پرسش :
بررسی روایات وارده در مورد عدم مشورت با زنان یا نقص هایی که به آنان نسبت داده شده است، چه اقتضایی دارد؟
شرح پرسش :
پاسخ :
تعالیم عالیه ی اسلامی ارزش فراوانی برای زنان و همسران قائل گردیده و روایات اسلامی آنان را مورد تمجید قرار داده اند. امام جعفر صادق (ع) فرمود: «بیشترین خیر و بركت ها در وجود پربار زنان گذاشته شده است.»[1] پیشوای ششم جهان تشیع، زنان را به دو دسته ی خوب و بد تقسیم نموده و در مورد خوبان آنها می فرماید: «ارزش این گونه زنان، از طلا و نقره و جواهرات دیگر بالاتر است و هیچ گونه جواهری در برابر آنان ارزش و بهایی ندارد.»[2] رسول خدا (ص) نیز می فرمایند: «این جهان به منزله ی متاعی است كه بهترین متاع و دست آورد آن، زنان نیكو سیرت اند.»[3]
این سخنان ارزشمند معصومین(ع) به قسمتی از ارزش های زنان اشاره نموده و وجود آنان را سرچشمه خیر و بركت و ارزش وجودی و معنوی آنان را بالاتر از گرانبهاترین اشیاء دنیا معرفی می نماید. [4]
در کنار این تمجید ها باید در نظر داشت که در نظام تكوين بين زن و مرد از چند جهت تفاوتهاي زيادي وجود دارد:
از جهت اعضا و جوارح و از نظر احساسات، عواطف، تمايلات و اخلاق، طبق نظر روانشناسان، محبت، رفتار انفعالي، رفتار عاطفي و حمايت كننده، از ويژگيهاي زنانه است.[5]
نيز گفتهاند: داشتن دلي پر مهر و عاطفه و احساساتي آتشين از خصائص زنان است.[6]
زن در تقليد، مدپرستي، تجمّل پرستي، خنده و گريه از مرد پيش قدم است.[7]
زنان به جهت اين كه از نيروي احساس و عاطفه بيشتري بهره مندند، از صحنههاي احساسي و عاطفي بيشتر متأثر ميشوند و به هيجان ميآيند.[8] [9]
به دليل اين تفاوتها[10] و صدها تفاوت دیگر است که مي توان گفت: جنس زن براى انجام وظايفى متفاوت با مرد آفريده شده . قانون آفرينش، وظيفه حساس مادرى و پرورش نسلهاى نيرومند را بر عهده او گذارده، به همين دليل سهم بيشترى از عواطف و احساسات به او داده است، در حالى كه طبق اين قانون، وظايف خشن و سنگينتر اجتماعى بر عهده جنس مرد گذارده شده، و سهم بيشترى از تفكر به او اختصاص يافته بنا بر اين اگر بخواهيم عدالت را اجرا كنيم بايد پارهاى از وظايف اجتماعى كه نياز بيشترى به انديشه دارد بر عهده مردان گذارده شود، و وظايفى كه عواطف و احساسات بيشترى را مىطلبد بر عهده زنان گذاشته شود. [11]
اما با وجود همه این تفاوتها حقیقت انسانی زن و مرد یکسان است و بر همین مبنا است که امام خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران در این باره می گوید:
« از [نظر] حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ زیرا که هر دو انسان اند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را هم چون مرد دارد، بله در بعضی از موارد تفاوت هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد.[12]
آری این تفاوت ها موجب تفاوت نقشها و وظایف مختلفی است که هر یک باید بر عهده بگیرند تا چرخ جامعه به حرکت در آید.
اما در باره روایتی که بعضی نقصانها را به زنان نسبت می دهد باید گفت:
1- بر فرض صحت انتساب این روایت به امام علی(ع)، باید گفت: این یک حکم کلی و عمومی درباره تمام زنان نیست. از تاریخ استفاده می شود که این خطبه به بعد از جنگ جمل مربوط است، و در این جنگ؛ عایشه یکی از افراد مؤثر بوده است و در واقع طلحه و زبیر از وجه ی اجتماعی وی به جهت این که همسر پیامبر (ص) بود استفاده کردند و جنگ مهمی را علیه حکومت حضرت علی (ع) در بصره به راه انداختند. امام علی (ع) پس از شکست دشمنان و پایان جنگ، خطبه مزبور را در مذمت زنان ایراد فرمودند.[13] بنابراین با توجه به قرائن و شواهد؛ مسلم است که نظر آن حضرت در این جا، حکایت حال عده ای خاص از زنان است، نه همه زنان جهان. زیرا بدون شک زنانی بوده و هستند که از نوابغ روزگار و بسیار عاقل تر از مردان عصر و زمان خود بوده اند. چه کسی می تواند عقل و درایت زنانی مانند حضرت خدیجه (ع)، حضرت فاطمه (س)، زینب (س)، و دیگر زنان بزرگ تاریخ را در پیشرفت اسلام و مبارزه آنان را در کنار مردان در جهت رشد و اعتلای کلمه توحید، انکار کند یا کمتر از مردان بداند. بنا بر این چطور می توان گفت که مراد حضرت علی (ع) از چنین گفتاری مذمت و ملامت همه زنان (صنف زنان) بوده است؟
علاوه حضرت علی (ع) در برخی موارد از ضعف عقل مردان کوفه وبصره شکایت کرده و در سرزنش و نکوهش آنان مطالبی بیان فرموده است،به عنوان نمونه آن حضرت در خطبه چهاردهم نهجالبلاغه می فرماید: "عقلهاي شما سبك و افكارتان سفيهانه است"[14]
در خطبه سي و چهارم فرمود: "اف بر شما (مردان)...شما عقل خود را بکار نمی اندازید."[15]
در خطبه نود و هفتم فرمود: "ای گروهی که بدنهای شان (اجسام شان) حاضر و عقل هایشان غایب است (عقل ندارند)...."[16].
در خطبه 131 آمده است: "ای جانهای دارای اختلاف و ای قلبهای پراکنده ای که بدنهایشان حاضر و عقلهایشان غایب(تعطیل) است..."[17]
در اين موارد امام علي(ع) به روشني برخي از مردان را مذمت ميكند و آنان را كم خرد و سبك انديش معرفي ميكند، در حالیکه از كوفه و بصره مردان متدين ، عالم و دانشمند ديني فراواني به جهان اسلام تقديم شده است.
بعبارت دیگر قضایا و حوادث تاریخی در یک مقطع خاص ممکن است، زمینه ستایش را فراهم کند و در مقطع دیگر زمینه نکوهش و مذمت را[18] و پس از گذشت زمان هم زمینه مدح منتفی می شود و هم زمینه مذمت و نکوهش[19]، و از این جهت نکوهش های نهج البلاغه درباره زنان یا مردان کوفه و بصره، یک قضیه شخصیه است[20].
شاهد دیگر آنست که در مواردی؛ امام (ع) نقص عقل را به بسياري از انسانهاي ديگر نيز نسبت داده است. در سخني حضرت علي(ع) ميفرمايند: خودبيني، نشانه ضعف و كمي و نقصان خرد اوست[21]. در اين حديث و احاديث ديگري[22]، مواردي چون؛ خودبيني، شهوت، تابع هواي نفس بودن و... از عوامل نقص عقل شمرده شده است. بنابراين بعید نیست که نسبت دادن نقص عقل به زنان نیز، از همين قبیل باشد و منظور از آن وجود عواملي عارضي به ويژه در آن زمان بوده كه باعث نقصان عقلشان شمرده شده است. اين عوامل چون ذاتي و در سرشت زن نيستند با تربيت و تهذيب قابل زدايشاند.
و در واقع این گونه سرزنش های زنان، به اصل ذات و گوهر زنان بر نمی گردد، همانطوری که سرزنش های مردان، به اصل ذات آنها بر نمی گردد.
علاوه این گونه روايات غالبا جنبه تربيتي و تحذيري دارد. يعني هشداري به مردها براي عدم سرسپاري در برابر دستورات و خواستههاي رنگارنگ زنان است كه چه بسا آنان را گرفتار آفات و آسيبهاي متعددي ميسازد و متضمن آن است كه تا حدودي بايد مردان روحيه استقلال خويش را حفظ نمايند به ويژه آن كه در شرايطي مانند جنگ و ناملايمات كه پيروي از هواها و افكار آنان موجب ركود وسستي ميشود و اين مطلب با شرايط زماني اميرالموءمنين (ع) رابطه تنگاتنگي دارد.[23]
2- به یک اعتبار می توان گفت؛ عقل بر دو نوع است:
1- عقل حسابگر یا عقل اجتماعی.
2- عقل ارزشی.
ممکن است ک مراد حضرت علی (ع) از برتری عقل مردان بر زنان در عقل حسابگر باشد نه عقل ارزشی .
بعبارت دیگر؛ برتری ناشی از تفاوت های موجود در زن و مرد، تنها در عقل حسابگر است، اما عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا می شود و بهشت به وسیله آن تحصیل می شود[24]، در چنین عقلی مردان بر زنان برتری ندارند.[25]
اگرچه همانطوریکه بیان شد زن و مرد در هویت و ارزشهای انسانی باهم دیگر تفاوتی ندارند اما به مقتضیات جنسی خود به طور متفاوت عمل می کنند. خداوند موجودات را بر اساس حکمت و به تناسب موقعیت و مسئولیتی که باید عهده دار آن باشد، آفریده است. زن و مرد نیز از این قانون استثنا نیستند. زن و مرد از جهاتی مانند جسم، روان، احساسات و عواطف، با هم فرق دارند. علاقه زن به خانواده و توجه ناآگاهانه او به کانون خانوادگی بیش از مردان است. زن از مرد رقیق القلب تر است. و کلام حضرت علی (ع) ناظر به این تفاوتهای روانی و جسمی زنان با مردان است. یعنی خواسته است بفرماید: احساسات زن بر عقل او غلبه دارد که اگر این نبود زن نمی توانست به وظایف مادری خود عمل کند و از این جهت مرد در نقطه ی مقابل زن است و عقل مرد بر احساس او غلبه دارد و این تفاوتها در نظام خلقت بر طبق حکمت الهی است و وجود این تفاوتها هم ضروری است، پس حضرت در مقام ارزش گذاری یکی بر دیگری نیست بلکه در صدد گزارش از یک واقعیت تکوینی است و اینکه احساسات و عواطف اگرچه در جای خود مطلوب است اما در تصمیم گیری های سرنوشت ساز نباید حرف اول را بزند.[26]
علاوه بر این، در احادیث مذکور علت نهی از مشورت با زنان ،ضعف تصمیم گیری آنها بیان شده است پس در صورت عدم ضعف تصمیم گیری در برخی از زنان نهی از مشورت با آنان بر داشته خواهد شد چنان که اگر مردانی در تصمیم گیری ضعیف باشند، نهی از مشورت، شامل آنان نیز خواهد بود.
پی نوشتها:
[1]- "اكثر الخیر فی النساء"، منلایحضرهالفقیه، ج 3، ص 385.
[2]- الكافی، ج 5، ص 332.
[3]- مستدركالوسائل، ج 14، ص 150.
[4]- نک: نمایه: توضیح آیهی نشوز، سؤال ۴۲۴.
- [5]روانشناسي رشد، ج اوّل، ص 330، از انتشارات سمت.
[6]- دكتر سيد رضا پاك نژاد، همان، ص 281.
- [7]همان، ص 295.
[8] - كتاب نقد، ش 12، ص 59.
[9]- نک: نمایه: سرّ عدم برابری شهادت زن و مرد، سؤال ۴۸۹.
[10]- در بحث تفاوتها ( ر.ک به سوالات 489 و 579).
-[11] نک: نمایه: عدم برتری مرد بر زن ، سؤال ۵۷۹.
- [12]صحیفه ی نور، ج3، ص 49.
- [13] معادیخواه، خورشید بی غروب (ترجمه نهج البلاغه)، خطبه 79.
- [14] "خفّت عقولكم و سفهت حلومكم..."
[15]- "افّ لكم... فأنتم لا تعقلون...".
[16]- "أيها القوم الشاهدة أبدانهم الغائبة عنهم عقولهم...".
- [17] "أيتها النفوس المختلفة و القلوب المتشتته الشاهدة أبدانهم و الغائبة عنهم عقولهم..."
- [18]یعنی ستایش ها و یا نکوهش ها در برخی موارد معلول شرایط و حوادث خاص است.
- [19] جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 368، 369.
- [20]معادیخواه، عبدالمجید، خورشید بی غروب، خ 14و 13.
- [21] "اعجاب المرء بنفسه دليل علي ضعف عقله". الكافي،ج1، ص 27، ح31،كتاب العقل و الجهل.
- [22] مثل «اعجاب المرءِ بنفسه حمق» شرح غرر الحکم و دررالحکم، ج 1، ص 311.
- [23] ر . ك: زن در آيينه جلال و جمال آيت الله جوادي آملي.
[24] - اصول کافی، ج1، کتاب عقل و جهل، باب 1، حدیث 3، ص 11. «العقل ما عبد به الرحمن و الکتب به الجنان».
- [25] جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 268، 369 .
[26] - نک: نمایه ، دیدگاه امام علي(ع) درباره عقل زنان، سؤال ۴۹۰.
http://farsi.islamquest.net
تعالیم عالیه ی اسلامی ارزش فراوانی برای زنان و همسران قائل گردیده و روایات اسلامی آنان را مورد تمجید قرار داده اند. امام جعفر صادق (ع) فرمود: «بیشترین خیر و بركت ها در وجود پربار زنان گذاشته شده است.»[1] پیشوای ششم جهان تشیع، زنان را به دو دسته ی خوب و بد تقسیم نموده و در مورد خوبان آنها می فرماید: «ارزش این گونه زنان، از طلا و نقره و جواهرات دیگر بالاتر است و هیچ گونه جواهری در برابر آنان ارزش و بهایی ندارد.»[2] رسول خدا (ص) نیز می فرمایند: «این جهان به منزله ی متاعی است كه بهترین متاع و دست آورد آن، زنان نیكو سیرت اند.»[3]
این سخنان ارزشمند معصومین(ع) به قسمتی از ارزش های زنان اشاره نموده و وجود آنان را سرچشمه خیر و بركت و ارزش وجودی و معنوی آنان را بالاتر از گرانبهاترین اشیاء دنیا معرفی می نماید. [4]
در کنار این تمجید ها باید در نظر داشت که در نظام تكوين بين زن و مرد از چند جهت تفاوتهاي زيادي وجود دارد:
از جهت اعضا و جوارح و از نظر احساسات، عواطف، تمايلات و اخلاق، طبق نظر روانشناسان، محبت، رفتار انفعالي، رفتار عاطفي و حمايت كننده، از ويژگيهاي زنانه است.[5]
نيز گفتهاند: داشتن دلي پر مهر و عاطفه و احساساتي آتشين از خصائص زنان است.[6]
زن در تقليد، مدپرستي، تجمّل پرستي، خنده و گريه از مرد پيش قدم است.[7]
زنان به جهت اين كه از نيروي احساس و عاطفه بيشتري بهره مندند، از صحنههاي احساسي و عاطفي بيشتر متأثر ميشوند و به هيجان ميآيند.[8] [9]
به دليل اين تفاوتها[10] و صدها تفاوت دیگر است که مي توان گفت: جنس زن براى انجام وظايفى متفاوت با مرد آفريده شده . قانون آفرينش، وظيفه حساس مادرى و پرورش نسلهاى نيرومند را بر عهده او گذارده، به همين دليل سهم بيشترى از عواطف و احساسات به او داده است، در حالى كه طبق اين قانون، وظايف خشن و سنگينتر اجتماعى بر عهده جنس مرد گذارده شده، و سهم بيشترى از تفكر به او اختصاص يافته بنا بر اين اگر بخواهيم عدالت را اجرا كنيم بايد پارهاى از وظايف اجتماعى كه نياز بيشترى به انديشه دارد بر عهده مردان گذارده شود، و وظايفى كه عواطف و احساسات بيشترى را مىطلبد بر عهده زنان گذاشته شود. [11]
اما با وجود همه این تفاوتها حقیقت انسانی زن و مرد یکسان است و بر همین مبنا است که امام خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران در این باره می گوید:
« از [نظر] حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ زیرا که هر دو انسان اند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را هم چون مرد دارد، بله در بعضی از موارد تفاوت هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد.[12]
آری این تفاوت ها موجب تفاوت نقشها و وظایف مختلفی است که هر یک باید بر عهده بگیرند تا چرخ جامعه به حرکت در آید.
اما در باره روایتی که بعضی نقصانها را به زنان نسبت می دهد باید گفت:
1- بر فرض صحت انتساب این روایت به امام علی(ع)، باید گفت: این یک حکم کلی و عمومی درباره تمام زنان نیست. از تاریخ استفاده می شود که این خطبه به بعد از جنگ جمل مربوط است، و در این جنگ؛ عایشه یکی از افراد مؤثر بوده است و در واقع طلحه و زبیر از وجه ی اجتماعی وی به جهت این که همسر پیامبر (ص) بود استفاده کردند و جنگ مهمی را علیه حکومت حضرت علی (ع) در بصره به راه انداختند. امام علی (ع) پس از شکست دشمنان و پایان جنگ، خطبه مزبور را در مذمت زنان ایراد فرمودند.[13] بنابراین با توجه به قرائن و شواهد؛ مسلم است که نظر آن حضرت در این جا، حکایت حال عده ای خاص از زنان است، نه همه زنان جهان. زیرا بدون شک زنانی بوده و هستند که از نوابغ روزگار و بسیار عاقل تر از مردان عصر و زمان خود بوده اند. چه کسی می تواند عقل و درایت زنانی مانند حضرت خدیجه (ع)، حضرت فاطمه (س)، زینب (س)، و دیگر زنان بزرگ تاریخ را در پیشرفت اسلام و مبارزه آنان را در کنار مردان در جهت رشد و اعتلای کلمه توحید، انکار کند یا کمتر از مردان بداند. بنا بر این چطور می توان گفت که مراد حضرت علی (ع) از چنین گفتاری مذمت و ملامت همه زنان (صنف زنان) بوده است؟
علاوه حضرت علی (ع) در برخی موارد از ضعف عقل مردان کوفه وبصره شکایت کرده و در سرزنش و نکوهش آنان مطالبی بیان فرموده است،به عنوان نمونه آن حضرت در خطبه چهاردهم نهجالبلاغه می فرماید: "عقلهاي شما سبك و افكارتان سفيهانه است"[14]
در خطبه سي و چهارم فرمود: "اف بر شما (مردان)...شما عقل خود را بکار نمی اندازید."[15]
در خطبه نود و هفتم فرمود: "ای گروهی که بدنهای شان (اجسام شان) حاضر و عقل هایشان غایب است (عقل ندارند)...."[16].
در خطبه 131 آمده است: "ای جانهای دارای اختلاف و ای قلبهای پراکنده ای که بدنهایشان حاضر و عقلهایشان غایب(تعطیل) است..."[17]
در اين موارد امام علي(ع) به روشني برخي از مردان را مذمت ميكند و آنان را كم خرد و سبك انديش معرفي ميكند، در حالیکه از كوفه و بصره مردان متدين ، عالم و دانشمند ديني فراواني به جهان اسلام تقديم شده است.
بعبارت دیگر قضایا و حوادث تاریخی در یک مقطع خاص ممکن است، زمینه ستایش را فراهم کند و در مقطع دیگر زمینه نکوهش و مذمت را[18] و پس از گذشت زمان هم زمینه مدح منتفی می شود و هم زمینه مذمت و نکوهش[19]، و از این جهت نکوهش های نهج البلاغه درباره زنان یا مردان کوفه و بصره، یک قضیه شخصیه است[20].
شاهد دیگر آنست که در مواردی؛ امام (ع) نقص عقل را به بسياري از انسانهاي ديگر نيز نسبت داده است. در سخني حضرت علي(ع) ميفرمايند: خودبيني، نشانه ضعف و كمي و نقصان خرد اوست[21]. در اين حديث و احاديث ديگري[22]، مواردي چون؛ خودبيني، شهوت، تابع هواي نفس بودن و... از عوامل نقص عقل شمرده شده است. بنابراين بعید نیست که نسبت دادن نقص عقل به زنان نیز، از همين قبیل باشد و منظور از آن وجود عواملي عارضي به ويژه در آن زمان بوده كه باعث نقصان عقلشان شمرده شده است. اين عوامل چون ذاتي و در سرشت زن نيستند با تربيت و تهذيب قابل زدايشاند.
و در واقع این گونه سرزنش های زنان، به اصل ذات و گوهر زنان بر نمی گردد، همانطوری که سرزنش های مردان، به اصل ذات آنها بر نمی گردد.
علاوه این گونه روايات غالبا جنبه تربيتي و تحذيري دارد. يعني هشداري به مردها براي عدم سرسپاري در برابر دستورات و خواستههاي رنگارنگ زنان است كه چه بسا آنان را گرفتار آفات و آسيبهاي متعددي ميسازد و متضمن آن است كه تا حدودي بايد مردان روحيه استقلال خويش را حفظ نمايند به ويژه آن كه در شرايطي مانند جنگ و ناملايمات كه پيروي از هواها و افكار آنان موجب ركود وسستي ميشود و اين مطلب با شرايط زماني اميرالموءمنين (ع) رابطه تنگاتنگي دارد.[23]
2- به یک اعتبار می توان گفت؛ عقل بر دو نوع است:
1- عقل حسابگر یا عقل اجتماعی.
2- عقل ارزشی.
ممکن است ک مراد حضرت علی (ع) از برتری عقل مردان بر زنان در عقل حسابگر باشد نه عقل ارزشی .
بعبارت دیگر؛ برتری ناشی از تفاوت های موجود در زن و مرد، تنها در عقل حسابگر است، اما عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا می شود و بهشت به وسیله آن تحصیل می شود[24]، در چنین عقلی مردان بر زنان برتری ندارند.[25]
اگرچه همانطوریکه بیان شد زن و مرد در هویت و ارزشهای انسانی باهم دیگر تفاوتی ندارند اما به مقتضیات جنسی خود به طور متفاوت عمل می کنند. خداوند موجودات را بر اساس حکمت و به تناسب موقعیت و مسئولیتی که باید عهده دار آن باشد، آفریده است. زن و مرد نیز از این قانون استثنا نیستند. زن و مرد از جهاتی مانند جسم، روان، احساسات و عواطف، با هم فرق دارند. علاقه زن به خانواده و توجه ناآگاهانه او به کانون خانوادگی بیش از مردان است. زن از مرد رقیق القلب تر است. و کلام حضرت علی (ع) ناظر به این تفاوتهای روانی و جسمی زنان با مردان است. یعنی خواسته است بفرماید: احساسات زن بر عقل او غلبه دارد که اگر این نبود زن نمی توانست به وظایف مادری خود عمل کند و از این جهت مرد در نقطه ی مقابل زن است و عقل مرد بر احساس او غلبه دارد و این تفاوتها در نظام خلقت بر طبق حکمت الهی است و وجود این تفاوتها هم ضروری است، پس حضرت در مقام ارزش گذاری یکی بر دیگری نیست بلکه در صدد گزارش از یک واقعیت تکوینی است و اینکه احساسات و عواطف اگرچه در جای خود مطلوب است اما در تصمیم گیری های سرنوشت ساز نباید حرف اول را بزند.[26]
علاوه بر این، در احادیث مذکور علت نهی از مشورت با زنان ،ضعف تصمیم گیری آنها بیان شده است پس در صورت عدم ضعف تصمیم گیری در برخی از زنان نهی از مشورت با آنان بر داشته خواهد شد چنان که اگر مردانی در تصمیم گیری ضعیف باشند، نهی از مشورت، شامل آنان نیز خواهد بود.
پی نوشتها:
[1]- "اكثر الخیر فی النساء"، منلایحضرهالفقیه، ج 3، ص 385.
[2]- الكافی، ج 5، ص 332.
[3]- مستدركالوسائل، ج 14، ص 150.
[4]- نک: نمایه: توضیح آیهی نشوز، سؤال ۴۲۴.
- [5]روانشناسي رشد، ج اوّل، ص 330، از انتشارات سمت.
[6]- دكتر سيد رضا پاك نژاد، همان، ص 281.
- [7]همان، ص 295.
[8] - كتاب نقد، ش 12، ص 59.
[9]- نک: نمایه: سرّ عدم برابری شهادت زن و مرد، سؤال ۴۸۹.
[10]- در بحث تفاوتها ( ر.ک به سوالات 489 و 579).
-[11] نک: نمایه: عدم برتری مرد بر زن ، سؤال ۵۷۹.
- [12]صحیفه ی نور، ج3، ص 49.
- [13] معادیخواه، خورشید بی غروب (ترجمه نهج البلاغه)، خطبه 79.
- [14] "خفّت عقولكم و سفهت حلومكم..."
[15]- "افّ لكم... فأنتم لا تعقلون...".
[16]- "أيها القوم الشاهدة أبدانهم الغائبة عنهم عقولهم...".
- [17] "أيتها النفوس المختلفة و القلوب المتشتته الشاهدة أبدانهم و الغائبة عنهم عقولهم..."
- [18]یعنی ستایش ها و یا نکوهش ها در برخی موارد معلول شرایط و حوادث خاص است.
- [19] جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 368، 369.
- [20]معادیخواه، عبدالمجید، خورشید بی غروب، خ 14و 13.
- [21] "اعجاب المرء بنفسه دليل علي ضعف عقله". الكافي،ج1، ص 27، ح31،كتاب العقل و الجهل.
- [22] مثل «اعجاب المرءِ بنفسه حمق» شرح غرر الحکم و دررالحکم، ج 1، ص 311.
- [23] ر . ك: زن در آيينه جلال و جمال آيت الله جوادي آملي.
[24] - اصول کافی، ج1، کتاب عقل و جهل، باب 1، حدیث 3، ص 11. «العقل ما عبد به الرحمن و الکتب به الجنان».
- [25] جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 268، 369 .
[26] - نک: نمایه ، دیدگاه امام علي(ع) درباره عقل زنان، سؤال ۴۹۰.
http://farsi.islamquest.net
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}