اصلی ترین عامل ازدواج موفق چیست؟ (بخش دوم)
ازدواج موفق ,بلوغ عقلی ,رفتارهای عاقلانه در زندگی,تصمیمگیری ,انتظارات نامعقول ,انتخاب درست , شادیهای زندگی ,
یک ازدواج موفق، نیاز به تجزیه و تحلیل عقلانی و منطقی از انتظارات خود و همسر، دارد.
چکیده : جوانانی که تصمیم به ازدواج دارند، در جلسات خواستگاری و نیز در تحقق پیرامون ازدواج، بهتر است این نکته را در نظر داشته باشند که فردی که قصد ازدواج با او را دارند عاقل است یا نه؛ چرا که اگر فرد عاقلی باشد، هر نقطه ضعف دیگر او قابل اغماض و چشمپوشی است.
تعداد کلمات 1254 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1254 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
مقدمه
در بخش اول این مقاله با اهمیت بلوغ عقلی به عنوان اصلی ترین عامل ازدواج موفق جوانان آشنا شدیم و گفتیم که ازدواج نیاز به زمینههایی عقلانی و رفتار اجتماعی دارد. بنابراین اگر جوانی بلوغ عقلانی داشته باشد، به محض بروز اختلاف بین او و همسرش، آن تفاوت و اختلاف دیدگاه و مشکلی که برایشان پیش آمده را به اطّلاع مادر و پدرش نمیرساند. به سرعت نمیآید درد و دلش را با هرکسی در میان بگذارد. انسان عاقل در چنین شرایطی از توسعه پیدا کردن این اختلاف جلوگیری میکند.
در اینجا بیمناسبت نیست که حکایتی جالب و شنیدنی نقل شود. یکی از دوستان قدیمی حدود 15 سال قبل مشکلات روانی برایش پیش آمد. البته بیماری او ارثی بود و از قضا بیماری او با زمانی که در جلسههای عمومی ما شرکت میکرد، مصادف شد. نکتهی قابل توجّه این بود که در دورهی بیماری، فقط سه نفر را قبول داشت؛ از جمله بنده و یکی از روحانیون محترم را. تنها ما میتوانستیم با او ارتباط برقرار کنیم. در بیمارستان به عیادتش رفتیم. صحنهای جالب را شاهد بودیم که دو نفر بیمار روانی در کنار هم نشسته بودند.
یکی از آنها به دیگری دلداری میداد و ما را به دوستش نشان داده و میگفت: ببین اینها هم مثل ما هستند، فقط فرقشان با ما در این است که ما هر چه در دل خود احساس میکنیم به زبان میآوریم ولی اینها در دلشان مخفی میکنند و به کسی حرف خود را نمیزنند. این سخنان از آن جملات نغزی بود که صاحب آن به اصطلاح دیوانهی عاقلکُش بود. خیلی حرف سنگین و سنجیدهای بود. آن برادر روحانی که در کنار من بود، حالتی از انکسار در چهرهاش مشاهده شد و به من گفت: ببین حکایت ما حکایت این دو بیمار روانی است. جالب اینکه خودش مریض است. میخواهد تازه دیگری را درمان کند. ما خود از همه مریضها مریضتریم، آن وقت میخواهیم جوانان را درمان کنیم. برداشت آن برادر بزرگوار این بود.
امّا من توجهام به محتوای سخن او جلب شد که آنچه دیوانگان بیان میکنند ما هم در دل داریم ولی بیان نمیکنیم بطور مثال اگر اکنون به ذهن شما خطور کند من چه چیز از یک رئیسجمهور کمتر دارم، من هم میخواهم رئیسجمهور شوم و با خود میگویید حال اگر این چهار سال نشد 8 سال دیگر! حال اگر همین افکاری که در ذهن شما عبور کرد را به زبان آورید و در جمعی مطرح نمودید، برداشت مردم اینگونه است که مواظب او باشید این یک بیمار روانی است.
بر همین اساس است که در روایت داریم عاقل زبانش پشت تفکّرش است یعنی اوّل فکر میکند، بعد سخن میگوید و جاهل کسی است که اوّل سخن میگوید و بعد راجع به آن فکر میکند[1] که آیا این سخنم خوب بود یا بد؟! بر این اساس، توصیه و سفارش ما به جوانان این است که در جلسات خواستگاری و نیز در تحقق پیرامون ازدواج این نکته را در نظر داشته باشید که آیا این فرد که قصد ازدواج با او را دارم عاقل است یا نه. اگر فرد عاقلی باشد، هر نقطه ضعف دیگر او قابل اغماض و چشمپوشی است.
در اینجا بیمناسبت نیست که حکایتی جالب و شنیدنی نقل شود. یکی از دوستان قدیمی حدود 15 سال قبل مشکلات روانی برایش پیش آمد. البته بیماری او ارثی بود و از قضا بیماری او با زمانی که در جلسههای عمومی ما شرکت میکرد، مصادف شد. نکتهی قابل توجّه این بود که در دورهی بیماری، فقط سه نفر را قبول داشت؛ از جمله بنده و یکی از روحانیون محترم را. تنها ما میتوانستیم با او ارتباط برقرار کنیم. در بیمارستان به عیادتش رفتیم. صحنهای جالب را شاهد بودیم که دو نفر بیمار روانی در کنار هم نشسته بودند.
یکی از آنها به دیگری دلداری میداد و ما را به دوستش نشان داده و میگفت: ببین اینها هم مثل ما هستند، فقط فرقشان با ما در این است که ما هر چه در دل خود احساس میکنیم به زبان میآوریم ولی اینها در دلشان مخفی میکنند و به کسی حرف خود را نمیزنند. این سخنان از آن جملات نغزی بود که صاحب آن به اصطلاح دیوانهی عاقلکُش بود. خیلی حرف سنگین و سنجیدهای بود. آن برادر روحانی که در کنار من بود، حالتی از انکسار در چهرهاش مشاهده شد و به من گفت: ببین حکایت ما حکایت این دو بیمار روانی است. جالب اینکه خودش مریض است. میخواهد تازه دیگری را درمان کند. ما خود از همه مریضها مریضتریم، آن وقت میخواهیم جوانان را درمان کنیم. برداشت آن برادر بزرگوار این بود.
امّا من توجهام به محتوای سخن او جلب شد که آنچه دیوانگان بیان میکنند ما هم در دل داریم ولی بیان نمیکنیم بطور مثال اگر اکنون به ذهن شما خطور کند من چه چیز از یک رئیسجمهور کمتر دارم، من هم میخواهم رئیسجمهور شوم و با خود میگویید حال اگر این چهار سال نشد 8 سال دیگر! حال اگر همین افکاری که در ذهن شما عبور کرد را به زبان آورید و در جمعی مطرح نمودید، برداشت مردم اینگونه است که مواظب او باشید این یک بیمار روانی است.
بر همین اساس است که در روایت داریم عاقل زبانش پشت تفکّرش است یعنی اوّل فکر میکند، بعد سخن میگوید و جاهل کسی است که اوّل سخن میگوید و بعد راجع به آن فکر میکند[1] که آیا این سخنم خوب بود یا بد؟! بر این اساس، توصیه و سفارش ما به جوانان این است که در جلسات خواستگاری و نیز در تحقق پیرامون ازدواج این نکته را در نظر داشته باشید که آیا این فرد که قصد ازدواج با او را دارم عاقل است یا نه. اگر فرد عاقلی باشد، هر نقطه ضعف دیگر او قابل اغماض و چشمپوشی است.
راهکارهایی برای افزایش رفتارهای عاقلانه در زندگی
سعی کنید روزبهروز عقل خود را افزایش دهید و عاقلانهتر از روز قبل عمل کنید. در این زمینه به نکات زیر توجه داشته باشید:
1 ـ وقتی نتوانی در کوچکترین و ابتداییترین امور، تصمیمگیری صحیح، بدون تزلزل و وابستگی داشته باشی، چطور میخواهی در تصمیمهای کلان زندگیت مثل ازدواج موفّق باشی؟!
2 ـ بهتر است در کارهایمان با افراد آگاه و با تجربه مشورت کنیم، در این صورت تصمیم منطقی و عقلانی خواهیم گرفت.
3 ـ از سرزنش دیگران، ضررهای احتمالی و پشیمانی نترس و با شجاعت تصمیم عاقلانه بگیر.
4 ـ برای رهایی از تزلزل و وابستگی در تصمیمگیری، شروع کردن از تصمیمهای کوچک راهی منطقی به نظر میرسد.
5 ـ اهداف خود را در زندگی مشخص کن و برای رسیدن به آنها راهبردهای مناسبی پیش بگیر لازمه این کار داشتن یک برنامه حساب شده است که تو را از سردرگمی و دور شدن از هدف رهایی میبخشد. خوب است بدانیم تنشها، آسیبهای روانی و برخوردها، بیشتر در زندگی افراد بیبرنامه است. اگر خواهان آرامش هستی، برنامهریزی صحیح و اصولی داشته باش.
6 ـ وقتی میبینی از دیگران انتظاراتی داری که قادر به برآوردنش نیستند، احتمال بده که شاید بعضی از انتظاراتت نامعقول باشند؛ پس سعی کن آنها را متعادل و منطقی سازی.
7 ـ بهتر است به تجزیه و تحلیل عقلانی و منطقی انتظاراتی که از خود و دیگران داریم بپردازیم تا درگیریها و سوءتفاهمهای ناشی از انتظارات نامعقول را کاهش دهیم.
8 ـ پافشاری بر افکار و اجازهی شنیدن نظریات دیگران را به خود ندادن، میتواند بیانگر عدم رشد عقلانی باشد.
9 ـ با شناخت تواناییها و استعدادهای خود هدفهای دور از دسترس، انتظارات نامعقول و آرزوها را به حداقل خواهیم رساند.
10 ـ در برخورد با مشکلات زندگی اینگونه عمل کن: همهی جوانب کار را بسنج، شرایط را خوب درک کن و بدان با تجزیه و تحلیل خوب و موضعگیری صحیح و اصولی، انتخابی خواهی داشت که از نتیجهی آن راضی خواهی بود.
11 ـ انتخاب درست، حمایت و تشویق دیگران را به دنبال خواهد داشت که باعث دلگرم شدن هر چه بیشتر میشود.
12 ـ یاد بگیریم در قبال پیامد رفتارها و کردارهایمان مسؤولیتپذیر باشیم.
13 ـ دیگران از یک فرد عاقل و بالغ انتظار دارند پاسخ قابل قبول و قانعکنندهای در قبال رفتارها و کردارهایش داشته باشد.
14 ـ هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. سنجیده و با توجه به اقتضای شرایط رفتار کن و سخن بگو، یعنی یاد بگیر هر حرفی را کجا بزنی و با هر فردی چگونه رفتار کنی.
15 ـ بهتر است قبل از اینکه سخنی را به زبان بیاوریم کمی راجع به آن فکر کرده و با درایت بیشتری صحبت کنیم که در واقع با کنترل زبان خود از پشیمانیهای احتمالی جلوگیری کنیم.
16 ـ مواظب باش در شادیهای زندگیت، خیلی مغرور و در مصائب زندگی خیلی غمگین و ناامید نشوی، بلکه آنچه عاقلانه به نظر میرسد این است که حد اعتدال را رعایت کنی. وقتی شادی آرام بخند تا غم بیدار نشود وقتی ناراحتی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود.
17 ـ برای بالا بردن توان سازگاری، خودت را جای دیگران بگذار و ببین در چنان موقعیت تو چه میکردی، آنگاه است که آنها را درک میکنی و میتوان با دیگران کنار بیایی.
18 ـ سازگاری را با سازشکاری یکسان مپندار، سازگاری کنار آمدن با اطرافیان است و سازشکار کنار آمدن با دشمن.
19 ـ یادمان باشد که عاقل بودن را نباید با بعضی از زرنگیها، زد و بندها و حیلهگریها اشتباه گرفت.
20 ـ از جمله راههای افزایش عقل: شرکت در جلسات و نشست و برخاست با افرادی است که بلوغ فکری و علمی لازم را دارند و به اصطلاح فهیم و رشد یافته هستند یا لااقل آشنایی با سیره و زندگی آنهاست. و در آخر آن که امام حسین (علیه السّلام) فرمودند: عقل جز از راه پیروی حق به کمال نمیرسد.[2]
منبع: مطلع مهر، امیرحسین بانکی پور (1396)، انتشارات حدیث راه عشق، اصفهان، چاپ شصت و هشتم.
1 ـ وقتی نتوانی در کوچکترین و ابتداییترین امور، تصمیمگیری صحیح، بدون تزلزل و وابستگی داشته باشی، چطور میخواهی در تصمیمهای کلان زندگیت مثل ازدواج موفّق باشی؟!
2 ـ بهتر است در کارهایمان با افراد آگاه و با تجربه مشورت کنیم، در این صورت تصمیم منطقی و عقلانی خواهیم گرفت.
3 ـ از سرزنش دیگران، ضررهای احتمالی و پشیمانی نترس و با شجاعت تصمیم عاقلانه بگیر.
4 ـ برای رهایی از تزلزل و وابستگی در تصمیمگیری، شروع کردن از تصمیمهای کوچک راهی منطقی به نظر میرسد.
5 ـ اهداف خود را در زندگی مشخص کن و برای رسیدن به آنها راهبردهای مناسبی پیش بگیر لازمه این کار داشتن یک برنامه حساب شده است که تو را از سردرگمی و دور شدن از هدف رهایی میبخشد. خوب است بدانیم تنشها، آسیبهای روانی و برخوردها، بیشتر در زندگی افراد بیبرنامه است. اگر خواهان آرامش هستی، برنامهریزی صحیح و اصولی داشته باش.
6 ـ وقتی میبینی از دیگران انتظاراتی داری که قادر به برآوردنش نیستند، احتمال بده که شاید بعضی از انتظاراتت نامعقول باشند؛ پس سعی کن آنها را متعادل و منطقی سازی.
7 ـ بهتر است به تجزیه و تحلیل عقلانی و منطقی انتظاراتی که از خود و دیگران داریم بپردازیم تا درگیریها و سوءتفاهمهای ناشی از انتظارات نامعقول را کاهش دهیم.
8 ـ پافشاری بر افکار و اجازهی شنیدن نظریات دیگران را به خود ندادن، میتواند بیانگر عدم رشد عقلانی باشد.
9 ـ با شناخت تواناییها و استعدادهای خود هدفهای دور از دسترس، انتظارات نامعقول و آرزوها را به حداقل خواهیم رساند.
10 ـ در برخورد با مشکلات زندگی اینگونه عمل کن: همهی جوانب کار را بسنج، شرایط را خوب درک کن و بدان با تجزیه و تحلیل خوب و موضعگیری صحیح و اصولی، انتخابی خواهی داشت که از نتیجهی آن راضی خواهی بود.
11 ـ انتخاب درست، حمایت و تشویق دیگران را به دنبال خواهد داشت که باعث دلگرم شدن هر چه بیشتر میشود.
12 ـ یاد بگیریم در قبال پیامد رفتارها و کردارهایمان مسؤولیتپذیر باشیم.
13 ـ دیگران از یک فرد عاقل و بالغ انتظار دارند پاسخ قابل قبول و قانعکنندهای در قبال رفتارها و کردارهایش داشته باشد.
14 ـ هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. سنجیده و با توجه به اقتضای شرایط رفتار کن و سخن بگو، یعنی یاد بگیر هر حرفی را کجا بزنی و با هر فردی چگونه رفتار کنی.
15 ـ بهتر است قبل از اینکه سخنی را به زبان بیاوریم کمی راجع به آن فکر کرده و با درایت بیشتری صحبت کنیم که در واقع با کنترل زبان خود از پشیمانیهای احتمالی جلوگیری کنیم.
16 ـ مواظب باش در شادیهای زندگیت، خیلی مغرور و در مصائب زندگی خیلی غمگین و ناامید نشوی، بلکه آنچه عاقلانه به نظر میرسد این است که حد اعتدال را رعایت کنی. وقتی شادی آرام بخند تا غم بیدار نشود وقتی ناراحتی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود.
17 ـ برای بالا بردن توان سازگاری، خودت را جای دیگران بگذار و ببین در چنان موقعیت تو چه میکردی، آنگاه است که آنها را درک میکنی و میتوان با دیگران کنار بیایی.
18 ـ سازگاری را با سازشکاری یکسان مپندار، سازگاری کنار آمدن با اطرافیان است و سازشکار کنار آمدن با دشمن.
19 ـ یادمان باشد که عاقل بودن را نباید با بعضی از زرنگیها، زد و بندها و حیلهگریها اشتباه گرفت.
20 ـ از جمله راههای افزایش عقل: شرکت در جلسات و نشست و برخاست با افرادی است که بلوغ فکری و علمی لازم را دارند و به اصطلاح فهیم و رشد یافته هستند یا لااقل آشنایی با سیره و زندگی آنهاست. و در آخر آن که امام حسین (علیه السّلام) فرمودند: عقل جز از راه پیروی حق به کمال نمیرسد.[2]
منبع: مطلع مهر، امیرحسین بانکی پور (1396)، انتشارات حدیث راه عشق، اصفهان، چاپ شصت و هشتم.
بیشتربخوانید:
اصلی ترین عامل ازدواج موفق چیست؟ (بخش اول)
ضرورت بلوغ اشد در ازدواج جوانان
راهکارهایی برای جذب خواستگار مناسب!
مشکلات خانوادگی مانعی در مسیر ازدواج جوانان
جوانان، ازدواج و پرورش روحیه مسؤولیتپذیری
آیا مشکلات اقتصادی مانعی برای ازدواج محسوب می شود؟
پی نوشت :
[1] . لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَقَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ (نهجالبلاغه، حکمت 40)
[1] . لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَقَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ (نهجالبلاغه، حکمت 40)
[2] . لا یَکْمُلُ الْعَقْلُ إِلاّ بِاِتِّباعِ الْحَقِّ (فرهنگ جامع سخنان امام حسین (علیه السّلام، علی مؤیدی، ص 803)
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}