ارتباط همسران و رفع تعارضات زناشویی (بخش اول)
همسران, تعارضات زناشویی, ارتباط همسران, ارتباط کلامی, ارتباط غیر کلامی, رفع تعارض,
ارتباط همسرانه، یکی از زیباترین ارتباط های موجود در خلقت است.
چکیده: ارتباط میان همسران، یکی از ابزارهای سنجش میزان عاطفه و علاقه میان ایشان است. اگر این ارتباط آسیب ببیند می تواند منجر به فروپاشی ارتباط همسران شود. در این نوشتار به رفع تعارضات زناشویی از طریق اصلاح روابط همسران می پردازیم.
تعداد کلمات 2199 / تخمین زمان مطالعه 11 دقیقه
تعداد کلمات 2199 / تخمین زمان مطالعه 11 دقیقه
مقدمه
خانواده به مانند رودخانه ایست که در حال حرکت است که گاه نیاز است راه آن را رصد کرد که به اشتباه نرود و موجب خشگسالی خویش نگردد. خانواده اگر راه خود را به درستی طی نکنید نمی تواند خود را به دریای سعادت و خوشبختی برساند و در مقابل تمام استعدادهای اعضای آن به خاطر نرسیدن به هدف، از بین خواهد رفت.
زوج ها افرادی منحصر به فرد هستند و تحت تاثیر تجارب شخصی خود قرار داشته و ایده ها و امیالشان در حال دگرگونی است. از همین روی روابط همسران نیز نیازمند بازبینی است. موتور حرکتی خانواده، به مانند موتور ماشین نیازمند بازبینی و تعویض روغن است.[1] هر آنچه عامل موفقیت خانواده است باید بازبینی شود و اینگونه نیست که با راه افتادن خانواده این فکر در سر پدید بیاید که دیگر نیاز به بازبینی این موتور نیست.
اولسون در فصل اول کتاب خویش بیان می دارد که تجدید قوای برای یک رابطه شادکام ضروری است[2]، منتهی مهم این نیست که به چه شیوه ای این تجدید قوا صورت می گیرد بلکه در مرحله نخست توجه به این امر بسیار مهم است که زوجین در مراحل مختلف زندگی خود اعتقاد داشته باشند که باید برای رابطه خود یک بازبینی ای داشته باشند. در صورت عدم این اعتقاد ممکن است، زوجینی به خاطر مشغولیت هایی که برای خود آفریده اند به این مورد توجه نداشته باشند و به خاطر عدم ارتباط های تنگاتنگ پی به ایرادات ارتباط خود نداشته باشند.
زوجینی که مشغولیت های بیرون از منزل ایشان به ارتباط درون خانواده، اجازه پدیدایی نمی دهند، لاجرم توجهی به این که ممکن است ارتباط ایشان آسیب دیده است نداشته باشند.
زوج ها افرادی منحصر به فرد هستند و تحت تاثیر تجارب شخصی خود قرار داشته و ایده ها و امیالشان در حال دگرگونی است. از همین روی روابط همسران نیز نیازمند بازبینی است. موتور حرکتی خانواده، به مانند موتور ماشین نیازمند بازبینی و تعویض روغن است.[1] هر آنچه عامل موفقیت خانواده است باید بازبینی شود و اینگونه نیست که با راه افتادن خانواده این فکر در سر پدید بیاید که دیگر نیاز به بازبینی این موتور نیست.
اولسون در فصل اول کتاب خویش بیان می دارد که تجدید قوای برای یک رابطه شادکام ضروری است[2]، منتهی مهم این نیست که به چه شیوه ای این تجدید قوا صورت می گیرد بلکه در مرحله نخست توجه به این امر بسیار مهم است که زوجین در مراحل مختلف زندگی خود اعتقاد داشته باشند که باید برای رابطه خود یک بازبینی ای داشته باشند. در صورت عدم این اعتقاد ممکن است، زوجینی به خاطر مشغولیت هایی که برای خود آفریده اند به این مورد توجه نداشته باشند و به خاطر عدم ارتباط های تنگاتنگ پی به ایرادات ارتباط خود نداشته باشند.
زوجینی که مشغولیت های بیرون از منزل ایشان به ارتباط درون خانواده، اجازه پدیدایی نمی دهند، لاجرم توجهی به این که ممکن است ارتباط ایشان آسیب دیده است نداشته باشند.
نگرش به روابط
آن دسته از زوج هایی که در مرحله پیش از ازدواج هستند، نگاهی آرمان گرا به رابطه خویش دارند و چون هنوز ورود به زندگی نداشته اند همدیگر را از لحاظ ارتباط با دیگری آرمانی می داند و نقص و کمبودی در خود و یا ارتباط دیگری با او نمی داند. این زوجین این اندیشه را دارند که عشق بر تمام مشکلات فایق می آید و احساساتشان نسبت به یکدیگر هیچ گاه دستخوش تغییر نخواهد شد. اما سختی مشاوران با این دست از مراجعان بسیار سخت است، چرا که دشوار است به زوج هایی که غرق در عشق هستند و چشم آنها حقایق را نمی بیند کمک کنند تا به گونه ای واقع بینانه تر نگاهی به مشکلاتی که چند صباحی دیگر گریبان ایشان را نیز می گیرد، بیاندازند.[3]
اما در مقابل ایشان زوج های متاهلی هستند که نقاط قوت خود را نادیده می گیرند و بعد از شروع این زندگی این روابط بسیار کمرنگ می شود. اولسون بیان می دارد به همان اندازه که زوج های پیش از ازدواج آرمان گرا و ایده آلیست هستند، در مقابل زوج های متاهل در خلاف جهت آنها حرکت می کنند. وقتی زوج های متاهل با مشکلات روبرو می شوند، دیدگاه آنها به سمت بدبینی و نکات منفی روابطشان متمایل می شود.[4]
و حال آنچه به نظر می آید آن است که هر دو گروه نیاز به بازبینی روابط خویش با همدیگر را دارند. هم آن زوجی که در ابتدای راه است باید روابط با یکدیگر را بیازمایند وکاستی های آن را اصلاح کنند وهم زوجینی که چند سالی از شروع زندگی شان می گذرد.
اما در مقابل ایشان زوج های متاهلی هستند که نقاط قوت خود را نادیده می گیرند و بعد از شروع این زندگی این روابط بسیار کمرنگ می شود. اولسون بیان می دارد به همان اندازه که زوج های پیش از ازدواج آرمان گرا و ایده آلیست هستند، در مقابل زوج های متاهل در خلاف جهت آنها حرکت می کنند. وقتی زوج های متاهل با مشکلات روبرو می شوند، دیدگاه آنها به سمت بدبینی و نکات منفی روابطشان متمایل می شود.[4]
و حال آنچه به نظر می آید آن است که هر دو گروه نیاز به بازبینی روابط خویش با همدیگر را دارند. هم آن زوجی که در ابتدای راه است باید روابط با یکدیگر را بیازمایند وکاستی های آن را اصلاح کنند وهم زوجینی که چند سالی از شروع زندگی شان می گذرد.
چرا ازدواج، و چرا ارتباط با همسر
آنچه که مهم است، جایگاه ازدواج در میان ادیان و به خصوص اسلام است. نهاد خانواده، از منظر اسلام، داراى جایگاه و قداست ویژهاى است که قابل مقایسه با هیچ نهاد دیگرى نیست. در حدیثى از پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) آمده است که مى فرماید:
« ما بُنِیَ بِناءٌ فِی الإسلامِ أحَبَّ إلَى اللّهِ تَعالى مِن التَّزویجِ. در اسلام، بنیادى نهاده نشده است که در نزد خدا، از ازدواج، محبوبتر باشد.»[5]
سخنى والاتر از این، در تبیین قداست خانواده نمىتوان گفت. این سخن، اشاره به آن دارد که نهاد خانواده، زیر بنا و اساس همه نهادهاى ارجمند در اسلام است.
حکمت قداستى که اسلام به خانواده بخشیده است، ارزشگذارى معنوى بر پیوند خانوادگى، زمینهسازى براى تقویت این پیوند و پیشگیرى از فروپاشى آن است.
قداست خانواده، سدّ محکمى در برابر سوء استفاده جنسى از زن به عنوان یک کالا یا ابزار فروش کالا و در واقع، مانع بردگى نوین زن است.[6]
در کنار این قداستی که اسلام برای خانواده بیان می کند فوایدی برشمرده شده است که می توان آن را دلیل این قداست بخشی دانست. این فواید عبارتند از: آرامش بخشی[7]، سازندگی اخلاقی[8]، سازندگی اجتماعی[9] . در کتاب های روان شناسی نیز فوایدی را برای ازدواج برشمرده اند که می توان این ها را بیان کرد:
افراد متاهل سبک زندگی سالم تری دارند.
افراد متاهل بیشتر عمر می کنند.
افراد متاهل روابط جنسی موفق تری دارند.
افراد متاهل شادمان ترند.
افراد متاهل دارای ثروت و دارایی بیشتری هستند.
بچه ها در خانواده های دارای والدین از کارکرد بهتری برخوردارند.
جامعه هم از رشد و نمو بچه ها در خانواده بهره مند می شود.
قدمی به عقب تر، ویژگی های خانواده موفق
حال که مشخص شد، امر ازدواج یک امر لازم از سوی نگاه اسلام و روان شناسی هست، قبل از ادامه سخن در مورد روابط میان همسران، لازم است ویژگی های یک زوج سالم و موفق بیان شود تا به لزوم ارتباط درست زوجین پی برده شود.
ارتباط، صمیمیت زوج ها، انعطاف پذیری زوج ها، سازش پذیری شخصیت و حل تعارضات، 5 ویژگی یک زوج موفق است.
در توضیح هر کدام یک از موارد باید مطالبی را بیان داشت که چگونه این عوامل سبب موفقیت این زوج ها شده است:
« ما بُنِیَ بِناءٌ فِی الإسلامِ أحَبَّ إلَى اللّهِ تَعالى مِن التَّزویجِ. در اسلام، بنیادى نهاده نشده است که در نزد خدا، از ازدواج، محبوبتر باشد.»[5]
سخنى والاتر از این، در تبیین قداست خانواده نمىتوان گفت. این سخن، اشاره به آن دارد که نهاد خانواده، زیر بنا و اساس همه نهادهاى ارجمند در اسلام است.
حکمت قداستى که اسلام به خانواده بخشیده است، ارزشگذارى معنوى بر پیوند خانوادگى، زمینهسازى براى تقویت این پیوند و پیشگیرى از فروپاشى آن است.
قداست خانواده، سدّ محکمى در برابر سوء استفاده جنسى از زن به عنوان یک کالا یا ابزار فروش کالا و در واقع، مانع بردگى نوین زن است.[6]
در کنار این قداستی که اسلام برای خانواده بیان می کند فوایدی برشمرده شده است که می توان آن را دلیل این قداست بخشی دانست. این فواید عبارتند از: آرامش بخشی[7]، سازندگی اخلاقی[8]، سازندگی اجتماعی[9] . در کتاب های روان شناسی نیز فوایدی را برای ازدواج برشمرده اند که می توان این ها را بیان کرد:
افراد متاهل سبک زندگی سالم تری دارند.
افراد متاهل بیشتر عمر می کنند.
افراد متاهل روابط جنسی موفق تری دارند.
افراد متاهل شادمان ترند.
افراد متاهل دارای ثروت و دارایی بیشتری هستند.
بچه ها در خانواده های دارای والدین از کارکرد بهتری برخوردارند.
جامعه هم از رشد و نمو بچه ها در خانواده بهره مند می شود.
قدمی به عقب تر، ویژگی های خانواده موفق
حال که مشخص شد، امر ازدواج یک امر لازم از سوی نگاه اسلام و روان شناسی هست، قبل از ادامه سخن در مورد روابط میان همسران، لازم است ویژگی های یک زوج سالم و موفق بیان شود تا به لزوم ارتباط درست زوجین پی برده شود.
ارتباط، صمیمیت زوج ها، انعطاف پذیری زوج ها، سازش پذیری شخصیت و حل تعارضات، 5 ویژگی یک زوج موفق است.
در توضیح هر کدام یک از موارد باید مطالبی را بیان داشت که چگونه این عوامل سبب موفقیت این زوج ها شده است:
ارتباط
همانطور که مشخص و واضح است، ارتباط حلقه وصل میان انسان هاست و ارزش آن در میان زوجین بیشتر است، چرا که این ارتباط یک تک مولفه کلامی نیست، بلکه مولفه های احساس و عاطفه نیز در آن وجود دارد و شکل دهنده آن است.
شاید این را بتوان گفت که برای تشخیص زوج های موفق، سنجش کیفیت و کمیت ارتباط آن دو با هم، بهترین ابزار می باشد.[10] زوج های موفق از شیوه ارتباطی که با همسرشان دارند راضی به نظر می رسند. این ارتباط شامل در میان گذاشتن احساسات و باورهای مهم، مهارت شنیدن و گوش دادن و توانایی ایجاد ارتباط آزادانه می باشد.[11]
در تفات هایی که میان زوج های پریشان و غیر پریشان در ارتباطات ایشان بیان شده است می توان موارد زیر را برشمرد:
زوج های غیر پریشان و پریشان از نظر نیت در ارتباط هایشان تفاوتی ندارند، هرچند، همسران پریشان در مقایسه با همسران غیر پریشان، گفته های همسر خود را به گونه ای معنادار، کمتر مثبت ادراک می کنند.
هنگام حل اختلاف، زوج های پریشان در مقایسه با زوج های غیر پریشان رفتارهایی منفی تر از خود نشان می دهند. برعکس، رفتارهای مثبت در مجموعه رفتارهای زوج های غیر پریشان متداول ترند. هنگام گفت و گوی اتفاقی هیچ اختلاف عمده ای به چشم نمی خورد.
زوج های پریشان در مقایسه با زوج های غیر پریشان توافق کمتری در میزان اختلاف نشان می دهند.
رفتار غیر کلامی عامل افتراق دهنده مهم زوج های غیر پریشان از زوجهای پریشان است. آن گونه که انتظار می رود، زوج های پریشان، به طرز چشمگیری، بیش از زوج های غیر پریشان، رفتار غیر کلامی منفی از خود نشان می دهند.
احتمال بروز رابطه متقابل منفی از زوج های پریشان، بیش از زوج های غیر پریشان است.
در طی مرحله حل اختلاف، زوج های پریشان بیشتر تمایل دارند که درگیر مسایل خود، و رد و بدل کردن گله و شکایت باشند تا به مسایل دیگری بپردازند. این امر نشان دهنده ضعف شنیداری و ضعف مهارت در تعیین اعتبار همسر است.
با توجه به بند پیشین، مجموعه ای از رفتارهای ظریف دیگر به چشم می خورد (مانند، شکایت ها، انتقادها، بلندی صدا، گوشه و کنایه و غیره) که زوج های پریشانی را که درگیر ارتباط برای حل مشکلات شان هستند از زوج های غیر پریشان جدا می کند
مجموعه ای از سبک های ارتباطی مثبت مانند بیان "همدلانه" و مناسب احساسات، "توانش ادراکی"و جز اینها با رضایت زناشویی هم بسته باشد و اعتماد میان فردی، سطح احترام و بیان عاطفه پیوسته به گونه ای مثبت با کیفیت زندگی زناشویی در ارتباط است.
ارتباط لگام گسیخته و کاملا آزاد در رابطه های پریشان در مقایسه با رابطه های غیر پریشان تداول بیشتری داشته باشد.[12]
شاید این را بتوان گفت که برای تشخیص زوج های موفق، سنجش کیفیت و کمیت ارتباط آن دو با هم، بهترین ابزار می باشد.[10] زوج های موفق از شیوه ارتباطی که با همسرشان دارند راضی به نظر می رسند. این ارتباط شامل در میان گذاشتن احساسات و باورهای مهم، مهارت شنیدن و گوش دادن و توانایی ایجاد ارتباط آزادانه می باشد.[11]
در تفات هایی که میان زوج های پریشان و غیر پریشان در ارتباطات ایشان بیان شده است می توان موارد زیر را برشمرد:
زوج های غیر پریشان و پریشان از نظر نیت در ارتباط هایشان تفاوتی ندارند، هرچند، همسران پریشان در مقایسه با همسران غیر پریشان، گفته های همسر خود را به گونه ای معنادار، کمتر مثبت ادراک می کنند.
هنگام حل اختلاف، زوج های پریشان در مقایسه با زوج های غیر پریشان رفتارهایی منفی تر از خود نشان می دهند. برعکس، رفتارهای مثبت در مجموعه رفتارهای زوج های غیر پریشان متداول ترند. هنگام گفت و گوی اتفاقی هیچ اختلاف عمده ای به چشم نمی خورد.
زوج های پریشان در مقایسه با زوج های غیر پریشان توافق کمتری در میزان اختلاف نشان می دهند.
رفتار غیر کلامی عامل افتراق دهنده مهم زوج های غیر پریشان از زوجهای پریشان است. آن گونه که انتظار می رود، زوج های پریشان، به طرز چشمگیری، بیش از زوج های غیر پریشان، رفتار غیر کلامی منفی از خود نشان می دهند.
احتمال بروز رابطه متقابل منفی از زوج های پریشان، بیش از زوج های غیر پریشان است.
در طی مرحله حل اختلاف، زوج های پریشان بیشتر تمایل دارند که درگیر مسایل خود، و رد و بدل کردن گله و شکایت باشند تا به مسایل دیگری بپردازند. این امر نشان دهنده ضعف شنیداری و ضعف مهارت در تعیین اعتبار همسر است.
با توجه به بند پیشین، مجموعه ای از رفتارهای ظریف دیگر به چشم می خورد (مانند، شکایت ها، انتقادها، بلندی صدا، گوشه و کنایه و غیره) که زوج های پریشانی را که درگیر ارتباط برای حل مشکلات شان هستند از زوج های غیر پریشان جدا می کند
مجموعه ای از سبک های ارتباطی مثبت مانند بیان "همدلانه" و مناسب احساسات، "توانش ادراکی"و جز اینها با رضایت زناشویی هم بسته باشد و اعتماد میان فردی، سطح احترام و بیان عاطفه پیوسته به گونه ای مثبت با کیفیت زندگی زناشویی در ارتباط است.
ارتباط لگام گسیخته و کاملا آزاد در رابطه های پریشان در مقایسه با رابطه های غیر پریشان تداول بیشتری داشته باشد.[12]
صمیمیت زوج ها
این عامل میزان ارتباط تجربه شده بین همسران را می سنجد و همچنین میزان تعادلی را که بین با هم بودن و جدا از هم بودن برقرار می نمایند را اندازه گیری می کند.[13]
آنچه بسیار نمود دارد کمکی است که زوج های صمیمی موفق نسبت به هم دارند و به گونه ای پشتوانه فعالیت های فردی و اجتماعی هم هستند. زوج های موفق بیشتر وقت خود را با هم می گذارندو با هم احساسات خویش را بیان می کنند و این امر مهمی است.
زوج موفق در اولویت هایی که در زندگی با آن روبرو هستند، آنچه برایشان اهمیت دارد و اولویت اول را در زندگی شان نشان می دهد، رابطه دو طرفه شان هست که اجازه نمی دهند چیزی در زندگی به آن آسیب بزند به خلاف زوج های غیر موفق.
آنچه بسیار نمود دارد کمکی است که زوج های صمیمی موفق نسبت به هم دارند و به گونه ای پشتوانه فعالیت های فردی و اجتماعی هم هستند. زوج های موفق بیشتر وقت خود را با هم می گذارندو با هم احساسات خویش را بیان می کنند و این امر مهمی است.
زوج موفق در اولویت هایی که در زندگی با آن روبرو هستند، آنچه برایشان اهمیت دارد و اولویت اول را در زندگی شان نشان می دهد، رابطه دو طرفه شان هست که اجازه نمی دهند چیزی در زندگی به آن آسیب بزند به خلاف زوج های غیر موفق.
انعطاف پذیری زوج ها
انعطاف پذیری زوج ها، ظرفیتی است که یک زوج برای تغییر کرن و انطباق دادن هخود در مواقع ضروری از خود نشان می دهد. زوج های موفق این توان را دارند که در مواقع بحرانی زندگی خود، نقش های همدیگر را انجام دهند تا آن بحران از زندگی بیرون رود و این سیستم خانواده به تعادل خویش که از او متوقع هستند، برگردد.[14]
سازش پذیری شخصیت
این دست از زوج های موفق به طور کلی شخصیت همسر خویش را می پسندند و این تصور را ندارند که همسرشان این قصد را دارد که آنها را تحت کنترل قرار دهد و یا به جای او در جزئیات زندگی تصمیم بگیرد.[15]
حل تعارضات
این دست از زوج ها، تفاوت های خود را بهتر از دیگران درک می کنند، چرا که باب گفتگو میان ایشان باز است و در مورد احساسات و نیازهای خود به راحتی با هم گفتگو می کنند. ایشان می توانند درباره مشکلاتشان بدون اینکه دیگری ناراحت شود و یا مانع از بیان آن شود، در مورد مشکلات خودش سخن بگوید. جدای از آن در اوج کشمکش هایی که دیگر زوجین ممکن است به جدایی ایشان از هم کشیده شود، این دست از زوج ها می توانند کشتی پرمتلاطم را به دریای آرام برسانند وعلت آن هم درک احساسات یکدیگر است.[16]
نویسنده : محمدحسین افشاری
نویسنده : محمدحسین افشاری
بیشتر بخوانید :
تعارضات ( اختلافات) زناشویی و رفع آنها
مهارت های کنترل تعارض
همسران و اختلاف نظر
ارتباط زن و شوهر
پی نوشت :
[1] . دیوید اچ اولسون و دیگران، بازبینی روابط همسران، مترجمان: مهرنوش دارینی و شکوه نوابی نژاد، تهران: دانژه، اول، 1391، ص 12.
[2] . همان.
[3] . همان، ص 19.
[4] . همان، ص 20 .
[5] . محمدبن علی بن بابویه، کتاب من لا یحضره الفقیه، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دوم، 1413 ق، ج 3 ص 383 ح 4343.
[6]. محمد محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث؛ مترجم: عباس پسندیده، قم: سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، دوازدهم، 1393، ص 12.
[7] . (سوره مبارکه روم آیه 21) : « وَ مِنْ ءَایَتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ جًا لّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِى ذَ لِکَ لَأَیَتٍ لّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.
و از نشانه هاى او این است که از [جنس] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در کنارشان آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى! در این [نعمت]، براى مردمى که مىاندیشند، قطعا نشانه هایى است».
[8] . از نگاه قرآن کریم، تشکیل خانواده به وسیله پسر و دختر جوان، در واقع، به معناى تهیه کردن لباس تقواست؛ زیرا این کتاب آسمانى، از یک سو در کنار لباس و زیورهاى تن، تقوا را به عنوان لباس و زیور جان و ارزشمندترین پوشش، مطرح مىکند و مى فرماید:
«یَبَنِىءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَ رِى سَوْءَ تِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَ لِکَ خَیْرٌ. اى فرزندان آدم! براى شما لباسى فرستادیم تا شرمگاهتان را بپوشد و زیور شما باشد؛ ولى لباس تقوا، بهترین [لباس] است». (اعراف: آیه 26)
و از سوى دیگر، تصریح مى نماید که زن و شوهر، لباس یکدیگرند: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ. آنها لباس شما هستند و شما لباس آنهایید». (بقره: آیه 187)
[9] . از امام هادى علیه السلام روایت شده است که:« إنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ جَعَلَ الصِّهرَ مَألَفَةً لِلقُلوبِ ونِسبَةَ المَنسوبِ، أوشَجَ بِهِ الأَرحامَ، وجَعَلَهُ رَأفَةً ورَحمَةً، إنَّ فى ذلِکَ لَایاتٍ لِلعالَمینَ. خداوند عز و جل، وصلت را مایه الفت دلها و پیوستگى نَسَبى قرار داد و [به واسطه وصلت،] رشته هاى خویشاوندى را به هم پیوست و آن را مایه مهر و محبّت ساخت. در این [پدیده]، براى مردمان، نشانه هایى [از قدرت و رحمت خداوند] است».
[10] . فلیپ اچ برنشتاین و مارسی تی برنشتاین؛ زناشویی درمانی از دیدگاه رفتاری – ارتباطی؛ مترجمان: حسن پورعابدی نائینی و غلامرضا منشئی، تهران: رشد، چاپ سوم، 1389،ص 145.
[11] . دیوید اچ اولسون ، ص 33.
[12] . فلیپ اچ برنشتاین ، ص 148-149.
[13] . همان.
[14] . دیوید اچ اولسون، ص 34.
[15] . همان.
[16] . همان.
[2] . همان.
[3] . همان، ص 19.
[4] . همان، ص 20 .
[5] . محمدبن علی بن بابویه، کتاب من لا یحضره الفقیه، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دوم، 1413 ق، ج 3 ص 383 ح 4343.
[6]. محمد محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث؛ مترجم: عباس پسندیده، قم: سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، دوازدهم، 1393، ص 12.
[7] . (سوره مبارکه روم آیه 21) : « وَ مِنْ ءَایَتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ جًا لّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِى ذَ لِکَ لَأَیَتٍ لّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.
و از نشانه هاى او این است که از [جنس] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در کنارشان آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى! در این [نعمت]، براى مردمى که مىاندیشند، قطعا نشانه هایى است».
[8] . از نگاه قرآن کریم، تشکیل خانواده به وسیله پسر و دختر جوان، در واقع، به معناى تهیه کردن لباس تقواست؛ زیرا این کتاب آسمانى، از یک سو در کنار لباس و زیورهاى تن، تقوا را به عنوان لباس و زیور جان و ارزشمندترین پوشش، مطرح مىکند و مى فرماید:
«یَبَنِىءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَ رِى سَوْءَ تِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَ لِکَ خَیْرٌ. اى فرزندان آدم! براى شما لباسى فرستادیم تا شرمگاهتان را بپوشد و زیور شما باشد؛ ولى لباس تقوا، بهترین [لباس] است». (اعراف: آیه 26)
و از سوى دیگر، تصریح مى نماید که زن و شوهر، لباس یکدیگرند: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ. آنها لباس شما هستند و شما لباس آنهایید». (بقره: آیه 187)
[9] . از امام هادى علیه السلام روایت شده است که:« إنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ جَعَلَ الصِّهرَ مَألَفَةً لِلقُلوبِ ونِسبَةَ المَنسوبِ، أوشَجَ بِهِ الأَرحامَ، وجَعَلَهُ رَأفَةً ورَحمَةً، إنَّ فى ذلِکَ لَایاتٍ لِلعالَمینَ. خداوند عز و جل، وصلت را مایه الفت دلها و پیوستگى نَسَبى قرار داد و [به واسطه وصلت،] رشته هاى خویشاوندى را به هم پیوست و آن را مایه مهر و محبّت ساخت. در این [پدیده]، براى مردمان، نشانه هایى [از قدرت و رحمت خداوند] است».
[10] . فلیپ اچ برنشتاین و مارسی تی برنشتاین؛ زناشویی درمانی از دیدگاه رفتاری – ارتباطی؛ مترجمان: حسن پورعابدی نائینی و غلامرضا منشئی، تهران: رشد، چاپ سوم، 1389،ص 145.
[11] . دیوید اچ اولسون ، ص 33.
[12] . فلیپ اچ برنشتاین ، ص 148-149.
[13] . همان.
[14] . دیوید اچ اولسون، ص 34.
[15] . همان.
[16] . همان.
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}