نگاهي به مطبوعات هند
اجمالي از شرح احوال و آثارسيد جمال الدين اسدآبادي در روزنامه هاي هند چاپ شده است. براي نمونه، آنچه به دستور ظل السلطان قاجار به فارسي ترجمه شده است عيناً در اينجا نقل مي شود. (1)
ترجمه از روزنامه هاي هندوستان
« شرح احوال سيد جمال الدين افغاني »
اخبارنگر کوه نور، نقل از روزنامه هاي سول ملتري کازت نموده ذکر مي نمايد که روزنامه ي پلمل کازت، شرح ملاقات و کيفيت سيد جمال الدين الحسيني الافغاني ساکن پاريس را از قرار ذيل در روزنامه ي خود نشر داده است:نقشسيد جمال الدين اسدآبادي در شورش سودان
چندي قبل، بعضي از اخبارنگاران مضامين عجيب و غريبي در حق سيدي که در پاريس مقيم است، در روزنامه هاي خود نوشته، چنان گمان مي رفت که در مشاراليه در مفسده ي مذهبي سودان مداخله دارد و از تحريک او مصري ها در شورش مي باشند. اکنون شخصي صورت مفصله ي ذيل را که از وقايع نگاري اخذ کرده و او هم چندي در پاريس باسيد جمال الدين اسدآبادي مشاراليه ملاقاتي داشته، براي ما فرستاده است.سيد جمال الدين الحسيني در سنه ي 1837 در شهر کابل در خانواده ي سادات جليل القدري متولد گرديد. در سن هشت سالگي شروع به تعليم عربي نمود، پس از آن در تحصيل علم فلسفه و الهيات مشغول شد. همين که در هندوستان شورش شد، مشاراليه از کابل حرکت کرده روانه ي هندوستان گرديد و در آنجا بيشترِ بلاد هندوستان را سياحت کرد و از آنجا به زيارت مکه مشرف شد. بعد به جانب بغداد و ايران رفته و از آن راه به افغانستان مراجعت نمود. اوقاتي که مابين عبدالرحمن خان و مرحوم امير شير علي خان جنگ خانوادگي واقع بود، سيد جمال الدين با امير عبدالرحمن خان موافقت کرد. پس از اينکه عبدالرحمن خان شکست خورد، مشاراليه به طرف قسطنطنيه فرار کرد و چون علم و فضل او در طرف مشرق شهرت تام داشت، لهذا علما و فضلاي قسطنطنيه خيلي پذيرايي در حق او به عمل آوردند و در رسيدن او به آنجا جميع علما متفق الرأي شده، او را از جمله ي مدرسان انتخاب کردند. ليکن مشاراليه چون بدنظمي و بي قاعدگي امور دولت عثماني را مشاهده کرد، با مذاق او موافقت نکرده برآشفته گرديد و برخلاف اصول و قوانين دولتي، لايحه ها نوشت تا آنکه عاقبت نتيجه اين شد که در سنه ي 1871 جناب ايشان را از قسطنطنيه اخراج نمودند و از آنجا عازم مصر گرديد.
مهدي سوداني شاگرد بنام سيد
علوم عربيه و شريعت اسلاميه و شعب علم فلسفه ي مشاراليه چندين درجه از سابق مشهورتر شد، چنان که از اطراف مصر و سودان جمع غفيري از مردمان معروف و مشهور به گرد وي جمع آمدند و بسياري از طلاب، جمله شعب علوم مشرق زمين را از او تحصيل نمودند. از جميع تلامذه مشاراليه کسي که زيادتر ترقي کرد، محمد احمد متمهدي بود که از همه ي شاگردان سيد جمال الدين شهرتش زيادتر گرديد.دخالت در عزل خديو مصر
سيد جمال الدين موصوف در مصر هم بناي مخالفت را گذارد و دست اندازي به امور حکومتي مصر نمود و اظهار کرد که اسماعيل پاشا باعث خرابي و ويراني مصر خواهد شد! مختصر اينکه مشاراليه در معزول ساختن اسماعيل پاشا خيلي مداخله کرد. پس از اينکه خديو حاليه بر مسند حکمراني نشست، باز هم مشاراليه در اکثر مجالس و محافل بناي تقريرات مخالفانه در حق خديو مزبور گذارد و محض اينکه دول اجنبيه را در مملکت مصر راه و مداخله داده، در هر جا بناي مذمت او را گذارد آخرالامر در سنه ي 1880 مشاراليه را از مصر هم اخراج نمودند و جميع مايملک او را از قبيل کتاب و نوشته ها و غيره حسب الحکم خديو مصر ضبط نمودند. از مصر که اخراج شد باز مراجعت به هندوستان کرده، و مدت سه سال متمادي در آنجا توقف نمود.حالاتسيد جمال الدين اسدآبادي در پاريس
اکنون دو سال است که در فرانسه اقامت ورزيده و در شهر پاريس، مشاراليه در مهمانخانه ي متوسطي که متصل به وليورودس است منزل دارد. اتاق او به درجه ي اوسط مزين است و بسيار مفيد است که حرکات و افعال او تحت قاعده و ضابطه ي خارج نباشد. صبحها که برمي خيزد، در فراش خود مدتي نشسته، به مطالعه ي اخبار روزنامه ها مشغول مي شود. گاهي سيگار عثماني و گاهي سيگار انگليسي مي کشد. عموماً مشاراليه در نزديک خود قرآن و چند جلد کتاب فراسي و عربي و ترکي گذارده است و رسايل عديده و اخبار معروف و مشهور فرانسه و انگلستان در اطراف اتاق او چيده شده است. در اين مقام ذکر کردن اين مطلب خيلي مناسبت دارد، آنکه مشاراليه روزنامه ي عربي به نام العروه الوثقي طبع و نشر داده، چنانکه در مشرق زمين شيوع تامي پيدا کرده. از مشاهده ي سيد جمال الدين معلوم مي شود که صورتاً خيلي مبادي آداب و با رعب و صولت است، در منزل خود هميشه با سر برهنه مي نشيند، حال آنکه اين رسم خلاف عادت اهل مشرق زمين است.نظرسيد جمال الدين اسدآبادي درباره ي مهدي سوداني
به هر حال، مقررات مذکور در رونامه ها، خيلي ذکر شده است که سيد جمال الدين با متمهدي يک نوع ارسال و مرسول دارند. ليکن آنچه مشاراليه درباره ي متمهدي مي گويد اين است که مهدي شخصي است بسيار دانا و ذهين و از علم الهيات و تاريخ وقوف تامي دارد. متوسط القامه و اندکي باريک اندام است، با وجود اين، قوت او بسيار مي باشد. ريش کمي دارد و سبزه چهره است به طوري که او را سياه نمي توان گفت و شکلاً مرد عارف، سنجيده و با کفايتي مي نمايد. مشاراليه از عهد شباب در تعصب و قيودات مذهبي مشهور بود و هميشه از فقرا و بيچارگان دستگيري مي کرد و با بيچارگان و مردمان فقير پيوسته به طور رأفت و مهرباني برخورد مي کرد و درباره ي مهدويت خود و اينکه مردم او را به مهدويت قبول کنند. ( سابق بر اين هم گمان او همچه مي رفت که به او يک نوع الهام مي شود و اکنون مشاراليه خود را همان مهدي موعودي مي داند که مسلمانان به انتظار او مي باشند ) ليکن بنابر بعضي مصالح پلتيکي تا به حال اظهار و دعوي اين معني را ننموده است. گفت و گوهايي که وقايع نگار ما در حين ملاقات با سيد جمال الدين به ميان آورده: در وقت ظهور خود به مسلمانان چه خواهد گفت؟ در قلوب آنها چه اثري خواهد بخشيد؟ جواب: به موجب روايت و احاديث اسلام، اعتقاد زمره ي مسلمين بر اين است که در آخرالزمان مهدي عليه السلام ظهور خواهد کرد و به چند علامت شناخته مي شود. از جمله کارهاي او اين است که دين اسلام را در تمام روي زمين ترويج خواهد کرد. لهذا کار مهدي موعود کاري بسيار مهم و دشوار است و نفوذ او در ميان اسلام خيلي عظيم خواهد بود. هر کسي تاريخ اسلام را بخواند، خواهد دانست که اغلب سلطنتهاي اسلام به طفيل نواب مهدي موعود برپا و محکم شده است.سؤال: آيا اين مهدي حاضر، به مقصود خود نايل مي گردد و امکان دارد که تمام مردم يا مسلمانان روي زمين پيروي او را بنمايند؟
جواب: اين فقره يک نوع معامله و معمايي است که مانند ساير معاملات نيست. چون به حالت خرابي و تنزل حاليه اسلام تفکر شود، يقين قطع حاصل مي شود که اگر مهدي حال يک دونوبت ديگر فتح نمايد احتمال قوي مي رود که تمام مسلمين پيروي او را اختيار نمايند.
سؤال: آيا به عقيده و خيال شما مي گنجد که نفوذ او را در اسلام مقطوع و مخذول سازند؟
جواب: بلي، اين فقره در صورتي ممکن است که اهالي سودان دست از جنگجويي بردارند و در محافظت او مجبور نشوند، و همچنين ساير مسلمانان ممالک ديگر هم دست از محافظت خود بردارند. پس بهترين وسيله براي خاموش کردن نايره ي محاربه ي مذهبي اين است که عمل آنها را به هم مذهبان خود واگذار نمايند. به هر حال، چون جنابسيد جمال الدين اسدآبادي نه فقط معلم مهدي بود، بلکه از جمله علماي کابل و رفيق ديرينه ي امير عبدالرحمن خان نيز بود، لهذا درباره ي مسئله ي افغانستان سخن به ميان رفت.
سياست دولت روس تزاري و انگلستان در شرق
سؤال: رأي شما درباره ي پيشقدمي روس چيست؟جواب: اين مطلب يک مسئله ي پيچيده است که حل آن به آساني ممکن نيست. در اين خصوص تفکر بسيار لازم است. زيرا در اين باب هيچ شک و شبهه اي نيست که از يک طرف به واسطه ي محاربه ي انگليس و روس ( که هر دو دولت با قوه و اقتداري هستند ) علاوه بر تلف شدن نفوس محترمه ي بي شمار، ضرر کلي به تمام اهل زمين وارد خواهد آمد و به اين زودي هم اين معامله ختم نخواهد شد، و از طرف ديگر اگر روس در چنين وقتي ملتجي به دولت آلمان باشد و کارها را از او بخواهد، دولت مشاراليها نيز به واسطه ي ارتباطي که حالا با دولتين مشاراليهما دارد، روس را با انگليس صلح دهد و براي دولت انگلستان نتيجه ي بسيار بدي خواهد بخشيد. زيرا صاحبان رأي و اهل پلتيک که از اراده و پلتيک روس مستحضرند، هيچ شک و شبهه اي ندارند در اينکه روس قصدي در اين پيشقدمي ندارد جز رسيدن به هندوستان. پس اگر بالفرض حالا به مقتضايي رفع گفت و گو يا مصالحه هم بشود، يک موقع طولاني براي تکميل کردن استعداد جنگي به دست روس خواهد افتاد. اولاً راه آهن خود را از کنار رود جيحون تا حدود افغانستان بنا مي نمايد؛ علاوه بر آن، بدگماني و شبهه اي که حالا در بعضي از طوايف تراکمه دارد را تماماً رفع مي نمايد و براي دوست نمودن طوايف جمشيدي و هزاره که در جوار هرات ساکن مي باشند و نيز طوايف ازبک که در بلخ مقيم هستند و از حيث سنخيت مباينت تامي با ساير فرق آن خطه دارند ( خاصه طايفه ي هزاره که مذهباً مخالف يکديگرند به جهت آنکه شيعي مذهب مي باشند. ) سعي و کوشش بليغ به کار خواهند برد. از يک جهت ساختن آنها براي روس هيچ اشکالي ندارد، زيرا فرقه ي مزبور با افاغنه خصومت دارد و پس از آن دولت سعي خواهد کرد که افاغنه را به سوي خود بکشاند و آن را به وعده ي مملکت پنجاب هوادار خود خواهد ساخت. يعني وعده خواهد داد که حکمراني پنجاب با امير افغانستان باشد ( وعده ي روس ها با افاغنه در اين باب به وسايلي چند نفوذش زيادتر از وعده هاي دولت انگليس است به افغانها ) و دولت روس از پيش خواهد برد، پس از آن روس ها براي ترغيب و تحريف کردن هنديان نيز ريشه دواني خواهند کرد و به اهالي هند وعده مي دهند که اگر فتح و ظفر با روس شد هر آينه مردم هندوستان را آزاد خواهيم کرد. ليکن براي اين کارها و مطالبي که گفتم، يک وقت و مهلت فوق العاده در کار است. اگر روس حالا تعجيل به جنگ نمايد، البته صدمه و نقصان عظيمي بر او وارد مي آيد. علاوه بر آن منتها درجه ي ناداني و سفاهت او بر تمام مردم ثابت مي گردد، ليکن من هرگز گمان ندارم که دولت روس اين قدر نادان و بي بصيرت باشد و نداند که فعلاً جنگ کردن او با دولت انگلستان بي حاصل است و ضرر بر او وارد مي شود.
به هر حال، قصه ي کوتاه مختصر اين است که تا مادامي که دولت روس دست از تراکمه و بخارا برنداشته، از بحر خزر به ممالک خود برنگردد، مملکت هندوستان براي دولت انگلستان خالي از خطر نخواهد بود، ولو آنکه عقب نشستن روس تا اين اندازه از جمله محالات است. ليکن در آتيه کار بر دولت انگلستان زياده از حالا سخت و صعب مي گردد، مگر در يک صورت که قوه و اقتدار دولت مزبور، از ممالک اروپا زايل گردد يا اينکه دولت انگلستان با ايران و افغانستان و دولت عثماني متفق شود و آن وقت روس را در عقب نشستن مجبور نمايند و همچنين در صورتي که دولت انگلستان سودان را به همان مسلمانان آن ديار واگذار و عنان ايشان را به دست خود آنها بدهد، بدون شبهه مصر اصلاح و نواقص خود را به خودي خود مي تواند رفع بنمايد و يقيناً رفته رفته تمام ضررهايي که متدرجاً به او وارد آمده را رفع خواهد کرد. ليکن اعتقاد من اين است که حکومت حاليه ي انگلستان، هرگز اين کار را نخواهد کرد، زيرا حکومت مشاراليها با کافه اسلام عداوت دارد و از آنها تنفر مي نمايد.
بدين واسطه زمانه همچه مي نمايد و به ثبوت مي رساند که دولت روس، محض موافقتي که با اسلام دارد، در اين معامله از حکومت انگليس سبقت گرفته و کار را از پيش ببرد. (2)
نگارنده ي اين نوشته گويد: درست دقت شود که در نود و يک سال پيشسيد جمال الدين اسدآبادي چگونه مسائل سياسي را تجزيه و تحليل مي نمود و مانند يک ديپلمات فرنگي مسائل خاورميانه را تفسير مي کرد!
پينوشتها:
1. اين قسمت به همت آقايان دکتر محمود مهران و احمد مهران از فرزندان حاج ميرزا صادق بروجردي، که از پيروان سيد جمال الدين و از پيشوايان بيداري ايران بود، از مجموعه ي کتاب خطي که در کتابخانه ي آقاي صارم الدوله ي مسعود در اصفهان مي باشد، در دسترس نگارنده ي اين سطور قرار گرفت.
2. ترجمه ي چاکر دعاگوي دولت ظل السلطان روحنا قداه، سيد حسين شيرازي، مترجم مخصوص دارالترجمه ي خاصه ي همايوني، ذيقعدة الحرام سنه ي 1302.
مدرسي چهاردهي، مرتضي؛ (1381)، سيد جمال الدين و انديشه هاي او، تهران: مؤسسه ي انتشارات اميرکبير، چاپ هشتم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}