارجي مثل حرارت، باد، سرما، رطوبت و خشکي به کار مي روند. ساير نقطه ها داراي اثرات خاصي بر روي "يين" و "يانگ" هستند که آنها را تحريک و يا کاهش مي دهند. بر روي مريدين هاي عمده ( به غير از مريدين قلب ) يک يا چند نقطه اتصالي با ساير مريدين ها وجود دارد که از اين نقاط مي توان در درمان بيماري هايي که چند مريدين ها را براي درمان انتخاب نماييم بسيار پيچيده مي باشد.
يک متخصص طب سوزني بايد عملکرد هر يک از نقاطي که بر روي مريدين ها قرار دارد را بداند. همچنين او بايد ارتباطي که بين مريدين ها وجود دارد را به خوبي بداند. او بايد بداند که چگونه عواملي مثل سرما و گرما را از بدن حذف نمايد و چگونه تعادل را دوباره به سيستم بدن بازگرداند؛ و در نهايت اين که او بايد بداند که چگونه با استفاده از حداقل تعداد سوزن ها اين کار را براي بيمارش انجام دهد. بيماران اغلب از اين که تعداد زيادي سوزن به آنها زده مي شود نگران و ناراحت هستند. اما مهارت يک متخصص طب سوزني در اين نهفته است که چگونه بيماريش را با زدن حداقل تعداد سوزن ممکن، درمان نمايد. اغلب يک بيمار ممکن است با کمتر از چهار يا پنج سوزن درمان شود و گاهي اوقات نيز تنها يک سوزن براي درمان کافي مي باشد. اگر پنج نقطه بطور صحيح براي درمان يک بيماري انتخاب شوند اثر آنها بخوبي ده سوزن مي باشد.
در بعضي موارد، ممکن است تعداد زيادي از نقاط براي درمان يک بيماري مناسب باشند، اما نبايد از تمام اين نقاط در يک نوبت استفاده نمود. با اين حال از آنجايي که ممکن است مدت درمان به چند هفته يا چند ماه نياز داشته باشد مي توان به طور نوبتي از تمام اين نقاط طب سوزني استفاده نمود. هنگامي که افرادي که با طب سوزني آشنا نيستند چيزهايي در مورد فرو کردن اين سوزن ها در بدن مي شنوند تصور مي کنند اين سوزن ها نيز همانند سوزن هاي آمپول هايي که براي تزريق داروها استفاده مي شوند دردناک هستند. به همين علت، اغلب آنها نمي توانند درک کنند که چگونه سوزن هايي که در طب سوزني استفاده مي شوند بي درد يا کم درد هستند. دو علت اصلي وجود دارد که سوزن هايي که در آمپول ها يا سرنگ هاي تزريق دارو استفاده مي شوند نسبت به سوزن هاي طب سوزني دردناک هستند. علت اول آن است که از آنجايي که سوزن هاي سرنگ ها بخاطر آن که دارو را بايد به داخل بدن وارد کنند بايد داراي مجرايي در داخلشان باشند در نتيجه هنگام ورود به بدن، قسمت کوچکي از بافت بدن را پاره نموده و باعث بروز درد مي شوند. علت ديگر آن است که دارويي که از طريق اين سرنگ ها به داخل بافت بدن تزريق مي شود، در داخل بافت باعث فشار وارد آوردن به سلول هاي بافت و انتهاهاي عصبي شده و در نتيجه باعث بروز درد شديدي مي شود. اما برخلاف سوزن هاي سرنگ ها، سوزن هايي که در طب سوزني استفاده مي شود بسيار نازک و ظريف هستند. در داخل اين سوزن ها مجرايي وجود نداد و چيزي هم از طريق آنها به بدن تزريق نمي شود.
بنابراين احساسي که در وارد شدن اين سوزن ها به فرد دست مي دهد با آن چيزي که در تزريق سرنگ ها در فرد ايجاد مي شود فرق مي کند. طول سوزن هاي طب سوزني از يک سانتيمتر تا ده سانتيمتر متفاوت مي باشد و هر کدام از اين سوزن ها داراي دسته اي در انتهاي آنها مي باشند. در نگاه اول ممکن است اين سوزن ها از نظر بيمار، ترسناک باشند. با اين حال تنها قسمتي از طول اين سوزن ها وارد بدن مي شود و به ندرت اتفاق مي افتد که لازم باشد تمام طول سوزن وارد بدن شود. در مناطقي از بدن که عضله کمي بر روي استخوان قرار دارد ( مثل پيشاني و دست ) فقط نوک اين سوزن ها وارد بدن مي شود. فرو کردن عمقي اين سوزن ها فقط در مناطقي از بدن که داراي عضله زياد مي باشد ( مثل کفل ها و ران ها ) انجام مي شود. طول مدت زماني که سوزن در بدن بيمار باقي مي ماند بستگي به پزشک و نحوه درماني دارد که براي بيمار انجام مي گردد ( معمولاً حدود 20 دقيقه ). گاهي اوقات فقط يک يا دو ثانيه لازم است که سوزن در بدن بيمار باقي بماند. ممکن است هدف اين باشد که فقط سوراخي در پوست ايجاد شود و قطره اي خون بيرون بيايد تا از اين طريق بدن بتواند خود را از QI مهاجم خلاص کند.
منبع مقاله:
محمد رضا صافي، حسين سعيد تهراني، سعيد انصاري، ( زير نظر دکتر محمد پور فخاران و احمد حبيب الهي)؛ (1391)، آشنايي با طب سوزني، قم: ابتکار دانش، چاپ اول.