کمال‌گرایی می‌تواند با طیف وسیعی از مشکلات تهدیدکننده سلامت روان در ارتباط باشد.
 
چکیده : بنا بر نتایج پژوهش‌های انجام‌گرفته ویژگی‌های منفی کمال‌گرایی می‌تواند سلامت روانی و جسمانی افراد را به خطر اندازد و افراد را در معرض ابتلا به بیماری‌های مختلف روانی و جسمانی قرار دهد. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 1300 /  تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه



سلامت روان‌شناختی

اگر بخواهیم بر اساس تجربیات فردی و استدلال شخصی میان کمال‌گرایی و سلامت روان‌شناختی ارتباطی بیابیم، خواهیم گفت افرادی که ناآرام، ناشکیبا و ناراضی هستند با سبک و شیوه زندگی‌شان خود را در معرض ابتلا به اقسام آسیب‌های روانی قرار می‌دهند که می‌تواند در طیفی از ناخشنودی و عصبانیت یا غمگینی تا اختلالات روان‌شناختی جدی‌تر جای گیرد؛ اما ازآنجایی‌که ارائه ارتباط میان دو متغیر مرتبط به انسان تنها بر پایه تجربه و حدسیات شخصی علمی و کاربردی نیست به سراغ پژوهش‌های انجام‌گرفته در این حوزه می‌رویم تا با اطمینان خاطر ارتباط میان کمال‌گرایی و سلامت روان‌شناختی را دریابیم.
کوک (۲۰۱۲) با نگاهی به دیدگاه‌های کلاسیک کمال‌گرایی نوشته است که پچ[1] (۱۹۸۴) کمال‌گرایی را به‌صورت موقعیتی توصیف کرد که در آن ترس از اشتباه در مرکز است. او معتقد بود کمال‌گرایی به‌خودی‌خود وجود ندارد، بلکه تلاش برای کمالی که وجود خارجی ندارد باعث ادامه یافتن آشفتگی در افراد شده و با تعدادی از مشکلات روان‌شناختی در ارتباط است. وی دیدگاهی به‌شدت منفی از کمال‌گرایی را به تصویر کشیده است. او کمال‌گرایی را مشکلی گسترده و تضعیف‌کننده می‌داند که با دامنه‌ای از مشکلات در ارتباط است برای مثال سندرم مونچھاوزن، افسردگی، بی‌اشتهایی عصبی، اختلال شخصیت وسواسی-اجباری، وقفه نوشتاری، پارانویائی و رفتارهای تیپ A.

هولندر،[2] هماچک، برنز و پچ عقیده داشته‌اند که کمال‌گرایی در دوره کودکی ریشه دارد و به‌وسیله انواع به خصوصی از تعاملات والد - فرزند رشد می‌یابد. آن‌ها اشاره‌کرده‌اند که فرزندان، کمال‌گرایی را از والدینشان الگوبرداری می‌کنند و یا از والدینشان برای رفتار بی‌نقص و کامل تقویت دریافت می‌کنند. نظریه‌پردازان فوق درباره جنبه بهنجار و یا سازگارانه کمال‌گرایی اختلاف‌نظر دارند اما همگی بر ارتباط ویژگی‌های ناسازگارانه کمال‌گرایی با آسیب روانی مانند اضطراب و افسردگی توافق نظر دارند. آن‌ها همچنین اشاره‌کرده‌اند که کمال‌گرایان مکرراً با خطاهای شناختی مانند تفکر همه‌یاهیچ، پیش‌بینی کردن و بیش تعمیم دهی مواجه‌اند که در پیشبرد مسائل روان‌شناختی هم سهم دارند.
فراست و همکارانش (۱۹۹۰) ارتباط معناداری بین کمال‌گرایی کلی که به‌وسیله آزمون چندبعدی کمال‌گرایی نسخه فراست و همکاران‌اندازه­گیری می‌شود با افسردگی، اضطراب، عقاید پارانویایی، روان‌پریش گونگی، وسواس - اجبار و جسمانی سازی یافتند.
اسلنی و همکاران (۲۰۰۶) در خصوص ارتباط کمال‌گرایی و آسیب روانی عنوان کرده‌اند که در ۲۰ سال گذشته شمار مقالاتی که به مفهوم بالینی کمال‌گرایی پرداخته‌اند افزایش‌یافته است. برای مثال شاو[3] و سگال[4] (۱۹۹۹) اشاره‌کرده‌اند که کمال‌گرایی پیش‌بینی کننده بسیار قدرتمند خودکشی هست. تیرکا[5] و همکاران (۲۰۰۲) طی پژوهشی دریافتند که کمال‌گرایی یکی از چندین پیش‌بینی کننده بی‌اشتهایی عصبی در بزرگ‌سالان جوان است. پچ (۱۹۸۴) نوشته است که ماهیت موذی کمال‌گرایی ما را وادار می‌کند که آن را به‌عنوان نوعی از آسیب‌شناسی روانی توصیف کنیم. شمار قابل‌توجهی از پژوهشگران درباره دلالت‌های منفی روان‌شناختی کمال‌گرایی نگرانی‌هایی را ابراز داشته‌اند. به‌هرروی مطالعات فوق اشاره می‌کند که کمال‌گرایی می‌تواند یک نگرانی روان‌شناختی جدی باشد.

برندی[6] و همکاران (۲۰۰۴) پس از بررسی پژوهش‌های پیشین سازه کمال‌گرایی را به‌عنوان عامل آسیب‌رسان صفت شخصیتی فرض کرده‌اند. آن‌ها در پژوهشی دیگر که در سال ۲۰۰۷ انجام گرفت دریافتند که کمال‌گرایی به‌صورت مثبتی با افسردگی، اختلالات شخصیت، اختلالات خوردن، بدکاری‌های جنسی و سطوح پایین اعتمادبه‌نفس در افرادی که دارای کمال‌گرایی ناسازگارند رابطه دارد. همچنین لی[7] (۲۰۰۷) نوشته است که مطالعات نشان داده‌اند کمال‌گرایی مفرط با انطباق روان‌شناختی ضعیف به‌صورت افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات خوردن، خطر بالای اقدام به خودکشی و همین‌طور در مسائل سلامت جسمانی و مشکلات بین فردی مرتبط است.
اگرچه هماچک در اواخر دهه ۷۰ پیشنهاد کرد که کمال‌گرایی را به دو شکل بهنجار و نابهنجار متمایز نمایند اما دیدگاه غالب در دهه ۸۰ این بود که کمال‌گرایی نابهنجار است و دلالت بر آسیب‌شناسی روانی دارد. پس‌ازآن نیز یافته‌های تجربی که برخی از آن‌ها شرح داده شد از این دیدگاه حمایت کردند. استوبر و اتو[8] (۲۰۰۷) با مروری بر پیشینه مطالعات با جمعیت بالینی دریافتند که سطوح بالای کمال‌گرایی در مراجعه‌کنندگان با اختلال افسردگی، اختلال وسواسی- اجباری و اختلالات خوردن وجود داشت. همچنین مطالعات بر روی جمعیت غیر بالینی نیز نشان داد که کمال‌گرایی با سطوح بالاتر پریشانی و علائم بیمار گون افسردگی، اضطراب و اختلالات خوردن در ارتباط است.
ازآنجایی‌که کمال‌گرایان اغلب با دشواری­ هایی در روابطشان مواجه می‌شوند و مسائل شان با اضطراب و طفره رفتن و به تعویق انداختن همراه است. انتظار می‌رود که سطوح بالای استرس در خانه و محیط کار و همچنین احساس کاهش‌یافته رضایت فراگیر در زندگی‌شان را تجربه کنند؛ بنابراین کمال‌گرایی می‌تواند با طیف وسیعی از مشکلات تهدیدکننده سلامت روان در ارتباط باشد. آیا هنوز هم می‌خواهید سبک‌رفتاری سابقتان را حفظ نمایید؟
 

سلامت جسمانی

رابطه مابین کمال‌گرایی و سلامت جسمانی نیز موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است. بنا بر تحقیقات انجام‌گرفته از دیرباز تاکنون ویژگی‌های منفی کمال‌گرایانه با طیفی از بیماری‌های جسمانی در ارتباط است. کمال‌گرایی با شکایت‌های بدنی، بی‌خوابی، انواع سردردها، خستگی و درد مزمن رابطه دارد. پچ (۱۹۸۴) به رابطه معنادار میان شماری از آسیب‌های جسمانی مانند نشانگان روده تحریک‌پذیر، درد شکم در کودکان و زخم معده با کمال‌گرایی اشاره نمود.
بشارت (۱۳۸۹) در پژوهشی در خصوص ارتباط میان کمال‌گرایی و سلامت جسمانی دریافت که کمال‌گرایی جامعه‌محور - که تحمیل انتظارهای آرمانی دیگران و یا ادراک تحمیل این انتظارها از سوی دیگران از ویژگی‌های اصلی آن محسوب می‌شود - فرد را پیوسته تحت‌فشار و استرس قرار می‌دهد. این استرس مداوم که تحمیلی بودن از ویژگی‌های اجتناب‌ناپذیر آن است، همانند منبع انگیزشی منفی، هم‌زمان نیروهای روان‌شناختی و آمادگی­ ها و توانمندی­ های جسمانی را تحلیل می‌برد و تضعیف می‌کند. این وضعیت نامطلوب و استرس‌زای روانی- اجتماعی در مغایرت با نشانه‌های سلامت جسمانی قرار می‌گیرد و رابطه منفی کمال‌گرایی جامعه‌محور با سلامت جسمانی را توجیه می‌کند.

بیشتر بخوانید: گونه‌های مختلف کمال‌گرایی (بخش دوم)


در پژوهشی در خصوص نقش واسط­ه ای کمال‌گرایی در بروز و گسترش بیماری‌های قلبی جور بنیان و یعقوبی (۱۳۹۳) اظهار داشتند که سیستم قلبی عروقی از سیستم­های حساس بدن هست تغییرات محیطی و هیجانات مختلف مانند تنیدگی، اضطراب، ترس، خشم و شادی فوراً سبب تغییر در تعداد ضربان قلب و فشارخون می‌شود بیماری‌های این سیستم سهم عمده‌ای در مرگ‌ومیر افراد دارند. چنانچه نوع منفی کمال‌گرایی در فرد به‌صورت فراگیر بروز یابد می‌تواند از طریق ایجاد اضطراب و تنش زمینه‌ساز بروز و گسترش تعدادی از بیماری‌های روان‌تنی[9] ازجمله بیماری‌های قلبی و عروقی گردد. تیپ‌های شخصیتی A, D ازجمله تیپ‌های شخصیتی مستعد ساز بیماری‌های قلبی به شمار می‌رود؛ افراد دارای هردو تیپ شخصیتی رگه‌هایی از کمال‌گرایی را در افکار و رفتار خوددارند.
در پژوهشی دیگر حمیدی و خسروی (۱۳۹۱) به مقایسه میان کمال‌گرایی در بیماران روان‌تنی و افراد عادی پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان کمال‌گرایی در بیماران با اختلالات روان‌تنی و افراد عادی تفاوت معنی‌داری وجود دارد و ویژگی‌های کمال‌گرایانه در بروز اختلالات روان‌تنی نقش دارند. لازم به توضیح است که اختلالات روان‌تنی، طیفی از اختلالات جسمانی است نظیر سردرد، فشارخون، زخم معده و بیماری‌های قلبی که فشار روانی مداوم و هیجانات در آن‌ها نقشی اساسی دارند. در پژوهشی دیگر نجفی و همکاران (۱۳۹۱) به بررسی ارتباط میان کمال‌گرایی در افراد مبتلابه فشارخون و افراد سالم پرداختند نتیجه پژوهش بر ارتباط مثبت و معنادار میان ویژگی‌های کمال‌گرایانه و فشارخون بالا دلالت می‌کرد.
بنا بر نتایج پژوهش‌های انجام‌گرفته ویژگی‌های منفی کمال‌گرایی می‌تواند سلامت جسمانی افراد را به خطر اندازد و افراد را در معرض ابتلا به بیماری‌های مختلف جسمانی قرار دهد. باری دیگر شمارا مورد این پرسش قرار می‌دهم آیا تصمیم به تغییر در ویژگی‌های کمال‌گرانه‌تان گرفته‌اید؟
نام نیک ار طلبی گرد خرابات مگرد                        که در این کوچه کسی نیست که بدنام نماند                                                                            
جهد کن تا اثر خیر تو ماند باقی                            که درین میکده جم را به‌جز از جام نماند
 
منبع: کتاب «کمال‌گرایی».
نویسنده: زهرا سادات حاجی و دیگران

بیشتر بخوانید:
کمال­ گرایان؛ تخریب گران روابط اجتماعی
کمال گرایی چیست؟
شخصیت کمال‌گرا
کمال­گرایان افراطی و تلاشگران سالم
گونه‌های مختلف کمال‌گرایی
والدین کمال­ گرا؛ فرزندان کمال­ گرا

 
 پی نوشت :
[1].petch
[2].hollander
[3].shaw
[4].segal
[5].tyrka
[6].brandy
[7].lee
[8].stoeber & ottto
[9].psycho somatic