آسم انسداد متغير و برگشت‌پذير راه‌هاي هوايي است که با التهاب و افزايش واکنش راه‌هاي هوايي در مقابل محرک‌ها همراه مي‌شود. يکي از چهره‌هاي باليني اين بيماري، آسم ايجاد شده به‌دنبال فعاليت فيزيکي و ورزش مي‌باشد.
 آسم ناشي از ورزش يكي از شايع‌ترين مشكلات طبي در ورزشكاران است و بسياري از ورزشکاران حرفه‌اي موفق، مبتلا به آسم يا آسم ورزشي بوده‌اند و مطالعات نشان داده نسبت موفقيت آنان کمتر از افراد غيرمبتلا نمي‌باشد.
از طرف ديگر درصد قابل توجهي از ورزشکاران بدون هيچگونه سابقه‌اي از بيماري آسم، در حين فعاليت ورزشي دچار علائم تنفسي شبيه به بيماران آسمي مي‌گردند. از آنجا كه اين اختلال منحصر به مبتلايان آسم نيست و در قسمتي از افراد طبيعي هم مشاهده مي‌گردد، بسياري از پزشكان استفاده از واژه برونكواسپاسم ناشي از ورزش را مناسب‌تر مي‌دانند.به‌طور کلي از لحاظ باليني در 50 تا 90 در صدر بيماران مبتلا به آسم، آسم ورزشي ديده مي‌شود. ازطرف ديگر در 10 تا 20 درصد بيماراني که آسم ورزشي ثابت شده داشته‌اند، هيچ‌گونه سابقه‌اي از بيماري آسم نمي‌دهند و اين شيوع درجمعيت عادي کمتر از افراد ورزشکار مي‌باشد.
شيوع آسم ورزشي در ساير بيماري‌هاي آلرژيک بيش از جمعيت عادي مي‌باشد.
عوامل مؤثر در بروز اين بيماري کنترل مناسب آسم، عوامل محيطي مانند آب و هواي سرد، رطوبت كم و استنشاق هواي خشك، ذرات معلق و آلاينده‌هاي هوا (از جمله SO2،NO2 و ازون) مي‌باشد. همچنين عوامل روحي مانند خستگي، بيش‌تمريني و استرس‌هاي هيجاني نيز زمينه‌ساز بروز بيماري مي‌شود. از فاکتورهاي دخيل ديگر نوع ورزش، شدت و مدت ورزش مي‌باشد. ورزش‌هاي هوازي مستمر و طولاني كه نيازمند تنفس عميق و سريع هستند، مانند دو و ميداني، اسكي، صحرانوردي و دوچرخه‌سواري جزو ورزش‌هاي ايجادکننده برونکواسپاسم مي‌باشند و فعاليت‌هاي بي‌هوازي متناوب كمتر باعث ايجاد حملات مي‌گردند.
همچنين هر چه شدت و مدت ورزش بيشتر باشد، برونكواسپاسم حاصله نيز وخيم‌تر خواهد بود.
علائم و سير باليني:
سرفه شايع‌ترين علامت مبتلايان است. خس‌خس سينه، تنفس کوتاه و منقطع، درد و احساس ناراحتي قفسه سينه به هنگام ورزش يا پس از آن و نيز عملكرد ضعيف‌تر نسبت به زمان تمرين از ساير علائم شايع بيماري هستند که با گذشت 8-6 دقيقه از شروع ورزش و گاهي پس از توقف آن ايجاد مي‌شوند. از علائم ناشايع آسم ناشي از ورزش، تهوع، درد پهلو، سردرد، ضعف عمومي، احساس ناآماده بودن، فقدان انرژي (به ويژه در كودكان)، خستگي زودرس و سينه صاف كردن‌هاي مكرر، كرامپ‌هاي شكمي، درد يا ناراحتي قفسه سينه، کرامپ عضلاني به دنبال ورزش يا احساس عدم آمادگي مي‌باشد.
كودكان خردسال ممكن است از درد معده شاكي باشند يا از شركت در بازي شديد امتناع نمايند. درهر فردي که به دنبال ورزش و فعاليت دچار خس‌خس سينه، تنگي نفس و يا سرفه مي‌شود، بايد به فکر آسم ناشي از ورزش بود. اما در مواقعي كه فرد داراي تظاهرات مبهم مي‌باشد، تشخيص قطعي بيماري، با انجام تست عملکرد تنفسي (اسپيرومتري) قبل و بعد از يک فعاليت ورزشي انجام مي‌شود.
پيشگيري از آسم ناشي از ورزش شامل دوبخش غيردارويي و دارويي مي‌باشد.
پيشگيري غيردارويي:
اجتناب ازانجام ورزش، درصورت وجود نشانه‌ها قبل از شروع فعاليت ورزشي انتخاب ورزش مناسب با کمترين احتمال ظهور حملات آسم. اصلاح برنامه ورزشي تغيير در نوع، شدت و مدت ورزش ،گرم كردن به ميزان كافي و القاء دوره مقاومت چند دقيقه قبل از شروع فعاليت ورزشي
سعي به تنفس با بيني ،پرهيز از فعاليت ورزشي در شرايط جوي نامتعادل (مانند هواي کمتر از10 درجة سانتي‌گراد و با رطوبت کم) و در هنگام آلودگي هوا و وجود مواد محرک وآلرژن
پرهيز از فعاليت ورزشي در زمان ابتلا به عفونت‌هاي تنفسي و كنترل مشكلات همراه نظير رينيت آلرژيك ،پرهيز از موادغذايي خاص (ميگو، كرفس، بادام زميني، سفيده تخم‌مرغ، بادام، موز)و استفاده از تجهيزات ورزشي مناسب مانند ماسک مخصوص 0
پيشگيري دارويي :
پيشگيري دارويي با استفاده از داروهاي استنشاقي پيش از انجام فعاليت ورزشي صورت مي‌پذيرد. براي اين منظور بهترين داروها داروهاي بتاآگونيست مي‌باشد متناسب با مدت ورزش و فاصله باقي‌مانده تا شروع ورزش از داروهاي طويل‌الاثر و يا سريع‌الاثر استفاده مي‌شود. اين داروها هم در درمان و هم جهت پيشگيري مؤثر هستند. از مزاياي اين داروها استفاده استنشاقي آنها است و استفاده خوراکي از آنها در فعاليت‌هاي حرفه‌اي ممنوع است.
داروهاي سريع‌الاثر و کوتاه‌اثر مانند سالبوتامول را مي‌توان 15 دقيقه قبل از شروع فعاليت ورزشي استفاده نمود و در صورت بروز علائم نيز قابل ‌استفاده مي‌باشند. اين داروها براي فعاليت‌هاي ورزشي به مدت حدود دو ساعت اثر پيشگيرانه دارند، دسته ديگر داروها، داروهاي سريع‌الاثر و طويل‌الاثر مانند سالمترول هستند. مدت اثر اين دارو 12-10 ساعت مي‌باشد. بنابراين در کساني که زمان شروع فعاليت ورزشي آنان قابل‌پيش‌بيني نمي‌باشد و يا فعاليت ورزشي مداوم به مدت چند ساعت دارند، توصيه مي‌شود. اين داروها در كودكاني که در فعاليت‌هاي روزانه خصوصاً در مدرسه فعاليت بدني مداوم و نسبتاً طولاني دارند و همچنين ورزشکاران شرکت‌کننده در ورزش‌هاي استقامتي، کانديداهاي خوبي براي دريافت اين دارو مي‌باشند. داروهاي ديراثر و طويل‌الاثر مانند فورمترول بيشتر در ورزشکاران آسمي و کودکان مبتلا به آسم کاربرد داشته و باعث بهبود کيفيت زندگي و فعاليت‌هاي ورزشي فرد مي‌شود.
در صورت رعايت اصول پيشگيري دارويي وغيردارويي و استفاده از ورزش مناسب، موفقيت پيشگيري از آسم حين ورزش 90 در صد مي‌باشد. در صورت موفق نبودن دراين زمينه، بايد دوز داروي مصرفي تعديل شده و يا تشخيص آسم مجدداً مورد ارزيابي قرار گيرد.
بعضي از ورزش‌ها خطر بالاتري براي ايجاد علائم بيماري ايجاد مي‌نمايند و بر اين مبنا ورزش‌ها به دو دسته تقسيم مي‌شوند:
ورزش‌هاي آسموژنيک: اين ورزش‌ها شامل دوي استقامت، دوچرخه‌سواري، بسکتبال، فوتبال آمريکايي، راگبي، هاکي روي يخ، اسکيت روي يخ و اسکي مي‌باشند.
ورزش‌هايي که با خطر کمتر بروز آسم همراه هستند شامل شنا، شيرجه، دوي سرعت، بوکس، کاراته، تنيس، هندبال، راکت بال، ژيمناستيک، گلف، فوتبال، بيس‌بال، کشتي و واترپلو مي‌باشند.
ورزش‌هاي آبي عموماً کمتر آسموژنيک هستند که شايد علت آن استنشاق هواي مرطوب باشد که باعث تحريک کمتر مجاري هوايي فرد مستعد مي‌شود. با اينحال كلر استخرها ممكن است به شكل يك محرك شيميايي براي ايجاد برونكو اسپاسم در افراد حساس عمل كند، هر چند كه ميزان كلرين استخر در محدوده استاندارد بي‌خطر براي شناي تفريحي باشد.
ضمن اينکه فرد بيمار با کسب تجربه موفق در کنترل علائم حين ورزش، نسبت به کنترل بيماري آسم خود نيز اميدوارتر خواهد شد. هر چه شدت بيماري آسم بيشتر باشد، تأثير ورزش در کنترل آن زيادتر خواهد بود و در بيماران با آسم خفيف تأثير فعاليت ورزشي در کنترل بيماري در حد افراد سالم مي‌باشد.
/2759/