کمال­ گرایان به دلیل انتظارات غیر واقع‌بینانه از خویش، هرگز از عملکردشان خشنود نمی ­شوند.
 
چکیده : تاکنون در ادبیات روانشناسی یک تعریف واحد و رسمی از کمال‌گرایی که همه روانشناسان برآن توافق نظر داشته باشند وجود نداشته است. از سوی دیگر، اگرچه هنوز تعریفی دقیق از کمال‌گرایی وجود ندارد، اما وِیژگی­ های کمال­ گرایان در پژوهش­ های مختلف مورد توجه قرار گرفته است.

تعداد کلمات 831 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه

مقدمه

شیوه‌های رفتار و فرایندهای ذهنی انسان از دیرباز یکی از دغدغه‌های اصلی روانشناسان بوده است. از میان این رفتارها و فرایندهای ذهنی، همواره کمال‌گرایی در معرض پژوهش‌های بسیاری قرار گرفته است. اگرچه هنوز تعریفی دقیق از کمال‌گرایی وجود ندارد، شماری از جنبه‌های مهم کمال‌گرایی در پیشینه پژوهش‌ها مورد توجه قرار گرفته شده است. کمال‌گرایی یکی از ویژگی‌هایی شخصیتی است و نقش مهمی را در علت‌شناسی، استمرار و دوره بالینی آسیب‌شناسی روانی بازی می‌کند.
از لحاظ تاریخی مفهوم کمال‌گرایی یک مقوله روان‌شناختی مورد علاقه بسیاری از روانشناسان بوده است. فروید[1]( ۱۹۷۵) کمال‌گرایی را به کنش ورزی افراطی نسبت داد و در توصیف افراد کمال‌گرا گفت: « محرک اصلی در زندگی آنان خوشبختی نیست بلکه برتری یافتن است».
هماچک[2] (۱۹۷۸) با تمایز بین کمال‌گرایی بهنجار و نابهنجار اظهار داشت که کمال‌گرایان بهنجار، از تلاش و رقابت برای برتری و کمال لذت می‌برد و محدودیت‌های شخصی را به رسمیت می‌شناسد. در مقابل کمال‌گرایان نابهنجار افرادی هستند که هرچه تلاش می­کنند حتی وقتی بهترین عملکرد را دارند خوب و راضی به نظر نمی‌رسند. به بیان دیگر این افراد به دلیل انتظارات غیر واقع‌بینانه شان هرگز از عملکرد خویش خشنود نخواهند شد.
یکی از وظایف مهم روانشناسان کاربردی این است که به منظور داشتن درک و طبقه‌بندی صحیح‌تر رفتار انسان، درباره عواملی که در سلامت‌روان نقش دارند، پژوهش‌هایی را انجام دهند. با اطمینان می‌توان گفت که پی بردن به عواملی که موجبات کمال‌گرایی را در افراد فراهم می‌آورند، به بهداشت‌روانی افراد کمک شایانی می‌کند تا با مطالعه و سرمایه‌گذاری در آن راستا افراد را به سلامت‌روان سوق داد و در پی آن رشد و گسترش کیفیت زندگی، اجتماعی، فرهنگی و... را برای افراد به ارمغان آورد. کیفیت زندگی عبارت است از پندارهای فرد از وضعیت زندگی اش با توجه به فرهنگ و نظام‌های ارزشی‌ای که در آن زیست می‌کند. همان‌گونه که سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را به عنوان:
«ادراک فردی از موقعیت زندگی خود در زمینه فرهنگ و نظام‌های ارزشی که در آن زندگی می‌کند و در رابطه با اهداف، انتظارات، معیارها و دل مشغولی‌هایش» تعریف کرده است.
 

کمال‌گرایی چیست؟

تاکنون در ادبیات روانشناسی یک تعریف واحد و رسمی از کمال‌گرایی که همگان برآن توافق نظر داشته باشند وجود نداشته است. ناسازگاری و تناقض در مفهوم کمال‌گرایی دلیلی برای نگرانی‌های روزافزون پیرامون کمال‌گرایی بوده است. برخی کمال‌گرایی را دستیابی به اهداف و معیارهای سطح بالا تعریف می‌کنند، اگر این تعریف درست باشد کمال‌گرایان باید پس از دستیابی به اهدافشان احساس خشنودی کنند، اما حقیقت این است که آن‌ها غالباً افراد خشنودی نیستند. زیرا اهداف کمال‌گرایان یا غیر قابل دسترس است و یا برای دستیابی به آن باید بهای گزافی پرداخت.
مشخصه‌ای از کمال‌گرایی که پیوسته مورد توجه قرار می‌گیرد، وضع کردن معیارهای بسیار بالا برای عملکرد فردیست. بعلاوه، به طور کلی کمال‌گرایی به عنوان جهت گیری شخصیتی در نظر گرفته می‌شود که به خصوصیات ناسازگار و پیامدهای منفی مرتبط است و کمتر با خصوصیات سازگار و پیامدهای مثبت ارتباط دارد. چنین جهت‌گیری منفی شخصیتی از کمال‌گرایی، به علت ماهیت آسیب زننده خود می‌تواند منبعی برای احساس فشار و یا ادراک خطر در فرد کمال‌گرا باشد.

دکتر دیوید برنز[3] کمال‌گرایان را به عنوان افرادی تعریف می‌کند که معیارهایی فراتر از منطق و دور از دسترس دارند و اشخاصی هستند که با اجبار و بدون وقفه در جهت اهداف غیرممکن تلاش می‌کنند و ارزش خود را به طور کامل در نتیجه و اتمام امور می‌بینند، انگیزه اصلی این افراد اجتناب از شکست است. اگر شما خود را فردی می دانید که هرگز شکست نخورده‌اید و یا مرتکب اشتباه نشده‌اید، در واقع شما زندگی نکرده‌اید، به راستی زندگی مستلزم تجربه شکست، ناکامی و دوباره برخاستن است.
داشتن اعتبار، مداومت و پشتکار درامور، پیگیر کاری بودن و.... همه مواردی هستند که سبب ارتباط با دیگر افراد و ایجاد پویایی در زندگی انسان می‌شوند.
 

ویژگی­ های کمال ­گرایان چیست؟

موقعیت‌هایی که موفقیت و احترام را با خود همراه دارند احساس نارضایتی و غمگینی را از کمال‌گرایان دور می‌کنند. آن‌ها بی‌وقفه برای رسیدن به معیارهای بی‌نهایت کمال‌گرایانه خود تلاش می‌کنند، کمال‌گرایان درباره احساس ارزشمندی افراد دیگر نیز بر اساس توانایی آن‌ها در دستیابی به چنین اهداف بلند پروازانه­‌ آنها قضاوت می‌کنند. باید بدانیم کمال‌گرایان قادر نیستند لذت دستیابی را درک کنند زیرا همواره موقعیتی وجود دارد که به آن دست نیافته‌اند، آن‌ها نمی‌توانند از روابطشان لذت حقیقی را ببرند؛ زیرا نقایص احتمالی دیگران هرگز از دید تیزبینشان دور نمی‌ماند، بنابراین اگر شما خواستار تبدیل شدن به فردی بی‌نهایت ناخوشنود هستید کمال‌گرا شوید، کمال‌گرا باقی بمانید یا با یک کمال‌گرا زندگی کنید.

منبع: کتاب «کمال گرایی»
نویسنده: زهرا سادات حاجی و دیگران

بیشتر بخوانید:
ارتباط صفت کمال گرایی با انتقاد از خود
چرا کمال گرایی چیز خوبی نیست؟
تلاش برای کسب کمال؛ کمال گرایی
آیا کمال‌ گرایی‌ بیش‌ از اندازه‌، سد راه‌ خوشبختی‌ و سعادت‌ شما می‌شود؟! 

 
 پی نوشت :
[1] . Freud.
[2] . Hama check.
[3] . David Burns.
[ File : 919042_-210234.docx ]