ویرایش عکس آذرماه 98

نخستین شب از مراسم عزاداری ایام فاطمیه(سلام الله علیها) در حسینیه امام خمینی(ره) با سخنرانی حجت‌الاسلام رفیعی و مداحی میثم مطیعی برگزار شد.
 
به گزارش راسخون به نقل از تسنیم، همزمان با فرا رسیدن ایام سوگواری دخت گرامی پیامبر اسلام(ص)، حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها)، اولین شب از مراسم عزاداری و سوگواری بانوی عصمت و طهارت، شب گذشته با حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
 
در این مراسم حجت‌الاسلام و المسلمین رفیعی سخنرانی کرد و میثم مطیعی به ذکر مصائب اهل بیت(ع) پرداخت. این مجموعه مراسم به مدت پنج شب، تا جمعه 15 فروردین 1393 در حسینیه امام خمینی(ره) ادامه دارد.
 
اشک ما نذر روضه زهراست | میثم مطیعی
 
فکر کردن به غم و غصه مادر سخت است
خواند روضه «در» چند برابر سخت است
از حسین اصرار کردن که: حسن! حرف بزن!
از حسن بغض پی بغض: برادر سخت است
زیر بار غم تو می‌شکند پشت پدر
زندگی بی سر و بی همسر و سرور سخت است
دل حیدر دل کوه است، دل کوه، آری
ولی این داغ برای دل حیدر سخت است
من همان اول «بسم الله» اشکم جاری است
چقدر زمزمه سوره کوثر سخت است
 
شاعر قطعه عربی: مرتضی حیدری آل کثیر
شاعر قطعه فارسی: میلاد عرفان‌پور
 
یا لَحُزنٍ طالَ، آه از اندوهی طولانی
فیه دَمعی سالَ، که اشک چشمم در آن جاری شد
فَبأَحزانی أَنوحُ لکِ یا زهراءُ، ای زهراء! با اندوه‌هایم برای تو نوحه‌سرایی می‌کنم
جَفنی الأوّاه، چشم من پر از آه و ناله‌ است
شاکراً للهِ، در حالی‌که خدا را شکر می‌کنم
إنّنی صِرتُ مُحِبًّا لَکِ یا حوراءُ، من دوست‌دار تو شده‌ام، ای حوراء
أنتِ مَعناً لِبُکای، تو مقصود گریه‌ام هستی
و لَکِ یَعلو نِدای، و ناله‌ام تنها برای تو بلند می‌شود
سَیِّدتی لکِ الفداءُ، ای سرور من، فدای تو باد
أنا و أمّی و أبای، جان من و مادرم و پدرم
لَکِ دارٌ فی قَلبی، تو در دلم خانه کرده‌ای
مَعَ دَمی یَجری حُبّی، عشق من با اشک چشمم جاری است
 
واویلا واویلا امَّ ابیها یا زهرا
 
ها أنا مَن ثارَ، من کسی هستم که قیام کرد
فی مَدَی الأعصار، در طول زمان‌ها
ضدَّ طاغوتِ الزمان ِ ضدَّ الاستکبارِ، علیه طاغوت‌ زمان و علیه استکبار
شیعةُ الکرّار، شیعیان حیدرکرار
دائماً أَحرارٌ، همواره آزاده هستند
ما نَهاب ُالموتَ رُغمَ الظلمَة ِو النّارِ، ما با وجود تاریکی و آتش از مرگ نمی‌هراسیم
بِصفاءٍ و وَفاءٍ، با صفا و وفاداری
بِحُضورٍ و وِلاءٍ، با حضور در صحنه و ولایت‌مداری
جِئتُ أُواسیکِ دَماً، آمدم تا با خون تو همدردی کنم
یابنتَ خَیرِ الأوصیاءِ، ای دختر بهترین اوصیاء
لَکِ دارٌ فی قَلبی، تو در دلم خانه کرده‌ای
مَعَ دَمی یَجری حُبّی، عشق من با اشک چشمم جاری است
 
واویلا واویلا امَّ ابیها یا زهرا
 
***
شیعه یعنی تو، با غم بسیار، شیعه یعنی حال تو بین در و دیوار
داغ تو زهرا، در خفا مانده‌ست، شیعه یعنی تا قیامت مَحرم اسرار
 
خوشا تو که چنین غریب، فدای مرتضی شدی
شیعه فدایی شدن است، خوشا تو که فدا شدی
 
عقیق خاتم زهرا، نور دو عالم زهرا، راز محرم زهرا
واویلا واویلا، شهید حیدر زهرا
 
شعله های در، چشمه ی کوثر روضه خوان از باقی این ماجرا بگذر
مقتل محسن، مقتل مادر روضه خوان از باقی این ماجرا بگذر
 
زینب اگر گریه کند، جان ببرد ز عالمین
کفایت روضه ماست، بغض حسن اشک حسین
 
روضه باران زهرا، اشک شهیدان زهرا، جلوه قرآن زهرا
واویلا واویلا، شهید حیدر زهرا
 
شب و این سکوت پر از حرف
شب و بهت سنگین خانه
شب و بغض معصوم بابا
شب و هق‌هقی کودکانه
 
شب و آه و این درد جانکاه
شب و گریه گاه و بی‌گاه
شب و جمع ماتم‌گرفته
شب و هاله صورت ماه
 
چه روزی گذشت، بر این خانه و، چه حالی بر این اهل خانه
به دل‌ها غمی، که تا آسمان، کشد شعله‌هایش زبانه
 
یا من هو اسمه دوا، کم نشود از سر ما، سایه زهرا مادر ما
یا فاطمه یا فاطمه، یا فاطمه یا فاطمه، یا فاطمه یا فاطمه جان
 
شده خانه لبریز اندوه
به جای سلام و تبسم
به جای گلاب و گل و مشک
فقط بوی دود است و هیزم
 
نگاه همه سوی مادر
که خود از همه رو گرفته
که دردی به جانش نشسته
که دستی به پهلو گرفته
 
غم زینبین، نگاه حسین، علی را به ماتم نشانده
ولی این میان، نگاه حسن، به دیوار و در خیره مانده
 
یا من هو اسمه دوا، کم نشود از سر ما، سایه زهرا مادر ما
یا فاطمه یا فاطمه، یا فاطمه یا فاطمه، یا فاطمه یا فاطمه جان
 
رسیده شهیدی دوباره
پس از بی‌نشانی و دوری
سوی مادری که همه عمر
نشسته به پای صبوری
 
پس از سالیانی که بوده
پی یک خبر از شهیدش
فقط استخوان و پلاکی
رسیده به سرو رشیدش
 
سلام خدا، به این مادران، به چشمان بی‌سوی نمناک
سلام خدا، به آن عاشقان، شهیدان گمنام این خاک
 
ای عاشقان بی‌نشان، ای عاشقان بی‌نشان، زائرتان حضرت زهراست
ای عاشقان بی‌نشان، ای عاشقان بی‌نشان، زائرتان حضرت زهراست
 
ای بهش قرب احمد فاطمه
لیلة‌القدر محمد فاطمه
 
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
 
مشعل شب‌های احیای علی
نقش لبخندت مسیحای علی
 
این سه شب بی قوت و از قوت تو سیر
هم یتیم و هم فقیر و هم اسیر
 
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
 
از شب میلاد تا آخرنفس
مصطفی یک دست را بوسید و بس
 
آن هم ای دست خدا، دست تو بود
ای بر آن لب‌ها و دست تو درود
 
از کرامت بر جبین ما همه
ثبت کن هذا محبٌ فاطمه
 
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
 
 
یاد شب‌های بقیع، یاد قبری بی‌نشان
آتش زد بر جانمان، زهرا یا زهرا
دلتنگی‌های حسن، بغض لرزان حسین
اشک چشم زینبین، غم‌های مولا
 
اشک ما نذرِ، روضه زهراست
چادر خاکی، شروع کرب‌وبلاست
 
ما با شهیدان عشق، پیمان خون بسته‌ایم
عهد خود نشکسته‌ایم، الحمدلله
هر دم با عزم و جهاد، ماییم و امر ولی
ماییم و راه علی، الحمدلله
 
دم‌به‌دم ما را، شور عاشوراست
سوز این دل‌ها، ز تربت شهداست
 
ما و عشق و انتظار، تا باز آید آن سوار
در دستانش ذوالفقار، بقیة‌الله
خورشید فردا بیا، آرام دل‌ها بیا
فرزند زهرا بیا، یا حجة‌الله
 
می‌رسد مولا، مهدی زهرا
می‌شود پیدا، مزار مادر ما
/2759/