زل مـیزنــم بـه ایـن هـمــه یلـدای نـاتمــام حـل مـی شـوم تمـام تـو را تـوی هیچـکـس حــافظ دوبـاره گفـتـه نمـی آیـی بـی دلیــل بغضی شکسته تر شده حالا نفس ... نفـس ...