نويسنده: استيون آر. سايزر
مترجمان: حميد بخشنده، قدسيه جوانمرد



 

1. ظهور نص‌گرايي كتاب مقدس

اگر چه طرفداران صهيونيسم مسيحي ادعا مي كنند كه اين جريان كاملاً مبتني بر كتاب مقدس است، (1) پيدايش آن به عنوان يك نظام الاهياتي و جنبش ديني ريشه در نهضت دين پيرايي پروتستان دارد. نهضت دين پيرايي باعث احياي گرايش به عهد عتيق و روابط خدا با قوم يهود شد. ترجمه، انتشار و دسترسي رايگان مردم عادي به كتاب مقدس، تغييرات فاحشي در افكار عمومي پديد آورد. تفسير كتاب مقدس ديگر امتياز انحصاري (2) مقامات كليسا نبود. كتاب مقدس اينك از ميزهاي خطابه ي كليساهاي پروتستان، (3) بر حسب شرايط تاريخي آن تعليم مي شد و به جاي معناي تمثيلي، آن گونه كه قرن ها در كليساي كاتوليك رم مرسوم بود، معناي صريح و ظاهري آن ارائه مي شد.
در عين حال، ارزيابي جديدي از جايگاه يهوديان در چارچوب اهداف خدا، به ويژه در نوشته هاي تئودور بيزا (4)- جانشين ژان كالوَن (5) در ژنو و مارتين بوتسر (6) در استراسبورگ به چشم مي خورد. (7) كالون در كتاب نهادهاي دين مسيحي تأكيد كرد كه بهره مندي از مواهب خدا، مرتبط و منوط به وفاداري به پيمان است. (8) علاوه بر اين، كالون تأكيد مي كرد كه فقط يك پيمان مشترك بين مؤمنان پيمان قديم و جديد وجود دارد، « زيرا تنها ملكوت آسمان كه خداوند ما عيسي مسيح به پيروان خود وعده داده، ملكوتي است كه مسيحيان در آن با ابراهيم، اسحاق و يعقوب خواهند نشست. ( متي 8:11 )». (9)
در حالي كه كالون و لوتر چنين مي پنداشتند كه واژه ي « اسرائيل» در روميان باب 11، آيه 25 به كليساي متشكل از مؤمنان يهود و غير يهود اشاره دارد، همچنان كه كليساي كاتوليك رم اعتقاد داشت، تئودور بزا (10) ( جانشين كالون در ژنو ) و مارتين بوتسر (11) ترجيح مي دادند كه اين واژه را فقط در مورد يهوديان بي ايمان و يهوديت به كار ببرند.
ويراستاران مختلف انجيل ژنو تحت تأثير كالون و بيزا بيش از پيش از اين برداشت حمايت كردند: بر اساس گفته پيترتون (12) در ويرايش هاي سال هاي 1557 و 1560 در ضمن نكته كوتاهي درباره ي روميان باب 11 واژه « اسرائيل » را به عنوان « ملت يهود» تعريف كرد. در ويرايش هاي بعدي، اين امر بسط داده شد تا گروش ملت يهود به مسيح اظهار شود. « او نشان داد كه زماني فرا خواهد رسيد كه كل يهود، به كليساي مسيح خواهند پيوست، هر چند تك تك آنان چنين نخواهند كرد ». (13) ايده ي گروش قوم يهود، از طريق يادداشت هاي همراه اين ترجمه كه قبل از نسخه شاه جيمز پرخواننده ترين ترجمه انجيل در انگليس و اسكاتلند بود، و نيز آثار نويسندگان پيوريتان از قبيل ويليام پركينز (14) و هيو بروتون (15) در مهاجرنشين هاي انگليس و آمريكا گسترانده شد. (16)

2. تغيير كيش و بازگشت يهوديان

درتاريخ الاهيات مسيحي، تعمق راجع به تفسير آيات 1 تا 10 از باب 20 مكاشفه يوحنّا و معناي هزاره موجب شده است متألهان سه گزينه را پيشنهاد كنند: (17) پساهزاره گرايي (18) قائل به دوره ي هزار ساله واقعي يا رمزي است كه در طول آن كليسا قبل از بازگشت مسيح بر بدي فائق مي آيد؛ پيشاهزاره گرايي قائل است كه مسيح براي نجات كليسا از شرارت بر مي گردد و بعد از آن هزار سال بر زمين حكومت خواهد كرد؛ غير هزاره گويي (19) قائل است كه مفهوم هزاره، نمادين يا قبلاً « محقق شده» (20) است و به ملكوت اشاره دارد، جايي كه ارواح در گذشتگان همراه با مسيح سلطنت مي كنند.
آخرت شناسي پيوريتان اساساً پساهزاره گرا بود و بر اساس روميان، باب 9 تا 11 قائل بود كه گرويدن يهوديان [ به مسيح ] موجب سعادت آينده ي تمام دنيا خواهد شد. « انگلستان پيوريتان و اسكاتلند عهد مدار به خوبي از بركت معنوي آگاه بود و آن، علاقه اي صرف به پيشگويي تحقق نيافته نبود بلكه آرزويي نيايش آميز براي بركت افزون تر بود، كه اين امر موجب شد آنان چنين جايگاهي براي اسرائيل قائل شوند». (21)
توماس برايتمن (22) (1562-1607) كه او را پدر آموزه ي « بازگشت يهوديان » مي دانند، (23) گروش قريب الوقوع يهود را پيش بيني كرده بود. (24) او در كتاب كشف المكاشفه (25)، (26) كه به معناي « رازگشايي از كتاب مكاشفات يوحنا » است، چنين نظر داده بود كه جلوس ملكه بود اليزابت بر تخت سلطنت در سال 1558 آغازگر هفت جام (27) [ عذاب بر زمين ] و هفتمين شيپور باب دهم مكاشفه يوحنّا در 1588 با نابودي ناوگان دريايي اسپانيا به گوش رسيده بود. وي اظهار داشت كه امپراتور عثماني ( پيامبر دروغين )، گر چه با كليساي رم ( دجّال ) ائتلاف شومي را بوجود آورده است، به دنبال « دعوت يهوديان براي مسيحي شدن»، درهم خواهد شكست و « از آن پس تا پايان جهان، آرامشي سعادت آميز» (28) برقرار خواهد بود. تفسير وي بر دانيال، باب 11- 12 كه براي اولين بار در سال 1614 به چاپ رسيد، داراي اين عنوان توضيحي بود: « بازگشت يهوديان و دعوت آنان به دين مسيح پس از نابودي كامل دشمنان سه گانه شان به صورت تزويرآميز بيان مي شود». (29)
همچنين برايتمن معتقد بود كه « تجديد حيات بني اسرائيل مسيحي مركز جهان مسيحيت » خواهد شد. (30) سخنراني ها و نوشتارهاي برايتمن با استقبال فوق العاده اي روبرو شد و نظريات او حتي بر محافل دولتي انگليس تأثيرگذار بود. به عنوان مثال، در 1621، سِر هنري فينچ (31) وكيل برجسته و نماينده ي پارلمان با چاپ كتابي تحت عنوان بازگشت بزرگ جهان ( دقيقاً با همين لفظ ) يا دعوت از يهوديان ( و در كنار آنان ) تمام ملت ها و كشورهاي جهان به دين مسيح، (32) باعث رواج بيشتر ديدگاه هاي برايتمن شد. او در اين كتاب چنين اظهار داشت:
منظور روح القدس [ در كتاب مقدس ] آنجا كه از اسرائيل، يهودا، صهيون و بيت المقدس نام مي برد، اسرائيل معنوي يا كليساي خدا متشكل از غير يهوديان يا متشكل از يهوديان و غير يهوديان نيست... بلكه اسرائيل به معناي دقيق كلمه، از نسل فرزندان يعقوب است. اين نظر بايد نسبت به بازگشت آنان به سرزمين مقدس و اماكن باستاني و غلبه دشمنانشان نيز اعمال شود... آنان كليساي شكوهمندي را در خود سرزمين يهودا برپا مي كنند... اين ها و موارد نظير آن، تمثيل هايي نيستند كه در قالب مشابهت هاي دنيوي يا نجات از طريق مسيح بيان مي شوند ( از آنجا كه آن ها نشانه هاي رمزي (33) و مَجازها (34) بودند ) بلكه مقصود واقعي و حقيقي از آن ها، يهوديان است. (35)
اصلاح گرايان ديگري همچون ريچارد سيبز (36)، ساموئل راترفورد (37) و جان اوئن (38) و نيز پساهزاره گرايان متساوياً معتقد بودند كه روزي يهوديان به عيسي مسيح ايمان خواهند آورد و بخشي از كليسا مي شوند، همان چيزي كه مشتاقانه از خدا طلب مي كردند. (39) اين اعتقاد به تغيير كيش يهوديان چنان در سراسر جهان با استقبال روبرو شد كه آن را در اعتراف نامه ي بزرگ وست مينستر (40) و « بيانيه ساووي » كليساهاي مستقل (41) در سال 1958 به نگارش در آوردند. اين بيانيه اظهار داشت:
ما آرزو داريم كه در آخرالزمان، دجال نابود شود، يهوديان بيدار شوند، دشمنان حكومت ( مسيح ) پسر عزيز خدا دچار هزيمت شوند، كليساهاي مسيح با بهره گيري آزادانه و وافر از نور و فيض الاهي گسترده تر شوند و تزكيه يابند و از صلح و آرامش و عزتي بيش از قبل در جهان برخوردار شوند. (42)
همين نگرش خوش بينانه پساهزاره گرايان بود كه تا حدودي باعث گسترش جنبش هاي تبليغي پروتستان هاي اروپا در قرن هاي هفدهم و هجدهم شد. به عنوان مثال، اِبنيزر و جوئناكارترايت، (43) پيوريتان هاي انگليسي مقيم آمستردام، با اعتقاد راسخ به اين كه بازگشت يهوديان به سرزمين مقدس پس از ايمان به مسيح صورت مي گيرد، درخواستي را به دولت انگليس فرستادند و در آن خواهان لغو ممنوعيت سكونت يهوديان در انگليس و كمك به آنان براي بازگشت به فلسطين شدند. « ملت انگلستان و ساكنان هلند، اولين و آماده ترين كساني هستند كه پسران و دختران اسرائيل را با كشتي هاي خود به سرزمين موعود، كه ميراث ابدي نياكانشان ابراهيم، اسحاق و يعقوب است، انتقال مي دهند». (44) ظاهراً اين اولين باري بود كه بشر به جاي تكيه به خدا براي تحقق بازگشت يهوديان، درصدد برآمد كه با مداخله ي خود بدان دست يابد. (45)
آخرت شناسي پساهزاره گرايانه از اواخر قرن هفدهم و آغاز هجدهم، به ويژه در طول دوران بيداري بزرگ (46) در ميان پروتستان آمريكا و اروپا غالب بود. (47) نوشتارها و سخنراني هاي تبليغي جاناتان ادواردز (48) (1703- 1785)، و جورج وايت فيلد (49) در رواج اين عقيده تأثير بسزايي داشت كه هزاره ي سلطنت مسيح آغاز شده است، به زودي حق در سراسر جهان بر باطل پيروز مي شود و بركات صلح و نيك بختي الاهي به دنبال گروش همه ملت ها از جمله اسرائيل، پيش از بازگشت شكوهمندانه مسيح تحقق خواهد يافت. (50)
هر چند كه ما نمي دانيم چه زماني يهوديان به مسيح رو مي آورند، ولي شايد بر اساس كتاب مقدس بتوان تا حد زيادي مشخص كرد كه اين امر قبل از شكوهمندي بخش غير يهودي كليسا خواهد بود... يهوديان از كفر خود دست بر مي دارند. يهوديان، بدعهدي ديرينه (51) خود را به كلي رها مي كنند و همگي با هم به مسيح مقدس ايمان مي آورند... دركتاب روميان، باب يازدهم هيچ چيز يقيني تر از تغيير كيش يهوديان (52) پيشگويي نشده است... و سپس آنان در كنار غير يهوديان تحت لواي دين واحد گرد هم مي آيند. (53)
ادواردز بر اساس تفسير خود از كتاب مكاشفه، باب 6، آيه 1 چنين نظرپردازي كرد كه جام هاي خشم خدا در طي نهضت دين پيرايي ريخته شده است؛ دوران زمامداري پاپ (54) در سال 1866 به پايان مي رسد؛ اسلام از بين مي رود؛ يهوديان تغيير كيش مي دهند؛ و ديري نمي پايد كه ملحدان آمريكا و آفريقا و هند به عيسي ايمان مي آورند. (55) در چنين شرايطي كه روح تجدد و مسيحيت بر جهان حاكم شده بود، فلسطين كم كم همان سرزمين قانوني يهوديان تلقي شد. جنبش صهيونيستي اوليه (56) تحت حمايت كليساي پروتستان با اين اعتقاد ظهور كرد كه كتاب مقدس وعده داده است كه قبل از رجعت دوم عيسي، (57) قوم يهود يك باره به مسيحيت « مي گروند» و بعد از آن به فلسطين بر مي گردند و در كنار ديگر ملت هاي مسيحي از موجوديتي ملي برخوردار مي شوند. اگر مشخصه ي عصر صهيونيسم اوليه (58) در قرن هاي هفدهم و هجدهم، رابطه ي ميان پيوريتان ها با « بني اسرائيل» (59) بود، در قرن نوزدهم مشخصه ي آن به پيوند بين پروتستان هاي انجيلي و يهوديان تبديل شد. (60)

پي‌نوشت‌ها:

1.7. Wendell Stearns, Biblical Zionism, (Hilversum, Holland, Moriah foundation, 1994); International Christian Emboassy Jerulasem, Christians and Israel, essays in Biblical Zionism and on Islamic Fundamentalism, (Jerusalem, International Christian Embassy Jerusalem, 1996); Arnold Fruchtenbaum, Israelology, The Missing Link in Systematic Theology, (Tustin, California, Ariel, 1989).
2. exclusive prerogative
3. Protestant pulpits
4. Theodore Beza
5. John Calvin
6. Martin Bucer
7. Gary DeMar & Peter Leithert, The Legacy of Hatred continues, (Tyler, Texas, Institute of Christian Econimics, 1989), p 45ff.
8. John Calvin, Institutes of the Chrisian Religion, electronic edition. IV, xvi, 14.
(Garland, TX: Galaxie Software, 1999).
9. Ibid.. Il.X.2.23.
10. Theodore Beza
11. Martin Bucer
12. Peter Toon
13. Murray, op.cit., p 41.
14. William Perkins
15. Hugh Broughton
16.Toon, op.cit., p 24
17. Stanley J.Grenz, The Millennial Maze. Sorting out Evangelical Options. (Downers Grove, InterVarsity Press, 1992); Robert G.Cluse, ed., The Meaning of the Millennium, (Downers Grove, InterVarsity, 1997); Cornelis P. Venema, The Promise of the Future, (Edinburgh, Banner of Truth, 2000), pp 189-362.
18. Postmillennialism
19. Amillennialism
20. Ibid., p 235.
21.Murray, op.cit., pp 59-60.
22. Thomas Brightman
23. Sharif, op.cit., p 18.
24.Toon, op.cit.. p 26.
25.Apocalypsis Apocalypseos
26.First published in Frankfurt in 1609. The English translation, A Revelation of the Revelation, published in Amsterdam, dates from 1615. Samuel Macauley Jackson ed. The New Schaff-Herzog Encyclopedia of Religious Knowledge, (Baker Book House, Grand Rapids, 1953). see also R. Clouse, “The Apocalyptic Interpretaion of Thomas Brightamn and Joseph Mede.” Bulletin of the Evangelical Theological Society, Vol.XI (1968). 181-193.
27. seven vials
28. Edward E.Hindson. "Medieval and Reformation Backgrounds of Dispensationalism" The Conservative Theological Society (2001), http://www.conservativeonline.org
29. ترجمه انگليسي آن در سال 1644 منتشر شد.
30. Toon, op.cit., pp 30-31.
31. Sir Henry Finch
32. The World"s Great Restauration (sic) or Calling of the Jews, (and with them) all the Nations and Kingdoms of the Earth, to the Faith of Christ
33. types
34. figures
35.Mayir Verete, "The Restoration of the Jews in English Protestant Thought, 1790-1840". Middle Eastern Studies, 8. p 14. see also Wagner, op.cit., p87.
36. Richard Sibbes
37. Samuel Rutherford
38. John Owen
39.DeJong, op.cit., pp 27-28.
40. Westminister Larger Confession
41. Congregationist Savoy
Declaration
42. DeJong, op.cit., p 38.
43. Joanna Cartwright
44. See Don Patinkin, ‘Mercantilism and the Readmission of the Jews to England.’ Jwish Social Studies, 8. July (1946), pp 161-78: and Cecil Roth. England in Jewish History, (London, Jewish Historical Society of England, 1949), p7, cited in Sharif, op.cit. p 24.
45. Sharif, op.cit., p25.
46. Great Awakening
47. Cornelis P.Venema. The Promise of the Future, (Edinburgh, Banner of Trust, 2000), pp 219-229.
48. Jonathan Edwards
49. George Whitefield
50. ديگر الهي دانان برجسته ي طرفدار اين ديدگاه عبارتند از: جي. اي. الکساندر، رابرت دابني، چارلز هاج، اي اي. هاج و بي. بي. وارفيلد و لورين بوتنر و چارلز اچ. اسپورجن. نک:
"Postmillennialism", in tlie Meaning of the Millennium: Four Views edited by Robert G. Clouse. (Downers Grove.IUinois, Intervarsity, 1977), pp17ff.
51. old infidelity
52. conversion of the Jews
53.Jonathan Edwards, The Complete Works of Jonathan Edwards, Volume 1 (Edinburgh, Banner of Truth, 1974), p607.
54. the Papacy
55.Robert G.Clouse, Robert N. Hosack and Richard V.Pierard, The New Millennium Manual, (Grand Rapids, Michigan, Baker, 1999), pp90-91.
56. proto- Zionist movement
57. Second Advent
58.proto- Zionist era
59. the Israelites
60. Jan Nederveen Pieterese, "The History of Metaphor: Christian Zionism and the Politics of Apocalypse" Archives de Sciences des Religions, 75 (1991), pp75-104.

منبع مقاله :
سايزر، استيون آر؛ (1386)، صهيونيسم مسيحي، ترجمه ي حميد بخشنده، قدسيه جوانمرد، قم: نشر کتاب طه، چاپ اول