مهارتهای مدیریتی زنان (بخش دوم)
مدیریت خانواده, مهارت, قانون گذاری, سازماندهی, پویایی
مهارت های مدیریتی سازماندهی، قانون گذاری و ایجاد پویایی، عامل اساسی برای داشتن یک زندگی متعادل در خانواده است.
چکیده: اهمیت مدیریت در خانواده به عنوان یکی از اساسی ترین و مهمترین نهادهای اجتماع بر هیچکس پوشیده نیست. در بخش اول این مقاله به اهمیت مدیریت و همچنین ویژگی ها و توانایی های لازم برای مدیریت در خانواده اشاره کردیم. در ادامه به سایر مهارت های اصولی مدیریت زن در خانواده می پردازیم.
تعداد کلمات 1060 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1060 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
ادامه مهارتهای اصولی یک مدیر در مدیریت خانه
4. مهارت ایجاد پویایی
مدیریت خانواده پس از تولد فرزندان از همان آغاز دچار دگرگونی میشود؛ زیرا خانواده با مسائل و رویدادهای تازهای روبهرو میشود که پیش از آن وجود نداشته است. اگر قبلاً مردان و زنان در مدیریت خانواده به طور عمده به مسائل و خواستههای خود توجه میکردند، اینک پس از تولد فرزند و سپس فرزندان، هماهنگ کردن تصمیمهای مدیریتی بیشتر متوجه مسائل آنان میشود. با رشد فرزندان و افزایش خواستهها و میزان تبعیت آنان باز هم بر پیچیدگی مدیریت خانواده افزوده میشود. بنابراین، مدیریت خانواده ناگزیر از تصمیمگیری در شرایط جدید است و برای تصمیمگیری درست در هر مرحله باید آمادگی، پیشبینی و برنامهریزی قبلی وجود داشته باشد. پدر و مادر باید هر چه زودتر به بلوغ و رشد روانی خود دست یابند تا بتوانند واکنشهای مناسب در برابر رویدادهای غیر قابل پیشبینی که از مهمترین وظایف مدیریت در همه زمینهها است نشان داده و تصمیم درست بگیرند. به نظر میرسد شیوه تربیتی که به طور سنتی فرزندان را از بچگی برای زندگی و پذیرش مسئولیتهای خانواده آماده میکند پشتوانه خوبی برای مشارکت اصولی فرزندان در مدیریت مشترک خانواده پس از رشد روانی آنان باشد.
5. مهارت قانون گذاری
یکی از مهمترین مهارتهای موجود در مدیریت یک خانه ایجاد چهارچوب برای زندگی و یا در واقع بنا گذاشتن قوانینی برای زندگی است. این روزها قانونمداری چندان هم مطلوب نبوده و فقط کافی به نظر میرسد. اگر یک دور با ماشین خود در یکی از بزرگراهها بزنید، آن وقت خواهید دید که رانندگان هیچ احترامی به حقوق دیگران چه سواره و چه پیاده ندارند و مدام در حال نقض قانون هستند. کلمه «نسل من» به نظر میرسد که تبدیل به جامعه من شده است و نیز گفتن این عبارت که «متأسفم که رفتارم زندگی تو را به هم ریخته است، اما من آنچه را انجام میدهم که برای خودم بهترین است».
این سؤال قدیمی دوباره تکرار میشود که «اول تخممرغ بوده است یا مرغ». آیا فقدان قوانین در محیط خانواده به حذف قانون از جامعه کمک نمیکند و آیا ما مشکلات رو به افزایش عدم وجود قانون در جامعه را به درون خانواده خود منتقل نمیکنیم؟ آیا عدم رعایت قانون از خانه ما شروع شده و یا از جامعه به خانه نفوذ کرده است؟ یک خانواده درست همانند یک جامعه اگر دارای قوانینی مدون و از پیش تعیین شده باشد، بهتر عمل میکند. با قرار دادن قوانین زنده و مورد پذیرش، از روش زندگی هماهنگتر و مطلوبتری چه در داخل خانواده و چه در ارتباط با دیگران برخوردار خواهیم شد. کار خیلی سختی نخواهد بود فقط تشخیص پذیرش و عدم پذیرش بعضی از رفتارها ملاک است. چند مثال ممکن بحث را روشنتر مینماید: دیدن والدینی که در مکانهای عمومی به هیجان آمده و بر سر فرزندشان فریاد میزنند، دستکاری قوانین با توجه به نیازهای خود یا کودکانی که بدون هیچ ملاحظهای زندگی اطرافیان خویش را به هم ریخته و مادرانی که این رفتارها را حمایت میکنند. در واقع ایجاد قوانین، محدودیتها و رعایت آنها زندگی خانوادگی را سادهتر میکند. هیچ چیز برای یک کودک سختتر از این نیست که رفتاری را که دیروز مورد پسند بوده است، امروز نامناسب تلقی شود. تأثیر قوانین مدون خانوادگی زمانی بیشتر خواهد بود که در محیط خانواده معنای دقیق آنها را درک کند. ثبات در بیان و ارائه محدودیتها یکی از اصول اساسی برقراری قانون در خانواده است. قوانین زمانی مؤثرتر هستند که والدین خود، آنها را رعایت کنند؛ به طور مثال، وقتی موعظه در مورد دروغ گفتن مؤثر است که خود مرتکب آن نشویم.
این سؤال قدیمی دوباره تکرار میشود که «اول تخممرغ بوده است یا مرغ». آیا فقدان قوانین در محیط خانواده به حذف قانون از جامعه کمک نمیکند و آیا ما مشکلات رو به افزایش عدم وجود قانون در جامعه را به درون خانواده خود منتقل نمیکنیم؟ آیا عدم رعایت قانون از خانه ما شروع شده و یا از جامعه به خانه نفوذ کرده است؟ یک خانواده درست همانند یک جامعه اگر دارای قوانینی مدون و از پیش تعیین شده باشد، بهتر عمل میکند. با قرار دادن قوانین زنده و مورد پذیرش، از روش زندگی هماهنگتر و مطلوبتری چه در داخل خانواده و چه در ارتباط با دیگران برخوردار خواهیم شد. کار خیلی سختی نخواهد بود فقط تشخیص پذیرش و عدم پذیرش بعضی از رفتارها ملاک است. چند مثال ممکن بحث را روشنتر مینماید: دیدن والدینی که در مکانهای عمومی به هیجان آمده و بر سر فرزندشان فریاد میزنند، دستکاری قوانین با توجه به نیازهای خود یا کودکانی که بدون هیچ ملاحظهای زندگی اطرافیان خویش را به هم ریخته و مادرانی که این رفتارها را حمایت میکنند. در واقع ایجاد قوانین، محدودیتها و رعایت آنها زندگی خانوادگی را سادهتر میکند. هیچ چیز برای یک کودک سختتر از این نیست که رفتاری را که دیروز مورد پسند بوده است، امروز نامناسب تلقی شود. تأثیر قوانین مدون خانوادگی زمانی بیشتر خواهد بود که در محیط خانواده معنای دقیق آنها را درک کند. ثبات در بیان و ارائه محدودیتها یکی از اصول اساسی برقراری قانون در خانواده است. قوانین زمانی مؤثرتر هستند که والدین خود، آنها را رعایت کنند؛ به طور مثال، وقتی موعظه در مورد دروغ گفتن مؤثر است که خود مرتکب آن نشویم.
6. مهارت سازماندهی
به نظر میرسد که در دنیای امروز هر فردی به دنبال یک زندگی راحت است. برای رسیدن به این هدف در درجه اول باید در اعمال و رفتار خود تعادل ایجاد کنیم. اضافه کردن طول زمان به شبانهروز غیرممکن اما داشتن توانایی کنترل بر زمان با استفاده از مهارتهای مدیریتی صحیح امکانپذیر است. سؤال خواهید کرد چگونه با مهارتهای مدیریتی میتوان تعادل بیشتری در زندگی پیدا کرد. سازماندهی برنامه زندگی به معنای داشتن جایی برای هر چیز و بودن هر چیز سر جایش است. مهارتهای سازماندهی به شما کمک میکند تا خود را بیشتر با دنیای اطراف تطبیق داده، چهارچوبی از بایدها و نبایدها ایجاد کرده و با حفظ نظم از سطوح استرسهای موجود خود بکاهید. امروزه با وجود تنوع در فعالیتها و به دنبال آن تصمیمگیریها رسیدن به یک نتیجه رضایتبخش خارج از دسترس به نظر میرسد. این مسئله به ویژه با عدم برخورداری از یک سازماندهی غیرممکن خواهد بود. مطمئناً بدون داشتن یک برنامه منظم، سر موقع بیدار نمیشوید، سر موقع سر کار نمیروید، هیچ وقت مواد غذایی در منزل ندارید، لباسها نشسته و صورتحسابها نیز به موقع پرداخت نخواهند شد. تصمیم در مورد چگونگی انجام امور و زمان انجام آن جزئی از سازماندهی است. مهارتهای سازماندهی در برنامهریزیهای هر روزه یک خانم خانه او را مطمئن میسازد که آنچه را که طراحی کرده بود، انجام داده و احساس کفایت همراه با توانایی کنترل به او دست میدهد. این مهارتها به خصوص در زمان انجام پروژههای زمانگیر و گسترده بسیار کمککننده خواهند بود. با تقسیم کارهای بزرگ به اجزای قابل انجام و در واقع منظم کردن آنها راه برخورد را هموار خواهید کرد. در واقع میتوان گفت که مهارتهای سازماندهی به معنای داشتن مکانی برای هر چیز و قرار دادن آن بر سر جایش است. اگر این مهارتها نهادینه شوند، آن وقت مجبور نخواهید بود ساعتها به دنبال یک کاغذ یادداشت، یک صورتحساب و یا گمشدهای بگردید. هر چقدر سازماندهی بهتر انجام شود وقت بیشتری صرفهجویی میشود و همین ثانیهها و دقایق میتوانند در مجموع ساعتها را برای شما صرفهجویی کنند. میتوان ادعا کرد که مهارتهای سازماندهی عامل اساسی برای داشتن یک زندگی متعادل است.
ادامه دارد...
تهیه و تنظیم : خانم حدیثه اسفندیار
ادامه دارد...
تهیه و تنظیم : خانم حدیثه اسفندیار
بیشتر بخوانید:
مدیریت خانواده؛ الگوها و مقتضیات (3)
مدیریت خانواده؛ الگوها و مقتضیات (4)
مدیریت خانواده دراسلام(4)
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}