ترس از پیری، در انسان اضطراب می آفریند، راهکار، آشنایی و برنامه ریزی برای این دوران است.
 
چکیده: 7+1  برای آن هایی که از پیرشدن می ترسند، در اتاق انتظار بیمارستان نشسته‌ اید، در انتظار بچه ‌ای که قرار است به دنیا بیاید. به گذشته فکر می ‌کنید، زمانی که بچه اول شما متولد شد، حال که پیری فرا رسیده است، باید با اندوه این زمان را گذراند و منتظر مرگ بود یا برای شادی و نشاط در این دوران نیز می توان برنامه ای را تدوین کرد. در این نوشتار هشت توصیه برای کسانی که از پیرشدن، می ترسند، آورده شده است.

 تعداد کلمات 1513 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه 
 

مقدمه

 در اتاق انتظار بیمارستان نشسته‌ اید، در انتظار بچه ‌ای که قرار است به دنیا بیاید. به گذشته فکر می ‌کنید، زمانی که بچه اول شما متولد شد. اما حالا این شما هستید که در انتظار اولین نوه‌ تان هستید. گذر زمان خیلی جالب است و بازگشت به گذشته امکان ‌پذیر نیست. چه احساسی دارید از تصوری که از ذهن ‌تان گذشت؟ ترسیدید؟ خنده به لب‌ تان آمد؟ یا افسوس خوردید از این که سن و سالی از شما گذشته و همین روزها است که کسی شما را پدربزرگ و مادربزرگ خطاب کند؟ شاید هم برعکس، نه تنها نترسیدید و افسوس نخوردید؛ بلکه خیلی ساده و عادی از کنار این تصویر و تصور گذشتید، چون گذر عمر را امری طبیعی می‌ دانید و از این که سن و سال ‌تان را به دیگران بگویید واهمه ‌‌ای ندارید.
 روی صحبت‌ ما با گروه اول است، گروهی که از پیری می ‌ترسند، افسوس روزهای رفته را می ‌خورند و مدام به دنبال مخفی کردن سن ‌شان هستند. حقیقت این است که گذر زمان به عمر همه ما اضافه می ‌کند، اما این پیر شدن به معنی از کارافتادگی و رو به زوال رفتن نیست؛ چون راه‌ هایی وجود دارد که می‌ تواند شما را برای همیشه جوان نگاه دارد، راه‌ هایی که خرجی ندارند و لازم نیست که مثلا تن به تیغ جراح بسپارید یا از ژل ‌های مختلف و البته گران ‌قیمت استفاده کنید. فقط کافی است بخواهید و مغز و دل‌ تان را با آن ها همراه کنید.
  

1- سنتان را یک امر حاشیه ای بدانید.

 سن و سال هیچ اهمیتی ندارد و چیزی نیست جز یک عدد! خیلی موارد در زندگی ما هستند که نمی‌ توانیم کنترلی روی آن داشته باشیم؛ مثل زمان، خانواده و شرایط فیزیکی ‌ای که با آن متولد می ‌شویم. در این میان اهمیت سن ما مثل اهمیت رنگ چشم‌ ها یا نام پدر و مادر ما است. چه فرقی می ‌کند که با چشم‌ های آبی، مشکی یا قهوه‌ ای متولد شویم؟ مهم این است که بتوانیم با آن چشم ‌ها ببینیم. چه اهمیت دارد که نام پدر و مادر ما چه باشد؟ مهم این است که آن ها چه‌ جور آدم‌ هایی باشند. سن هم این ‌گونه ساده و بی ‌اهمیت است. مهم نیست 20 ساله باشید یا 40 ساله یا 80 ساله. سن و سال، شخصیت شما را تعیین نمی ‌کند و خیلی چیزهای مهم دیگری وجود دارد که شما را شکل می‌ دهد؛ مثل رفتار تان، تلاش ‌تان، هدف‌ های شما و تمام آن چیزهایی که در کنترل شما است؛ مثل طرز فکر و عملکردتان.
 

2- از هر روز و ساعت زندگی ‌لذت ببرید.

 شک نکنید که با تمام تیرگی ‌های موجود در زندگی، خصوصا در شرایط سخت، نقاط روشنی هم وجود دارد. نقاطی که باید توان دیدن آن ها را داشته باشید. می ‌پرسید مثلا؟ جواب می‌ دهم مثل طلوع آفتاب، آخرین باری که طلوع آفتاب را دیدید چه زمانی بود؟ آخرین باری که به نور روی درخت‌ ها نگاه کردید چه زمانی بود؟ آخرین باری که ماه و ستاره‌ ها را دیدید چه زمانی بود؟ اهل طبیعت نیستید؟ از آن ها لذت نمی‌ برید؟! ایرادی ندارد. آخرین فیلمی که دیدید، چه بود؟ آخرین کتابی که از خواندن آن لذت بردید؟ زندگی با همین کارهای ساده می ‌تواند زیباتر شود. با کارهایی چون یک مهمانی دوستانه. شاید احساس پیری شما ناشی از تنهایی‌ تان باشد. شاید تنها مانده‌ اید فکر می ‌کنید من 52 ساله شدم اما اگر در جمع دوستان ‌تان بروید، از حس تنهایی و افسردگی سن و سال بیرون بیایید و به خودتان بخندید که درگیر اعداد و رقم ‌ها شده‌ اید. خودتان را محبوس تنهایی ‌تان نکنید. دیوار تنهایی را با دوستان‌ تان بشکنید، دوستانی که روزهای زیادی است از آن ها بی ‌خبر هستید. اگر دسترسی به آن ها مشکل است لباس بپوشید و راهی مغازه سرکوچه شوید و برای خودتان یک خوردنی که مربوط به روزهای کودکی ‌تان است را بخرید. نمی ‌دانید این کار در حد معجزه می ‌تواند به شما کمک کند و حس خوبی را به شما بازگرداند.
 

3- ذهن تان را به این مشغول نکنید که برای انجام این کار پیر شده اید.

 تا زمانی که شما سالم هستید و مشکل خاصی ندارید، می ‌توانید تمام کارهایی را که در سال ‌های قبل انجام می ‌داده ‌اید و برای شما جالب بوده را انجام دهید. حتی کارهایی را که دوست داشتید، انجام بدهید، اما موقعیت آن را پیدا نکردید، مثل استفاده از کامپیوتر. نگران نباشید، نترسید قرار نیست هوش فوق‌ العاده‌ای داشته باشید، برای کار با کامپیوتر یا یادگیری یک زبان تازه ... کافی است آرزوهای تان را بخواهید و تلاش کنید به آن ها برسید.
 شما می‌ توانید برای خودتان یک کامپیوتر بخرید و به دنیا متصل شوید. می ‌توانید به کلاس زبان بروید و خیلی کارهای دیگر که حتی شاید لازم نباشد برای به دست آوردن‌ شان پول خرج کنید، بلکه می ‌توانید از آن ها پول به دست بیاورید مثل مهارتی که دارید و می ‌توانید از راه آن کسب درآمد کنید، معلم بوده ‌اید و می‌ توانید در آموزشگاهی کار کنید، می ‌توانید به نوه ‌تان خطاطی یاد بدهید و خیلی موارد دیگر که کافی است کمی سر بچرخانید تا آن ها را ببینید. کارهای تازه ‌ای که پیش از این به سوی آن ها نرفته‌ اید چون وقت و جرات آن را نداشتید. نگران نباشید شما به اندازه کافی جوان هستید! کافی است خودتان این موضوع را باور کنید.
 

4- بیشتر از خودتان مواظبت کنید. 

ویتامین‌ های لازم را به بدن‌ تان برسانید و غذای سالم بخورید. در خانه یا ورزشگاه برنامه ‌ای برای فعالیت بدنی ‌تان بریزید. در تنهایی ‌تان موسیقی ملایمی گوش کنید. 
به سلامت خیلی اهمیت بدهید و آخر هر ماه سعی کنید دندانپزشک ‌تان را ببینید و چند ماه یک بار چکاپ کنید. یادتان باشد خیلی وقت‌ ها ضعف و احساس بیماری است که موجب پیری زودرس می ‌شود. پیری که در جسم شما رخ می ‌دهد و به احساس ‌تان راه پیدا می‌ کند.

5- لازم نیست مدام به گذشته خود نگاه کنید.

 گذشته مهم است اما نه به اندازه امروز و زمان حال. مدام به آن چیزی که در گذشته اتفاق افتاده فکر نکنید، برای امروز زندگی کنید. تنها چیزی که نمی‌ توان تغییر داد، گذشته است. با بازگشتن به گذشته چه کاری را از پیش می ‌برید جز از دست دادن زمان حال؟ آینده هم که هنوز نیامده و در راه است، بنابراین تنها من و شما امروز را داریم. پس بیایید از امروز لذت ببریم. بگذارید گذشته بگذرد و برای آینده برنامه ‌ریزی کنید.
 

6- ذهن ‌تان را زنده نگه دارید.

 حل جدول، چیدن پازل، یادگیری زبان، جور کردن یک سرگرمی همیشه ممکن نیست اما راه‌ هایی هستند برای ورزش دادن مغز. گشت و گذار در وب‌ سایت‌ ها و کسب اطلاعات جدید می ‌تواند مغز شما را تکان بدهد، در حالی که اگر هر‌ روزتان مثل دیروز بگذرد ناگهان به خودتان می ‌آیید و می ‌بینید شما مغزی دارید که 20 سالی است به روز نشده. شما با این مغز کهنه نمی ‌توانید هم پای آدم‌ های امروز باشید. آدم‌ های به روز که تفاوت سنی با شما ندارند اما به دلیل اطلاعاتی که دارند با شما فاصله گرفته ‌اند، همین فاصله است که موجب می ‌شود احساس پیری و کهنگی به شما دست بدهد.
 

7- مروری بر خبرها داشته باشید.

 لازم نیست ریز به ریز جزییات اخبار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را بدانید اما با مروری کلی بر اخبار می‌ توانید موضوعاتی برای صحبت کردن با دیگران پیدا کنید. به روز بودن در زمینه سلامت، مد، کامپیوتر، سیاست و اقتصاد جالب است. شما می‌ توانید خبرهای جدید درباره روش ‌های جدید پزشکی را به اعضای خانواده و همسایه ‌تان منتقل کنید و همیشه حرفی تازه برای گفتن داشته باشید، حرف‌ هایی که شما را در یادشان ثبت می ‌کند و آن ها همیشه شما را با خبرهای تازه به یاد می ‌آورند. شما آدمی به روز و تازه هستید و هیچ وقت پیر نمی ‌شوید.
 

8- هر روز، کار نویی را شروع کنید.

 روزنامه ‌ها معمولا فهرستی از برنامه‌ هایی که قرار است در روزهای آینده برگزار شود را دارند. مثل برنامه سینماها، تئاتر، سالن‌ های موسیقی و حتی برنامه‌ های رایگان مربوط به شهرداری مثل نمایشگاه گل و گیاه. یکی از این برنامه‌ ها می ‌تواند برای شما لذت ‌بخش باشد و وقتی شما از زندگی لذت ببرید دیگر به فکر سن و سال‌ تان و حساب روز و ماه و سال نمی ‌افتید. 

منبع : www. Wikihow.com
 

بیشتر بخوانید : 
پیری
از پیری زودرس جلوگیری کنیم
راهکارهای مقابله با پیری
فصل پیری